آسمان روي آسمان

با همين چشم هاي خود ديدم، زير باران بي امان بانو در حرم قطره قطره مي افتاد، آسمان روي آسمان بانو! صورتم قطره قطره حس کرده است، چادرت خيس مي شود، اما به خدا، گريه هاي من گاهي دست من نيست مهربان بانو گم شده خاطرات کودکي ام گريه گريه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم، من همان کودکم همان، بانو
شنبه، 17 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آسمان روي آسمان

آسمان روي آسمان
آسمان روي آسمان


 

نويسنده:سيد حميد رضا برقعي




 

به مناسبت تولد حضرت فاطمه(س)
 

با همين چشم هاي خود ديدم، زير باران بي امان بانو
در حرم قطره قطره مي افتاد، آسمان روي آسمان بانو!
صورتم قطره قطره حس کرده است، چادرت خيس مي شود، اما
به خدا، گريه هاي من گاهي دست من نيست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکي ام گريه گريه در ازدحام حرم
باز هم آمدم که گم بشوم، من همان کودکم همان، بانو
باز هم مثل کودکي هر سو مي دوم در رواق تودرتو
دفترم، دشت و واژه ها ، آهو ...گفتم آهو و ناگهان بانو..
شاعري در قطار قم- مشهد چاي مي خورد و زير لب مي گفت:
شک ندارم که زندگي يعني، طعم سوهان و زعفران بانو
شعر از دست واژه ها خسته است، بغض راه گلوم را بسته است
بغض يعني که حرف هايم را از نگاهم، خودت بخوان بانو
اين غزل گريه ها که مي بيني، آن شعر است، شعر آييني
زنده ام با همين جهان بيني، اين جهان من اي جهان بانو!
کوچه در کوچه، قم، ديار من است، شهر ايل من وتبار من است
زادگاه من و مزار من است، مرگ يک روز بي گمان من است
منبع:ماهنامه طوبي شماره 36



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط