چرا يهوديان از عمل اشغالگرانه اسراييل به خشم نميآيند؟
نويسنده :آنتوني لونشتاين(1)
چکيده:
در خلال كنفرانس سال جاري «آيپك» در واشنگتن، مديراجرايي اين گروهها وارد كوهر افزون بر هفت هزار تن شركت كننده در اين كنفرانس هشدار داد كه جنبش جهاني براي «مشروعيت زدايي از اسرائيل» در حال قدرتمند شدن است.
وي گفت:«اين صداها در حال زمينه سازي براي اعلام دست كشيدن از اسرائيل هستند.احساسات او تقريباً مكاشفهآميز بود: «حمايت ازاين كارزار، چيزي كمتر از بقاي اسرائيل را كه به شكلي محتوم به رابطه بين اسرائيل و ايالات متحده مرتبط است، هدف نگرفته است. در اين كارزار، ما ديواره آتش هستيم؛ آخرين خاكريز.» دوران باراك اوباما، مهار موج جهاني عدم آرامش يهوديان بر سر آينده اسرائيل و رابطه «دياسپورا» با كشور يهودي خودخوانده را دامن زده است. اين مباحثه اي است كه مدت هاست به تأخير افتاده است.
سازمانهاي صهيونيستي دراستراليا كارزار پر سر و صدايي را عليه نمايشنامه به اصطلاح سامي ستيز«هفت كودك يهودي» برپا كردند.اين نمايشنامه كوتاه ده دقيقهاي را يك نمايشنامه نويس انگليسي نوشته است كه در آن يهوديان را به اعمال خشونت پيچيده در مقابل فلسطينيها در نوار غزه متهم ميكند. ستون نويس يهودي «نيويورك تايمز»، راجر كوهن در ژوئن نوشت كه هم اكنون كليد واژه رايج در ميان فلسطينيها «تحقير» است. او نوشت: «اين براي فلسطيني ها، اسرائيليها يا روح يهوديت خوب نيست.» سردبير جيوش ويك از او به خاطر «خشم، سرزنش و يكجانبه بودن اظهاراتش» خرده گرفت و هشدار داد كه «قلب چه كسي بي رحم شده است؟» در كنفرانس آكادميكي كه قرار است در دانشگاه «يورك» در تورنتو برگزار شود، «راه حل يك كشور دو ملتي» براي منازعه اسرائيل- فلسطينيها مورد بررسي قرار خواهد گرفت. هفته گذشته جرالد ام.اشتاينبرگ، رئيس دپارتمان علوم سياسي در دانشگاه «بارايلام»، اين كنفرانس را به اتهام «دامن زدن به آتش جنگ تبهكارانه و ترور جمعي» عليه اسرائيليها و فلسطينيها مورد حمله شديدي قرار داد. توانايي چندين دهه اي گروه هاي صهيونيستي براي قرباني جلوه دادن اسرائيل در انظار مردم،در حال ترك برداشتن است. از اين رو، منتقدان محكوم كننده، به يك شيوه كنترل كليدي تبديل شده اند. اما گلن گرينوالد از «سالن دات كام» كه يك بلاگر يهودي- آمريكايي پيشرو است، مينويسد: «اگر چه اين تاكتيكهاي كثيف، زماني ترس را در دل افراد بسياري دامن مي زد، اكنون اين تاكتيكها فقط ترحم انسان را برميانگيزند. آنها ديگر كاركردي ندارند.»
شايد او زياده از حد خوش بين باشد، اما صداهاي بديلي در ميان يهوديان در حال بلند شدن است كه كمتر نگران متهم شدن به «خود انزجاري» يا خيانت هستند. آنها اين كار را وظيفه خود براي محكوم كردن آنچه كه اشتباه است و نه حمايت صرف از سياستهاي دولت اسرائيل، مي دانند. يك يهوديت انديشمندتر و روشنگرانه تر در حال ظهور است، يك ضرورت در مقابل واقعيتهاي آپارتايدي، نطق اخيراوباما در قاهره، بازتاب خودآگاهي جديد يهوديان بود. يهوديان آمريكايي مطمئناً مخاطب مورد نظر اين سخنان بودند،به اين دليل كه اگر اين گروه كه بايد سخنگويان محافظهكارشان را به خاطر كمكاري آنها به چالش بكشد، سالها دنباله روي تفكر «ليكود»ي بودهاند. اوباما در مقام كانديداي رياست جمهوري و سناتور ايالت ايلي نويز در سال 2008 گفت: «بين اجتماعات حامي اسرائيل اين نگراني وجود دارد كه ميگويد، تا وقتي كه بر اساس يك رويكرد غيرمتزلزل طرفدار ليكود نسبت به اسرائيل، شما ضداسرائيلي هستيد، نميتوانيد معيار سنجش دوستي ما با اسرائيل باشيد.»
بسياري از يهوديان در «دياسپورا» هيچگاه چيز ديگري را تصور نميكردند؛ اين اسرائيلي بود كه براي چندين دهه در ذهن آنها تصور شده است. رفتار بي قانون در مناطق اشغالي از طريق تجاهل عامدانه، ناديده گرفته شده است. گفته ميشود كه قابل اتكاترين اطلاعات درباره اين حقايق در غرب را در شبكه اينترنت و از طريق بلاگها و وي سايتهاي فعالان اين حوزه ميتوان يافت و نه عموماً در رسانه هاي جريان اصلي،تعريف كردن يك يهوديت انساني درقرن بيستويكم، به معناي محكوم كردن اشغال نظامي بي رحمانه كرانه غربي و اصرار بر محاصره جاري غزه است. بلاگر يهودي- آمريكايي فيل وايس كه اخيراً از نوار غزه برگشته است، از قول يك جوان غزهاي نقل ميكند كه با هراس و اضطراب گفته است: «ما موش آزمايشگاهي شدهايم».
روايتهاي فلسطينيها در ايالاتمتحده و جاهاي ديگر، به شكل منظم ناديده گرفته مي شود يا كنار گذاشته مي شود. اگر ميخواهيد صلح در خاورميانه شانسي داشته باشد، اين وضعيت بايد به سرعت عوض شود. اما تضمين صلح بدون عدالت، محكوم به شكست است.
بعد از نطق اوباما درقاهره كه در آن تقريباً فلسطينيها را بدون ذكر نام به رسميت شناخت، بيشتر گروه هاي يهودي- آمريكايي بزرگ، با احتياط نسبت به آن واكنش نشان دادند. «اتحاديه ضد افترا» گفت كه اين نااميد كننده بود كه «آقاي رئيسجمهور به دنبال ايجاد توازن بين رنج مردم يهودي در يك نسلكشي و رنج مردم فلسطيني در نتيجه جنگهاي عربي باشد».
اما لابي ليبرال جي استريت كه هنوز به توهم يك راه حل دو كشوري قابل اتكاي معتبر و يك «سرزمين يهودي دمكراتيك» متمايل است،ديپلماسي فعال اوباما را مورد تحسين قرار داد و ادعا كرد كه «اكثريت قاطعي از يهوديان آمريكايي از پايان بخشيدن به مستعمرهسازي كرانه غربي حمايت ميكنند».
نظرخواهيهاي موافق حاكي از آن هستند كه حق با آنهاست،اما شر در ريزه كاريهاي موضوع نهفته است. آيا خواستي واقعي براي برداشتن گامهايي به عقب، خصوصاً همچون برچيدن صدها هزار يهودينشين در كرانه غربي وجود دارد.؟ نويسنده كتاب «لابي اسرائيل» استفن والت به تازگي گفته است كه او نميتواند درك كند، چرا بيشتر يهوديان آمريكايي متوجه پرتگاهي كه اسرائيل شتابان به سوي آن ميرود،نمي شوند. آيا آنها نميبينند كه سركوب در مناطق اشغالي، چه تعريفي از اسرائيل درانظارجهانيان به وجود آورده است؟ شايد آپارتايد براي آنها اهميتي ندارد. از دل برود هرآنكه از ديده برفت. نطق اخيربنجامين نتانياهو در دانشگاه «بارايلان» حاكي از اين بود كه او نيز از اين نگرانيها ندارد. اخيراً من در راه پيمايي «درود براسرائيل» كه در نيويورك برگزار شد، شركت كردم.يك ميليون يهودي امريكايي براي گراميداشت اين كشور (اسرائيل) در اين راه پيمايي حضور داشتند؛ پرچم هايي را در تحسين «آي دي اف» تكان دادند. اين كاري به كلي اندوهآور بود. فلسطينيها وجود ندارند،آنها نامرئي هستند. (بياييد فقط ميليونها ساكن كرانه غربي و غزه را در نظر بگيريم).
اين رويداد عملاً نشانه اي است از به نمايش گذاشتن يأس،نه قدرت. صهيونيستهاي جريان اصلي ميخواهند واقعيتهاي ناراحتكننده اشغال اسرائيل و حق تعيين سرنوشت فلسطينيها را كاملاً از چشم يهوديان مخفي نگه دارند. اما واقعيتها به روشي ناراحتكننده، دوباره راه خود را به جلوي صحنه باز ميكنند.
1-((Antony Loewenstein، روزنامهنگاري مستقر درنيويورك و نويسنده كتاب «مسئله اسرائيل من»).
منبع: www.alternet.org
منبع:نشريه سياحت غرب،شماره 73
/ن