بهترين کنگره دلخواه آيپک

باراک اوباما، چه پيش از انتخابات و چه پس از انتخابات به همگان ثابت کرده که دنباله رو بي چون و چراي کارگزاران آيپک و اسرائيل است. در اين مقاله شواهد و مدارکي ارائه مي گردد که ثابت مي کند کنگره نيز در پشتيباني از اسرائيل و سياست هاي آن، از رئيس جمهور ايالات متحده پيشي گرفته است.
سه‌شنبه، 11 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بهترين کنگره دلخواه آيپک

بهترين کنگره دلخواه آيپک
بهترين کنگره دلخواه آيپک


 

نويسنده: فيليپ جيرالدي




 

چکيده:
 

باراک اوباما، چه پيش از انتخابات و چه پس از انتخابات به همگان ثابت کرده که دنباله رو بي چون و چراي کارگزاران آيپک و اسرائيل است. در اين مقاله شواهد و مدارکي ارائه مي گردد که ثابت مي کند کنگره نيز در پشتيباني از اسرائيل و سياست هاي آن، از رئيس جمهور ايالات متحده پيشي گرفته است. آيپک نيز به خوبي از اين فرصت استفاده کرده و توسط اعضاي همين کنگره، رئيس جمهور را تحت فشار قرار مي دهد. به عنوان مثال، هزنيه کامل سفرهاي کنگره اي در ماه آگوست توسط بنياد آموزش آمريکايي اسرائيل که يک بنياد غير انتفاعي و بخشي از آيپک است پرداخت شد. هدف بخش بنياد غير انتفاعي اين است که اعضايي از پيش راضي کنگره را متقاعد سازند که اسرائيل به عملکرد ويژه کمک بيشتر که کم و بيش توسط ماليات دهندگان آمريکا تأمين مي شود نياز دارد. رفتن اعضاي کنگره به اسرائيل به منظور اطمينان دادن اينکه آنها مسائل را به خوبي متوجه شده اند، مسئله چندان جديدي نيست، اما مقياس و سطح ملاقات هاي اخير يک پيام روشن براي رئيس جمهور، باراک اوباما، داشت، که او به هيچ صورتي نبايد به اسرائيل فشار آورد و گرنه با مخالفت هر دو حزب مواجه خواهد شد، مخالفتي که او قادر به غلبه بر آن نخواهد بود.
اکثر آمريکائي هايي که گمان مي کردند بحث مراقبت هاي بهداشتي مهم است، اگر بدانند نمايندگانشان در طول دو هفته ابتدايي تعطيلات موقت کنگره در اوايل آگوست کجا بوده اند تعجب خواهد کرد. آنها در جلسات فرمانداري يا به دنبال پيگيري و رفع مشکلات موکلانشان نبوده اند. بلکه همراه با همسرانشان به سفر اسرائيل که هزينه اش کاملاً توسط AIPAC پرداخت شده بود، رفته بودند. کلاً سيزده درصد تمامي نمايندگان مجلس آمريکا، يعني پنجاه و شش نماينده، در بزرگ ترين بازديد حقيقت يابي که با هزينه AIPAC و توسط سياستمداران آمريکايي انجام مي شد به اسرائيل سفر کردند و رهبران دو گروه کنگره، که شامل بيست و پنج جمهوري خواه و سي و يک دموکرات بودند از ميان اعضاي عالي رتبه اين احزاب براي سفر به اسرائيل انتخاب شدند. شروع سفر يک هتفه اي جمهوري خواهان دوم آگوست و شروع سفر دموکرات ها 13 آگوست بود. اريک کانتر، رهبر اقليت مجلس يعني جمهوري خواهان است و استني هوير رهبر اکثريت مجلس يعني دموکرات ها است.
کانتور و هوير از هوداران قديمي اسرائيل و تمامي فعاليت هاي آن هستند. در ژانويه، هنگامي که اسرائيل غزه را در هم کوبيده و ويران مي ساخت و بش از هزار نفر غير نظامي را کشت، هوير و کانتر نامه اي با عنوان «جنگي تدافعي» نوشتند که اين گونه آغاز مي شد «در طي اين جنگ سخت در نوار غزه، ما اسرائيل را حمايت مي کرديم.» چرا؟ زيرا «حماس و ديگر تروريست ها به جاي ساخت جاده ها، پل ها، مدارس و صنعت، هزينه هايي ميليوني را به هدر داده و غزه را به يک اسلحه خانه تبديل کردند.» هوير و کانتر، به صراحت بيان مي دارند که نوار غزه رادر حال تبديل شدن به يک منطقه نظامي است، در حالي که هيچ کس ديگري چنين برداشتي ندارد. همچنين اظهار مي کنند که اسرائيل در اين نزاع به اخلاقيات سطح عالي عمل مي کند: «در حالي که اسرائيل، مبارزان نظامي را مورد هدف گلوله قرار مي دهد، حماس به دنبال آن است که تا حد امکان غير نظاميان بيشتري را به قتل برساند.» هر چند هوير و کانتر و همچنين ديگران در اين مورد حياتي کاملاً در اشتباه هستند و در واقع عکس اين قضيه درست است، با اين حال هيچ عذرخواهي يا اصلاح مقاله هاي نوشته شده از سوي اين دو قانون گزار صورت نگرفت.
و اين قبيل موارد نادرست، زياد هستند. در ماه مي 2009، مجدداً کانتر و هوير با يکديگر نامه اي به همکارانشان در کنگره فرستادند. نامه شرح داد که چگونه واشنگتن بايد «هم يک واسطه مطمئن باشد و هم يک دوست فدايي اسرائيل» چرا که «اسرائيل براي رسيدن به هرگونه پيمان صلحي دست به بزرگ ترين خطرات زده است.» AIPAC نمي توانست اين مطلب را بهتر از اين بيان کند. در واقع AIPAC نامه اي رسمي نوشت، چرا که ظاهراً کانتر و هوير براي درست فهميدن پيام نيازمند کمک اندکي بودند. منبع واقعي نامه هنگامي فاش شد که اين سند با عنوان «نامه AIPAC، هوير کانتر، ماه مي 2009» در قالب يک فايل pdf منتشر شد و اين دو عضو شجاع کنگره نتوانستند عنوان نامه را پيش از انتشار آن تغيير دهند.
هزينه کامل سفرهاي کنگره اي در ماه آگوست توسط بيناد آموزش آمريکايي اسرائيل که يک بنياد غيرانتفاعي و بخشي از AIPAC است، پرداخت شد. هدف بخش بنياد غير انتفاعي اين است که اعضاي از پيش راضي کنگره را متقاعد سازند که اسرائيل به عملکرد ويژه و کمک بيشتري که کم و بيش توسط ماليات دهندگان آمريکا تأمين مي شود نياز دارد. رفتن اعضاي کنگره به اسرائيل به منظور اطمينان دادن اينکه آنها مسائل را به خوبي متوجه شده اند، مسئله چندان جديدي نيست، اما مقياس و سطح ملاقات هاي اخير يک پيام روشن براي رئيس جمهور، باراک اوباما، داشت، که او به هيچ صورتي نبايد به اسرائيل فشار آورد وگرنه با مخالفت هر دو حزب مواجه خواهد شد، مخالفتي که او قادر به غلبه بر آن نخواهد بود. اگر شايعات مبني بر اينکه اوباما سياست خود در خصوص ايران را سخت گيرانه خواهد کرد و شيوه اي آسان گيرانه با اسرائيل خواهد داشت و به آن اجازه خواهد داد که به توسعه شهرک ها ادامه دهد، درست باشد، آنگاه به نظر مي رسد که او اين پيام شفاف و رسا را دريافت کرده باشد.
خط مشي دولت فعلي اسرائيل همان طور که در سياست AIPAC نيز منعکس شده است، تلاشي است که با ياري و ترغيب بازديد کنندگان جهت تغيير اوضاع صورت مي گيرد. به عقيده AIPAC و بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، موضوع شهرک هيچ ربطي به نتيجه مذاکرات صلح ندارد، بنابراين اسرائيل مي تواند گسترش تصرف بيت المقدس غربي که در اختيار عرب هاست را بدون هيچ منعي ادامه دهد، و در همان حال «رشد طبيعي» ديگر شهرک هاي کرانه باختري را مجاز بدارد. اسرائيل ادعا مي کند که خواهان مذاکره صلح با فلسطينيان است در حالي که از اين مسئله ابراز نارضايتي مي کند که کسي براي مذاکره وجود ندارد. تل آويو و حاميانش در واشنگتن اصرار مي ورزند که ايران تهديد واقعي صلح در خاورميانه است، چرا که به دنبال دستيابي به سلاح هسته اي است و از آن بمباران اسرائيل و مسلح کردن تروبيست ها براي حمله به آمريکا استفاده خواهد کرد.
اريک کانتر کاملاً هوشيار بود، و با نوشتن يک نامه براي روزنامه اسرائيلي هاآرتض در سوم آگوست گروه خود را آماده کرد. او نوشت: «اسرائيل نه تنها يک هم پيمان دموکراتيک و تنها دوست واقعي ماست؛ بلکه يک رکن اساسي استراتژي امنيت ملي آمريکاست... اين حق اسرائيل است که رشد طبيعي جمعيتش را اصلاح کند... فشار بيش از اندازه در مورد مسئله رشد طبيعي، در واقع انحراف از تهيد واقعي در خاورميانه، يعني ايران، است.» اگر اين سياست آشنا به نظر مي رسد، بايد اين گونه باشد، همان گونه که خط مشي کلي AIPAC و اسرائيل، که بهانه هايي مضحک نيز چاشني آن شده است، به طور بي پرده بيان مي کنند که اسرائيل نوعي دارايي استراتژيک و يک دوست ابدي [براي آمريکا] است.
ظاهراً همکاران قانون گذار کانتر و هوير، از سفرهايشان منفعت فراواني کسب کرده اند، اين سفرها شامل بازديد از شهرک غير قانوني الفيه مناشه در کرانه باختري بود تا با ساکنان بي باک اسرائيلي که همگان برداشت غلطي از آنها دارند اعلام همبستگي کنند. به عقيده کانتر درک اين مسئله سخت به نظر نمي رسد که در خاورميانه چه کسي در حال انجام چه کاري است و اين کار در مورد چه کسي انجام مي شود. او در بيان هدف برپايي اين سفرها، ذکر کرد که همکاران جمهوري خواهش مشتاق بودند که درباره «... مناقشاتي که در خاورميانه وجود دارد، به خصوص مناقشاتي که اسرائيل با آنها مواجه است» آگاهي يابند. او سپس موضوع مروبط به خود را توضيح داد و نگراني اش را در اين خصوص اين گونه بيان کرد: «...[اکنون] کانون توجهات بر شهرک هاي اسرائيلي و رشد آنان است در حالي که تهديد واقعي، تهديدي ذاتي است که از سوي ايران و هسته اي شدن قريب الوقوع اين کشور متوجه اسرائيل است».
در طول سفر، کانتر به سختي توانست درباره اينکه تا چه اندازه به اسرائيل و سياست هاي آن علاقه مند است، سکوت کند، براي او هيچ اهميتي ندارد که اين سياست ها چگونه اند. هنگامي که دو خانواده عرب از خانه شان در شهر بيت المقدس بيرون انداخته شدند و اين مسئله منجر به يک اعتراض جهاني شد که شامل انتقاد از وزير خارجه آمريکا، هيلاري کلينتون، [نيز] بود، کانتر راهي ديگر براي رسيدگي به اين وضعيت پيدا کرد. او در مورد کلينتون اين گونه اعتراض کرد: «من به خاطر اين موضوع خيلي آشفته شدم، زيرا فکر نمي کنم ما در آمريکا خواسته باشيم که يک کشور ديگر به ما بگويد چگونه قوانينمان را اجرا کنيم».
از قرار معلوم همسفران کانتر با اين ديدگاه خوش بينانه او که به همه چيز از ديده منافع اسرائيل مي نگرد، موافق بودند . استيو اسکاليس از «همه آن چيزهايي که مردم اسرائيل با آن رابطه اي ندارند [و به ناحق به آنان نسبت داده مي شود]» تعجب زده شد، حال آنکه لوئي گومرت به نخست وزير فلسطين، سلام فياد، فشار آورده بود تا تعهد دهد که اسرائيل را به عنوان يک کشور يهودي به رسميت مي شناسد، ظاهراً به اين موضوع توجه نکرده اند که وضعيت يک مسلمان با يک مسيحي در يک کشور يهودي تا حدي پرمخاطره است. لئونارد لانس خواهان همکاري مشترک عليه ايران شد و ميک کافمن بيان کرد که دولت اوباما موفق به درک «بزرگي خطر دستيابي ايران به تسليحات هسته اي» نشده است. شايد کافمن و لانس بايد برخي از گزارش هاي اطلاعاتي دولت آمريکا را که به هزينه فراوان تهيه شده و فاش مي سازند که ايران هيچ برنامه تسليحات هسته اي ندارد، را مطالعه کنند.
پت السن، يکي از اعضاء کنگره، گزارش داد که او به طور «عقلي» مي دانسته که رابطه با اسرائيل چقدر مهم است و پس از سه روز اين اهميت را با قلبش احساس مي کند. آيلينا رس لتينن، کسي که هفت مرتبه به اسرائيل سفر کرده و نويسنده قطعنامه هاي بي شماري در کاخ سفيد در حمايت از اسرائيل و دشمني با فلسطين است، اسرائيل را «هم پيمان آمريکا عليه افراط گرايان خشن» ناميده است. او درباره خاطره «ناهار شگفت انگيزي که با سربازان نيروهاي دفاعي اسرائيل، [آن] مردان جوان دلير...، داشته است.» با هيجان و اشتياق با موکلانش سخن مي گويد.
هوير که دوازده مرتبه به اسرائيل سفر کرده است، رياست حاميان دموکرات اسرائيل را بر عهده دارد. رهبر اکثريت مجلس با رئيس حزب خودش در رابطه با اين مسئله مخالف است و معتقد است که موضوع شهرک ها يک «موضوع بزرگ» نيست و باعث به تأخير افتادن پيمان صلح نشده است. او اشاره مي کندکه بايد در مورد اين مسئله «مذاکرات» شود. کاملاً قابل پيش بيني است که مشکل اصلي از ديدگاه هوير، فلسطينيان، به ويژه «بي ميلي فعلي عباس براي مذاکره» است. او همچنين اظهار داشته است که بيت المقدس بايد يک «شهر يک پارچه» و تحت کنترل اسرائيل باشد و خواسته گومرت مبني بر اينکه فلسطينيان اسرائيل را به عنوان يک کشور يهودي به رسميت بشناسند را تکرار کرده است، که هيچ يک از اين دو اظهار نظر، سياست آمريکا نيست. شيلي برکلي، که تاکنون هيچ اسرائيلي که مورد علاقه اش نباشد را نديده است، اين موضوع را بي پرده تر بيان کرده و مي گويد: «اهداف اين سفر، ابراز همبستگي کنگره با دولت اسرائيل و يافتن نيازهاي اسرائيل است.» نماينده مجلس، کندريک ميک، فرصت بازديد از اسرائيل را غنيمت شمرده [و معتقد است که اين سفر] به او کمک مي کند که «به عنوان يک عضو کنگره تصميمات بهتري اتخاد کند.»
رئيس جمهور، جرج واشنگتن، به طور صريح به عدم دخالت در اختلافات کشورهاي بيگانه توصيه کرده است. او در مورد هوير و کانتر و ديگر افراد حرافي که آنها را در سفر «حقيقت ياب» به اسرائيل و با بودجه لابي اسرائيل همراهي مي کردند، چه فکر مي کند؟ بلافاصله کلماتي همچون «خيانت» به ذهن انسان خطور مي کند، اما سفرهاي AIPAC که براي [اعضاي] کنگره مهيا مي شوند، نشانه مشکل بزرگ تري هستند. بدون شک بسياري از اعضاي کنگره، تا زانو در باتلاق حمايت از اسرائيل فرو مي روند، برخي تخت تأثير اين سفرها حامي اسرائيل مي شوند و برخي نيز از ترس، اين کار را انجام مي دهند. آن کسانيي که حقيقتاً معتقدند که نافع اسرائيل از اهميت فراواني برخوردار است و آمريکا بايد در حمايت از اسرائيل وارد جنگ شود، بهتر است به دنبال شغل ديگري باشند، اگر ذره اي شرم و حيا و عشق به وطن در کانتر، هوير و امثال آنها باقي مانده است، بايد صحنه سياست را خالي کنند. آنها بايد سريع و بي سرو صدا از ميدان خارج شوند. سعادت آمريکا و مردم آن نيازمند اين کار است.
(Philip Giraldi، از مقامات سابق سازمان سيا)**
منبع: سياحت غرب، ش77



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط