عصر بلاهاي طبيعي

تجربيّات و شواهد تاريخي حاکي از آن است که هر گاه بين امّت هاي گذشته نوع خاصّي از فساد و گناه رو به فزوني مي نهاد ،خداوند بر آنان عذابي مخصوص را فرو مي فرستاد . اينک که امّت هاي آخر الزّمان به انواع فساد ها ،گناهان ،سرکشي ها ،و ستمگري ها روي آورده و از آفريننده هستي غافل گشته اند ،انتظار مي رود به عذاب ها و
پنجشنبه، 6 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عصر بلاهاي طبيعي

عصر بلاهاي طبيعي
عصر بلاهاي طبيعي


 

نويسنده:سيّد سليمان مدني تنکابني




 

تجربيّات و شواهد تاريخي حاکي از آن است که هر گاه بين امّت هاي گذشته نوع خاصّي از فساد و گناه رو به فزوني مي نهاد ،خداوند بر آنان عذابي مخصوص را فرو مي فرستاد . اينک که امّت هاي آخر الزّمان به انواع فساد ها ،گناهان ،سرکشي ها ،و ستمگري ها روي آورده و از آفريننده هستي غافل گشته اند ،انتظار مي رود به عذاب ها و بلاهاي گوناگون آسماني و زميني دچار گردند ؛چنان که گذشتگان در اين باره گفته اند :«زماني مي رسد که هر چهار عنصر (آتش ،باد ،آب و خاک )به انسان ضرر مي رسانند».
در اساطير هند ،از نابودي پاياني آفرينش ،همراه با علائمي دهشت بار سخن به ميان آمده است که به اعتقاد نگارنده ،با بروز بلاياي طبيعي در دوره آخر الزّمان مربوط مي باشد :«پس از صد سال خشک سالي و قحطي ،هفت خورشيد بر آسمان پديدار مي گردد و همه آب ها را مي خشکاند. آتش و در پي آن ،باد سراسر زمين را جارومي کشد و زمين و جهان زيرين را ويران مي سازد . بر آسمان ابرهايي چون پيل نمايان و تندر غرّيدن مي گيرد،دوازده سال پي در پي باران مي بارد و همه جهان را در خود غرق مي کند».(1)
سيسرون(2)، در کتاب «در ماهيّت خدايان »از بالبوس ،سخن گوي مکتب رواقي(3) چنين نقل مي کند:«فلاسفه مکتب ما بر اين باورند که تمامي جهان در آتش خواهد سوخت و اين حادثه در آخر الزّمان روي مي دهد...سپس از اين آتش الوهي ،جهان جديدي زاده مي شود و از نو با شکوه و جلال پديدار مي گردد».(4)
در کتاب «الدر ادا»(5)که برگرفته از اساطير کهن ملّت هاي شمال اروپاست ،به سرودهاي ارزشمند از بانويي خردمند بر مي خوريم که به بلاياي دوره آخر الزّمان اشاره دارد :«خورشيد به تيرگي مي گرايد و زمين در دريا غرق مي شود ،و ستارگان داغ از آسمان فرو مي افتند،و آتش تا به آسمان زبانه مي کشد، آنگاه ملکوتي نو و زميني نو،با زيبايي شکفت انگيز دوباره متجلّي مي شود ،و خانه ها سقفي از طلا مي يابند،و کشتزارها ميوه هاي رسيده مي دهند و شادي ابدي بر همه جا سايه مي گسترد.(6)
در متون زرتشتيان آمده است :«...زمين لرزه بسيار باشد و باد سخت تر آيد و نياز و تنگي و دشواري در جهان بيشتر پديدار آيد ...».(7)درکتاب مقدّس مي خوانيم :«آن روز ،روز غضب است ،روز تنگي و اضطراب ،روز خرابي و ويراني ،روز تاريکي و ظلمت ،روز ابرها و ظلمت غليظ».(8)نيز در همان کتاب آمده است :«... برزمين تنگي و حيرت از براي امّتها روي خواهد نمود ،به سبب شوريدن دريا و امواجش و دل هاي مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار وقايعي که بر ربع مسکون(9) ظاهر مي شود...:.(10)
 

افزايش بلاها
 

آمار ها و گزارش ها حاکي از آن است که جهان اکنون با انواع بلاهاي مخرّب طبيعي ،نظير :زلزله ،سيل ،خشک سالي و طوفان ،رو به روست که چرخه اي شوم از بيماري ،رنج،خسارات و نابودي را به دنبال دارند.
به گزارش «خبرگزاري آلمان »،گرهارد برز،رئيس گروه تحقيقاتي زمين شناسي در آلمان ،گفته است :«زمين در حا ل نزديک شدن به فجايعي است که نوع بشر ،هرگز در طول تاريخ زندگي خود برروي آن کره آن را تجربه نکرده است».وي يادآور شده :«گرم شدن زمين که بر اثر انتشار گازهاي گل خانه اي(11) پديد مي آيد،سبب بروز طوفان ها و سيلاب ها ي مخرّب خواهد شد».البتّه رشد فعّاليت هاي خورشيدي و تغييرات آنها نيز موجب افزايش دماي کره زمين و بروز دگرگوني هاي نامناسب آب و هوايي در عصر حاضر مي باشد.
به اعتقاد کارشناسان ،ميزان وقوع بلاياي طبيعي و تلفات انساني و خسارات مالي ناشي از آنها ،در تمام جهان در حال زياد شدن است ؛چنان که شمار فجايع طبيعي در دهه 1990م. در مقايسه با دهه 1960م. چهار برابر افزايش يافته است. به طور کلّي ،در سه دهه گذشته ميزان وقوع بلايا 3برابر و زيان هاي مالي ناشي از آنها 8برابر شده است . بلاياي طبيعي ممکن است منشأزمين شناسي ،مانند زلزله،آتش فشان و رانش زمين داشته باشند يا از عوامل آب و هوايي،نظير :طوفان،سيل ،گردباد ،سرما و گرماي شديد،کولاک ،برف و خشک سالي نشأت گيرند.(12)

علت افزايش بلاها
 

گر چه بيشتر بلاهاي طبيعي و گرفتاري هايي که مردم آخر الزّمان با آنها مواجه اند ،ظاهراً منشأ طبيعي و مادّي دارند،امّا در واقع اثر وضعي و نتيجه قهري کارهاي بد و گناهاني است که نظم طبيعت را بر هم مي زنند و خشم خالق هستي را بر مي انگيزند. پيامبر اسلام (ص)در اين باره مي فرمايند :«هر گاه شر در زمين آشکار شود ،خداي متعال سختي اش را بر اهل زمين فرو مي فرستد»(13).در روايت ديگري از آن حضرت مي خوانيم :«هر گاه پنج چيز در ميان شما رواج يابد ،پنج چيز بر شما فرود مي آيد :هنگامي که بين شما زنا رواج يابد ،زلزله مي آيد ؛وقتي که ميان شما ربا شايع گردد،فرو رفتن زمين روي مي دهد ؛آنگاه که از زکات جلوگيري شود ،چهارپايان اهلي نابود مي گردند ؛موقعي که سلطان ستم ورزد ،باران نمي بارد و زماني که با اهل ذمّه حيله ورزي شود ،(14)دولت در اختيار مشرکان قرار مي گيرد».(15)
در اينجا شايسته است به سخني از امام رضا (ع)اشاره کنيم :«هر گاه بندگان ،گناهان جديدي را که در گذشته مرتکب نمي شدند ،انجام دهند ،خداوند براي آنان بلاهاي تازه اي را که در گذشته نمي شناختند ،پديد مي آورد»(16). بر اساس اين حديث ،بروز برخي بلاهاي نو و بيماري هاي ناشناخته ،نظير ايدز و سارس ،حاکي از دست يازيدن امّت هاي معاصر به گناهان تاره اي است که ميان امّت هاي گذشته رايج نبوده اند.

فراگيرشدن بلاها
 

از روايات اسلامي چنين بر مي آيد که در آخر الزّمان ،بلاها فراگير مي شوند ؛به گونه اي که کمتر کسي از آسيب آنها در امان مي ماند . امام علي (ع)در اين باره مي فرمايند :«بلا مردم را فرا مي گيرد»(17). همچنين پيامبر اسلام (ص)فرمود :«در آخر اين امّت ،خسف(فرورفتن به زمين )(18)،مسخ(19)،و قذف(20) خواهد بود . گفته شد :اي رسول خدا!آيا ما نابود مي شويم ،در حالي که بين ما شايستگاني وجود دارند؟فرمود :آري ،هنگامي که پليدي زياد شود».(21)
طبق اين روايت ،در صو رت افزايش پليدي و تباهي در ميان مردم ،اگر بلايي نازل شود ،انسان هاي شايسته و پرهيزکار نيز از آسيب هاي آن در امان نخواهند بود و بنا بر مثل معروف «آتش چو برافروخت ،بسوزد تر و خشک».
بنابراين ،پيشنهاد مي کنيم ،در چنين وضعيّتي ،انسان هاي خوب ،ضمن انجام تکليف فردي و اجتماعي خود،تا حدّ امکان ،از مردمان بد کناره گيرند. نيز به همه مؤمنان و منتظران ظهور امام مهدي (ع)توصيه مي کنيم ،ضمن پناه بردن به درگاه خداي متعال ،از خواندن دعاهاي حفظ و دادن صدقات و کمکهاي مالي به نيازمندان دريغ نورزند.

بلاهاي يکباره و تدريجي
 

بلاها و عذاب هايي که خداوند بر سرزمين هاو آدميان فرو مي فرستد ،به طور کلي ،به دو دسته تقسيم مي شوند:
1ـ بلاهاي يکباره و بزرگ که ناگها ن در سطحي گسترده نازل مي شوند ؛نظير زلزله ها و سيل هايي که در سال هاي اخير هزاران انسان را به کام مرگ کشانده است.
2ـ بلاهاي تدريجي و کوچک که در طيّ زماني طولاني و اندک اندک ،گريبان گير مردمان مي شوند. درحديثي که امام علي (ع) از پيامبر(ص)روايت کردند ،به برخي بلاهاي تدريجي که امّت هاي معاصر به آنها مبتلايند،اشاره شده است :«هر گاه خداي عزّو جلّ بر سرزميني خشم گيرد و در آنجا عذابي فرونفرستد ،قيمت ها يش بالا رفته ،عمرهايش کوتاه شده ،بازرگانانش سود نبرده ،ميوه هايش پاکيزه (سالم و خوشمزه)نشده ،رودهايش پر آب نگشته ،باران هايش نباريده و بدان آنها بر آن ديار چيره مي شوند».(22)

سال هاي پربلا
 

از متون باستاني و روايات اسلامي چنين برمي آيدکه در دوره آخر الزّمان ،پيش از خروج دجّال ،جهانيان با سه سال سخت و «پر بلا رو به رو خواهند شد. در منابع زرتشتيان آمده است :«در پايان هزاره هوشيدربامي ،ديوي مهيب به نام «ملکوش»(23) زمستاني سخت و ترسناک پديد مي آورد و درمدّت سه سال ،سراسر گيتي را با برف و باران و تگرگ و باد سرد و طوفان ويران مي سازد و مردمان و جانوارن و ديگر موجودات روي زمين را نابود مي کند».(24)پيامبر اسلام (ص)نيز در اين باره فرموده است :«...بي گمان ،پيش از خروج دجّال ،سه سال سخت خواهد بود که در آنها ،گرسنگي شديد دامن گير مردم مي شود...».(25)
براي آنکه به آغاز و پايان اين دوره کوتاه سه ساله پي بريم ،مي بايست به سخني از امام باقر (ع)توجّه کنيم :«هر گاه عبّاسي به خراسان رسد،گيسوي سختي آور(26) در مشرق طلوع مي کند. نخستين بار که طلوع کرد ،براي نابودي قوم نوح بود،هنگامي که خدا غرقشان کرد. در زمان ابراهيم (ع)،آنگاه که او را در آتش افکندند و زماني که خداوند فرعون و همراهانش را نابود ساخت وهنگامي که يحيي پسر زکريّا کشته شد ،طلوع کرد . پس هر گاه آن را ديديد ،از شرّ فتنه ها به خدا پناه بريد . طلوع اين ستاره پس از پس گرفتن خورشيد و ماه خواهد بود. سپس [بني عباّس ]درنگ نمي کنند تا آنکه ابقع در مصر آشکار شود».(27)

زلزله
 

نخستين بلاي طبيعي از حيث تعداد وقوع و مخرّب بودن ،زلزله است .زلزله ترسناک ترين بلاي طبيعي نيزهست . گزارش ها حاکي از آن است که کره زمين در قرن بيستم ميلادي زلزله هايي فاجعه بار داشته که اين وضعيّت ،در اوايل قرن 21ميلادي شتاب بيشتري يافته است.
بر اساس مدارکي که از گذشته هاي دور به دست ما رسيده اند، پيش از ظهور منجي ،زلزله ها زياد مي شوند و پي در پي روي مي دهند . در نوشته هاي زرتشتيان مي خوانيم :«زمين لرزه بسيار بُوَد و بسيار ويراني بکند»(28).
در کتاب مقدس آمده است :«و زلزله هاي عظيم در جاي ها ...پديد [آيد]...».(29)پيامبراسلام (ص)مي فرمايد :«زمان ظهور فرا نمي رسد مگر آنکه ...زلزله ها فراوان شوند...».(30)در حديثي ديگر از آن حضرت ،سال پيش از ظهور اين گونه وصف شده است :«...سالي پر از زلزله ها و سرما...».(31)امام علي (ع)نيز فرمود :«...هنگام طلوع بهرام و کيوان با اقتران دقيق ...لرزش ها و زلزله ها پياپي رخ خواهند داد...».(32)
از روايات اسلامي چنين بر مي آيد که وقوع زلزله در برخي مناطق جهان ،مانند خراسان و شام ،ارتباطي ويژه با ديگر حوادث پيش از ظهور دارد.
عبدالله از پدرش عمر نقل کرده است که پيامبر (ص) به جايگاه برآمدن خورشيد رو کرد وفرمود :«از اينجا (مشرق)گيسوي شيطان طلوع مي کند ؛از همين جا زلزله ها و فتنه ها ...خواهند بود»(33).امام علي (ع)مي فرمايد :«هر گاه ....آتش درخشان زبانه کشد،بپرهيزيد ،کاملاً بپرهيزيد . از کسي که از غرب مي آيد ،هنگامي که زلزله ها در خراسان آشکار شوند».(34)
از امام باقر (ع)نقل شده است که امام علي (ع)فرمود :«هر گاه دو نيزه (دو گروه قدرتمند)در شام درگير شوند ،يکي از نشانه هاي الهي آشکار مي گردد. گفته شد :اي امير مؤمنان ،آن نشانه چيست ؟فرمود :لرزشي است در شام که در آن بيش از صد هزار نفر نابود مي شوند وخداوند آن را رحمتي براي مؤمنان و عذابي براي کافران قرار مي دهد. پس هر گاه چنين شود،نگاه کنيد به صاحبان اسب هاي غير عربي خاکستري [گوش]بريده(35) و پرچم هاي زرد که از مغرب روي مي آورند تا آنکه در شام فرود آيند؛و اين ،هنگام ناله بزرگ تر و مرگ سرخ (جنگ جهاني سوم )خواهد بود. پس هر گاه چنين شود ،نگاه کنيد به فرورفتن آبادي اي از دمشق که به آن «حرستا»مي گويند. پس هر گاه چنين شود ،منتظر خروج مهدي (ع)باشيد».(36)
گفتني است ،بر اساس برخي روايات اسلامي ،فرورفتن حرستا ـ شهري نزديک دمشق ـ زماني روي مي دهد که ميان گروه سياه نشان اوّل ـ بني عبّاس دوم ـ اختلاف افتاده است.(37)

سيل
 

دومين بلاي طبيعي از نظر تعداد وقوع و تخريب ،سيل است .در سال هاي اخير ،مناطق مختلفي از جهان ،با اين پديده مخرّب و پيامد هاي ناگوار آن روبه رو بوده اند . چين از آن دسته کشورهايي است که در عصر حاضر ،از سيل آسيب هاي زيادي ديده است . براي نمونه ،در شهريور 1380،سيل در شمال غربي چين 100هزار واحد مسکوني را ويران و بيش از نيم ميليون نفر را بي خانمان کرد و به صدها هزارهکتار از زمين هاي کشاورزي آسيب رساند. در کشور پهناور چين ،سيلا ب هايي چنان بزرگ و گسترده جاري مي شوند که گاه حدود يک ششم مساحت آن ـ تقريباً به اندازه مساحت ايران ـ را در بر مي گيرند. شبه قارّه هند نيز ،در سال هاي اخير بر اثر سيل ،خسارت هاي جاني و مالي بسياري رامتحمّل شده است . قارّه اروپا هم با سيل هاي زيادي مواجه بوده است که در اين ميان ،مي بايست از سيل ويرانگري ياد کنيم که اواخر مرداد1381بخش هاي وسيعي از اين قارّه را فرا گرفت و علاوه بر تلفات جاني ،خسارات مالي فراواني بر جاي گذاشت.
گرهارد برز،کارشناس مسائل آب و هوايي در آلمان ،در اين باره چنين مي گويد:«سيل مخرّبي که در کشورهاي اتريش ،جمهوري چک و بخش هايي از آلمان جاري شد،تنها آغاز يک رشته حوادث ناگوار طبيعي در اين قرن به شمار مي رود».(38)
در متون کهن زرتشتيان از بروز سيل گسترده در ايران ،در آخر الزّمان ،ياد شده است :«به ناگاه سيل ممالک آريايي را فرا گيرد...».(39)
طبق روايات اسلامي ،افزايش بارندگي و بالا آمدن سطح آب رودخانه ها و درياها و جاري شدن سيل بر روي زمين ،از جمله نشانه هاي نزديک شدن زمان ظهور امام مهدي (ع)مي باشد . راوي مي گويد :از امام هادي (ع)پرسيدم :چه وقت آنان (مردم قم)منتظر فرج خواهند بود؟فرمود :«هنگامي که آب روي زمين را فراگيرد».(40)
در احاديث اسلامي به وقوع سيل در برخي شهرهاي عراق و غرق شدن بعضي از آنها در آب ،پيش از ظهور امام مهدي (ع)،اشاره شده است . امام زين العابدين (ع)در اين باره مي فرمايد :«هر گاه نجف شما را سيل وباران پرکرد....منتظر ظهور قائم منتظَر ما باشيد».(41)همچنين ازامام صادق (ع)روايت شده است :«سال پيروزي ،فرات سرريز مي شود ؛به گونه اي که وارد کوچه هاي کوفه مي گردد».(42)گفتني است ،گر چه طغيان آب فرات ممکن است بر اثر بارندگي زياد روي دهد،مي تواند نتيجه شکسته شدن سدهايي باشد که کشور ترکيه براي ذخيره سازي آب بر روي اين رودخانه بسته است . امام علي (ع)هنگام بازگشت از جنگ جمل ،ضمن سخنراني براي مردم بصره ،غرق شدن اين شهر را پيش بيني فرموده است :...«گويا به منطقه شما (بصره )مي نگرم ،در حالي که آب آنجا را فراگرفته است ؛به گونه اي که از آن جز کنگره هاي مسجد ديده نمي شود ؛انگار سينه پرنده است بر ژرفاي دريا...».(43)
نوستراداموس در نامه به پسرش ،از بروز طوفان هايي بزرگ و گسترده، پيش از ظهور منجي ،خبر داده است :«قبل از آنکه انقلاب جهاني شود ،طوفان هايي شبيه طوفان نوح مي شود ، و طغيان هاي آب چنان عظيم خواهد بود که ديگر زميني از آب بيرون نخواهد ماند ».(44)پژوهشگران معتقدند زياد شدن دماي کره زمين ،علاوه بر در پي داشتن فاجعه هاي زيست محيطي باعث ذوب شدن توده هاي بزرگ يخ هاي قطبي و يخچال هاي طبيعي و در نتيجه افزايش و بالا آمدن سطح آب رودها و درياها مي شود . بنابراين ،در سال هايي نه چندان دور ،مي بايست شاهد زير آب رفتن بسياري از جزاير و سواحل در مناطق مختلف جهان باشيم که جزيره ايرلند و برخي شهر هاي بزرگ اروپايي از آن جمله اند . نوستراداموس در يکي از رباعي هايش مي گويد :«بريتانياي کبير ،شامل انگلستان را سيل بلندي از آب فراخواهد گرفت».(45)

طوفان و گردباد
 

طوفان و گردباد از جمله بلاهاي طبيعي اند که در سال هاي اخير ،آسيب ها و خسارت هاي زيادي به مناطق مختلف جهان ،خصوصا شهرهاي ساحلي اروپا و آمريکا، وارد ساخته اند و اين وضعيّت همچنان ادامه دارد . خطرناک ترين طوفان ها و گردبادها آنهايي هستند که در ساحل درياها يا در مصبّ رودخانه هاي بزرگ رخ مي دهند و آب را به شکل کوه هايي از امواج بلند در مي آوردند و با شدّت به سوي ساحل مي رانند. اين امواج سهمگين تا عمق ساحل پيش مي روند و هر چه را که بر سر راهشان قرار بگيرد ،در همم شکسته ،نابود مي سازند. طوفان ها و گردبادهاي تند ،هرگاه در سواحل شني يا بيابان هاي شن زار بوزند، قادرند حجم انبوهي از گرد و خاک وشن را با خود جابه جا کنند.
در احاديث اسلامي به بروز بادهاي خطر آفرين و طوفان هاي ويرانگر در دوره آخر الزّمان اشاره شده است . حسن بصري به همشهريانش چنين مي گويد :«بادي زرد از سوي قبله (جنوب غربي )به سوي شما مي آيد . سه روز و دو شب ادامه دارد تا آنجا که شب از شدّت زردي مانند روز روشن شود و غرق شدن بصره در پي آن خواهد بود ...»(46)نيز حذيفه بن يمان از رسول خدا (ص)روايت کرده است :«....خرابي چين با شن خواهد بود...».(47)
کارشناسان هوا شناسي چين در اوايل فروردين 1381درباره بروز طوفان هاي شن در منطقه آسيا و پيامدهاي زيانبارش هشدار دادند . البتّه خراب شدن سرزمين ها به وسيله گل و لاي برجاي مانده از سيلاب نيز مي تواند از مصاديق خرابي با شن باشد . همچنين امام علي (ع)درباره نقش اين بلاي طبيعي در آخر الزّمان مي فرمايد :«امّا سجستان ....در آخر الزّمان شن بر اين «سرزمين چيره مي شود وآن را بر ساکنانش ويران مي سازد».(48)

خسف ؛فرورفتن زمين
 

فرورفتن زمين در خود يا در آب ،از جمله بلاهاي دهشت انگيزي است که در آخر الزّمان دامن گيرمردم مي شود . اين حادثه بر اثر عواملي گوناگون چو ن زلزله ،سيل و طوفان روي مي دهد. در احاديث اسلامي از فرو رفتن زمين در برخي مناطق ،مانند خراسان ،بصره ،بغداد،مصر و شام ،ياد شده است ،که سه تاي آنها مهم ترند.
خداي متعال در شب معراج، به پيامبر اسلام (ص)درباره ظهور امام مهدي (ع)و حوادث مرتبط با آن ،چنين مي فرمايد :«...در آن هنگام سه فرورفتن خواهد بود :فرورفتني در مشرق ،فرورفتني در جزيرة العرب ...».(49)طبق روايات اسلامي،فرورفتن زمين در جزيرةالعرب ،اندکي پيش از قيام امام مهدي (ع)،در بيداء ـ بياباني ميان مکّه و مدينه ـ روي مي دهد و از پيش گويي هاي نوسترآداموس چنين بر مي آيد که فرورفتن زمين در دمشق ،در شرق دور،فرورفتن زمين در مغرب ،در بخش هايي از اورپا و آسياي صغير خواهد بود.
پيش گوي فرانسوي ،با بهره گيري از احاديث اسلامي ،علم نجوم و ديگر دانش ها ،دو رباعي ارزشمند سروده است:

 

مريخ ،عطارد و نقره اي (ماه)با هم قرين مي شوند؛
خشک سالي سختي به سوي جنوب،

از ژرفاي آسيا خبر از زمين لرزه اي خواهد بود؛
سپس کورنتوس و افسوس دچار آشفتگي مي گردند.(50)

رباعي دوم:

زمين چندين شب پياپي خواهد لرزيد،
در بهار دو اقدام پي درپي انجام مي گيرد،

کورنتوس و افسوس در دو دريا شناور مي شوند،
جنگ در دو نبرد شجاعانه ادامه خواهد يافت.(51)

 

رانش زمين
 

رانش زمين يا حرکت لايه هاي سطحي آن ،پديده اي است که بر اثر زلزله يا بارش باران و سستي زمين روي مي دهد . اين بلاي طبيعي که اکنون در حال افزايش است ،هر ساله در مناطق مختلف جهان هزاران نفر را به کام مرگ مي کشاند و خسارات زيادي از خود بر جاي مي گذارد. رسول خدا(ص)در بيان نشانه هاي زمان ظهور چنين فرمود:«...زمين از فراواني باران سست شود و هر گروهي گمان کند که اين حالت تنها در منطقه آنان رخ داده است ...».(52)

خشک سالي
 

از ديگر بلاياي طبيعي که حيات انساني ،جانوري وگياهي را تهديد مي کند ،خشک سالي است . گرم شدن زمين و در پي آن ،تغييرات آب وهوايي نامتعادل ،باعث بروز خشک سالي است . خشک سالي آهسته و تقريباً پنهاني مي آيد . هيچ چيز ترسناکي مانند زلزله يا آتشفشان رخ نمي دهد. فقط باران نمي بارد.سپس قحطي مي آيد و «مرگ خشک»بر سرزمين ها سايه مي افکند . از 30سال گذشته به اين سو ،جهان شاهد صحنه هاي دردناکي از بروز خشک سالي و قحطي در مناطق مختلف ،خصوصاً بخش هايي وسيع از قارّه آفريقا و برخي مناطق هندوستان ،بوده است . ايران نيز در سال هاي اخير از خشک سالي آسيب هاي جدّي ديده ؛به گونه اي که در برخي مناطق ،نظيرجنوب شرقي ،بر اثر بارش کم باران ،مزارع کشاورزي از بين رفته و دامداري از رونق افتاده است.(53)
در متون برجاي مانده از گذشتگان ،خشک سالي به عنوان يکي از بلاهاي فراگير دوره آخر الزّمان ،مورد توجّه قرار گرفته است . درمتون زرتشتيان آمده است :«...باران نيز به هنگام خويش نبارد...و آب رودها و چشمه ها بکاهد ...».(54)امام صادق (ع) مي فرمايد :«...سرزمين ها خشک مي شوند...».(55)
نوستراداموس نيز از بروز خشک سالي شديدي در مناطق جنوبي نيم کره شمالي ،مانند شمال آفريقا و جنوب شرقي آسيا ،خبرداده است :«مرّيخ ،عطارد و نقره اي (ماه )با هم قرين مي شوند . خشک سالي سختي به سوي جنوب».(56)

آتش
 

از متون کهن چنين بر مي آيد که از ميان عناصر چهارگانه و بلاهايي که در آخر الزّمان جهان را فرا مي گيرند،آتش جايگاهي ويژه دارد. تولکت ها(57) معتقد بودند که دنيا سه بار به آخر رسيده است و بعدها آزتک ها(58) اين عقايد را جذب کردند . طبق تقويم تولکت ها ،نخستين دوره ،«آب ـ آفتاب »نام داشت و جهان به وسيله سيل هاي عظيم ويران شد . دومين دوره ،«زمين ـ آفتاب »ناميده مي شد که جهان را زلزله هاي مهيب به ويراني کشاند.سومين دوران ،«باد ـ آفتاب »لقب داشت که دنيا با گردبادهاي آسماني منهدم گرديد. در حال حاضر ،ما در چهارمين دوره به سر مي بريم که آن را «آتش ـ آفتاب »نام نهادند . و اين دوران قرار است با آتش سوزي هاي بزرگ و مهيب به پايان رسد . جالب توجّه آنکه اين حدسيّات با چشم انداز غم انگيزي که ما امروزه به دليل خطر جنگ هسته اي در پيش روداريم .،چندان بي ربط به نظر نمي رسند.(59)
در اساطير ملّت هاي شمال اروپا نيز به وقوع آتش سوزي بزرگي در دوره آخر الزّمان اشاره شده است . در کتاب «الدر ادا»در بخشي از اشعار بانويي خردمند ،مي خوانيم:

و ستارگان داغ از آسمان فرو مي افتند،
و آتش تا به آسمان زبانه مي کشد.(60)

 

در کتاب مقدّس آمده است :«و چهارمين (فرشته)،پياله خود را بر آفتاب ريخت و به آن داده شد که مردم را به آتش بسوزاند* و مردم به حرارت شديد سوخته شدند...».(61)امام باقر (ع)مي فرمايد :«پيش از قيام قائم (ع)مردم به وسيله آتشي که در آسمان آشکار مي گردد،از گناهانشان باز داشته مي شوند...».(62)
گفتني است ،بالا رفتن درجه حرارت کره زمين ،پديداري آتش سوزي هاي گسترده ،فوران آتش فشان ها و انفجار بمب ها و موشک ها و ديگر سلاح هاي آتشين در زمان حاضر ،همه نشان دهنده اين واقعيّت اند که ما اکنون در دوران «آتش ـ آفتاب»قرار گرفته ايم ؛عصري که با همه سوزي اي بزرگ ،که نتيجه کاربرد سلاح هاي هسته اي در جنگ جهاني سوم است،پايان مي يابد.
 

دوران مر گ ومير
 

از روايات ومتون کهن چنين بر مي آيد که بسياري از مردم آخر الزّمان ،در سال هاي قبل از ظهور منجي ،بر اثر قحطي ها و گرسنگي ها ،بلاياي طبيعي ،جنگ ها و بيماري هاي واگير مثل وبا و طاعون ،از بين مي روند و عصر عدالت را درک نمي کنند. امام علي (ع)فرمود: «...مرگي شتابان و فراگير مردمان را مي ربايد ؛به طوري که مرد صبح سالم است ،در حالي که شب دفن مي گردد و شب زنده است ،در حالي که صبح مي ميرد...».(63)پيامبر اسلام (ص)مي فرمايد :«از نشانه هاي نزديک شدن زمان ظهور ...آن است که مرگ ناگهاني پديدار شود».(64)نيز از آن حضرت روايت شده است :«هرگاه زنا زياد گردد،مرگ ناگهاني فراوان مي شود ».(65)
گفتني است ،زياد شدن گناهان ،بلاياي طبيعي ،جنگ ها ،تصادفات جادّه اي ،فشارهاي روحي و جسمي ،آلودگي آب و هوا ،کم تحرّکي ،سوء تغذيه و مصرف غذاهاي نامناسب از مهم ترين عوامل افزايش مرگ هاي ناگهاني و زودرس در ميان مردم دوره آخر الزّمان است.

آمار مرگ و مير انساني
 

گر چه آمار تلفات انساني در روايات مختلف ذکرشده است ،ولي همه آنها بر زياد بودن مرگ و مير دلالت دارند و بنا بر مثل معروف :«کشته از بس که زياد است ،کفن نتوان کرد ».
الف ـ نابودي دو سوم از مردم :امام علي (ع)مي فرمايد :«مهدي خروج نمي کند مگر آنکه يک سوم مردم کشته شوند و يک سوم بميرند و يک سوم باقي بمانند».(66)در کتاب مقدّس مي خوانيم :«و خداوند مي گويد که در تمامي زمين ،دو حصّه منقطع شده ،خواهند مرد و حصّه سوم در آن باقي خواهند ماند »(67)
طبق مدارک ياد شده ،اگر ظهور منجي در زمان حاضر روي دهد که جمعيت جهان از مرز6ميليارد نفر گذشته است ،مي بايست شاهد نابود شدن حدّاقل 4ميليارد انسان باشيم.
ب ـ نابودي پنج هفتم مردم :از امام صادق (ع)روايت شده است :«پيشاپيش قائم (ع)دو مرگ ،يکي سرخ و ديگري سفيد ،وجود دارد که در نتيجه آن دو ،از هر هفت نفر ،پنج نفر مي ميرند. مرگ سرخ شمشير و مر گ سفيد طاعون است ».(68)به گفته يکي از دانشمندان معاصر ،گويا در اين حديث ،«شمشير »کنايه از سلاح هاي خونريز و «طاعون»اشاره به سلاح هاي ميکروبي و شيميايي است.
ج ـ نابودي نُه دهم مردم :در روايتي از امام صادق (ع)به بيشترين مقدار تلفات انساني اشاره شده است :«اين امر (ظهور)واقع نمي شود مگر آنکه نُه دهم مردم از بين بروند».(69)در متون کهن زرتشتيان ،ضمن ارائه آمار نُه دهم تلفات انساني ،به اين نکته اشاره شده که بيشترين مقدار تلفات در نيمکره شمالي زمين روي مي دهد و اين ،مطلبي است که منابع اديان ديگر نيز آن را تأييد مي کنند. بيشتر مردم جهان ،دولت هاي استکباري و سلاح هاي کشتار جمعي هم در همين بخش از کره زمين مستقر و متمرکزند و اينک متن مورد نظر :«از [هر]ده [تن]اين مردم ،نُه [تن]در سوي اباختر(70) نابود شوند».(71)
گفتني است ،اختلافي که در متون کهن در آمار تلفات انساني ديده مي شود ،ظاهراً ناشي از شدّت وضعف قحطي ها و گرسنگي ها ،بلاياي طبيعي ،جنگ ها و بيماري ها در مناطق مختلف است و به طور طبيعي در برخي جاها کشته ها بيشتر و در بعضي مکان ها کمتر است . البتّه رقم دو سوم و پنج هفتم از حيث عدد وآمار بسيار به هم نزديک اند و مشهور در روايات نيز از بين رفتن نُه دهم مردم ،به منطقه يا مناطق خاصّي از جهان مربوط مي باشد.
همچنين شايسته يادآوري است ،تلفات زياد وفجايع بزرگ انساني که در روايات به آن اشاره شده و در تاريخ بي سابقه مي باشد،تنها در زمان ما امکان وقوع مي يابد ،زيرا از طرفي بشر با ارتکاب بدترين گناهان و وارد ساختن بيشترين آسيب ها به طبيعت ،زمينه بروز بزرگ ترين بلاهاي طبيعي را فراهم آورده است و از سويي دست به توليد و انباشت سلاح هاي کشتار جمعي خطرناکي زده است که برخي از آنها قادرند چندين برابر کره زمين را ويران سازند. البتّه سرعت ارتباطات و قدرت جا به جايي نظامي در اين عصر نيز سبب گسترش جنگ و کشتار به تمام نقاط جهان خواهد شد .

کاهش جمعيّت جهان
 

با توجّه به افزايش روز افزون جمعيّت کنوني کره زمين و مشکلات بسياري که اين مسئله در پي داشته است ،برخي دانشمندان و صاحب نظران ،تنها راه حلّ مشکل ياد شده را کشتار هاي گسترده مي دانند. به نظر مي رسد اکنون اين امر ،با بروز بلاياي بزرگ طبيعي و جنگ جهاني که با به کار گيري سلاح هاي کشتار جمعي همراه خواهد بود، در حال تحقّق يافتن است .

برافتادن بدان
 

در دنياي معاصر ،،بيشتر مردم از خداپرستي روي گردانده ،با غفلت و گناه و در خدمت شيطان روزگار را سپري مي کنند. بنابراين ،مي توان گفت ،مرگ و ميرهاي آخر الزّمان ،چنان که در روايات اسلامي نيز اشاره شده ،بيشتر انسان هاي بد و کافران را شامل مي شود،که با از بين رفتن آنان ،زمين نفسي راحت مي کشد و راه براي زندگي اندک خوباني که باقي مانده اند،هموار مي گردد و اندک بدان باقي مانده نيز پس از ظهورمنجي اصلاح يا نابود مي شوند.
اورمزد به زرتشت (ع)فرموده است :«...اي زرتشت!آن روز که سده [دهم]هزاره تو(72) به پايان رسد...هيچ گناهکار از اين هزاره در آن هزاره نرود».(73)

پی نوشت ها :
 

1ـ شناخت اساطير هند،ص41.
2ـ فيلسوف ،خطيب و سياستمدار نامدار رومي که کتاب هاي بسياري نوشته است (فرهنگ فارسي ،بخش اعلام ،مدخل «سيسرون»با حذف وتصرّف).
3ـ مذهبي فلسفي که زنون آن را تأسيس کرد. اين شيوه فلسفي را بدان دليل رواقي ناميدند که حوزه درس آن در يکي از رواق هاي شهر آتن برگزار مي شد (دايرةالمعارف فارسي ،مدخل «رواقي»با حذف و تصرّف).
4ـ پژوهشي نو در منشأ ميترا پرستي ،ص115فصل6.
5ـ کهن ترين نسخه الدرادا ،يعني اداي کهن سال تر ،به سال 1300م. مربوط مي شود ،يعني 300سال پس از ورود مسيحيان به سرزمين ايسلند امّا اشعاري که در آن آمده ،به گفته پژوهشگران ،غير مسيحي و بسيار باستاني است (سيري در اساطيريونان .و رم ،ص417کتاب هفتم ،با حذف و تصرف).
6ـ همان ،ص 433،کتاب هفتم.
7ـ زند بهمن يسن ،ص11،ف6بند4.
8ـ کتاب مقدّس ،عهد عتيق ،ص 1362،کتاب صفنياي نبي،ب1،بند15.
9ـ چنان که مي دانيد ،تقريباً يک چهارم زمين خشک و قابل سکونت مي باشد و سه چهارم آن را آب گرفته است.
10ـ کتاب مقدّس عهد جديد،ص133،انجيل لوقا،بخش 21،بند6ـ 25.
11ـ استفاده بشر از سوخت هاي فسيلي ،مهم ترين عامل انتشار گازهاي گلخانه اي است. طبق تحقيقات برخي دانشمندان ،آمريکا حدود20درصد از گازهاي گلخانهاي جهان را توليد مي کند.
12ـ روزنامه کيهان ،ش17453، 81/5/28 ،ص15،روزنامه ايران ،ش 2310، 1381/9/3،ص6با حذف تصرّف و تکميل.
13ـ الفتن ،ص431،جزء9،ذيل،ح1354.
14ـ يعني اگر مسلمانان از اقليّت هاي مذهبي جزيه بگيرند،ولي عهد و پيماني را که با آن ،براي زندگي شان در پناه اسلام ،بسته اند نقض کنند و با اهل ذمّه نيرنگ ورزند،خداوندمشرکان را بر مسلمانان مسلط مي سازد.
اهل ذمّه :آن دسته از اهل کتاب (يهود ،نصارا،مجوس و صابئين )که با تعهدبه دادن ماليات ،در پناه مسلمانان و برخوردار از حقوق شهروندي ،در کشورهاي اسلامي زندگي مي کنند. عنوان ذمّه در قرون بعد از عهد فتوحات اسلامي ،تا حدّي گسترش يافته و گاه برخي مشرکان را نيز شامل مي شده است (دايرةالمعارف فارسي ،مدخل «اهل ذمّه »با حذف و تصرّف).
گفتني است ،در متن عربي نسخه مورد استناد ما «حقّرت » -به معناي کوچک شمرده شد ـ ضبط شده بود که با توجّه به روايات مشابه ،به صورت «خفرت»اصلاح وترجمه گرديد.
15ـ روضة الواعظين،ص532.
16ـ اصول الکافي ،ج2،ص281کتاب ايمان و کفر،ب111،ح29.
17ـ إلزام النّاصب ،ج2،ص184،خطبه بيان 2.
18ـ خسف ،فرورفتن چيزي در زمين يا غرق شدن آن در آب است .
19ـ مسخ ،دگرگوني صورت و سيرت چيزي است به شکلي جز آنچه هست ؛مانند مبدّل شدن انسان اهلي دو پا به حيوان (وحشي چهارپا (روزگار رهايي ،ج2،ص865،بخ17،با حذف وتصرف اندک).
20ـ قذف ،پرتاب کردن چيزي از مکاني به مکاني ديگر است،مانند سنگ باران،بمب باران وموشک باران (همان منبع).
21ـ کنز العمّال ،ج7،جزء14،ص123،ح38714.
22ـ ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص302.
23ـ «ملکوش »در زبان پهلوي به معناي «مرگ و نابودي »است.
24ـ سوشيانت ،ص97،بخ4،يادداشت 1،با حذف و تصرف.
25ـ عقد الدرر،ص345،ب12،ف2.
26ـ در متن عربي نسخه مورد استناد ما ،«ذوالشفا»ثبت شده بود که به صورت «ذوالشفا»اصلاح و ترجمه گرديد.
27ـ الفتن ،ص148،جزء3،ح607(ترجمه يکي از دانشمندان معاصر).
28ـ جاماسب نامه پهلوي ،ف1بند5(نجات بخشي در اديان ،ص62گفتا ر1بخ8.
29ـ کتاب مقدّس ،عهد جديد،ص133انجيل لوقا،ب21بند11.
30ـ صحيح البخاري ،ج1،ص448،کتاب صلات خوف ،ب27،ح1036.
31ـ التشريف بالمنن ،ص284،فتن سليلي،ب74،ح411.
32ـ مشارق أنوار اليقين ،ص266،خطبه تطنجيّه.
33ـ المعجم الصغير،جزء2،ص36.
34ـ إلزام الناصب،ح2،ص183،خطبه بيان.
35ـ به خودروهاي نظامي امروزي اشاره دارد.
36ـ الغيبة،ص317،ب18،ح16،(ترجمه يکي از دانشمندان معاصر)درباره اين حديث،در مبحث «شام در آستانه ظهور»..بيشتر توضيح خواهيم داد.
37ـ در اين باره ر.ک الفتن ص141،جزء3،ح580.
38ـ روزنامه کيهان ،ش17453، 1381/5/28، ص15.
39ـ پشت ها،ج1،ص371،تيرپشت ،کرده 16،بند61.
40ـ بحارالانوار،ج18،ص311،ح21.
41ـ التشريف بالمنن،ص369،ملحقات،ح541.
42ـ الإرشاد،ج2،ص377.
43ـ بحارالانوار،ج57،ص224،ح58(ترجمه يکي از دانشمندان معاصر.
44ـ پيش گويي هاي نوستراداموس ،ص460نامه به سزار،با تصرّف اندک در ترجمه.
45ـ سانتوري 3،بخشي از رباعي 70.
46ـ التشريف بالمنن ،ص254،فتن سليلي ،ب41،ح372.
47ـ محاضرة الأبرار ،ج1،ص340.
48ـ الفتوح ،ج2،ص79.
49ـ کمال الدّين، ص239.
50ـ سانتوري3رباعي 3.
51ـ سانتوري 2،رباعي 52.
52ـ تفسير قمي ،ج2،ص282.
53ـ روزنامه ايران ،ش2310، 1381/9/3.
54ـ زند بهمن يسن ،ص282.
55ـ امالي ،ص65.
56ـ سانتوري 3،بخشي از رباعي 3.
57ـ اقوامي که پيش از طلوع تمدّن «آزتک »در مکزيک مرکزي استيلاي سياسي داشتند.
58ـ اقوامي چادر نشين که در قرن 12م.از جانب شمال به مکزيک آمدند و بعدها در آنجا حکومت تشکيل دادند.
59ـ اسراردنياهاي گمشده ،صص25ـ24،ف1،باحذف و تصرف.
60ـ سيري در اساطير يونان و رم ،ص433،کتاب هفتم .
61ـ کتاب مقدّس ،عهد جديد،ص413،مکاشفه يوحنا ،ب16،بند8ـ9.
62ـ الارشاد ،ج2،ص378.
63ـ بحار الانوار ،ج93،ص304،ذيل ح19.
64ـ المعجم الاوسط ،ج9،ص255.
65ـ بحار الانوار ،ج76،ص27.
66ـ الفتن ،ص231.
67ـ کتاب مقدّس ،عهد عتيق ،ص1382،کتاب زکريان نبي ،ب13،بند8.
68ـ بحار الانوار ،ج52،ص207،ح42.
69ـ غيبت،ص283،ب14،ح54.
70ـ اباختر يا اپاختر در لغت پهلوي به معني «شمال »است. دردين زرتشتي سمت شمال سويي است که اهريمن از آن سو هجوم مي آورد و از اين رو اهريمني است و همه رويدادهاي بد نيز از آن سمت اشکار مي شود.
71ـ همان ،ص8.
72ـ يعني هزاره سوم پس از زرتشت(ع ).
73ـ زند بهمن يسن،ص12.
 

 


منبع:نشريه موعود شماره 102



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط