چرا و چگونه اختفا را بررسي کنيم ؟

تصور کنيد شاهد منظره اي رؤيا گونه هستيد،ستاره اي (و اگر پرنور باشد که چه بهتر !)با سرعت برق ،کوه ها و دشت هاي ماه را در مي نوردد ،گاهي از ديد شما پنهان مي شود و دوباره بر فراز دشتي به حرکت خود ادامه مي دهد و دوباره اين بازي قايم باشک را با شما از سر مي گيرد:ماه زير بال فرشتگان!
دوشنبه، 3 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا و چگونه اختفا را بررسي کنيم ؟

چرا و چگونه اختفا را بررسي کنيم ؟
چرا و چگونه اختفا را بررسي کنيم ؟


 

نويسنده:بهار نوري زاده




 
تصور کنيد شاهد منظره اي رؤيا گونه هستيد،ستاره اي (و اگر پرنور باشد که چه بهتر !)با سرعت برق ،کوه ها و دشت هاي ماه را در مي نوردد ،گاهي از ديد شما پنهان مي شود و دوباره بر فراز دشتي به حرکت خود ادامه مي دهد و دوباره اين بازي قايم باشک را با شما از سر مي گيرد:ماه زير بال فرشتگان!
اين منظره فقط يک رؤيا نيست !شما مي توانيد در انتظار ديدن آن باشيد ،حتي اگر چند لحظه طول بکشد يا حتي فقط با تلسکوپي غول پيکر به اين صورت ديده شود. اين پديده يک نوع اختفا است !
با توجه به پيشرفت فناوري فضاپيماها و روبوت ها در سال هاي اخير ،به نظر مي رسد کساني که قبلاً بدون کمک اين ابزارها به پروژه هايي مي پرداختند کم کم کنار گذاشته مي شوند. در اين صورت به مرگ پروژه هاي آماتوري نزديک مي شويم، از جمله پروژه هايي مانند رصد و ثبت اختفاها . از سال 1992به بعد ،با وجود فضاپيماي کلمنتاين ،که وظيفه ي ارتفاع سنجي ليزري ماه را به عهده دارد،ديگر کار چنداني براي رصدگران اختفا باقي نمانده است. اما نکته اي که همواره بايد آن را به خود يادآوري کنيم اين که فناوري روبوت ،هر قدرهم که زياد باشد ،در نهايت يک پلّه از توان بي پايان انسان ،چه فردي و چه جمعي ،عقب تر خواهد ماند.

اختفا چيست؟
 

اختفا در لغت يعني پنهان شدن. در نجوم اختفا را چنين توصيف مي کنيم:«هرگاه جسمي از مقابل جسم ديگري عبور کند و براي يک بازه ي زماني آن را از ديد ما مخفي کند ،اختفا روي داده است .»
دو نوع اصلي اختفا وجود دارد:1)اختفاي سياره اي و سيارکي 2)اختفا پشت ماه

1ـ اختفاي سياره اي و سيارکي
 

اختفاي ستاره ها و حتي اقمار سيارات ،به وسيله ي سيارات ،اطلاعات مفيدي درباره ي اندازه، شکل و جو آنها به ما مي دهد. يکي از پر کاربردترين و مشهورترين پروژه ها کشف حلقه هاي جديد است. بسياري از حلقه هاي شناخته شده ي امروز را در گذشته با بررسي ضبط فتوالکتريک اختفاهاي سياره اي کشف کرده اند. سيارک ها نسبت به اندازه ي خود چنان دورند که مسير پيش بيني شده براي رصد اختفاي آنها از روي زمين تا صدها کيلومتر امکان خطا دارد. پس اگر از مسير پيش بيني شده خيلي دوريد، مي توانيد منتظر يک رويداد باشيد ؛حتي ممکن است بتوانيد اختفاي قمري کوچک در پشت سيارکش را ثبت کنيد. اززماني که فضاپيماي گاليله داکتيل را کشف کرد، که به دور سيارک آيدا در گردش بود، تاکنون رصد گران بسياري در پي رصد اين گونه اختفاها بودند.
پديده ي جالب ولي ناکارآمد ديگر، اختفاي اقمار سيارات با يکديگر است. علت ناکار آمد بودنشان نيز اين است که زمان روي دادن آنها از پيش قابل محاسبه نيست. حتي براي اختفاي قمر در پشت سياره نيز مشکلاتي وجود دارد، براي نمونه معمولا قرص قمر به تدريج محو مي شود و اين اشکال زماني شدت مي يابد که سياره داراي جو گازي باشد و قمر به طور لحظه اي خاموش نشود.
بيشتر اوقات، فقط از روي نقاط خاصي از زمين مي توان شاهد مخفي شدن ستاره ها پشت قرص سيارات داخلي شد و محاسبه و تحليل اين رخدادها فقط در صورت مفيد بودن داده هايي قابل انجام است که از ضبط فتوالکتريک به دست آمده باشند.

2ـ اختفا پشت ماه
 

دو گروه اختفاي کلي و اختفاي خراشان ،پديده هايي هستند که در اختفاهاي ماه روي مي دهند. اختفاي کلي ،رويدادي تک روي لبه ي ماه است. در اين رويداد ستاره مي تواند پس از طي مسيري ظاهري پشت ماه، ناگهان روي لبه ي ماه ظاهر شود (خروج يا emersion) يا اينکه روي لبه ي ماه از ديدرس ما خارج شود و به پشت ماه برود (ورود يا immersion).در مورد اول ستاره ظاهر(appearance) و در مورد دوم ناپديد( disappearance)شده است . خوب است بدانيد که رصد ورودها از خروج ساده تر است ،چون اولا شما هر دو جسم (لبه ي ماه و ستاره )را در ميدان ديد خود داريد و مي توانيد مراقب لحظه ي اختفا باشيد، ثانياً: حتي لبه ي تاريک ماه هم با زمين تاب (بازتاب نور خورشيد از زمين )روشن است و اين کار شما را براي تفکيک نور ستاره و نور سطح ماه مشکل مي کند .
بيشترين مدت بين يک ورود و خروج ستاره 50دقيقه است (زيرا ماه قطر خود را، که بزرگ ترين وتر آن هم هست، هر 50دقيقه طي مي کند.)

اختفاي خراشان چيست ؟
 

در زمان روي دادن يک اختفاي کلي ،در فاصله ي 1/5تا 3کيلومتري شمالي يا جنوبي از مسير پيش بيني شده ي اختفا، مي توانيم شاهد يکي از پديده هاي منحصر به فرد نجومي باشيم . ماه با حرکت خود به دور زمين ،از لبه با ستاره مماس مي شود و از ديد رصد گر،با تلسکوپ ،منظره اي شگفت انگيز از عبور ستاره از پشت کوه ها و دره هاي ماه ديده مي شود. اين رويدادها از يک لحاظ با خورشيد گرفتگي ها قابل مقايسه اند و آن اين که حرکت ماه هيچ زمان ديگري به اين صورت مشهود و قابل توجه نيست.
اختفاهاي خراشان معمولا در نزديکي قطب هاي ماه قابل مشاهده اند.در نجوم آماتوري رصد اختفاهاي خراشان به سه علت بيشتر از اختفاهاي کلي اهميت دارد. اول اينکه فضاپيماي کلمنتاين قادر به نقشه برداري از مناطق قطبي ماه نيست و همان طور که اشاره شد اختفاي خراشان در نواحي قطبي ماه اتفاق مي افتد . با تحليل داده هاي اين گونه اختفاها نقشه هاي بسيار دقيق و مفيدي از عرض هاي بالايي و پاييني ماه به دست مي آيد.
علت دوم اينکه اختفاهاي خراشان در زمره ي گروهي ترين پروژه هاي نجوم آماتوري هستند. بايد گروه هاي مختلفي با هم همکاري کنند و با جمع آوري اطلاعات از سراسر کره ي زمين کار را به نتيجه برسانند. هر چه تعداد گزارش هاي اختفاهاي خراشان بيشتر باشد ،تحليل داده ها به صرفه تر است . زيرا با اضافه شدن هر گزارش زاويه ي جديدي از عوارض ماه ديده مي شود و با کنار هم چيدن اين داده ها، مثل قطعات پازل ،شکل دقيق عوارض نمايان مي شود. انجمن بين المللي زمان سنجي(IOTA) افراد تازه کار را براي شرکت در اين زمينه بسيار تشويق مي کند. و آخرين علت اينکه با توجه به مشکلاتي که بعدها در قسمت اندازه گيري زمان به آن مي پردازيم ،ثبت اختفاهاي خراشان ساده تر از اختفاهاي سيارکي يا کلي است ،زيرا خطاي 0/5ثانيه در ثبت آنها قابل قبول است . همان طور که مشخص شد، اختفاهاي خراشان بر خلاف اختفاهاي کلي پديده اي تک نيستند بلکه مجموعه اي از رويدادهاي روي لبه را شمال مي شوند ،در نتيجه براي ثبت آنها بايد فهرستي از ورودها و خروج هاي نور ستاره تهيه شود.

اختفاي دوتايي ها
 

ستاره هاي دوتايي نزديک ،پديده هاي غير آني شگفت انگيزي را به وجود مي آورند، که به رويدادهاي «پله اي »مشهورند. وقتي يک ستاره ي دوتايي با زاويه اي نسبت به لبه ي ماه به پشت آن مي رود،به نظر مي آيد که در يک لحظه نور دوتايي کمتر و بعد خاموش شده است ،زيرا مؤلفه ي اول زودتر مخفي شده و نور کمتر فقط نور مؤلفه ي دوم است. با فيلمبرداري از اين اختفاها مي توان مشخصات فيزيکي هريک از مؤلفه هاي ستاره ي دوتايي را پيدا کرد.
دوتايي هايي که خيلي به هم نزديک اند يا بدون زاويه به لبه ي ماه مي رسند،به تدريج پشت ماه مخفي مي شوند و ديگر اختفاي پله اي ايجاد نمي کنند. براي اطمينان از اينکه ستاره دوتايي هست يا خير ،بايد برگه ي پيش بيني شده را بررسي کرد زيرا رصد يک رويداد پله اي به خودي خود ارزشمند است.
اين اطلاعات، مقدمه ي کوتاهي بود بر آنچه بايد از اختفا بدانيم و حالا پرسش اصلي اين است که چگونه مي شود اختفاها را رصد ،ثبت و ارائه کرد ؟

انجام پروژه
 

مراکز پيش بيني اختفا
زماني رصد خانه ي نيروي دريايي ايالات متحده (USNO )در واشنگتن دي سي ،منبع اصلي پيش بيني ها بود. بعد از گذشت اندک زماني و با پيشرفت فعاليت رصد گران صاحب تلسکوپ اين وظيفه به اين گروه واگذار شد ،هر چند که فعاليت آنها فقط تا قدر 12را پوشش مي داد.
در حال حاضر منبع اصلي پيش بيني ها انجمن بين المللي زمان سنجي اختفا(IOTA )است که هر دو گروه آمريکايي و اروپايي
را شامل مي شود. امروزIOTA سازمان اصلي پيش بيني مکان و زمان روي دادن اختفاهاست .اين پيش بيني ها بسيار دقيق اند و اطلاعات ديگري نيز درباره ي اجرام و اجزاي آنها در بردارند.
در آمريکا و اروپا ،انجمن هاي محلي ،براي محدوده ي اطراف خود ،اختفاها را پيش بيني مي کنند . متأسفانه چنين امکاني در ايران وجود ندارد ،اما اين امکان هست که شما با سايت
IOTA تماس بگيريد و اطلاعات مورد نياز خود درباره ي زمان پديدار شدن يک اختفا در محل رصدي خود را دريافت کنيد . اين اطلاعات معمولاً به صورت يک فرم به نام «فرم پيش بيني »در اختيار شما قرار مي گيرد که در آن علاوه بر مشخصات کلي رويداد،مثل زمان و مشخصات ستاره يا هر جسم ديگر ، از اصطلاحات ديگري نيز استفاده مي شود که به شرح زير است: $CA(زاويه ي نوک هلال يا Cusp Angle):اين زاويه نشان دهنده ي فاصله ي نقطه اي از لبه ،که اختفا در آن روي مي دهد ،با نوک هلال شمالي يا جنوبي است . براي مثال30N
يعني اختفا در 30درجه اي نوک هلال شمالي روي مي دهد و يک علامت منفي پشت اين مقدار يعني رويداد در لبه ي روشن ماه اتفاق مي افتد (در حالت عادي اختفا در لبه ي تاريک است )

PA(زاويه ي موقعيت يا Position Angle):
 

زاويه ي موقعيت روي ماه از شمال به شرق است ،چون پيدا کردن شمال ماه کمي مشکل است ،بهتر است که CA هم داده مي شود.
-illum: يعني روشنايي ماه ،معمولاً در اين قسمت فاز ماه مورد نظر است.
-elon: زاويه ي کشيدگي ماه از خورشيد بر حسب درجه (يعني فاصله ي زاويه اي ماه و خورشيد)

زمان سنجي
 

اين بخش بدون شک مهم ترين قسمت پروژه است و باقي فعاليت هاي شما براي تکميل جزييات کار هستند. در ثبت يک اختفا مهم ترين نياز ما يک منبع زمان (time base )مناسب است، يعني پايگاهي بايد وجود داشته باشد که زمان را براي هر لحظه اعلام کند و دقت اين زمان به طور ايده آل بايد در حد يک دهم ثانيه باشد! اين عبارت به ظاهر ساده ولي در عمل پيچيده است ،زيرا چنين دقتي در يافتن زمان در کشورهاي در حال توسعه کمي مشکل است.
براي آشنايي با علائم (سيگنال ها )زمان لازم است چند راه مرسوم در کشورهاي پيشرفته را معرفي کنيم. در حال حاضر بهترين منابع زمان عمومي دنيا به صورت امواج موج کوتاه در جزاير هاوايي و در ايالت کلرادو آمريکا قرار دارند . ميليون ها محقق در آمريکا و کشورهاي اطراف ،در تمام شاخه هاي علمي ،از علائم فوق العاده دقيق ايستگاه هاي WWV(کلرادو) و WWVH(هاوايي )براي زمان سنجي پروژه هاي خود استفاده مي کنند.
WWV وWWVH در فرکانس هاي 15و20و10و5و2/5مگاهرتز فرستاده مي شوند و ،براي سهولت ،بيپ هاي صوتي
ايجاد مي کنند. براي دريافت اين امواج به يک گيرنده ي موج کوتاه خاص نياز است .
علائم زمان در فرکانس هاي 15و10و5مگاهرتز در روسيه ،ژاپن ،چين و تايوان هم توليد مي شوند. اما در منطقه ي ديگري از زمين ،يعني اروپا و آفريقا و قسمتي از آسيا ،موج هاي کوتاه در دسترس نيستند .در اروپا به جاي موج کوتاه ،علائم زمان موج بلند DCF آلماني در فرکانس 77کيلوهرتز منتشر مي شوند که،با وجود فرکانس پايين برد بسياري دارند (در حدود 2000کيلومتر )و مي توانند با تقريب خوبي کل اروپا و از اين سمت تمام ترکيه را پوشش دهند. گيرنده اي نيز وجود دارد که فقط مخصوص DCF طراحي شده که هم صفحه ي LCP و هم قابليت اتصال به بلند گو يا ضبط صوت را دارد .در بعضي کش ورها در صورت نبود راديوي موج کوتاه مي توان با اتصال به ايستگاه هاي AM و FM حتي از طريق راديوي ماشين (وقتي در مکاني دور در حال رصد هستيد) علائم زمان را دريافت کرد. هر چند اين روش حتي در کشورهاي پيشرفته اي مانند استراليا دقت لازم را ندارد و تا چند ثانيه امکان خطا دارد . در آمريکا روش مناسبي است ،البته خوب است بدانيد که در آمريکا چندين روش ديگر هم قابل قبول هستند ؛مثلا در روش پيشنهادي تعدادي از بهترين رصد گران اختفاي آمريکا (بعد از موج هاي کوتاه )فقط کافي است که با تلفن همراه خود با ساعت اصلي رصد خانه ي نيروي دريايي آمريکا تماس بگيريد،آيا روشي ساده تر از اين سراغ داريد؟!هر چند فقط گاهي اوقات ممکن است خطاي کوچکي ناشي از مخابرات تله تکست و گاهي هم خطاهاي حاصل از کنترل هاي شفاهي در ايستگاه هاي راديو اتفاق بيفتد.
نکته ي شگفت انگيز اينکه با پيشرفت تکنولوژي در کشورهاي پيشرفته، توان گرفتن زمان هاي دقيق کاهش پيدا کرده است!به نظر مي رسد منابع زمان در آينده بيشتر متکي به ماهواره هاي مکان ياب GPS باشند ،در حاليکه امروز بعضي از دستگاه هاي GPS ارزان قيمت (روي ارزان قيمت بودن آن تأکيد مي کنم )تا 2 ثانيه خطاي اندازه گيري دارند ،چرا که اين
دستگاه ها اولويت عمليات داخلي خود را به مکان يابي طول و عرض جغرافيايي مي دهند و نه زمان . البته بايد توجه کرد که خطا مربوط به دستگاهGPS ارزان قيمت است نه ماهواره هاي GPS.
چندي پيش IOTA طرح جالبي براي ثبت بعضي اختفاهاي بزرگ و برنامه ريزي شده ارائه داد ،که در آن به مردم اجازه داده مي شد به جاي استفاده از منبع زمان فقط يک تکه فيلم از يک برنامه ي تلويزيوني مشخص در حين اختفا را ضبط کرده و براي آنها بفرستند تا خودشان محاسبات اضافي را انجام دهند ،البته بعد معلوم شد که اين روش هم،به علت خطاهاي سازمان هاي تلويزيوني کشورها (که حدود چند دهم ثانيه است !)حتي بين دو نقطه از يک منطقه ،قابل استفاده نيست.روش تلويزيوني زماني جواب مي دهد که شما به جاي استفاده از کابل از يک موج بالاي هوا (air-the-over ) استفاده کنيد و در اين حالت، IOTA مسئوليت کاليبره کردن با ايستگاه هاي زمان محلي خودش را برعهده دارد.
در حال حاضر فقط اين مهم است که در ايران چه کاري مي توان انجام داد؟مطمئناً کار ما سخت تر است. چند روش زير را باهم بررسي کنيم:
شبکه ي خبر: ساعتي که در گوشه ي راست و بالاي صفحه ي شبکه ي تلويزيوني خبر قرار دارد،تا چندي پيش مرجع پيشنهادي بسياري از پژوهشگران ايراني براي دست يافتن به زمان دقيق بود. هر چند که اين ساعت دو اشکال اساسي دارد:
1ـ دقت آن به دقيقه نوشته شده است.
2ـ در ارائه ي زمان به ثانيه خطا دارد.
مورد اول با احتساب يک خطاي واکنش جزئي به اين صورت قابل رفع است که کرونومتر (در قسمت ثبت به ساز و کار کرونومتر خواهيم پرداخت )خود را در زمان تغيير عدد دقيقه ي نوشته شده بزنيم و زمان را در آن لحظه براي جمع کردن با مقاديري نگه داريم که بعداً از کرونومتر براي گرفتن آنها استفاده مي کنيم. ولي مورد دوم ،يعني خطاي ثانيه ،فقط مي توان از آن چشم پوشي کرد که در بسياري مواقع کار درستي نيست. در زماني که فضاپيماي کلمنتاين ،توپوگرافي سطح ماه را به خوبي مشخص مي کند، خطاي زمان سنجي هاي فتوالکتريک و ويديويي آماتوران نبايد از يک دهم ثانيه فراتر برود، در واقع بيشتر آماتوران«حرفه اي »اين مقدار را يک صدم ثانيه اعلام مي کنند. البته تا اينجا فقط درباره ي اختفاهاي ماه صحبت کرديم . در اختفاهاي سيارکي و سياره اي ،ساعت شبکه خبر قابل استفاده و دقت آن کافي است.

GPS: با وجود خطاي «احتمالي »که پيش از اين درباره ي آن صحبت شد، GPSهمچنان بهترين، يا يکي از بهترين روش
 

ها، است .اگر تصور مي کنيد که اغتشاشات جوي و به طور کلي جو مانعي براي کار شما است !بايد بدانيد که خطاي ايجاد شده (البته در شرايط جوي نسبتا مساعد )به صدم ثانيه مي رسد. تنها مشکل اين روش شايد دسترسي به دستگاه GPS با کيفيت خوب باشد. در تهران بعضي فروشگاه ها مي توانند اين ابزار را به شما قرض بدهند.
ساخت آنتن :اين روش در صورت درست اجرا شدن بهترين است. از آنجا که علائم زمان در کشور ما وجود ندارد،بايد آن را از کشور ديگري دريافت کنيم که به ما نزديک باشد. به علت اين فاصله ي زياد بايد دنبال طول موج هاي کوتاه تر (فرکانس هاي بلندتر)بگرديم.
البته استثناهايي در امواج موج بلند وجود دارد ،مانند علائم DCF77 آلماني که قبلاً توضيح داده شد. البته اين موج به ايران نمي رسد ولي در روسيه موج RBU به طور مداوم از مسکو در فرکانس 66/66کيلوهرتز فرستاده مي شود . بايد توجه کرد که اکثر موج هاي بلند CWهستند؛يعني براي اعلام زمان از کدي مانند مورس به جاي صوت استفاده مي کنند. بعضي دستگاه هاي تجاري براي تبديل اين کدها به صدا وجود دارند که به نظر نمي رسد در ايران قابل دسترسي باشند. با اين توضيحات به سراغ امواج موج کوتاه مي رويم . مهم ترين ويژگي اين امواج همان برد زياد آنهاست . از کشورهاي نزديک به ما از لحاظ علمي فقط هند و روسيه را مي توان نام برد ،متأسفانه ،با صرف نظر ازRBV (که کارايي آن بايد امتحان شود)هيچ کدام از منابع زمان مناسب ما نيستند.
مؤسسه ي مترولوژي زمان و فضاي روسيه ( IMVP)علائم متعددي توليد مي کند که اکثر آنها از نوع موج بلند هستند ؛مانند علائم RAB99-RJH63-RJH69-RJH77 و،با توجه به فاصله ي تهران -مسکو (2500کيلومتر) به تهران نخواهند رسيد ،درعوض موج هاي کوتاه هند بهترين پيشنهادند. امواج ATA در 15000و 10000و5000 کيلوهرتز، از دهلي و VWC در 12745،4286کيلوهرتز براي استفاده پيشنهاد مي شوند. پس از شناسايي موج مناسب ،بايد آنتن تهيه کرد. آنتن بايد از يک سيم آنتن و يک صافي (فيلتر )تشکيل شده باشد ،البته در صورت نياز مي توان يک مبدّل صدا روي دستگاه نصب کرد. قسمت اصلي اين آنتن ،که مشخصات موج شما بر آن تأثير دارد،همان صافي است . شما مي توانيد صافي را بسازيد يا بخريد. ساخت صافي بدون داشتن اطلاعات پايه از الکترونيک ممکن است پيچيده باشد در حالي که بهاي آن حدود 50يا60هزار تومان است،البته اين قيمت بسته به کيفيت و پهناي باند صافي ممکن است بيشتر يا کمتر باشد. براي کار بهتر است پهناي باند فرکانس کمتر باشد . انتخاب به شما بستگي دارد. براي خريد صافي بايد مودولاسيون موج خود را پيدا کنيد و همراه با مشخصات ديگر به سازنده ي صافي بدهيد. البته ،توجه کنيد که تمام تحقيقات و محاسبات خود را از پيش انجام دهيد ،زيرا اگر نتوانيد موج مورد نظرتان را دريافت کنيد سرمايه ي خود را به هدر داده ايد و ديگر نمي توانيد از صافي استفاده کنيد.
اگر از کرونومتر استفاده نمي کنيد ،مي توانيد يک ساعت ديجيتال را با منبع زمان هماهنگ کنيد و همراه خود به محل رصد ببريد، نه اينکه منبع زمان را همراه خود به هر کجا ببريد. زيرا ممکن است شرايط محيط دقيقاً در لحظه ي نياز شما روي آنتن يا دستگاه GPS تأثير بگذارد.

آمادگي پيش از رصد
 

رصد اختفاهاي کلي بر خلاف اختفاي خراشان نياز به کار گروهي ندارد ،بنابراين نيازي به هماهنگي با ديگر رصد گران نداريد مگر اينکه قصد داشته باشيد خودتان داده ها را تحليل کنيد. ولي در اختفاهاي سيارکي و خراشان بهتر است براي جمع آوري داده هاي بيشتر گروه هايي تشکيل شود.
حدّ شمالي و جنوبي خراش در يک سري نقشه به صورت پيش بيني وجود دارد،که کار شما را براي کشيدن يک ردّ در يک نقشه ي بزرگ مقياس براي تعيين محل هر رصدگر آسان مي کند. به کمک اين رد ،پايگاه هاي مناسب پيدا مي شود و گروه ها در زواياي درست نسبت به ردّ مستقر مي شوند.اگر ردّ به گونه اي باشد که تقريبا روي مسير يک جاده قرار بگيرد براي رصد گران بهتر است ،طول و عرض جغرافيايي هريک از اعضاي گروه بايد به دقت مشخص شود. به طور ايده آل پهناي رد يک کيلومتر است ،اگر خيلي وارد اين محدوده شويد ،شاهد اختفاي کلي خواهيد بود. به دقت برگه ي پيش بيني را مطالعه کنيد و با مقايسه ي مشخصات لبه ي ماه با خود ماه از درستي محل رصد مطمئن شويد. به خاطر داشته باشيد که ،پيش بيني ها معمولا نسبت به سطح دريا محاسبه مي شوند؛يعني پايگاه هاي رصدي بالاتر از 120متر از سطح دريا بايد نسبت به ارتفاعشان به سمت جنوب متمايل شوند (براي نيمکره ي شمالي اين طور است اما در نيمکره ي جنوبي خلاف اين است ؛يعني با افزايش ارتفاع بايد به سمت شمال متمايل شد.)رصدگراني که تجربه ي بيشتري در رصد اختفا دارند بايد در مکان هايي مستقر شوند که احتمال دارد رويدادهاي بيشتري ديده شود. همچنين بايد در نظر گرفت که بعضي رصد گران نمي توانند هيچ رويدادي را رصد کنند (در پايگاه رصدي آنها پديده اي قابل رصد نيست.) اتفاق نيفتادن يک رويداد،به اهميت اتفاق افتادن آن است و در تحليل داده ها مثل باقي داده ها به کار گرفته مي شود. بررسي پايگاه هاي مورد نظر قبل از رويداد بسيار مهم است ،زيرا امکان دارد عوامل مهمي مثل آلودگي نوري يا مجوز ورود به منطقه از قلم بيفتد . هنگام بررسي اين محل ها ،دنبال کابل هاي بالاي سرتان هم باشيد زيرا آنها هم به خودي خود عامل اختفا هستند!به ياد داشته باشيد که ممکن است قبل از اينکه موفق به رصد شويد پليس از راه برسد و شما را بازداشت کند زيرا مردم اطراف گروهي آدم عجيب را با تعدادي لوله در ساعات اوليه ي صبح در اطراف خانه شان ديده اند.
براي اختفاهاي خراشان مشکلات جديد پيش مي آيد ،احتمالا شما نمي توانيد آنها را با همان حالت هميشگي و با تلسکوپ ثبت کنيد ،زيرا گاهي فاصله ي بين يک ورود و خروج کمتر از 0/5ثانيه است و در همين حين شما بايد مشخص کنيد که نوع رويداد چه بوده است (ورود يا خروج)!
در نهايت يک جلسه ي پيش از اختفا برگزار مي شود تا مشخص شود که هرکس با چه وسيله اي و با چه روش زمان سنجي ،به کدام محل مي رود (در واقع يک نفر ساعت خود را با منبع زمان هماهنگ مي کند و همه ساعت خود را با او تنظيم مي کنند).مشکلات دم آخري ،در اين جلسه حل مي شود و ترجيحاً همه به صورت زوج در هر گروه قرار مي گيرند (يک شخص با تجربه و يک تازه کار).
سپس گروه ها از هم جدا مي شوند و هر گروه به محل خودش مي رود تا در انتظار روي دادن اختفا بماند.

روش هاي رصد و ثبت
 

کلاسيک :در اين روش شما پشت تلسکوپ قرار مي گيريد و در لحظه ي روي دادن هر ورود و خروج به گونه اي آن را ثبت مي کنيد،روش هاي ثبت کلاسيک مي تواند سه نوع باشد:
کرونومتر (Stopwatch): دستگاهي است که در طي سپري شدن زمان مي توان با فشردن دکمه ي آن ،آن لحظه را در حافظه ي کرونومتر ثبت کرد. بار اول که دکمه ي کرونومتر را فشار مي دهيد ،دستگاه به کار مي افتد و از صفر شروع مي کند، بنابراين بايد آن را در يک لحظه ي مشخص از منبع زمانتان به راه بيندازيد تا مقدار صفر آن مشخص شود و زمان هاي بعدي را با آن زمان پايه جمع ببنديد . تمام گوشي هاي همراه ،سيستم کرونومتر دارند که دقت آنها معمولا به دهم يا صدم ثانيه است.
در اين روش براي مشخص شدن نوع پديده (ورود يا خروج )نفر دوم بايد با توجه به اشاره ي رصد گر در يک کاغذ جدا نوع پديده را يادداشت کند. متأسفانه اکثر کرونومترها امروزه ديجيتال اند ،در حالي که در روش ارائه شده ي فان فلاندرن استفاده از کرونومترهاي مکانيکي مناسب تر است .
ضبط صوت: در اين روش با استفاده از علائم زماني به صورت صوت در زمينه ي کار، ورودها و خروج ها را در يک ضبط صوت اعلام مي کنيم.اين اعلام مي تواند با صداي خودتان باشد «فقط با گفتن disap-pearance )D ) و R
(reappearance)» يا به وسيله ي يک زنگ ديجيتال که سريع واکنش نشان مي دهد ،مثل زنگ معمولي در ورودي خانه ها . در روش فان فلاندرن روي مورد دوم بيشتر تأکيد شده است.
در هر کدام از روش ها که احساس کرديد احتمال خطاي خود دستگاه وجود دارد،حتماً تست ابزار را انجام دهيد. براي نمونه ممکن است ضبط صوت شما سريع تر از زمان استاندارد بچرخد ،براي حل اين مشکل ،اين خطا را براي يک بازه ي زماني معلوم اندازه بگيريد و به زمان حاصل از کارتان اضافه کنيد (اين چرخه را چند بار تکرار و از ميانگين آن استفاده کنيد).
بهتر است قبل از وقوع اختفا از چشمي تلسکوپ به محل اختفا نگاه نکنيد.اين کار سبب استراحت چشم شما مي شود و اقبال ديدن «ورود»را در زمان درست افزايش مي دهد. مواظب باشيد که چند ثانيه مانده به اختفا از درون چشمي نگاه کنيد.
عکاسي :چند دقيقه پيش از شروع اختفا با تلسکوپ خود به سمت ستاره نشانه رويد،ماه را به گونه اي در ميدان ديد تلسکوپ قرار دهيد که با خاموش کردن موتور، تا زمان اختفا لبه ي ماه و ستاره از ميدان ديد تلسکوپ خارج نشوند ،اگر به اين حالت از درون چشمي عکس گرفته شود ،رد ماه و ستاره در عکس شما مي افتد، اگر در زمينه ي عکس علائم زمان را اضافه کنيد که همزمان با فشردن شاتر شروع شده اند ،بعداً با اندازه گيري طول خطي که از گذشتن ستاره روي عکس به جا مانده و به وسيله ي زمان زمينه ،مي شود زمان دقيق روي دادن اختفا را محاسبه کرد. براي محاسبه بايد از فرمول هاي نجوم کروي که با عکاسي مرتبط اند استفاده کرد . در اين روش سعي کنيد از تلسکوپ هايي با نسبت کانوني کم استفاده کنيد تا داده هاي شما هرچه دقيق تر شوند.

استفاده از دوربين فيلمبرداري
 

زماني که براي نخستين بار دوربين هاي فيلمبرداري به بازار آمدند ،کمتر کسي فکر مي کرد که اين ابزار روزي بتواند تبديل به يکي از ابزارهاي حياتي رصدي براي منجمان و جايگزين روش هاي قديمي ثبت اختفا شود. دوربين هاي فيلمبرداري، مانند هر دوربين تلويزيوني ،داراي فريم هاي 1/30ثانيه اي هستند .اگر اختفاي ضبط شده را با حرکت آهسته ببينيد، ستاره در يک فريم ديده مي شود و در فريم ديگر نيست. اگر در زمينه ي تصوير يک ساعت هماهنگ با منبع زمان قرار دهيد، دقت زمان ورود يا خروج ستاره با 1/30ثانيه به دست مي آيد! اين روش 10بار ساده تر و دقيق تر از روش هاي کلاسيک مستقيم است !
جالب است بدانيد که براي اختفاي ستاره هاي پرنور،IOTA به سادگي کساني را که دوربين فيلمبرداري دارند تشويق مي کند که مستقيم و بدون هيچ واسطه اي (مثل تلسکوپ )به سمت ماه نشانه روند! بسته به فاز ماه، يک دوربين فيلمبرداري با عدسي (لنز )زوم 12x مي تواند ستاره هايي با قدر 3يا4را در لبه ي تاريک ماه به خوبي ثبت کند. اگر از تلسکوپ در
کار با دوربين استفاده مي کنيد، کافي است که دوربين فيلمبرداري را روي چشمي تلسکوپ بگذاريد و از عدسي چشمي اي با کمترين بزرگنمايي و بازترين ميدان ديد استفاده کنيد.
دوربين را Zoom in و Zoom out کنيد تا فکوس تنظيم شود و به بهترين اندازه ي ميدان ديد و تعادل نوري برسد. اگر در مدت اختفا دوربين را بدون سه پايه (با دست )بگيريد مشکلي ايجاد نمي شود .
ساده ترين حالت براي ثبت اختفا با دوربين فيلمبرداري زماني است که بيش از سه چهارم ماه روشن باشد و خط سايه مرز (خط جدايي نور و سايه روي سطح ماه - ترميناتور )به ستاره نزديک باشد تا دوربين راحت تر به طور خودکار کانوني (فکوس )شود. اگر در ميدان ديد دوربين فيلمبرداري شما در هنگام فيلمبرداري هيچ قسمت روشني از ماه ديده نشود، کار شما سخت تر است.

ثبت برگه ي رصدي
 

وقتي کار شما به پايان رسيد، در آخرين مرحله بايد برگه ي رصدي را پر کنيد. در اين برگه ستون هايي مربوط به رصد شما وجود دارد که با حروف اختصاري مشخص شده اند. براي پر کردن اين برگه رصدگران بايد با اطلاعات زير آشنا باشند و خودشان آنها را به دست بياورند:
ـ طول و عرض جغرافيايي محل رصد و ارتفاع از سطح دريا :بهتر است براي اين مورد از نقشه هاي بزرگ مقياس توپوگرافي محل خود استفاده کنيد (ترجيحا با مقياس 1/50000يا1/24000).بعضي کتابخانه ها، دانشگاه ها وهمچنين سازمان گيتاشناسي چنين نقشه هايي را در اختيار دارند. در صورت دسترسي نداشتن به اين منابع مي توانيد از GPS استفاده
کنيد، بعضي فروشگاه ها مي توانند دستگاه GPS را به شما قرض بدهند.
ـ مشخصات تلسکوپ :در برگه ي گزارش بايد مشخصات اپتيک خود مانند قطر دهانه، فاصله ي کانوني، بزرگنمايي و نوع اپتيک (براي مثال اشميت - کاسگرين يا نيوتني )را مشخص کنيد. دقت کنيد واحد گذاري را فراموش نکنيد.
ـ مشخصات ستاره و رويداد :در اين قسمت فهرستي از ورودها و خروج هايي که مشاهده کرده ايد همراه با زمان هريک را گزارش کنيد و نوع اختفا و اينکه در کدام لبه ي ماه (تاريک يا روشن )روي داده است را به همراه مشخصات کلي ستاره بنويسيد. زمان ها بايد به زمان جهاني تبديل شوند و به اين ترتيب گزارش شود: دهم ثانيه /ثانيه /دقيقه /ساعت /روز /ماه /سال .
ـ زمان عکس العمل :اين زمان مجموع زمان واکنش طبيعي بدن (يعني از زماني که مغز به دست يا دهانتان فرمان مي دهد تا وقتي که آنها عمل مي کنند)و زماني است که بستگي به تجربه ي رصد گر از رصد اختفاها دارد؛ يعني مدت زماني که طول مي کشد تا متوجه ورود يا خروج ستاره شويد. زمان واکنش طبيعي بدن به طور استاندارد 0/3تا0/4ثانيه است که ،با تمرين ،اين مقدار کاهش مي يابد و زمان دوم براي رصد گران ماهر اختفا در حد چند دهم ثانيه (0/3يا0/4 ثانيه) و براي رصد گران کم تجربه گاهي به 2ثانيه مي رسد !برنامه هاي رايانه اي وجود دارند که اين زمان را به طور دقيق براي تشخيص شما محاسبه مي کنند.
ـ روش زمان سنجي :بايد بنويسيد که با کدام يک از روش هاي زمان سنجي و ثبت ارائه شده کار کرده ايد.
- دما :در بعضي برگه ها مانند برگه ي ILOC از شما خواسته مي شود که دما را هر 15دقيقه در طول رصد اندازه بگيريد و
يادداشت کنيد.
ـ مشخصات ديگر :کيفيت آسمان ،پارامتر ديد(seeing ) و شرايط هوا مثل باران و برف (درصورت بارش)بايد گزارش شود.
شما مي توانيد برگه ي گزارش خود را به مرکز بين المللي اختفاي ماه(ILOC) در توکيو يا به پايگاه IOTA بفرستيد.
سعي کنيد اين کار را خيلي زود و بي درنگ بعد از ثبت اختفا انجام دهيد تا هم داده هاي شما قابل استفاده باشند و هم از گم شدن اطلاعاتتان جلوگيري کنيد.

عوامل موفقيت
 

اقبال داشتن يک زمان سنجي موفق به عوامل بسياري بستگي دارد که متاسفانه بيشتر آنها از دامنه ي اختيارات ما خارج اند . از بين اين مسائل مي توان آب و هوا، وضعيت ابر و شرايط کلي جو را نام برد که محدوديت هاي اصلي کار روي اختفاها هستند.
شايد بدترين عوامل، ابرهاي نازک باشند که با چشم قابل تشخيص نيستند ولي موجب پخش نور در نواحي روشن ماه تا لبه ي تاريک ماه مي شوند؛جايي که اختفا روي مي دهد. بدبختانه اين تنها مشکل نيست، مه هم مي تواند چنين وضعي را با نشستن روي تلسکوپ ايجاد کند. وقتي نفس رصد گر روي اپتيک بنشيند سبب ايجاد مشکلاتي در تصوير مي شود . سعي کنيد به دور از چشمي نفس بکشيد و موقع بازدم سر خود را برگردانيد .
آسمان تيره، که شرط لازم براي برخي گونه هاي رصد است، در اينجا چندان ضروري نيست، رصد در نواحي شهري هم قابل انجام است ؛حتي امکان دارد بتوانيد اختفاي ستاره هاي با قدر پايين تر از 3را در روز ببينيد.
با همه ي اينها، تمرين و آزمايش، فقط شروطي اند که شما را به يک رصد گر اختفاي با تجربه تبديل مي کنند.
منبع:نجوم،شماره 186.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط