رمزواره روز قيامت

چكيده:
 

تفسير متون راز آلود كهن همواره يكي از دل مشغولي هاي انسان معاصر بوده است. در اين ميان تفاسير عجيبي كه توسط عده اي از بنيادگرايان مسيحي موسوم به «آخر الزماني ها» از سفر مكاشفه كتاب مقدس به عمل آمده است و نيز گسترش باورهاي اين گروه، به تأملي دوباره نيازمند است. چرا كه اين عده تفاسير خود را به مسائل سياسي روز آن هم در يكي از پرآشوب ترين مناطق جهان يعني فلسطين اشغالي مرتبط مي كنند. بر اساس باورهاي اين گروه، رويدادهاي شگفت انگيزي كه در كتاب مكاشفه از آن ياد شده است، پيش بيني دقيق رويدادهايي است كه قرن ها بعد در منطقه فلسطين به وقوع پيوسته و در حال وقوع است. بدين منظور و براي تحقق بيشتر اين پيش بيني ها، آنها خود نيز دست به كار شده و به عنوان يكي از عناصر دست اندكار، به تسريع اين پيش بيني ها ياري مي رسانند. امري كه مي تواند پيامدهاي فاجعه باري را به دنبال داشته باشد.
«مكاشفه» آخرين سفر عهد جديد در كتاب مقدس، سرشار از تصاوير عجيب و خوفناك است. منشأ تصاوير اين كتاب نامشخص است و محتويات آن مجادله برانگيز. برخي مي گويند اين كتاب نوشته سنت جان است، اما بسياري ديگر بر اين باورند كه او نمي توانسته نويسنده آن باشد. اما هر كس كه آن را نوشته باشد، اين كتاب توصيف گر تصاوير محشرگونه از طاعون، قحط و غلا، جنگ، حيوانات وحشي و رودهاي خون است. اين كتاب آن قدر عجيب و پيچيده است كه محققان قرن هاست مداوم به باز تفسير پيام و معناي آن پرداخته اند.
اگر چه امروز تعداد فزاينده اي از مسيحيان اوانجليست آمريكايي بر اين نظرند كه اين رمزواره را شكسته اند. اين «آخرالزماني ها» بر اين اعتقادند كه تك تك واژگان عجيب مكاشفه، پيش بيني كننده يك رويداد واقعي است. آنها مي گويند كه همچون يك فيلم علمي ـ تخيلي هاليوودي، هر لحظه احتمال به پايان رسيدن جهان وجود دارد و زماني كه اين اتفاق رخ دهد، باورمندان راستين مسيح طي رويدادي كه «عروج» ناميده مي شود به آسمان صعود مي كنند، در حالي كه غير باور مندان روي زمين جا مي مانند و در نتيجه نبرد بين نيروهاي خير و شر كه به پاياني تلخ منجر مي شود، با قحطي، جنگ، وحشت ترور و نابودي رو در رو خواهند شد.
اگر اين امر منحصر به باورهاي خصوصي معدودي بنيادگرا بود اهميت چنداني نداشت، اما توني رابينسون رهبر جنبش آخرالزماني مي گويد كه اين جنبش غني، برخوردار از ارتباطات گسترده و قدرتمندي است. هر چند كه قانون اساسي ايالات متحده جدايي كليسا از حكومت را پاس مي دارد، اما آخرالزماني ها بازديدكنندگان گاه و بيگاه كاخ سفيد نيز هستند. هيچ كس نمي داند كه آيا جرج بوش خود يك آخرالزماني است يا نه، اما سياست هاي او هم راستا با سياست هاي راست اونجليك و زبان او غالباً آخرالزماني بود، نظير زماني كه او «جنگ با ترور» را به عنوان نبردي بين خير و شر توصيف مي كرد.

اورشليم
 

طبق پيش بيني ها، اورشليم مكاني است كه اين نبرد نهايي در آنجا انجام مي شود. اين شهر كه به هيچ وجه با نزاع و خشونت بيگانه نيست، نقطه كانوني رؤياهاي آسماني آخرالزماني ها به شمار مي رود، چون بر اساس باورهاي آنها‌، اين شهر مكان بازگشت مسيح به روي زمين خواهد بود. آنها مي گويند اما ابتدا يهوديان بايد به اين شهر باز گردند. آخرالزماني ها معتقدند كه تشكيل دولت اسرائيل در سال 1948 تحقق يك پيشگويي انجيلي بوده و از آن زمان به بعد، ساعت «واپسين روزها به تيك تاك افتاده است».
بسياري از آنها سياست هاي دولت آمريكا در ارتباط با اسرائيل و خاورميانه را از نظرگاه انجيلي تفسير مي كنند. پيش از جنگ در عراق، ايالات متحده از توافق به عمل آمده بر اساس مذاكرات مبني بر بازگرداندن مناطق اشغالي به فلسطيني ها توسط اسرائيل حمايت مي كرد. در سال 2004 بعد از انتقادات گسترده اي كه از «نقشه راه براي صلح» به عمل آمد، موضع بوش تغيير كرد و اكنون نيز هيچ دعوتي براي عقب نشيني گسترده اسرائيل از كرانه غربي صورت نمي گيرد.
آخر الزماني ها در خيابان هاي اورشليم رژه مي روند و مقادير كلاني پول غيرقانوني را به شهرك نشين هاي كرانه غربي مي رسانند تا آنها را تشويق به ريشه دواندن بيشتر در اراضي فلسطيني كنند. در خود اورشليم، بنيادگرايان مسيحي، يهوديان را به منظور اقامت در خانه هاي اعراب مورد حمايت هاي مالي قرار مي دهند. آخر الزماني ها بر اين باورند كه نخست وزير اسرائيل آريل شارون به اين دليل به سكته مبتلا شد (از صحنه حذف شد) كه مي خواست قسمتي از اراضي فلسطيني ها را به آنها پس بدهد.
بسياري از اسرائيلي ها شديداً نسبت به نوع «حمايتي» كه از آنها به عمل مي آيد نگرانند. يك روزنامه نگار مي گويد: اين كار بر مبناي نيازهاي اسرائيل نيست و هيچ حمايتي از ايجاد صلح نمي كند. بر عكس دستور جلسه اوانجليكي ها، به منظور تحقق پيش بيني خشونت آميز انجام شده در مكاشفه جنگ است.
برخي از آخرالزماني ها به شكلي تحريك آميز به گروه يهودي بنيادگرايي پيوسته اند كه به دنبال بازسازي معبد سليمان هستند؛ تحقق آرزوي بسيار ديرينه يهوديان در ارتباط با معبد ويران شده خود. اما مكاني كه آنها قصد بازسازي آن را دارند، براي سه دين ابراهيمي يعني يهوديت، مسيحيت و اسلام از معنايي ژرف برخوردار است.
قبه سليمان كه در يكي از سه مقدس ترين مكان هاي اسلام يعني مسجد الاقصي در آنجا واقع شده، همان نقطه اي است كه باورمندان مسلمان، يهودي و مسيحي معتقدند كه خدا انسان را در آنجا آفريد، ابراهيم و پسرش اسماعيل را در آنجا براي قرباني كردن آماده كرد و (حضرت) محمد (ص) در جريان معراج خود سوار بر براق آنجا آورده شد.
مسيحيان جريان اصلي در اين منطقه، تحت فشار قرار دارند. آنها مي گويند كه تلاش ها براي بازسازي اين معبد كاري تحريك آميز و تهديد كننده براي به راه افتادن خون ريزي هاي حتي بيشتر در خاورميانه است.

پيش بيني هاي جنگ
 

آيا ممكن است اين دقيقاً همان چيزي باشد كه آنها قصد برانگيختن آن را به منطور تسريع در فرا رسيدن روز قيامت داشته باشند؟ طبق نظر آخرالزماني ها هنگامي كه باورمندان به آسمان صعود مي كنند، كساني كه روي زمين باقي مي مانند با نبرد نهايي بين خير و شر مواجه خواهند شد. آنها مي گويند شمارش كشته شدگان اين جنگ هفت سال طول كشيد ـ «روزگار مصيبت » كه دوزخ روي زمين خواهد بود ـ بر اساس اين داستان اسرائيل از اين نبرد جان سالم به در خواهد برد، اما تنها پس از جنگي طولاني است که يک پيروزي ناگهاني نصيب آن خواهد گرديد. برخي مي گويند اين جنگ به معناي جنگ اتمي است و از جنگ در عراق حمايت مي كنند، چون معتقدند كه اين واقعه را نزديك تر مي كند. مگيدو نام عبري آرماگدون است؛ شهري كه اين قتل عام در آن رخ خواهد داد. از نظر برخي از آخرالزماني ها تمام اين مسائل يك كسب و كار بزرگ ـ بساير بزرگ ـ محسوب مي شود. مجموعه كتاب هاي تخيلي مسيحي تيم لاهي با عنوان «بازمانده» 63 ميليون نسخه فروش كرد و فيلم هاي تهيه شده از روي اين كتاب ها توسط كلود تن پيكچرز ساخته شده است. اينترنت محل انبوه وب سايت هايي است كه به شما مي گويند چگونه خود را براي «عروج» آماده كنيد و در آمريكا سازه هايي وجود دارد كه تمام نيازمندي هاي ضروري براي زنده ماندن را (با قيمتي حدود سه دلار) به شمار مي فروشند! ريشه مفهوم «ضد مسيح» به قرون وسطي باز مي گردد و در انجيل يافت نشده است. با اين حال اين مسيحيان اوانجليكي معتقدند كه ضد مسيح «هم اكنون در ميان ما راه مي رود»، تجسد شيطان است و با وعده هاي نادرست خود مبني بر تحقق صلح، مردم را مي فريبد. از نظر آخرالزماني ها سازمان ملل متحد كه نقش آن استقرار و حفظ صلح در جهان است، با اين توصيف دقيقاً تناسب دارد.

به دنبال جاي پا در آفريقا
 

هم اكنون باورهاي آخرالزماني در آفريقا نيز در حال گسترش است كه پيامدهايي هولناك را به دنبال داشته اند. رئيس جمهور اوگاندا يووري موسه وني يك نو مسيحي است كه آخرالزماني هاي آمريكايي تكريم زيادي از او به عمل مي آورند. يك واعظ امريكايي در پايتخت اين كشور كامپالا مي گويد كه پاسخ مشكلات اوگاندا سياسي، اقتصادي يا آموزشي نيست، بلكه اين پاسخ ها را در انجيل كه او آن را «قانون اساسي خدا براي سياره زمين» توصيف مي كند بايد يافت. اندرو موندا كه سردبير يك روزنامه است، از سوي اين وعاظ روز محشري كه به اعتقاد او جوانان را تغيير مي دهند و آنها را از تحقق پتانسيل خود و دنبال كردن پيشه شان منحرف مي كنند، زير فشار قرار دارد. او مي گويد: «اين كشور بزرگ راهي به سوي جهنم است».
منبع اين ايده كه بسياري از افراد به كتاب مكاشفه نسبت مي دهند چيست و كجاست؟ هر كس كه آنها را نوشته باشد در غاري در جزيره يوناني پاتموس پناه گرفته بوده و احتمالاً يك آواره از فلسطين تحت اشغال رومي ها بوده است. همچنين او احتمالاً از قارچ هاي جادويي توهم زاي محلي مصرف كرده بوده است. بنابراين به جاي جدي گرفتن اين تصاوير عجيب بايد كوشيد آنها را در متن بستر تاريخي خود درک كرد.
از اين دوره حدود چهل كتاب مكاشفه بر جاي مانده است، اما اين يكي تنها كتابي بوده كه به انجيل راه يافته است. اگر نويسنده درباره امپراتوري روم كه مورد نفرت مردم بود نوشته باشد، مي توان اين گونه تعبير كرد كه جانور هفت سر به معناي هفت امپراتور است. علامت اين جانور مي تواند نقش سر امپراتور بر روي سكه ها باشد. عدد وحشت انگيز 666 به احتمال بسيار زياد نشانگر سه حرف است كه به نرون امپراتور ارجاع دارد ـ نمايندگي حروف به جاي اعداد در زبان عبري امري معمول بوده و هست ـ اگر چنين باشد به جاي آنكه كتاب مكاشفه توصيفي از جهان آشوب زده باشد، مي توان آن را به عنوان كتاب اخلاقيات، خوش بيني و ايمان ديد. بياييد اميدوار باشيم كه آخر الزماني ها قبل از آنكه اعمال آنها به راستي جهان را به آخر برساند، اين گونه دين را آغاز كنند.
منبع:سياحت غرب، ش77
/ن