حج برائت چیست ؟

حج برائت چیست ؟ از منظر رهبر انقلاب چرا حج امسال حچ برائت است؟ آیا برائت از مشرکین مختص حج است؟
چهارشنبه، 19 ارديبهشت 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
حج برائت چیست ؟
مقدمه:
به‌راستی مراد از حج برائت چیست؟ و چگونه این واژه در فرا متن حوادث و رخدادهای تلخی که امروز در نوار غزه رخ می‌دهد، تبلور و تجلی می‌یابد؟
 
 از آنجا که در منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی، حج صرفا یک آیین نیست، بلکه دارای روح و فلسفه‌ای عظیم است.
 
یکی از اصلی‌ترین مصائب ضد فرهنگی در جریان حج، ممانعت از تبدیل خروش جمعی مسلمانان در مکه مکرمه و مدینه منوره به یک حرکت جمعی در برابر جریان ظلم است.
 
مناسک حج امسال، فرصتی برای تجمیع دغدغه‌ها و تبدیل آنها به یک جریان کارآمد و تأثیرگذار در مهار دشمنان انسانیت، عدالت و آزادی خواهد بود.
 
مصداق کامل دشمن متجاوز و شیطان مجسم در برهه کنونی رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان آن است و طبیعی است که آنان از حج برائت بیمناک باشند،
 
 زیرا نه ‌فقط این برائت گسترده مسلمانان موجب آگاهی بیشتر و مسئولیت‌پذیری آنان خواهد شد، بلکه مولد خیزش‌های جدیدی در سراسر دنیا علیه این رژیم جعلی و نامشروع خواهد بود.
 
در این مطلب مختصر با استفاده از بیانات امامین انقلاب اسلامی به فلسفه و تشریح حج برائت خواهیم پرداخت؟ که چرا برائت از مشرکین در مراسم حج جز لاینفک این عمل عبادی می باشد.
 

دو بُعد حج از منظر رهبر انقلاب

حج یک فریضه‌ی چندلایه و چندبُعدی و پُرمضمونی است؛ هم جنبه‌ی معنوی آن، هم جنبه‌ی مادّی آن دارای ابعاد گوناگون است،
 
 لکن به نظر این حقیر دو نکته در حج جزو نکات برجسته‌ی حج است که یک نکته مربوط میشود به درون انسان، باطن انسان، روح انسان ــ که تولیدکننده‌ی علم و معرفت و عزم است ــ
 
نکته دوم هم مربوط میشود به زندگی اجتماعی. آنچه مربوط به محیط اجتماعی است، مسئله‌ی «وحدت» است، مسئله‌ی یکپارچگی است، مسئله‌ی یکی دیدن است، مسئله‌ی ارتباط با آحاد مسلمان است؛
 
در این مطلب بحث در مورد نکته دوم رهبر انقلاب است که منظور از حج برائت از منظر رهبری چیست؟
 

پیام تاریخی برائت حضرت امام(ره)

در پیام حضرت امام(قدس سره) به زائران خانه خدا آمده است: مسلمانان باید به فکر رمی استعمار از کشورها و سرزمینهای اسلامی خود باشند.
 
 و برای بیرون راندن جنود ابلیس و برچیدن پایگاههای نظامی شرق و غرب از کشورهای خود تلاش بنمایند و نگذارند دنیاخواران از امکانات آنان در جهت منافع خود و ضربه زدن به کشورهای اسلامی استفاده کنند».(1)
 

برائت از صهینونیسم جهانی

برای توضیح پیام امام یاد اوری میکنیم که: ، رمی جمرات و برائت از شیاطین، متضمن انزجار و تنفر قلبی و واکنش عملی در برابر شیطان صفتانی است.
 
 که با نفاق و نیرنگ و توطئه در مقام خصومت با مؤمنانند و رهروان راه ابراهیم و امت محمد(صلی الله علیه وآله) باید با خشم آشتی ناپذیر خود آنان را رمی کنند.
 
 و از اعمال آنها بیزاری جویند و برای نفی آنها و کوتاه کردن دستشان از حریم اسلام، چاره ای بیندیشند.
 
و بدون تردید در عصر ما، سران شیاطین و اقطاب کفر و مراکز توطئه در لانه استعماری امپریالیسم و صهیونیسم جای گرفته و همه توطئه ها را هدایت میکنند.
 
اگر در عصر ابراهیم، شیطان می خواست راه فداکاری در طریق عبودیت حق را بر ابراهیم و اسماعیل ببندد،.
 

برائت صرفا رمی جمرات در منا محقق نمی شود.

 امروز شبکه های استعماری و استکباری و مراکز توطئه آمریکایی و اسرائیلی با در دست داشتن هزاران ابزار ماهوارهای، تلویزیونی، رادیویی، مطبوعاتی، خبررسانی، عوامل جاسوسی و مزدوران بومی و غیر بومی خود می کوشند.
 
 راه مسلمانان را به سوی قرآن و قبله سدّ کنند و از حقیقت اسلام دور سازند و با فرهنگ قرآن بیگانه نمایند تا از اسلام تنها اسمی بماند و بس .
 
و آنها بتوانند مقدرات کشورهای اسلامی و فرهنگ و سیاست و اقتصاد آنها را در قبضه گیرند و ثروتهای خداداده امت مسلمان و مستضعفان و ملل محروم را به چپاول و غارت برند.
 
 و با اینهمه، مسلمانان از خود و سرنوشت خود غافل باشند و در سرزمین مقدس منا تنها خشم خود را متوجه سنگهای بیجان کنند و از شیاطین زنده و توطئه گران واقعی غافل باشند و سرچشمه شیطنت و فساد را نشناسند.
 

لازمه ی اخلاص در حج برائت از مشرکین

حضرت امام در پیام تاریخی برائت چنین می گوید: حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود.
 
 و کدام خانه ای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و «الناس» که در آن به هرچه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دونصفتی و نامردمی است عملا و قولا پشت شود.
 
 و در تجدید میثاق «أَلَسْتُ بِرَبِّکُم» بت الهه ها و اربابان متفرّق شکسته شود و خاطره مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر در «و اَذانٌ مِنَ الله و رسوله اِلی الناس یَوْمِ الحجّ الأکبر» زنده بماند.
 

برائت از مشرکین مختص حج نیست

 چراکه سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود.
 
 که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند.
 
و به وسوسه خنّاسان و شبهات تردیدآفرینان و متحجّرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظه ای از این آهنگ مقدّس توحیدی و جهانشمولی اسلام غفلت نکنند».(2)
 
اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ماست و در هر عصر و زمانی جلوه ها و شیوه ها و برنامه های متناسب خود را می طلبد.
 

برائت از مشرکان برحسب زمان متفاوت است

 و باید دید در عصری همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداخته اند و تمامی مظاهر ملی و فرهنگی و دینی و سیاسی ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نموده اند چه باید کرد؟
 
 آیا باید در خانه نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القای روحیه ناتوانی و عجز در مسلمانان، عملا شیطان و شیطان زادگان را تحمل کرد.
 
 و جامعه را از وصول به خلوص، که غایت کمال و نهایت آمال است، منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بت پرستها منحصر به سنگ و چوب های بی جان بوده است.
 

برائت ابراهیمی مقدمه بعثت و رسالت ابدی

 و نعوذبالله پیامبرانی همچون ابراهیم در شکستن بتها پیش قدم، امّا در مصاف با ستمگران صحنه را ترک کرده ا ند؟
 
 و حال آنکه تمام بت شکنیها و مبارزات و جنگهای حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستاره پرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذی ذرع و ساختن بیت و فدیه اسماعیل مقدمه بعثت و رسالتی است که در آن ختم پیام آوران، و سخن اولین و آخرین بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار می کند .
 
و رسالت ابدی خود را با کلام ابدی «اِنّنی بریءٌ ممّا تشرکون» ابلاغ مینماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارائه دهیم، اصلا در زمان معاصر بت و بت پرستی وجود ندارد.
 
 و راستی کدام انسان عاقلی است که بت پرستی جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهای ویژه خود نشناخته باشد.
 
 و از سلطه ای که بتخانه هایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کردهاند خبر نداشته باشد».(3)
 

عدم سکوت امام خمینی برائت دائمی از مشرکین

فریاد برائت ما فریاد برائت امتی است که کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته اند و همه تیرها و کمان ها و نیزه ها به طرف قرآن ها و عترت عظیم نشانه رفته اند.
 
 و هیهات که امت محمد(صلی الله علیه وآله) و سیرا ب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان، به مرگ ذل تبار و به اسارت غرب و شرق تن دهند.
 
 و هیهات که خمینی در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن و عترت رسول خدا و امت محمد(صلی الله علیه وآله) و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه های ذل تبار و حقارت مسلمانان باشد!».(4)
 

حج ابراهیمی حج اتحاد و وحدت

 این مسئله‌ی خیلی مهمّی است در حج. مکرّر ما عرض کرده‌ایم که خدای متعال به وسیله‌ی حضرت ابراهیم (علیه السّلام) نه‌‌ فقط یک عدّه‌ی خاصّی را، آحاد مردم را [به حج دعوت کرد]:
 
 وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛(5) [میفرماید] ناس را، همه‌ی مردم را، همه‌ی آحاد بشر را دعوت کن برای حج. دعوت الهیِ همه‌ی‌ آحاد مردم در یک چند روز معیّن، در یک جای مشخّص، هر سال، معنایش چیست؟
 
معنایش این است که اراده‌ی الهی ــ اراده‌ی تشریعی الهی ــ بر این قرار گرفته است که آحاد مسلمانها به هم نزدیک بشوند، همدیگر را بشناسند، با هم همفکری کنند، با هم تصمیم بگیرند؛
 
 خلأ بزرگِ امروزِ ما این است: «با هم تصمیم بگیرند». یک جا جمع بشوند که این جمع شدن یک خروجیِ مطلوبی برای عالم اسلام داشته باشد، ‌بلکه برای بشریّت داشته باشد؛ ما دنبال این هستیم. البتّه مقدّمه‌اش تفاهم است،.
 
 از ملّیّتها عبور کردن، از تفرّقهای مذهبی و فرقه‌ای عبور کردن. مذاهب مختلفی در اسلام هستند که اینها در کنار هم، همه یک جور، همه با یک لباس، همه با یک حرکت، همه در یک نقطه [در حج گرد می‌آیند]؛
 
 این اجتماع الهی است، این اجتماع اسلامی است، این، آن جنبه‌ی بارز و روشن سیاسی حج است.
 
 این دو نکته در حج وجود دارد:‌ هم نکته‌ی «ذکر»، هم نکته‌ی «اتّحاد و وحدت اسلامی». حالا البتّه در قرآن، در کلمات رسول مکرّم اسلام و بزرگان اسلام مسئله‌ی عدم تفرّق، مخصوص حج نیست؛
 
 «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا»(6) و آیات متعدّد قرآن، از تفرّق و دشمنی با یکدیگر و مانند اینها نهی میکند مسلمانها را. خب، حالا این دو نقطه‌ی برجسته‌ی حج.
 

دعوت به حج ابراهیمی

رهبر انقلاب می فرماید: در صحبت از حج باید نام مبارک جناب ابراهیم (علیه ‌الصّلاة و السّلام) حتماً فراموش نشود.‌ در قرآن درسهای زیادی از ناحیه‌ی حضرت ابراهیم به ما داده شده که قرآن اینها را نقل میکند.
 
 یکی‌اش همین دعوت به حج است که «اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ‌»؛ و دستور به مردم که «وَ اتَّخِذوا مِن مَقامِ اِبراهیمَ مُصَلًّى»؛(7) جایی که او ایستاده، آنجا نماز بخوانید، آنجا را محلّ نماز قرار بدهید.
 
یا «عَهِدنا اِلىٰ‌ اِبراهیمَ وَ اِسماعیلَ اَن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجود».(8) از این تطهیری که [به آن] مأمور شدند، .
 
انسان احساس میکند که قبل از حضرت ابراهیم یک مشکلاتی در این محل وجود داشته است که این بزرگوار علاوه بر اینکه قواعد(9)
 
 بیت و پایه‌های خانه را بالا میبردند، تطهیر هم میکردند از آن خبائثی که حالا خیلی در تاریخ و در روایات ما روشن و دقیق نیست که چه بوده.
 

حج ابراهیمی امسال حجّ برائت

 بر همین اساس بنده عرض میکنم امسال حجّ ما، «حجّ برائت» است، بنا بر تعالیمی که جناب ابراهیم به ما داده. البتّه از اوایل انقلاب برائت وجود داشته؛ از اوّل انقلاب در حج، برائت وجود داشته است، جاری شده است، باید هم بماند و باشد؛ لکن بالخصوص حجّ امسال، حجّ برائت است.
 
این حوادثی که حالا در غزّه پیش می‌آید و این حادثه‌ی عجیب و عظیم، این آشکار شدن چهره‌ی خون‌آشام یک مجموعه‌ی برخاسته‌ی از تمدّن غربی، اینها چیزهایی است که توجّه به آن، مخصوص امروز و این روزها نیست؛ این در تاریخ خواهد ماند.
 
آنچه امروز در غزّه و فلسطین دارد اتّفاق می‌افتد، این حملات وحشیانه‌ و سگ هار صهیونیست و عناصر خون‌آشام صهیونیست از یک طرف، آن مظلومیّت و در عین حال مقاومت مردم مسلمان غزّه از یک طرف، هر کدام یک نشانه‌ی عظیمی است در تاریخ، یک شاخصی است در تاریخ، که اینها میمانَد.
 
 اینها شاخصهای مهمّی است که راه را به آینده‌ی بشریّت نشان خواهد داد. ملاحظه میکنید که همین امروز، بازتاب این حادثه در جوامع غیرمسلمان، یک حادثه‌ی شگفت‌انگیز و بی‌سابقه است.
 
این اتّفاقی که الان در دانشگاه‌های آمریکا و بعضی از کشورهای دیگر می‌افتد،(10) اصلاً سابقه که ندارد هیچ، اگر کسی ادّعا میکرد که ممکن است یک روز چنین چیزی پیش بیاید، هیچ‌کس باور نمیکرد؛ کسی حدس نمیزد که چنین اتّفاقی بیفتد! این نشان‌دهنده‌ی آن است که اینها شاخص است.
 

دل رحمی حضرت ایراهیم علیه السّلام

حضرت ابراهیم (علیه السّلام) جزو پیغمبرهای دل‌رحم است. پیغمبرها از لحاظ خصوصیّات اخلاقی همه یک جور نبودند. حضرت ابراهیم خیلی دل‌رحم [بوده]؛ مثلاً وقتی ملائکه میخواهند بروند دیار لوط را عذاب کنند، حضرت ابراهیم با اینها بحث میکند که اگر میشود مثلاً به آنها رحم کنید. یُجادِلُنا فی‌ قَومِ لوط؛(11)
 
 یعنی پیش ملائکه‌ی الهی میخواهد وساطت کند، شفاعت کند که به آنها رحم کنید؛ یعنی یک چنین موجودی است ــ در بعضی از پیغمبرانِ دیگر اوضاع یک جور دیگر است؛ حالا حضرت ابراهیم را میخواهم عرض بکنم ــ یا در این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی ابراهیم [میفرماید]:
 
 فَمَن تَبِعَنی‌ فَاِنَّهُ مِنّی وَ مَن عَصانی‌ فَاِنَّکَ غَفورٌ رَحیم؛(12) آنهایی که از من پیروی میکنند که خیلی خب پیروی میکنند، پیروان من هستند؛ [امّا] نمیگوید پروردگارا! آنهایی را هم که حرف من را گوش نمیکنند، اصلاحشان کن یا هدایتشان کن یا عذابشان کن؛ میگوید:
 
 فَاِنَّکَ غَفورٌ رَحیم؛ از آنها هم بگذر، به آنها هم بخشش کن؛ یک چنین دل رحیم و رئوفی دارد. در مورد غیرمسلمان‌هایی که با اسلام سرِ ستیزه‌گری ندارند، در سوره‌ی ممتحنه، بعد از آنچه از حضرت ابراهیم نقل میشود،
 
 این آیات است که آن هم معلوم میشود مربوط به حضرت ابراهیم است: لا یَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین‌.(13)
 
یعنی اگر هم‌دین شما هم نیست امّا با شما ستیزه‌گری ندارد، نسبت به او با عدالت برخورد کنید، با انصاف برخورد کنید، به او نیکی کنید؛
 
 یعنی با غیرمسلمانی که با شما ستیزه‌گری ندارد، کاری به کار شما ندارد، شما را اذیّت نمیکند.یعنی ابراهیم یک چنین شخصیّتی است؛ با عاصی آن‌جور، با غیرمسلمان این‌جور. [امّا]
 

طلب مغفرت حضرت ابراهیم برای کفار و مشرکین

 ببینید همین ابراهیم نسبت به یک جماعت دیگری چه جوری برخورد میکند: قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی‌ اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَداً حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَه؛(14)
 
 ببینید، با یک جماعتی ــ جماعت دشمن ستیزه‌گر ــ این‌جوری برخورد میکند! همان ابراهیمِ رحیم و رئوف و ودود که برای قوم لوط شفاعت میکند، برای عاصی‌ها طلب مغفرت میکند و معتقد است به کفّاری که ستیزه‌گری ندارند باید نیکی کرد،
 

برائت حضرت ایراهیم از کقار ومشرکین

همین ابراهیم در یک جا هم این‌جور محکم می‌ایستد و اظهار برائت میکند: اِنّا بُرَآءُ مِنکُم؛ ما برائت داریم از شما، وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء؛ بین ما و شما دشمنیِ آشکاری است،.
 
 ما صریحاً با شما دشمنیم و دشمنی میکنیم. اینها چه کسانی هستند؟ آن کسانی‌اند که ستیزه‌گری میکنند. آن‌وقت، در همین آیه‌ی سوره‌ی ممتحنه، دنباله‌ی آن آیه‌ای که قبلاً خواندم ــ که این هم باز مربوط میشود به فضای ذهنی حضرت ابراهیم ــ میفرماید:
 
 اِنَّما یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم وَ ظاهَروا عَلىٰ اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم؛(15) با آن کسانی که شما را به قتل میرسانند، با شما میجنگند،.
 
 شما را از خانه و دیارتان بیرون میکنند یا کمک میکنند به کسانی که شما را از خانه و دیار بیرون کردند، حق ندارید ارتباط برقرار کنید و دست دوستی به اینها بدهید؛ حق ندارید! یعنی باید بینتان دشمنی باشد؛ همان [چیزی] که ابراهیم فرمود: بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء.
 

برائت از صهیونیست و آمریکا 

خب امروز در دنیا کیست که با مسلمانها دشمنی میکند، ستیزه‌گری میکند، آنها را میکشد ــ زنشان را، مردشان را، فرزندشان را ــ و آنها را از خانه و دیارشان بیرون میکند؟ چه کسی است؟
 
 دشمن صهیونیست روشن‌تر از این در قرآن توصیف بشود؟ فقط هم دشمن صهیونیست نیست: وَ ظاهَروا عَلىٰ اِخراجِکُم؛ کسانی که کمک میکنند به او. چه کسی کمک میکند؟
 
اگر کمک آمریکا نبود، رژیم صهیونیستی قدرت داشت و جرئت داشت که این‌جور وحشیانه با مردم مسلمان، با زن و مرد، با کودک، در آن محیطِ محدود این‌جور رفتار بکند؟
 
 نمیشود با این دشمن با روی خوش برخورد کرد؛ نمیشود با آنها با ملایمت رفتار کرد؛ چه آن که مباشر قتل است، چه آن که معاون قتل و پشتیبان قتل است، چه آن که خانه را ویران میکند، چه آن که از ویران‌کننده‌ی خانه پشتیبانی میکند: وَمَن یَتَوَلَّهُم فَاُولٰئِکَ هُمُ الظّالِمون؛(16).
 
 اگر کسی با اینها دست دوستی داد، ستمگر است، ظالم است؛ اَلا لَعنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمین.(۱7) نصّ قرآن، آیات قرآن اینها است. پس امسال برائت از همیشه بارزتر است. حجّ امسال، حجّ برائت است.
 

وظیفه عموم حجاج ایرانی و غیر ایرانی

بایستی حجّاج مؤمن ــ چه ایرانی و چه غیرایرانی؛ از هر جا که هستند ــ بتوانند این منطق قرآنی را به همه‌ی دنیای اسلام منتقل کنند. امروز فلسطین به این احتیاج دارد؛ به پشتیبانی دنیای اسلام احتیاج دارد
 
بله، جمهوری اسلامی منتظر این و آن نماند و نمیمانَد، لکن اگر چنانچه دستهای قویّ ملّتهای مسلمان و دولتهای مسلمان از اطراف بیایند و همراهی بکنند، تأثیرش خیلی بیشتر میشود؛ دیگر این حالت رقّت‌بار مردم فلسطین این‌جور ادامه پیدا نمیکند؛ این وظیفه است.(18)
 

برائت از دشمنان خدا

برائت از دشمنان خدا و آنچه مانع رشد و تکامل انسان و سدّ راه سعادت اوست، قبل از آنکه بُعد سیاسی ـ اجتماعی داشته باشد، جنبه اعتقادی و تربیتی دارد و مؤمن، به حکم انگیزه ایمانی و با تأسّی به خدا و رسول، میبایست از هرچه که سدّ راه خدا است.
 
 و هر کس که در مقام خصومت با خلق اوست، تبرّی جوید و عُلقه روحی و عملی خود را قطع کند و با دشمنان خدا طرح دوستی نیفکند.
 
 قرآن به این اصل مهم ایمانی اهتمام ورزیده و بارها آن را متذکّر شده است. از جمله خطاب به پیامبر(صلی الله علیه وآله) میفرماید
:
}لا تَجِدُ قوماً یؤمنُون بالله و الیَوم الآخر یوادّون من حادّ الله و رسوله و لو کانوا آبائهم أو أبنائهم أو اِخوانهم أو عشیرتهم، اولئک کتب فی قلوبهم الإیمان و أیّدهم بروح منه و یدخلهم جنّات تجری مِنْ تحتها الأنهار خالدین فیها، رضی الله عنهم و رضوا عنه، اولئک حزب الله ألا إنَّ حزب الله هم المفلحون{.(19(
 
 
هیچ گروهی را که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، نخواهی یافت که با دشمنان خدا دوستی کنند هرچند پدران، فرزندان، برادران یا خویشاوندانشان باشند.
 
 خداوند ایمان را در دلهای اینان تثبیت کرده و با عنایت خاص خود تأییدشان نموده است و در بهشت برین جای میدهد. خدا از آنها خشنود و آنها از خدا خشنودند، اینها حزب خدا هستند و حزب خدا رستگارانند».
 

ویژگی «حزب خدا»

نکته شایان توجهی که در آیه بدان اشاره شده و نباید از آن به سادگی گذشت، ویژگی «حزب خدا» یعنی جامعه مؤمن و متشکّل اسلامی است که عبارت است :
 
از «برائت از دشمنان خدا و قطع رابطه مودّت با آنها.» تنها در چنین صورتی است که شاهد پیروزی بر احزاب و شیاطین خواهند بود; چه،
 
 دوستی با دشمنان خدا جز ذلت و حقارت برای مسلمانان ببار نخواهد آورد و معالأسف امرزه شاهد چنین سرنوشتی برای اغلب کشورهای اسلامی که با کفار طرح دوستی افکندهاند، میباشیم.
 
همچنین قرآن کریم در مقام نقل سخن حضرت ابراهیم با آذر و گروه بت پرست چنین میگوید: }وَ اِذ قال ابراهیمُ لأبیهِ و قَومِهِ اِنَّنی بُرَآءٌ مما تعبدون.(20)
 
«و آنگاه که ابراهیم به پدر خود(21) و قومش گفت من از آنچه شما پرستش میکنید بیزارم». و مؤمنان را به تأسّی جستن به ابراهیم و همراهانش فرا خوانده و میفرماید:
 
}قَد کانَتْ لَکُمْ اُسوةٌ حسنةٌ فی اِبراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقَومِهم اِنّا بُرَءَآؤُا منکم و ممّا تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء أبداً حتی تؤمنوا بالله وَحْدَهُ...{.(22)
 
«برای شما در (سیره) ابراهیم و یارانش سرمشق نیکویی است آنگاه که به قومشان گفتند ما از آنچه جز خدا میپرستید بیزاریم، نسبت به شما کافریم و میان ما و شما دشمنی و کینه پدید آمده تا به خدای یگانه ایمان آورید....
 

حضرت ابراهیم الگوی برائت از دشمن

چنانکه ملاحظه میکنیم، ابراهیم بانی کعبه و حج و پیامبری که آیین حنیف او اساس و معیار در آیین اسلام است، در مسأله برائت اسوه و سرمشق قرار گرفته و این برائت تا بدانجا پیش میرود که بهصورت کینهای آشتیناپذیر نسبت به مشرکان درمیآید تا هنگامی که آنان به صراط مستقیم توحید بازگردند.
 
بدین ترتیب بر مؤمنان وحج گزاران و اهل قبله است که قهرمان توحید، ابراهیم(علیه السلام)را به عنوان اسوه حسنه سرمشق سازند و برائت از دشمنان خدا و بتهای زمان و اقطاب شرک را که کمر به نابودی اسلام و به ذلت کشیدن مسلمانان بستهاند طرد و نفی کنند.
 
 و خطرشان را دست کم نگیرند و همانگونه که در طواف و سعی و سایر مناسک، قدم جای قدم ابراهیم مینهند، همچون ابراهیم نقاب از چهره نمرودیان زمان برافکنند و با شرک و بتپرستی و دجالهای قرن، در هر چهرهای که هستند بستیزند و از آنها اعلام برائت کنند.
 
 و قلب خویش را از کینه آنان لبریز سازند و تا هنگامی که ریشه فتنه و فساد برکنده نشود از پای ننشینند.
 
باری، در بحث برائت ـ به عنوان سیاست اصولی حج ـ چند مطلب را باید به بررسینهاد:
 

برائت در آیین محمد(صلی الله علیه وآله)

برائت ابراهیمی در آیین جهان شمول اسلام همچنان استمرار یافته و به شکل نهایی خود میرسد. ابراهیم مبارزه با اقطاب شرک و اندیشه بتپرستی را آغاز میکند و محمد(صلی الله علیه وآله)به تکمیل آن میپردازد.
 
 بتها را از کعبه بیرون میریزد و خانه خدا را پاکسازی میکند و با بتپرستان و مشرکان به نبرد برمیخیزد و برائت از آنان را با بانگ بلند در موسم حج اعلام میدارد.
 
آیات متعددی از قرآن به برائت از کافران و مشرکان و نبرد با دشمنان خدا و بیزاری از اعمال و جرائم آنان فرمان میدهد.
 
 از جمله در آغاز سوره مبارکه ممتحنه، که به اسوه بودن ابراهیم در امر برائت اشاره دارد، و همچنین در پایان آن سوره، مؤمنان را از دوستی با دشمنان خدا و آنان که مورد غضب خداوند قرار گرفته اند برحذر داشته است.
 

برائت مؤمنان از دوستی با دشمنان

در آغاز میگوید: }یا اَیُّهَا الّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذوا عدوّی و عدوَّکم أولیاء تلقون اِلَیهم بالمودّة و قد کفروا بما جائکم من الحقّ{.
 
ای کسانی که ایمان آوردهاید دشمن من و دشمنان خود را دوستان نگیرید و با آنها طرح دوستی نیفکنید، در حالیکه آنها به آیین راستین شما کفر ورزیده اند.
 
و در پایان میفرماید: }یا اَیُّهَا الّذین آمَنوا لا تَتَوَلَّوْا قوماً غضب الله علیهم قد یَئِسوا من الآخرة کما یئس الکفّار من أصحاب القبور.(23)
 
ای ایمانآوردگان، با آن گروه که مورد خشموغضب خداهستند دوستی نکنید، آنها از آخرت مأیوسند همانگونه که کفار از اهل قبور ناامیدند.
 
هرچند مصداق بارزِ غضب شدگان، به قرینه موارد دیگر قرآن، یهودیانند اما مورد، مخصِّص نیست و دلیلی ندارد که سایر غضب شدگان از اهل کتاب، کفار، منافقان، مشرکان و یا سایر دشمنان اسلام را شامل نباشد;
 
 زیرا «الکفر ملّة واحدة» در هر حال این آیات با صراحت و قاطعیت مؤمنان را از دوستی با دشمنان خدا برحذر داشته و بر آن تأکید میورزد.
 

برائت از اعمال مشرکان

آیات دیگری نیز در قرآن به چشم میخورد که پیامبر را به برائت از اعمال مشرکان و مجرمان فرمان میدهد، مانند:
 
فَاِن عصوک فقُل اِنّی بریءٌ ممّا تَعْملُون».(24) «پس اگر از فرمان تو سرپیچی کردند، بگو من از اعمال شما بیزار و رویگردانم
 
ومانند : »و اَنَا بریءٌ ممّا تجرمون».(25)« و من از جرائم شما برائت میجویم.وبدین ترتیب برائت دراعتقاد و عمل، مورد توجه قرآن قرار گرفته و به آن فرمان دادهاست.
 

قطعنامه برائت

علاوه بر آیاتی که در قرآن بهصورت عام، در مسأله برائت وجود دارد و بخشی از آن از نظر گذشت، در سوره مبارکه «برائت» و یا «توبه» ـ که میتوان آن را «قطعنامه برائت» نامید .
 
 برخورد صریح و قاطع و اعلام جنگ با مشرکان و پیمانشکنان را فرمان داده است و آیات برائت در اجتماع عظیم حج که مسلمانان و مشرکان در موسم حضور داشتند .
 
و در عید قربان یا عرفه، که قرآن حج اکبرش نامیده، به صورت رسمی به امر پیامبر(صلی الله علیه وآله) با بیان امیرمؤمنان، علی(علیه السلام) تلاوت شد:
 
برائة من الله و رسوله اِلی الّذین عاهدتم من المشرکین فسیحوا فی الأرض أربعة أشهُر و اعْلَموا انّکم غیر معجزی الله و انّ الله مخزی الکافرین. و أذان من الله و رسوله یوم الحجّ الأکبر اِنَّ الله بریءٌ من المشرکین و رسولُه....(26)
 
این است برائت خدا و پیامبرش از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید. اینک چهارماه مجال دارید در زمین سیر کنید و بدانید که شما خدا را ناتوان نتوانید کرد و خداوند خوار کننده کافران است.
 
 و این اعلامی است از سوی خدا و پیامبر او بر مردم در روز حج اکبر که خداوند و پیامبرش از مشرکان بری و بیزارند
 

نکات مهم سوره برائت

1- اعلام جنگ

این سوره بر خلاف سورههای دیگر، بدون «بسم الله» نازل شده و چنانکه در روایات آمده، دلیل آن این است که بسمالله مبشّر رحمت و امان است در حالیکه این سوره به منظور رفع امان و اعلام جنگ و تهدید به عذاب نازل گردیده است.(27)
 

2- برائت، خدا و پیام آور خدا

آغازگر برائت، خدا و پیام آور اوست و تنها یک امر سیاسی و مقطعی نیست بلکه برگرفته از مصدر ربوبی است و برای مؤمنان باید به عنوان یک حقیقت ایمانی همواره و در هر عصر سرمشق باشد.
 

3- کنار گذاشتن مشرکان و تو طئه گران

مفهوم برائت، از بیزاری که یک امر قلبی و عاطفی باشد، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری، منزوی ساختن و طرد عملی مشرکان و توطئه گران است .
 
و همانگونه که مفسّرانگفته اند: به معنای رفع امان و سلب مصونیت و عدم تعهد در برابر مشرکان و حتی جنگ با آنان میباشد، چه، آنان آغازگر توطئه بوده و نقض عهد کرده و مهلت و مدت پیمانشان به پایان رسیده است.
 

4- هدف برائت هدایت است

با این حال به مشرکان چهار ماه مهلت داده شده تا مجال تفکّر و انتخاب داشته باشند و از گذشته خویش توبه کنند تا از امان و عطوفت اسلامی برخوردار گردند;
 
زیرا هدف از برائت و جنگ و مبارزه همانا هدایت انسانها و بازگرداندن آنها به راه حق و طریق سعادت آنها است نه انتقامجویی و کینهتوزی و هرگاه بازگردند و تسلیم آیین حق شوند، برادرانی هستند که با صلح و صفا در کنار سایر مؤمنان میتوانند زندگی کنند.
 

5- برائت با موضع قدرت و ابهت

سوره برائت در سال نهم هجرت و در مدینه نازل شد که دعوت اسلام گسترش چشمگیری یافت و دولت اسلامی مستقر شد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) از موضع قدرت با دشمن برخورد نمود تا حساب کار خود را بکند که اسلام از ای نپس توطئه کفر و شرک را به هیچوجه تحمل نخواهد کرد.
 

9- برائت مقئدمه جنگ روانی و میدانی

اعلام برائت، آغاز یک جنگ روانی تبلیغی علیه کفر و شرک و زمینه ساز جنگهای میدانی و تهاجمی به منظور مقابله با استکبار و فساد بود.
 
 و سیاست خارجی اسلام با جهان کفر را در صحنه تبلیغ و جهاد و جنگ سرد و گرم مشخص میکند: چنانکه آیه (فاذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم...)(28) بیانگر است.
 

7- برائت هشداری برای عقب نشینی دشمن

برائت در روز حج اکبر (قربان یا عرفه) که مسلمانان و مشرکان حضور داشتند، با بانگ بلند «اذان» اعلام شد تا به گوش همه مردم از مسلمان و غیر مسلمان برسد.
 
 و تکلیف مسلمانان نیز روشن شود و خبر آن را قبائل عرب بشنوند و این در تاریخ اسلام نقش تعیین کننده داشت و زمینه گسترش اسلام و عقب نشینی سرکشان را فراهم ساخت .
 
که به دنبال این هشدار هیأتهای نمایندگی عرب (وفود) یکی پس از دیگری رهسپار مدینه شدند و با پیامبر به مذاکره پرداختند و موجودیت اسلام را باور کردند.
 

8- برائت نشانه خطر مشرکان و منافقان

آیات برائت، خطر منافقان را، که لحن ظاهرفریب و دلی آکنده از کینه و عداوت دارند، هشدار داده تا مؤمنان بیدار باشند و فریب نیرنگشان را نخورند; چراکه اگر آنان برنده این مصاف شوند به هیچیک از اصول و تعهّدات انسانی پایبند نخواهندبود.
 

9- برائت از سرمدران و بزرگان کفر

به مقاتله با مشرکان به ویژه با اقطاب کفر و سردمداران شرک و تعقیب و مجازات آنها فرمان میدهد; زیرا اینها آغازگر توطئه و خیانت بوده و پیامبر و پیروان او را از خانه خود آواره کرده و کمر به نابودی اسلام بسته اند.
 

10- برائت با تکیه بر حداوند یکتا

به مؤمنان توصیه میکند که از دشمن نهراسند و تنها از خدا پروا کنند که خدا به دست مؤمنان، نکبت و عذاب را بر دشمن میفرستد، تا تشفّی دل مؤمنان باشد.
 

11- برائت امتحان مومنان و مجاهدان است

و بالأخره این آزمایشی است برای مؤمنان و مجاهدان صادق که جز خدا و رسول را پناه و همراز، اتخاذ نکنند.
 

12- برائت، سیاست اصولی اسلام

در هر حال، «اعلان برائت» یکی از وقایع مهم تاریخ عصر رسالت، در اواخر عمر شریف پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود.
 
بد ینوسیله دولت اسلامی تثبیت شد و دعوت جهانی اسلام نیز آغاز گردید و پیامها و پیکهای آن حضرت به سران دول و ملل گسیل شدند.
 
 این وقایع چهارچوب سیاست اسلامی و خط مشی مسلمانان را در رابطه با مشرکان و منافقان و توطئه پردازان برای همیشه تاریخ مشخص میکرد و برای استقرار نظام اسلامی باید به عنوان یک دستورالعمل اصولی تلقّی گردد.
 
بدین ترتیب بنیانگذار اعلام برائت، شخص رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است و سیره نبوی برای امت سرمشق جاودانی است (و لکم فی رسولِ الله اُسوةٌ حَسنة).(29)
 
توحید ابراهیمی و نظام مقدّس اسلامی جز با برائت قوام نخواهد گرفت; زیرا برائت جنبه منفی توحید و ولایت است و ایندو از یکدیگر قابل تفکیک نیستند.
 
دکتر محمد حسین هیکل در کتاب خود «حیات محمد(صلی الله علیه وآله)» پس از طرح مسأله برائت و اعلام آن بهوسیله علی بن ابیطالب(علیه السلام) مینویسد:
 
از آنروز بود که پایه و اساس دولت اسلامی استقرار یافت. اساس معنوی یک دولت نوپا که آیات برائت بر آن تکیه میکند.
 
 و علی(علیه السلام) تنها به خواندن آن در موسم بسنده نکرد بلکه آن آیات را بهطور مکرر برای مردم در هر کجا که بودند تلاوت می نمود.
 
وی سپس مینویسد: «هرگاه با دقت به این آیات بنگری، بهحق آنرا بنیاد معنوی در قویترین شکل آن برای دولت نوپای اسلام خواهی یافت.
 
 اگر توجه کنیم که نزول آیات برائت هنگامی بود که جنگهای پیامبر پایان یافته و طائف، حجاز، تهامه، نجد و بسیاری از قبائل جنوب شبه جزیره به اسلام گرویده بودند، حکمت تاریخی نزول این آیات، که شالوده معنوی دولت را سامان میدهد، روشن خواهد شد.
 
 یک دولت نیرومند باید دارای ایده و اعتقادی باشد که همه بدان ایمان آورده و با تمام توان از آن دفاع کنند.
 
 و کدام عقیده برتر از ایمان به خدای یگانهای که شریک ندارد و کدام عقیده همچون اعتقاد به بالاترین مظاهر هستی، که جز خدا را در آن سلطنتی نیست و جز خدا را به ضمیر راه نمیدهد، میتواند نفس را بدینگونه مسخّر کند؟
 
حال اگر کسانی بخواهند در برابر این اعتقاد که زیرساز دولت اسلامی است ایستادگی کنند، اینان تبهکارانی هستند که هسته مرکزی ارتجاع و فتنه و فساد را تشکیل میدهند و از اینرو عهد و پیمانی ندارند و دولت باید با آنها بجنگد تا ریشه فتنه و فساد برکنده شود».(30)
 

13- حج بی برائت حج نیست

برائت بذر خشم و تنفر از بیگانگان را در دلهای مسلمانان می پرورد که از وابستگی به قدرت های استکباری نجات یافته و روی پای خود بایستند و سلطه کافران را بر مسلمانان نفی کنند;
 
 چنانکه قرآن نفی کرده است: }لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلکافرین عَلَی المؤمنین سبیلاً.(1) و امت اسلام که میخواهد امام و اسوه و شاهد بر دیگر امتها و ملتها باشد،.
 
 هنگامی شایسته چنین رسالتی است که با ابراهیم همگام شود و در صراط مستقیم اسلام رهپوی شریعت محمد(صلی الله علیه وآله) گردد. و این جز با استقامت در توحید و تبرّی از شرک و نفاق، میسّر نیست.
 
گفتنی است که: برائت نه تنها از مشرکان و منافقان بلکه از «اندیشه شرک و نفاق» است و تا اندیشه شرک در جهان هست برائت نیز هست.
 
همچنانکه تا انسان در کره خاکی وجود دارد حج نیز خواهد بود. پس حج بی برائت حج نیست. اذان برائت مکمل اذان حج است که یکی بهوسیله ابراهیم(علیه السلام) و دیگری بهوسیله محمد(صلی الله علیه وآله) انجام شد و ایندو جاودانه می ماند.
 

14- رمی جمرات، نماد برائت

یکی از مناسک حج رمی جمرات و سنگ زدن به تندیس شیاطین است. این حکم نیز همانند سایر مناسک، برگرفته از سنت و سیره ابراهیم خلیل است که هنگام عزیمت به منا به منظور قربان ساختن اسماعیل، با وساوس ابلیس روبرو شد و او را رجم کرد.
 
 و راه خود را پیمود و زیباترین نمایش ایمان و عشق را متجلی ساخت.(2)برخی روایات، رمی شیطان در جمرات را به آدم(علیه السلام) نیز نسبت دادهاست که بدینوسیله ابلیس را از خود راند(3)
 
 و بدین ترتیب ابراز تنفر از شیطان همزمان با تعبد و تسلیم در برابر خدای یگانه از آغاز تاریخ آدمیان در تار و پود حج تعبیه شده و از آن جدا شدنی نیست.
 
نکته اساسی، توجه حجگزاران به فلسفه رمی جمره و رجم شیاطین است. آیا مفهوم واقعی رمی، همان سنگ زدن به ابلیس و مجسمه سنگی اوست یا مفهوم وسیعتر و عمیقتری ورای این عمل نمادین نهفته است؟
بدیهی است که بینش اسلامی و حکمت الهی عمیقتر از آن است که رمی جمره را به رمی ستونهای بیجان و حتی خود شیطان محدود سازد!
 
 بلکه میتوان گفت: صفآرایی و نبرد مؤمنان را در برابر شیطان و صفات و مظاهر شیطانی و ابلیس صفتان، در این مصاف ملحوظ داشته است.
 
هرچند مقصود از شیطان در کاربرد اولیه این واژه، همان ابلیس و سپاهیان او هستند اما به لحاظ صفات و ویژگی های شیطانی به انسانهایی نیز تعمیم داده میشود که کانون شیطنت و استکبار و صفات رذیله اند و با وسوسه ها و افسونها، راه رشد و کمال را بر بنی آدم سد می کنند .
 

نتیجه:

سه نکته اساسی در مورد حج ابراهیمی وحج برائت به صورت کلی از مطالب فوق قابل برداشت می باشد.
 
نکته اول: در منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی، حج صرفا یک آیین نیست، بلکه دارای روح و فلسفه‌ای عظیم است.

 خمیرمایه حج ابراهیمی چیزی جز تبیین، آگاهی و هم‌افزایی بندگان خدا در مسیر حل مشکلات جوامع اسلامی نیست.
 یکی از اصلی‌ترین مصائب ضدفرهنگی در جریان حج، ممانعت از تبدیل خروش جمعی مسلمانان در مکه مکرمه و مدینه منوره به یک حرکت جمعی در برابر جریان ظلم است.
 این در حالی ‌است که دین مبین اسلام، مناسک حج را بستری برای نمایش اتحاد عمیق پیروان دین مبین اسلام و همصدایی آنها در برابر جریان کفر و الحاد قلمداد می‌کند.
 
نکته دوم، معطوف به وقایع تلخ و دهشتناکی است که طی ماه‌ها، هفته‌ها و روزهای اخیر در نوار غزه رخ می‌دهد.

 در حالی که ماشین کشتار و نسل‌کشی صهیونیست‌ها و حامیان غربی آنها لحظه‌ای متوقف نمی‌شود، مسئولیت و رسالت مسلمانان بیش از هر زمانی بر دوش‌شان سنگینی می‌کند.
 مناسک حج امسال، فرصتی برای تجمیع دغدغه‌ها و تبدیل آنها به یک جریان کارآمد و تأثیرگذار در مهار دشمنان انسانیت، عدالت و آزادی خواهد بود.
 در شرایطی که خیزش‌های ضدصهیونیستی و ضد آمریکایی (‌ازجمله جنبش‌های دانشجویی در جهان) که برخاسته از فطرت ظلم ستیز انسان‌ها و بازگشت آنان به فطرت و درونمایه الهی خویش است،
هر روز چهره‌ای جدید به خود می‌گیرد، مسلمانان مسئولیت مضاعفی در این آوردگاه احساس می‌کنند؛ اولا مسئولیتی ذاتی که ناظر بر دستورات و احکام دین اسلام بوده و ثانیا، مسئولیتی مضاعف که جهاد تبیین در سطح جهانی نام دارد.
 
نکته سوم به جایگاه برائت از دشمنان در این مناسک مقدس مربوط می‌شود. مصداق کامل دشمن متجاوز و شیطان مجسم در برهه کنونی رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان آن است و طبیعی است.

 که آنان از حج برائت بیمناک باشند، زیرا نه‌فقط این برائت گسترده مسلمانان موجب آگاهی بیشتر و مسئولیت‌پذیری آنان خواهد شد،
 بلکه مولد خیزش‌های جدیدی در سراسر دنیا علیه این رژیم جعلی و نامشروع خواهد بود. میلیون‌ها زائر بیت الله الحرام امسال در حالی راهی سرزمین وحی می‌شوند که نقاب تزویر از چهره رسانه‌ها و ابزار تبلیغاتی رژیم منحوس صهیونیستی فرو افتاده و کارکرد و کارویژه همیشگی خود را از دست داده و تصویرهای وارونه و کاذبی که در طول دهه‌های اخیر در قبال بحران فلسطین خلق کرده بودند، رنگ باخته است.
امسال به مدد الهی، حج برائت، نقطه عطف بیداری اسلامی و جهانی در مواجهه با رژیمی تبدیل خواهد شد که روز به‌روز به مرگ و زوال نهایی خود نزدیک‌تر و حامیان آن هرلحظه نسبت به قبل رسواتر می‌شوند.
 
 این مسئولیت تاریخی و خیزش مقدس، فقط به‌عهده حجاج بیت‌الله الحرام نیست و شامل همه مسلمانان آزاده و حق‌طلب در دنیا خواهد بود.
 

پی نوشت:

1. صحیفه نور، ج20، ص114
2. صحیفه نور، ج20، ص111
3. همان، ص112
4. همان، ص113
5.. سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۷؛ «و در میان مردم براى [اداء] حج بانگ برآور ...»
6. سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۰۳؛ «و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید ...»
7.سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۲۵؛ «... در مقام ابراهیم، نمازگاهى براى خود اختیار کنید ...»
8. سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۲۵؛ «... و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که: «خانه مرا براى طواف‌کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید.»
9.پایه‌ها
10. اشاره به اعتراضات ضدّصهیونیستی دانشجویان دانشگاه‌ها در دنیا، از جمله در آمریکا و اروپا که به ضرب‌وشتم و دستگیری شماری از آنها منجر گردید.
11. سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۷۴
12. سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۳۶
13. سوره‌ی ممتحنه، آیه‌ی ۸
14. سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانى که با او هستند سرمشقى نیکو است؛ آنگاه که به قوم خود گفتند: "ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستید بیزاریم؛ به شما کفر مى‌ورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه‌ی همیشگى پدیدار شده، تا وقتى که فقط به خدا ایمان آورید." ...»
15. سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۹
16.سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «... و هر کس آنان را به دوستى گیرد، آنان همان ستمگرانند.»
17. سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۸؛ «... هان! لعنت خدا بر ستمگران باد.»
18. شعار حضّار: «ای رهبر آزاده / آماده‌ایم، آماده»
19. مجادله: 22
20. زخرف: 26
21. پدر ابراهیم تارَخ بود و آذر عموی ابراهیم بود و از آنرو که تربیت و سرپرستی ابراهیم را داشته به عنوان پدر نامیده شده است. بنگرید به تفسیر برهان، ج2، ص443 نشر مؤسسه البعثة و مجمع البیان و...
22.ممتحنه: 4
23. ممتحنه: 13
24. شعراء: 216 و نیز یونس: 41
25. هود: 35
26. هود: 3 ـ 1
27. تفسیر تبیان و مجمعالبیان از سخن علی(علیه السلام).
28.آیه 5 سوره توبه
29. فضائلالخمسه من الصّحاح الستّه، ج1، ص224 و 225 از قصص ثعلبی، درالمنثور سیوطی، تاریخ بغداد، ابن عساکر، نورالأبصار شبلنجی.
30. حیات محمد، ص296 و 297
31. نسا: 141
32. رجوع به مجمعالبیان، تفسیر سوره والصافات. من لا یحضرهالفقیه، ج2، حدیث 2135 و 2136
33. عللال شرایع، 401
 

منابع:

http://ensani.ir/fa/article/86089/حج و برائت از مشرکان
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56262
https://www.isna.ir/news/1403021812491
https://fa.wikifeqh.irبرائت از مشرکین


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما