در اواخر عصراموی(41-133هـ ق)، قطبة المحرر برای گسترش و توسعۀ خطوط مقور و مدور(منحنی)، از خط کوفی چهار قلم مهم: قلم جلیل، قلم طومار کبیر، قلم نصف ثقیل و قلم ثلث کبیر ثقیل را اختراع نمود(ابن الندیم،14:1381). برخی از منابع اختراع قلم ثلثین را نیز به او نسبت می دهند. این اقلام به صورت درشت وجلی نوشته می شدند.قطبه با قلم خود تاریخ عرب و گلچینهای ادبی را نسخهبرداری کرده است. وی به لحاظ دانش فراوانش در خط، قواعد این خطوط را مدون ساخت. قطبة المحرر که در عربی یگانه نویسنده روی زمین در آن دوران به شمار میرفت به حسن خط معروف بود، و اولین کسی است که در دوران بنی امیه به کتابت قرآن پرداخت.
خالد بن ابی الهیاج که از اصحاب حضرت علی(ع) بود، در دوران خلافت امویان، خوشنویس رسمی ولید بن عبد الملک(86 . 96هـ ق) بود و به کتابت قرآن با خطوط طومار وجلیل و نوشتن شعر و اخبار میپرداخت. وی در سمت قبله مسجدالنبی(ص) سوره و الشمس و ضحیها را تا آخر با آب طلا نوشت. خطوط ابداع شده برای نگارش موضوعات اداری، تجاری، بازرگانی، روابط اجتماعی و نیز برای تهیۀ نُسَخ غیرمذهبی رشد و گسترش یافت.
در دهههای اولیۀ حاکمیت خلفای عباسی(133-656هـ ق) دو خوشنویس سوری به نام ضحاک بن عجلان و اسحق بن حماد ظهور کردند. ضحاک کاتب اوایل خلافت بنیعباس بود و بر قطبه فزونی داشت و کسی به پای او نمی رسید، واسحق کاتب زمان خلافت ابو جعفر المنصور(136-158هـ ق) بود و بر ضحاک نیز برتری یافت. شهرت این دو بیشتر به دلیل مهارتهای هنری قابل توجه شان بود. اسحاق شاگردان زیادی را تربیت کرد، از جمله یوسفسگزی(معروف به یوسف کاتب و ملقب به لقوةالشاعر) که از هر نویسندهای برتر بود. وی دو خط ظریف به نام های خفیفالثلث و خفیفالثلثین را ابداع نمود. او همچنین خط جلیل را با اندک تغییری در عمودهایش، بستن و مدور کردن انحناهای بازش تغییر داده و اصلاح کرد. اما ویژگیاش را در ارتباط با داشتن حروف سرِبزرگ، حفظ کرد. این ویژگیها به ابداع خط زیبا و ظریفی به نام قلم ریاسی(اداری) توسط فضلبنسهل(ذوالریاستین)، وزیر ایرانی خلیفه عباسی مأمون(198-218هـ ق)، انجامید.
ابراهیم سگزی برادر یوسف نیز خوشنویس ماهری بود که تجربیاتش را به یکی از شاگردان برجسته خود بهنام احول از کلیۀ رموز خط و کتابت و سایر نکات خوشنویسی آگاه و در این زمینه استاد بود. وی که مخترع برخی از خطوط رایج در آن دوران بود، پیوسته به آیین و روش و قانون خط سخن میگفت. احول چند نوع خط مستدیر و قوسی، ازجمله خط مسلسل را از ریاسی استخراج کرد. او نویسندۀ نامههایی بود که از طرف سلطان برای ملوک اطراف در طومارها فرستاده می شد. احول قواعد و قوانین خط را روشن کرد و آن را درجهبندی نمود و قلم های سنگین را در مرتبۀ اول قرار داد، ابتدا قلم طومار بود که بر سایر قلمها برتری داشت و در یک طومار تمام با سعف نوشته می شد، و گاهی هم با قلم مینوشتند و نامههای ملوک با آن خط فرستاده میشد. سپس قلم ثلثین، قلم سجلات، قلم عهود، قلم مؤامرات، قلم امانات، قلم دیباج، قلم مدیح، قلم مرصع و قلم تشاجی را درجهبندی نمود. مهم ترین از اقلام رایج آن دوران عبارتاند از:
قلم جلیل
قلم جلیل پدر تمام اقلام نامیده می شود. دربارۀ قلم جلیل در الوسیط آمده است: «در آخر دولت اموی، قطبة المحرر از خط کوفی و حجازی، خطی استنباط کرد که اساس خطی شد که امروز بدان مینویسند، و او قلم جلیل را که در بناها بهکار میرفت، و قلم طومار را که بر صفحۀ بزرگی مینگاشتند اختراع کرد» (الوسیط،194).دربارۀ قلم جلیل گفتهاند که هر کسی توانایی نوشتن آن را ندارد، مگر آنکه با دشواری و زحمت بسیار آن را آموخته باشد. یوسف سگزی در این باره میگوید: قلم جلیل نهاد نویسنده را می کوبد.
قلم جلیل بسیار درشت و پهن و فربه بود و به بلند مرتبهترین اشخاص اجتماع اختصاص داشت. ابنالندیم میگوید: «با این قلم از طرف خلفا بر طومارهای کامل به پادشاهان روی زمین نامه مینوشتند. از قلم جلیل دو قلم استخراج گردیده است: قلم سجلات و قلم دیباج(ابنالندیم، 13:1381).
قلم جلیلالثلث، محمدبن حسن طیبی، 908هـ ق موزۀ طوپ قاپی، استامبول(جامع محاسن کتابة الکتاب) تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم جلیلالثلث، محمدبن حسن طیبی، 908هـ ق موزۀ طوپ قاپی، استامبول(جامع محاسن کتابة الکتاب) تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم طومار
خط طومار یکی از قدیمیترین خطوط عربی است که در میان بزرگان رایج بود. طومار خطی است پر قدرت و جلی و فربه، که با قلمی پهن نوشته میشد، در مقابل غبارکه خفی و ریز کتابت می گردید. از ویژگیهای قلم طومار داشتن ضخامت و درشتی در حروف، الف و لامهای کشیده، داشتن حلقهها و اتصالات در حروف(که در دیگرشیوهها غیرمجاز بوده) و نیز بدون نقطه بودن آن است. در حدود قرن چهارم هجری قمری، گوشه دار بودن و ایستایی این خط از بین رفت. واضع خط طومار را قطبةالمحرر دانستهاند. بزرگان در زمان بنیامیه و پس از آن از قلم طومار استفاده میکردند و بعدها در توشیح حکمرانان از آن بهره میبردند. ابنمقله، ابنبواب و یاقوت مستعصمی، ظرافت و انحنای جذابی که شبیه ثلث جلی بود، به آن خط دادند. از این خط در کتیبهنگاری نیز استفاده میشده است. اندازۀ عرض قلم طومار،24 شَعره اسب است و برای به دست آوردن اندازۀ طول الف قلم طومار، مقدار عرض قلم طومار، مقدار عرض قلم در خودش ضرب میشود که چنین است: تار مو 576 =24×24
بسم الله به قلم طومار(صبح الاعشی فی صناعۀ الانشاء) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم طومار(صبح الاعشی فی صناعۀ الانشاء) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم ریاسی
ابنالندیم در الفهرست، ابداع قلم ریاسی را به فضل بن سهل نسبت میدهد و میگوید: زمانی که فضل بن سهل (ذوالریاستین) روی کار آمد، قلمی را اختراع کرد که بهتر از سایر اقلام بود و به «ریاسی» معروف شده و متفرعاتی پیدا نمود که قبلاً نام برده شده است(ابنالندیم،14:1381).
در خوشنویسی اسلامی آمده است: یوسفسگزی خط جلیل را از اسحقبنحماد فرا گرفت. وی اندکی تغییر در عمودیها داد، و انحناهای باز این خط را مدور کرد و آن را اصلاح نمود. این ویژگیهابه ابداع خط زیبا و ظریفی انجامید که مورد توجه فضلبنسهل قرار گرفت. فضل این خط جدید را مورد تحسین قرار دادو دستور داد و دستور داد که از این خط برای نگارش گزارشات و ثبت اسناد و آمارها اداری استفاده شود و نام ریاسی(اداری) را بر آن نهاد(سفادی، 19:1381). بدین سبب آن را قلم اداری نیز گفتهاند. قلم ریاسی ترکیبی از خطوط نسخ و ریحان است که نسخ آن بر ریحان غالب است.
قلم ریاسی، محمدبن حسن طیبی، 908هـ ق موزۀ طوپ قاپی، استامبول(جامع محاسن کتابة الکتاب) تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم مسلسلمسلسل خطی است که همۀ حروف و کلمات آن پیوسته و متصل نوشته میشوند، و در یک سطر به وسیلۀ خط های نازک، تمامی حروف و کلمات به هم پیوسته و زنجیر شدهاند، و هیچ یک از حروف آن منفصل نیست. اساس و منشأ این خط، ثلث یا توقیع است.
دربارۀ پیدایش خط مسلسل در صبحالاعشی آمده است: «احولمحرر قلم ثلثین و ثلث را از ابراهیمسگزی اخذ کرد و قلم نصف را که خفیفتر از ثلث بود و آن را خفیفالثلث نام گذاشت، اختراع کرد، و نیز قلمی به نام مسلسل(که همۀ حروفش متصل نوشته میشد) و قلمی به نام «غبارالحلبه» را پدید آورد. وی خط مؤامرات و قصص و قلمی خرد و ریز به نام«حوائجی» را ابداع نمود. خط او به بهجت و زیبایی توصیف شده است، لکن خالی از احکام و اتقان بوده است. احول در تراشیدن قلم مهارت عجیب داشته است(قلقشندی،1340هـ ق : ج 3، 16و 17)
هر یک از انواع خطوط را میتوان با حفظ اصول و رعایت قواعد مربوطه، با خط مسلسل نوشت که در این صورت بعد از نام خط، لفظ مسلسل خواهد آمد، مانند: ثلث مسلسل، مقترن مسلسل، دیوانی مسلسل، کوفی مسلسل و ... . این خط از خطوط معمول نبوده است مگر آنکه از باب تفنّن آن را مینوشتهاند. انواع خط مسلسل عبارتاند از: مسلسل زنجیری و مسلسل مضاعف.
خط مسلسل به طریقۀ ابن بواب منبع: محمدبن حسن طیبی، 908هـ ق موزۀ طوپ قاپی، استامبول(جامع محاسن کتابة الکتاب) تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط ثلث مسلسل(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط مسلسل زنجیری
مسلسل زنجیری از انواع خط مسلسل است که علاوه بر پیوستگیهای حروف، بعضی از قسمتهای آن به صورت اتصالات هماهنگ و زنجیری تکرار شده اند(هراتی، 491:1376).
خط ثلث مسلسل زنجیری، احمد قره حصاری، ترکیه(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط ثلث مسلسل زنجیری، حبیب الله فضائلی(اطلس خط) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط مسلسل مضاعفخط ثلث مسلسل زنجیری، حبیب الله فضائلی(اطلس خط) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
چنانچه اتصالات و پیوستگیهای مکرر خط مسلسل تکرارهای مجدد داشته باشد، آن را مسلسل مضاعف گویند که معرف قدرت قلم و تبحر و استحکام دست کاتب است(هراتی،491:1376).
خط مسلسل مضاعف، حدود قرن9هـ ق(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط مسلسل مضاعف، حدود قرن9هـ ق(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم متساوی
قلم متساوی از اقلامی که در میان نویسندگان دربار خلفاء متداول بوده است. این خط شباهت زیادی به خط مقترن دارد، اما کمی مبسوطتر با کششهای مساوی است(هراتی،490:1376).
قلم متساوی از اقلامی که در میان نویسندگان دربار خلفاء متداول بوده است. این خط شباهت زیادی به خط مقترن دارد، اما کمی مبسوطتر با کششهای مساوی است(هراتی،490:1376).
خط متساوی، حدود قرن 9هـ ق(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم مقترن
قلم مقترن از اقلامی است که در آن حروف و کلمات قرین و بسیار نزدیک بههم نوشته میشوند.شیوۀ مقترن در اغلب اقلام خوشنویسی دیده میشود. انواع قلم مقترن عبارتاند از: کوفی مقترن، مقترن مختصر، مقترن مبسوط و مقترن مسلسل(عطار هروی71:1375).
خط مقترن، احمد قره حصاری، 937هـ ق ترکیه(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط مقترن مسلسل، حدود قرن 9هـ ق(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط مقترن مختصر، حدود قرن 9هـ ق(تجلی هنر در کتابت بسم الله) تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم جلیل الثلث
قلم جلیل الثلث از انواع قلم ثلث است. جلیل به معنی درشت و فربه و بزرگ اندام و امروزه آن را جلی میگویند. جلیل الثلث، خط ثلثی است که درشت و بزرگ نوشته شده باشد، و امروزه به این خط ثلث جلی یا ثلث کتیبهای اطلاق میگردد و عربها به آن ثلث ثقیل گفتهاند(هراتی،485:1376).
قلم جلیل الثلث از انواع قلم ثلث است. جلیل به معنی درشت و فربه و بزرگ اندام و امروزه آن را جلی میگویند. جلیل الثلث، خط ثلثی است که درشت و بزرگ نوشته شده باشد، و امروزه به این خط ثلث جلی یا ثلث کتیبهای اطلاق میگردد و عربها به آن ثلث ثقیل گفتهاند(هراتی،485:1376).
قلم جلیل الثلث، آغاز سورۀ مریم، قرن 8 هـ ق، موزۀ برلین / تهیه و تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط غُبار
خط غبار برگرفته از خط رقاع است؛ خطی است بسیار ریز و ظریف که برای نوشتن یاداشتهای کوچک به کار میرفته است.
چون با این خط پیغامها و نامهها را روی کاغذهای کوچک و باریک با قلم ریز مینوشتند، و آن را برای ارسال به گیرندۀ پیام به بال کبوتران نامه بر میبستند، آن را قلم غبار یا قلم الجَناح نامیدهاند. وجه تسمیۀ این خط به غبار، به دلیل همین کوچکی و تشبیه آن به غبار است.
میرعلی هروی گفته است، چنانچه هر یک از اقلام سته را به قلم باریک کتابت کردند، غبار میشود، و اگر به قلم جلی نوشتن، آن را طومار میگویند.
خط غبار خطی است یک دست، خالص، یک نواخت، کوتاه و ریز، که همۀ آن دور و خالی از سطح است، و به صورت فشرده و جمع و بدون سَرَک نوشته میشود، و یا حلقهها و گرههای حروف عین وسط و آخر ، فاء و قاف، واو و میم و لام و الف را میتوانستند پر و بسته بنویسند.
خط غبار را متناسب با ریزی خط و سرعت کتابت و کوچکی کاغذ مینوشتند. بعضی از خوشنویسان قدیمی قلم غبار را یک نوع خط خاص نمیدانستند، و نظرشان این بوده که همۀ خطوط را میتوان به قلم غبار نوشت.
همان گونه که گفته شد، خط غبار در آغاز کاربرد سیاسی داشته و بیشتر برای رسانیدن پیغامها توسط کبوتران معلم به کار گرفته میشد. از قرن 7 هجری به بعد، فرم زیباشناسی خط غبار متجلی شد و برای نوشتن قرآنهای ریز بر طومارها، کتابهای قطع بازوبندی، ادعیه و علم جفر نیز از آن استفاده گردید.
کاتبان غبارنویس در آغاز از ذرّهبین استفاده میکردند، ولی از قرن 9 هجری قمری، عینک بجای ذرّهبین رواج یافت و نمونه های زیبا و شگفت آور غبار به خط نسخ و نستعلیق نوشته شد. به عنوان مثال غبار نویسان بسم الله الرّحمن الرّحیم، صلوات محمدی، سورۀ مبارکۀ یس، نام مبارک محمد و علی و یا طرحی از پرنده و... را به خط نسخ جلی مینوشتند، و وسط نوشته ها را کور نمیکردند، یعنی سفید میگذاشتن، و در داخل آنها سورههایی از قرآن مجید، ادعیه، صلوات و ... را به خط نسخ غبار کتابت میکردند که از ارزش هنری والای برخوردار بوده است.
دربارۀ خط غبار سخن سرایان و شاعران چه زیبا سرودهاند. صائب تبریزی گفته است:
غبارِ خطِ تو از دل به هیچ باب نرفت خطِ غبار به افشاندن از کتاب نرفت
سعدی شیرین سخن چنین سرده است:
به مشک سوده محلول در عرق ماند که بر حریر نویسد کسی به خط غبار
امیرحسینعلی جلایر خط غبار را این گونه تشبیح کرده است:
ماند به نقطۀ دهنش در غبارِ خط لیکن چون نقطه ای که بود در خطِ غبار
خوشنویسان به این هنر کوچکنویسی بسیار توجه داشتهاند، و اخیراً آن را به اندازۀ بسیار ریز کاهش دادهاند، به نحوی که خط غبار را روی اشیایی که بزرگتر از یک دانۀ برنج نیست، مینویسند.
قلم غبار اغلب برای کتابت قرآن مجید، مورد استفاده قرار میگرفت. علاوه بر اقلام فوق که خطوط دیگری نیز وجود داشته است که هر یک در موارد خاصی به کار میرفته است،در برخی از منابع، تعداد خطوط رایج آن دوران را 150 نوع ذکر کرده اند.(هنر آیه نگاری قرآن کریم، 71:1375).
تمام این خطوط برگرفته از خط کوفی بوده است، و اختلافات اسامیشان بعضی از آنها به مخترع هر خط منسوب است.
در اصل، درشتی و ریزی هر خط، و سطح و دایرۀ خطوط، با خط مادرشان، خط کوفی تفاوتی نداشته است و بیشتر آنها از نظر اعراب و اعجام و تجوید، تفاوت مختصری با خط کوفی داشتهاند. این خطوط تا زمان المقتدربالله، هجدهمین خلیفۀ عباسی(320:295 هجری قمری) رواج داشت(پیدایش خط و خطاطان، 55.56.1362).
کلیۀ خطهایی که برگرفته از خطوط کوفی بودهاند، نتوانستند شیوه و سبک ماندگاری پیدا کنند. سرانجام در اواخر قرن سوم هجری، ابن مقله بیضاوی شیرازی پا به عرصۀ هنر خوشنویسی گذاشت و تحوّل عظیمی در خطوط جهان اسلام به وجود آورد.
قرآن کریم به خط غبار، آخر سورۀ طه و آغاز سورۀ الانبیاء، قطع بازوبندی، نیمه دوم قرن9هـ ق،(کلک قدسی) تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط نسخ غبار خفی، ابراهیم دانشپیشه، تکرار سورۀ الاخلاص در کلمۀ محمد، موزۀ آستان قدس رضوی، تنظیم: ابوالفضل رنجبران
خط غبار، آثار به جا مانده از دوران قاجار (1276 قمری / 1850 میلادی). حراجی بنهامس در لندن / تنظیم: ابوالفضل رنجبران
قلم غبار، منسوب به مظفر بن عبدالله الحسن المازندرانی، مورخ 986 هجری/1578 میلادی / تنظیم: ابوالفضل رنجبران
جایگزینی خطوط کوفی و عربی به جای خط پهلوی در ایران
در اوایل ظهور اسلام، زبان ایرانی پهلوی بود، که آن را فارسی میانه میخواندند. کتابهای علمی و ادبی و سیاسی به خط پهلوی و کتابهای دینی به خط اوستایی نوشته میشدند. پس از استیلای اعراب بر ایران، تا 5 قرن، خط کوفی در ایران رایج بوده، و ایرانیان آن را در نوشتن قرآن و کتیبه ها در بناهای تاریخی به کار میبردند، ولی خط معمول ایرانیان برای سایر امور نوعی نسخ بوده که به قلم نسخ قدیم و نسخ جدید اختلاف داشته است و همین خط بعدها اساس خط تعلیق و نستعلیق قرار گرفت.
نسخ عربی قرن اول هجری قمری کاملاً شبیه به خط تعلیق است و ابن مقله که با خط پیرآموز آشنایی داشت، آن را پایه و اساس وضع خط نسخ قرار داده است. پس از مدتی خط تعلیق پدیدار شد و به صورت، شکسته تعلیق در آمد.
محققان خط شناس معترفاند که ترکیب و گردش حروف خط تعلیق مأخوذ از خط پهلوی و اوستایی است.(نمونه های آن در خطوط نوشته شده در قبالۀ مارگولیوث، کتاب الابنیه و ترجمان البلاغه دیده میشود)
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت و انتقال معلومات و تجربیات ارزشمند، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش خوشنویسی، تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، عبدالرسول یاقوتی، ناصر طاووسی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران