(به مناسبت هفته وحدت)

ضرورت وحدت مسلمین

در این مطلب راسخون به مناسبت هفته وحدت بحث ضرورت وحدت که یکی از رکن های انسحام ملی مسلمانان است را اشاره می کنیم.
21 ساعت و 38 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
ضرورت وحدت مسلمین
مقدمه:
خـداوند در قـرآن کریم، مسلمانان را امت واحده می خواند و امت اسلامی رابه وحدت کلمه و اتحاد فرمان می دهد؛ چنان که در سوره آل عمران می فرماید: (و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا.) پیامبر (ص) هم در اولین عهدنامه ای که در مدینه بین طوایف مـختلف بـرقرار نمود، بر این مسئله تأکید کرد،
 
 ولی در طول تاریخ، تشکیل حکومت های مختلف براساس قومیت ها و طوایف و ایجاد مرزهای جغرافیایی، مسلمانان را از هم جدا کرد؛ به گونه ای که عرب،عجم، ترک،کرد و...هـمچون جـزایر جدا از هم زندگی کرده و هیچ یک در برابر سرنوشت امت بزرگ اسلام مسئولیتی احساس نمی کنند؛ گویی که این طوایف به کلی از هم بیگانه هستند
 
 و آنچه اصیل است، برداشت توهم آمیز از تفاوت های قومی و فـرهنگی اسـت. اسـتعمارگران با برافروختن آتش احساسات قـومی و نـژادی در مـیان مسلمانان به این اختلافات دامن زده و جنگ و برادرکشی را بین آنان حاکم کرده اند.
 
 البته در این میان، ظهور مصلحانی چون سیدجمال اسدآبادی، محمد عـبده، اقـبال لاهـوری، امام خمینی(ره) و... که همگی به وحدت اسلامی مـعتقد بـودند، تا حدودی باعث بیداری مسلمانان در جوامع اسلامی و حرکت این جوامع به سمت تجدید حیات اسلام شده است.
 
درنظر بعضی از اسـلام گرایان، اسـلام گرایی صـرفاً به معنای اهمیت قائل شدن به خواندن نماز، پخش اذان و مـخالفت با ممنوعیت حجاب و... است که می توانند از آن ها برای تأیید مواضع خود استفاده نمایند، اما باید گفت که اسـلام گرایی اصـطلاحی خـاص بوده و تعریف خود را دارد؛
 
 به این معنا که اسلام گرایی به معنی قـرار دادن اسـلام در مرکز سیاست و عمل سیاسی نیز هست و در واقع یک حرکت سیاسی است که راه حل مسائل اجتماعی را تـشکیل حـکومت اسـلامی با حاکمیت ارزش ها، موازین و احکام اسلامی می داند و به همین سبب، به دنـبال کـسب قـدرت برای اجرای شریعت و احکام اسلامی است..
 
یکی از عوامل مجد و عظمت اسلام و شکوفایی تمدن بزرگ اسلامی، وحدت، همبستگی و انسجام همة مذاهب اسلامی در سایة عمل به قرآن و بازگشت به سنت رسول الله(ص) است
 
 

ضرورت وحدت مسلمین

اسلام گرایی سیاسی، چهار معنا دارد:

1- اسـلام گرایی بـه معنای امید و علاقه مندی به دین اسلام: در این مفهوم، مهم ترین پیش فرض، وجود جاذبه در تعالیم اسـلامی اسـت که باعث علاقه مندی به این تعالیم و کنش مسلمانان نسبت به آن می شود .(1)
 
نقطه مـقابل اسـلام گرایی در ایـن معنا، اسلام هراسی است که به مفهوم نفرت و ترس از اسلام و بالتبع، ترس از مسلمانان به کـار رفـته است(2)
 
2- اسلام گرایی به معنای تشرّف غیرمسلمانان به دین اسلام: اسلام در این کاربرد، یعنی پذیـرش عـبودیت الله و نـبوت خاتم انبیا (ص) و التزام به عمل به این دو آموزه. این معنا جنبه عملی دارد و نقطه مقابل آن، اسـلام گریزی اسـت؛ یعنی روگردان شدن از دین و گرایش به دینی دیگر.
 
3- اسلام گرایی در معنای عقیده یـا مـکتب سـیاسی اسلام (اسلام سیاسی ): مفهوم اسلام در این کاربرد یعنی تفسیر اسلام به عنوان یک دین جـامع کـه در هـمه ابعاد ـ علی الخصوص بعد سیاسی ـ حرف و برنامه دارد.
 
 در ادبیات سیاسی غرب، اسلام گرایی معمولاً در ایـن مـعنا به کار گرفته شده و بر همین مبنا، سه پیش فرض در ذهن آن ها وجود داشته که عبارت اند از:

 الف) حـوزه خـصوصی و حوزه عمومی تفکیک شدنی است؛ ب) دین یک امر خصوصی و سیاست یک امر عـمومی اسـت؛
 ج) دین و سیاست از هم جدا هستند؛ لذا در زمان مـواجهه بـا اسـلام، آن را یک امر خصوصی ندانسته و سیاست اسـلامی را لازمـه دیانت اسلامی می دانند.
 
 این معنای اسلام گرایی صرفاً تئوریک و نظری است و در نقطه مقابل آن، کـسانی هـستند که به سکولاریسم (جدایی دیـن از سـیاست) باور دارنـد.

4- اسـلام گرایی در مـعنای کنش و عمل سیاسی مسلمین: از این اسـلام گرایی بـه خیزش اسلامی، نهضت اسلامی، جنبش اسلامی، انقلاب اسلامی و در متداول ترین معنا، به «بـیداری اسـلامی» یاد می کنند و هدف از آن، آزادی و برابری سیاسی، بـه رسمیت شناختن و احقاق حـقوق اسـاسی مسلمانان و برکناری حکومت مستکبران اسـت.
 

 اسـلام گرایی در این مفهوم دارای چند مؤلفه است:

 الف) حرکت و جنبش اعتراض گونه، نه یک تشرّف یـا عـلاقه یا تئوری؛ ب) توسط مسلمانان صـورت مـی پذیرد نـه غیرمسلمانان؛ ج) هدف از آن تـغییر وضعیت موجود است در جـهت تـحقق خواسته های مسلمانان؛.
 
 د) خواسته های مسلمانان در سه گزینه «نفی سلطه و دخالت خارجی»، «تغییر حاکمیت سیاسی و نـفی اسـتبداد» و «تحقق حقوق اساسی ـ نظیر آزادی برابری و رفـاه و مـردم سالاری» ـ خلاصه مـی شود.
مسلمانان با اتحاد و یک پارچگی می توانند در برابر قدرت های استکباری بایستند و آن ها را مغلوب نمایند.
 

ضرورت وحدت اسلامی از منظر قرآن کریم

یکی از مسائل اجتماعی که قرآن بیش از هر چیز دیگر بر آن تأکید دارد، وحدت میان پیروان آن است. قرآن این مهم را در قالب آیات متعدد و شکل های گوناگون، مورد توجه ویژه قرار داده است.
 
 و نه تنها هم سویی و هم رنگی مسلمانان را برای نیل به اهداف بلند اسلام، لازم دانسته، بلکه آن را یکی از اساسی ترین و اصلی ترین آرمان های خود بر شمرده است. از یک سو، هدف از آفرینش بشر، رسیدن به کمال و فضایل انسانی در سایه پرستش معبود یگانه است: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ﴾(3)
 
و طبیعی است که تحقق حداکثری این هدف فقط هنگامی صورت می پذیرد که انسان به صورت اجتماعی زندگی نماید و از دیگر سو، دست یابی به اهداف اساسی و رسیدن به منافع مشروع و دفاع از آن و بهره گیری کامل از نعمت های الهی، جز در سایه وحدت مسلمانان، امکان پذیر نخواهد بود. (4)
 
هر کدام از این اهداف به نحوی در آیات کلام الله مجید، منعکس شده است و نه تنها شایسته، بلکه ضروری است که مسلمانان به دامن قرآن پناه ببرند و درمان مشکلات، به ویژه درمان درد جان فرسای تفرقه را از قرآن بخواهند. (5)
 
همان گونه که بیان شد در قرآن کریم تأکید بسیاری بر مسئله وحدت شده و این اهمیت با تعابیر مختلفی آمده است که آن واژگان عبارتند از:
 
 «واعتصموا، اصلحوا، رابطوا، تعاونوا، السلّم، اصلاح بین الناس، الّف بین قلوبکم، امّة واحد، اخوّت، موّدت » که در ادامه به برخی از آن آیات اشاره می شود:
1- ﴿وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکمْ فَاتَّقُونِ﴾(6) یا ﴿إِنَّ هَذِهِ أُمتُکمْ أُمةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکمْ فَاعْبُدُونِ﴾(7) قرآن کریم دست کم در دو آیه از آیات الهی، به صراحت تمام اعلام می دارد که نوع انسان، خدایی یکتا و هدف واحد دارد که این امر خود مستلزم وحدت است در موردی می فرماید:
 
 «(این پیامبران بزرگ و پیروانشان) امت واحدی بودند (و پیرو یک هدف)؛ و من پروردگار (یگانه) شما، پس از (مخالفت فرمان) من بپرهیزید». و در آیه دیگر «پس مرا پرستش کنید ».
 
علامه طباطبایی(رحمه الله) می فرماید: «بر اساس سیاق آیه، خطاب آیه، عمومیت دارد و تمام افراد مکلف بشر را فرا می گیرد و مراد از آن در این جا نوع انسان است که به خودی خود وحدتی دارند و همه انسان ها در آن نوع واحدند.
 
 برخی نیز مقصود ازهمین آیه را امت اسلام دانسته اند که همه ی انبیاء الهی در آیین اسلام به عنوان دین نهایی اتفاق نظر دارند». (8)
 
هر کدام از این دو احتمال را درست بدانیم، هدف و آرمان واحد، در سایه پرستش خدا محقق می شود و طبیعی است که نیل به هدف واحد در گرو وحدت است و وحدت هدف ضرورت وحدت جامعه را ببار می آورد.
 
2- ﴿وَلَا تَکونُوا کالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَینَاتُ وَأُولئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ﴾(9) یکی از روش های هدایت قرآن کریم این است که پیروانش را به عواقب و پیامدهای کارهایشان، انذار می نمایدوئ
 
 و از این طریق برای مخالفت با عاملی که به این عواقب می انجامد جامعه را انذار می دهد. قرآن در مورد اهمیت اتحاد مسلمانان نیز در آیه مذکور خطاب به مسلمانان هشدار می دهد که بر اثر اختلاف و تفرقه میان خود، به سرنوشت امت های قبلی همچون یهود و نصاری مبتلا نشوید که عذاب عظیم در انتظارتان خواهد بود؛ مقصود از «الذین» در آیه یهود و نصاری هستند و آیه بر حرمت اختلاف دلالت می کند.(10)
 
برخی از مفسران می گویند بعید نیست جمله «من بعد ما جاءهم البیّنات» متعلق به جمله «و اختلفوا» باشد که در این صورت منظور از «اختلاف»، تفرقه از حیث اعتقاد و مراد از «تفرقه» اختلاف و تشتت از حیث بدن هاست.
 
 اگر تفرقه را جلوتر از اختلاف ذکر فرمود، برای این است که تفرقه و جدایی بدن ها از یک دیگر، مقدمه جدایی عقائد است؛ چون اگر یک قوم به هم نزدیک و مجتمع و مربوط باشند، عقائدشان به یک دیگر نزدیک تر می گردد.
 
 و در آخر از راه تماس و تأثیر، متحد می شوند و اختلاف عقیدتی در میانشان رخنه نمی کند. برعکس، وقتی افراد از یک دیگر پراکنده و بریده شدند، همین اختلاف و جدایی بدن ها، باعث اختلاف مشرب ها و مسلک ها می شود .
 
و به تدریج هر چند نفر، دارای افکار و آرایی مستقل و جدا از افکار و آرای دیگران می شوند و تفرقه و جدایی باطنی هم پیدا می کنند و وحدتشان از بین می رود. (11)
 
بنابراین، آیه شریفه هشدار می دهد که اولاً شما باید وحدت و انسجام داشته باشید و آن را در هر شرایطی حفظ کنید؛ ثانیاً مانند قوم یهود و نصاری دچار تشتت و پراکندگی نشوید و ثالثاً در صورتی که به این هشدار توجه نکنید، دچار عذاب الهی می شوید.
 
3. ﴿وَاعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَاذْکرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخوَانًا وَ کنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکمْ مِنْهَا کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمْ آیاتِهِ لَعلَّکمْ تَهْتَدُونَ﴾؛(12)
 
واژه «حبل»، در اصل به معنای وسیله ای است که انسان توسط آن به مقصد و حاجت خود برسد، مانند ریسمانی که انسان با چنگ زدن به او خود را از تهِ چاهی و مانند آن نجات دهد. (13) در این آیه شریفه چند نکته اساسی در جهت انسجام بخشی مسلمانان ذکر شده است:
 

چند نکته اساسی در جهت انسجام بخشی مسلمانان

 1- جمله ﴿واعتصموا بحبل الله...﴾ تمثیل(14) یا استعاره تمثیلیه است؛ زیرا حالت و موقعیت مسلمانان در تمسک آنان به کتاب الله و یا در متحد بودنشان، تشبیه شده است .
به حالت چنگ زدن کسی به ریسمان محکمی از مکان بلند، که مایه امنیت است و از سقوط او جلوگیری می کند. (15)
 
کسی که از مسیر بسیار خطرناک و پرتگاه هولناکی عبور کند، همواره هراس دارد که از آن پرتگاه، سقوط کند، ولی با گرفتن طنابی که دو طرف آن در جایی محکم و استوار است، با اطمینان خاطر از آن جا عبور می کند و خود را به مقصد می رساند.
 
مسیر و طریق سعادتی که خداوند در این آیه پیشنهاد می کند شبیه همان مسیر خطرناکی است که تمسک به کتاب خدا (و اسلام) باعث نجات می شود. (16)
 
2- خداوند نحوه تمسک و چنگ زدن به این ریسمان محکم را با واژه «اعتصام» که از ریشه «عصمت» است بیان کرده است؛ هر چند می شد آن را با کلمه «تمسّکوا» و یا عبارت های دیگر اظهار نماید.
 
 چنین تعبیر لطیف و زیبایی، این نکته را به ما می فهماند که اگر مسلمانان با وحدت و همدلی تمام و عاری از هر گونه اختلاف و غرض های سوء، به حبل الله چنگ بزنند، باید بدانند که از آفت ها و لغزش ها در امان مانده و بیمه شده اند. به قول سید قطب، اعتصام به این نعمت است که خداوند بر مسلمانان صدر اول منت نهاده است. (17)
 
3- جمله «واعتصموا» (متمسک شوید)، از یک طرف در قالب «فرمان» و دستور بیان شده و از سوی دیگر به صورت «خطاب جمعی» به ملت مسلمان است.
 
 از طرف دیگر، همان فرمان عمومی را با کلمه «جمیعاً » تأکید کرده است تا بفهماند که اولاً این تمسک باید دسته جمعی و از سوی همه مسلمانان صورت گیرد؛ ثانیاً چون در آیه شریفه هیچ قید زمان و مکانی لحاظ نشده، این تمسک وقتی در حالات اجتماعی و سیاسی مسلمانان تأثیر مثبت می گذارد که در طول تاریخ و در همه شرایط انجام گیرد. (18)
 
جالب این که شأن نزول آیه شریفه که دو قبیله «اوس » و «خزرج» اند، این خصوصیت را داشته اند که به طور دسته جمعی به «حبل الله» متمسک شده اند و از این قضیه زمانی نگذشت که آثار سعادت و حلاوت نعمت های الهی در زندگی برای آنان پدیدار گشت. (19)
 
 
شیخ طوسی آیه را به تمسک دست جمعی معنا می کند. (20) عده ای از مفسران بر اساس روایاتی، «حبل الله» را به «جماعت» تفسیر کرده اند. (21)
 
 و گویا خواسته اند بگویند جماعت خود ریسمان محکم الهی است و کسانی که متحد و هم سو باشند، نجات یافته اند. زمخشری، مفسر اهل سنت، نیز آیه را این گونه معنا می کند: «دسته جمعی به خدا استعانت کنید و خود را به او استوار نمایید و اختلاف و تفرقه نکنید».(22)
 
-4 هر چند شأن نزول آیه، دو قبیله اوس و خزرج است، (23) ولی خطاب آیه شریفه به عموم مسلمانان است «و اعتصموا. .. جمیعاً». طبیعی است که خوان این نعمت الهی همچنان گسترده است و کافی است که مسلمانان، از خود این شایستگی و کفایت را به نمایش بگذارند و از این نعمت بزرگ بهره مند گردند.
 
 این نکته که واژه «نعمت» دو بار در آیه ذکر شده، خود دلیل اهمیت فراوان آن است. نویسنده تفسیر گران سنگ المیزان، معتقد است خداوند می خواهد.
 
 پیروان قرآن را به حقیقت دین و سعادتی که دین برای انسان در نظر دارد، آشنا کند و از تقلید و پیروی کورکورانه باز دارد،(24)
 
می خواهد بفرماید اگر شما را به اعتصام و عدم تفرقه می خوانیم بی دلیل نیست. دلیل این که شما را بدان دعوت کرده ایم همین است که خود به چشم خویش ثمرات اتحاد و اجتماع و تلخی عداوت و حلاوت محبت و الفت و برادری را چشیدید. (داستان اوس و خزرج)
 
و در اثر تفرقه به لبه پرتگاه آتش رفتید و در اثر اتحاد و الفت از آتش نجات یافتید. بدانید که این تمسک به حبل الله و اتحاد شما نعمتی از ناحیه ماست و متوجه شوید که تمامی دستورهایی که به شما می دهیم، به نفع شماست و سعادت و رستگاری شما را تأمین می کند. (25)
 
 
5- در پایان آیه شریفه، خداوند پیامد دردناک عدم اتحاد و همدلی مسلمانان را عرضه می دارد (بعد منفی) و خاطر نشان می سازد که از آنچه برگذشتگانتان یعنی اوس و خزرج، رفته است، عبرت بگیرید؛ آنان بر اثر اختلاف شدید مشرف به هلاکت بودند، ولی در سایه لطف خدا و ظهور اسلام نجات یافتند ﴿... وَکنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکمْ مِنْهَا ﴾.(26)
 
4. ﴿وَلَقَدْ صَدَقَکمُ اللَّهُ وَعدَهُ إِذْ تحُسُّونَهُمْ بإِذْنِهِ حَتَّی إِذَا فَشِلْتُمْ وَ تَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَ عَصَیتُمْ منْ بعْدِ ما أَرَاکم ما تحِبُّونَ مِنْکمْ مَنْ یرِیدُ الدُّنْیا وَمِنْکمْ مَنْ یرِیدُ الْآخِرَةَ. ..﴾؛(27)
 
این آیه از طریق بیان پیامد اختلاف و عدم وحدت حول فرمان نبی مکرم6 بر انسجام و همسویی مسلمانان تأکید می ورزد. همه مفسرین اتفاق نظر دارند که این آیه و آیات چندی بعد از آن، درباره جنگ احد فرستاده شده است، منتها برخی در توضیح آن گفته اند:
 
«وقتی رسول خدا 6 بعد از جنگ به «مدینه» بازگشت، یکی از اصحاب گفت: چرا ما شکست خوردیم، در حالی که خدا به ما وعده نصرت و ظفر داده بود؟ آن گاه این آیه نازل شد». (28)
 
دو نکته
آنچه از این آیه شریفه استفاده می شود، دو نکته اساسی است:
 
1- اختلاف و نزاع میان تیراندازان، که قرآن از آن به «تنازع» یاد می کند، به طور جدی صورت گرفت. تنازع به معنای اختلاف از مادّه «نزاع» و به معنای نوعی کندن است. اختلاف را از این جهت تنازع گویند که در حقیقت طرفین نزاع، هر کدام می خواهد دیگری را از آنچه دارد برکند،(29)
 
یا این که هر یک از دو طرف نزاع، میل پیدا می کند به غیر چیزی که دیگری به آن متمایل است. (30)
 
 این اختلاف هم بدان جهت بود که آنان برای به چنگ آوردن مال بی ارزش دنیا ﴿ مِنْکمْ مَنْ یرِیدُ الدُّنْیا﴾ فرمان رسول خدا(ص) و فرمانده خود را نادیده گرفتند.
 
-2آیه شریفه پیامد این اختلاف را «سستی و ضعف» می داند و می فرماید: در اثر اختلاف «فشل» شدید. خداوند در بیان پیامد اختلاف نمی گوید: سرانجام این شکاف، کشته شدن عده زیادی و شکست شما بود، بلکه می فرماید: پیامد آن ضعف و سستی شما بود که به مراتب دردناک تر از شکست و از دست دادن دلاورانتان است.
 
سید قطب، بعد از توضیح اختلاف میان تیراندازان دره احد، می گوید: «قلب ها متشتت و پراکنده شدند، دیگر صف واحد نداشتند، هدف واحد از بین رفت، طمع دنیاخواهی نور اخلاص را ربود، معرکه عقیده از اخلاص خالی شد...». (31)
 
در نتیجه آنچه در این حادثه بر مسلمانان رفته است، برای همه مسلمانان سرمشق و درس عبرت است و هشداری است که اگر با وحدت و همدلی و آشتی زندگی نکنند، تردیدی نداشته باشند که دشمن همواره در کمین است و برای هر جمعی و هر تفکری، دام های رنگارنگ بر اساس سلیقه ها و گرایش ها و طیف ها و... گسترانیده است. (32)
 
6- ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکمْ وَاتقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ﴾؛(33) قرآن کریم در صدد گسترش روحیه برادری در بین عموم مردم، خصوصاً مسلمانان است، به همین جهت قرآن تمام مؤمنان را برادر یک دیگر خطاب کرده است.
 
دین اسلام در موارد زیادی، اخوّت ایمانی را به عنوان علت و انگیزه ای بر وحدت و اتحاد معرفی نموده و بر اساس آن به همکاری و یاری رساندن به مؤمنان سفارش می نماید و ضرورت آن را با این بیان روشن می کند. (34)
 
7- ﴿وَ أ طِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکمْ وَاصْبِرُوا إِن اللَّه مَعَ الصَّابِرِینَ﴾(35) در این آیه قرآن کریم، مسلمانان را به وحدت در پیروی از خدا و پیامبرش دستور می دهد و از تنازع و مشاجره جهت پیشگیری از سستی و زبونی و اضمحلال اقتدار و عظمتشان به طور صریح نهی می کند.
 
 پیامبر گرامی اسلام6 با تکیه بر مبانی اتحاد اسلامی، مدینه فاضله ای سرشار از عشق، صمیمیت، برادری، ایثار و تمامی فضائل انسانی ساخت که هنوز بشر در حسرت و آرزوی تحقق دوباره چنین جامعه ای به سر می برد.
 
با خودتان نزاع و مشاجره نکنید، نمی گوید نجنگید؛ زیرا به طریق اولی جنگیدن نیز ممنوع است، پس دستور هم این است که با یک دیگر منازعه و مشاجره (نه جنگ) نکنید که در پی آن سستی و ضعف پیدا می شود و پشت سر ضعف، آن شوکت و عظمت و قدرت شما از میان می رود. (36)زیرا نزاع و اختلاف، عامل انهدام کیان و شخصیت جامعه اسلامی است.
 
8- ﴿کانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النبِیینَ مبَشِّرِینَ وَ منذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فیمَا اختَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اختَلَفُوا فیهِ منَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیم﴾؛(37)
  
این آیه به روشنی پرده از روی این حقیقت بر می دارد و به طور واضح اعلام می کند که انسان ها، با قطع نظر از اختلاف سلیقه، به لحاظ سادگی در چگونگی زندگی و عدم پیچیدگی در اندیشه و آرمان ها، نوعی اتحاد و اتفاق داشته اند، گرچه این همبستگی به تبع فکر و اندیشه آنان، بسیار پیش پا افتاده و ساده بوده است. ولی به همان مقیاس که سطح فکری آنان رشد می کند و رو به جلو می رود، به همان اندازه این همسویی رو به افول می گذارد. (38)
 
یکی از مسائل اختلافی که در عرصه زندگی انسان ها به وقوع می پیوندد، اختلاف و ناهمگونی در خود «دین» است. دینی که مایه رفع اختلافات بود و می بایست همچنان نقش خود را بالنده تر ایفا کند، به تدریج در خود آن اختلاف ایجاد شد.
 
 این نوع اختلافات که در مقیاس وسیع ابراز وجود می کرد، چیزی نبود که طبیعت کلی بشر آن را بر روابط انسان ها تحمیل کرده باشد، بلکه ناشی از انحراف، لجاجت، طغیانگری و حسادت های خود حاملان دین بوده است. (39)
  
 تفسیر نمونه سیر تحول زندگی و فکری انسان ها را با بهره گیری از آیه 213 سوره بقره، در چند مرحله؛ یعنی وحدت ابتدایی، شکل گیری اجتماع، بروز اختلافات و تشریع دین، هشدار انبیا، تمسک به تعلیمات پیامبران، چهره تازه از اختلافات ناشی از ستمگری و بغی، شکل گیری مؤمنان و کافران فهرست می کند. (40)
 
با ظهور مکتب نجات بخش اسلام و آخرین دین خدا، در سرزمین آشفته و بحران زده ای که سال های طولانی در آتش اختلافات ناشی از پیش پا افتاده ترین مسائل می سوخت، یکباره آلام و دردهای بی درمان مردمان آن سرزمین تسکین یافت و شعله های جنگ و نسل کشی فروکش کرد.
 
 جزیرة العرب که مهد خشونت و بی رحمی بود و بلند آوازه ترین بت های جهالت و خدایان خرافات را در خود داشت، مبدل به کانون الفت و مهربانی و پایگاه خدا باوری گردید.
 
 انسان هایی که روزگاری تشنه خون همدیگر بودند و سایه برادرشان را با تیرهای کینه و حسادت نشانه می گرفتند، به جایی رسیدند که الگوی ایثار و از خود گذشتگی در راه دین خدا و نماد همبستگی پیروان آن قرارگرفتند.
 
جنگ ها و کشمکش های یک صد و چهل ساله (41)  میان دو قبیله «اوس» و «خزرج»، نمونه بسیار روشن و آشکاری است که در سایه دین اسلام، خاموش گردید و کینه ها و عداوت های این سال های طولانی جای خود را به برادری و صمیمیت بخشید؛
 
به گونه ای که قرآن کریم این صمیمیت و برادری و حلاوت میان آن دو قبیله را به عنوان «نعمت» بزرگ به رخ مسلمانان می کشد و هشدار می دهد که این نعمت را از یاد نبردند و مدیون آن باشند. (42)
 
9- ﴿انَّ الَّذِین فرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیعًا لَّسْتَ منْهُمْ فی شَیءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ ینَبِّئُهُم بِمَا کانُوا یفْعَلُونَ﴾. (43) خداوند در این آیه، راه کسانی را که تفرقه ایجاد می کنند، از راه پیامبر(صلی الله علیه وآله) جدا دانسته و پیامبر(صلی الله علیه وآله) را مسؤول سعادت و شقاوت آن ها نمی داند.
 
 ضمنا خداوند در این آیه بیزاری خود و پیامبرش را از هرگونه تفرقه اعلام می دارد و به تفرقه افکنان و گروه گرایان می گوید: کار آن ها با خداست و اوست که با مجازات، آنان را از کردار زشت شان آگاه خواهدکرد. (44)
 
دو صفت متضاد «شدت» و «رحمت»، بلندترین و جاودانه ترین پیام همبستگی و همسویی مسلمانان را همراه با گذشت و اغماض درون خودی، قاطعیت و کوتاه نیامدن از اهداف کلی و اصولی دین و آرمان های اسلامی، در برابر دشمنان دین که سر ستیز و سازش ناپذیری دارند، با رساترین صدا اعلام می کند.
 
10- شرَعَ لَکم منَ الدِّین مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَ الَّذِی أَوْحَینَا إِلَیک وَمَا وَصینَا بهِ إِبرَاهِیمَ وَ موسَی وَ عیسَی أَن أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ . ..﴾. (46)خداوند در این آیه نیز مسلمانان را از تفرقه و اختلاف برحذر می دارد.
 
-11﴿... فَإِن تَنازَعْتُمْ فِی شَی ءٍ فَرُدُّوهُ إِ لَی اللَّهِ وَ الرَّسُول. ..﴾. (47)خداوند در این آیه یادآور می شود که اگر میان مسلمانان در امری اختلافی پدید آمد، به خدا و رسول او رجوع کنید و حول دستورات خدا و رسول اکرم6 اختلاف خود را حل کنید. قرآن وجود پیامبر 6 را محوری برای همبستگی و یگانگی مسلمانان می شناسد. (48)
 

ضرورت وحدت اسلامی از منظر روایات

با تعمق و بررسی در منابع روایی که در طول قرون و اعصار مختلف توسط محدثان و رجال حدیثی فریقین در دسترس جامعه اسلامی قرار گرفته است، اتحاد و وحدت مسلمین از جایگاه رفیع و با عظمتی برخوردار است و رفتار و گفتار معصومین:
 
 خصوصاً رسول مکرم اسلام6 گواه بر این ادعاست. به طوری که نمونه بارز این الفت و یگانگی را می توان در صفوف نمازهای جماعت مشاهده نمود که تا چه اندازه رسول خدا(ص) و سائر به آن عنایت داشته و مسلمانان هم عصر آن بزرگوار به آن اهتمام می ورزیدند و مسجد هم به عنوان بزرگترین مرکز اتحاد و یگانگی مسلمانان که با اجتماع در آن، مهمترین معضلات سیاسی و اجتماعی را سامان می بخشیدند مطرح بوده است.
 
در نگاه ژرف پیامبر(ص)، درون مایه اصلی وحدت و اتحاد بین مسلمانان از هر قوم و نژاد و ملیت، «ایمان به خدا» است. به همین دلیل در صدد خالص و ناب گردانیدن ایمان ها و باورها برآمده و معتقد بودند که هر چه این خلوص و صفا فزونی یابد، مِهرها و مودت ها و محبت ها نیز رو به تزاید می رود و دل ها به هم می پیوندند و به وحدت و صمیمیت و اتحاد می رسند.
 
رسول خدا(ص) در مناسبت های مختلف این مطلب را گوشزد کرده اند؛ از آن جمله فرمودند: «إنّ الله تعالی رضی لکم ثلاثاً و کره لکم ثلاثاً رضی لکم ان لا تعبدوا الا الله و لا تشرکوا به شیئاً و أن تعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا و ان تسمعوا و تطیعوا و أن تنصحوا لله من ولی أمرکم و کره لکم قیل و قال و کثره السؤال و اصاعة المال»(49)
 
 و در جای دیگر فرمودند: «الجماعة رحمة و الفرقة عذاب »(50) و در جایی دیگر می فرمایند: «ولاتختلفوا فإنّ من کان قبلکم اختلفوا فهلکوا»(51)
 
پیامبر اکرم  در روایات بسیاری، بر لزوم و ضرورت وحدت با عبارات گوناگون تأکید کرده اند. ایشان می فرمایند: «اَلمؤمنُ لِلمؤمِنِ کَالبُنیانِ یشَیدُ بَعضُهُ بَعضاً» (52)
 
و نیز فرموده است: «اَلمؤمنونَ کَالنَّفسِ الواحِدة» (53)   و باز می فرماید: «مثَلُ المؤمنین فی تَوادِّهِم وَ تزاحُمِهِم کمَثَلِ الجَسَدِ الواحِدِ إِذا اشتکی بَعضُهُ تَداعی سائِرُهُ بِالسَّهَرِ و الحُمّی». (54)
 
 
حضرت علی(ع) بزرگ پرچمدار وحدت و انسجام میان مسلمانان بارها اعلام کردند که نقد حکومت و حتی مخالفت با آن تا آن جا پذیرفتنی است که باعث شکست اتحاد جامعه اسلامی نشود. آن حضرت می فرمایند:
 
«إِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ تَمَالَئُوا عَلَی سَخْطَةِ إِمَارَتِی، وَ سَأَصْبِرُ مَا لَمْ أَخَفْ عَلَی جَمَاعَتِکمْ، فَإِنَّهُمْ إِنْ تَمَّمُوا عَلَی فَیالَةِ هَذَا الرَّأْی انْقَطَعَ نظَامُ الْمسْلِمِینَ. ..» (55)
 

نتیجه:

نهضت وحدت اسلامی با ایجاد وحدت بین امت مسلمان باعث حفظ حقوق مسلمانان و گسترش دیـن اسـلام می شود. وحدت بین مسلمانان توطئه های استعمارگران، سلطه اقتصادی غرب و....را خنثی می کند و بـاعث مـی شود که مسلمانان کشورهای اسلامی با توجه بـه مـشترکاتی چـون پرستش خدای یگانه، قبله واحد، دین واحـد، اصـول اعتقادی و کتاب واحد، نسبت به یکدیگر همدلی داشته و به یکدیگر احترام بگذارند و مـصالح مـتقابل را رعایت کنند و برای دفاع از سـاحت قـرآن و اصول ثـابت و مـشترک اسـلامی و حفظ و گسترش اسلام تلاش کنند.
  

 پی نوشت:

1. تحلیل پدیده اسلام هراسی،پگاه حوزه، 12 اسفند 1385،شماره 203؛ ص22
2.رسانه های بیگانه: قرائتی بـاتحلیل گـفتمانی«اسلام هراسی: مقدمه ای برای ایـران هـراسی»،مـاهنامه مدیریت ارتباطات،مـردادماه 1389، ص9
3. (ذاریات (51): 56)
4. (حکیم، بی تا، ص 29).
5. (مدرس، بی تا، ص95)
6.(مؤمنون (23): 52)؛
7. (انبیاء (21): 92)
8.(طباطبایی، 1390ق، ج 14، ص 155)
9. (آل عمران (3): 105)
10.(طباطبایی، 1390ق، ج3ص373)
11. (طباطبایی، همان)
12. (آل عمران (3): 103)
13. (فراهیدی، 1409ق، ج 3، ص 236؛ طبرسی، 1372 ش، ج1 2، ص 803؛ شوکانی، بی تا، ج 2، ص 474)
14. (آل عمران (3): 103)
15. (رشید رضا، بی تا، ج 4، ص 20)
16.(حقّی البروسی، بی تا، ج 2، ص 89؛ فخر رازی، بی تا، ج 4، ص 151)
17. (سید قطب، 1412ق، ج 2، ص 25)
18.(علوی مقدم، بی تا، ص54)
19. (طباطبایی، 1390 ق، ج3ص 576).
20. (طوسی، بی تا، ج2ص549)
21. (سیوطی، 1404 ق، ج2ص107؛ ابن حیان اندلسی، 1420 ق، ج3ص286؛ طبری، 1412ق، ج4ص39)
22. (زمخشری، 1407ق، ج1، صص450 و451)
23.(طبرسی، 1372ش، جزء1و2، ص805؛ سیوطی، 1404ق، ج2ص10؛ مکارم شیرازی، بی تا، ج3ص38؛ ابن کثیر دمشقی، 1419ق، ج2ص85؛ ابوالفتوح رازی، 1408ق، ج3ص126)
24.(طباطبایی، 1390ق، ج3، صص572575)
25.طباطبایی، همان
26. (آل عمران (3): 103)
27. (آل عمران (3): 152)
28.(رشید رضا، بی تا، ج 4، ص181)
29.(طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1390ق، ج 9، ص 122).
30. (رشید رضا، بی تا، ج 10، ص25)
31. (سید قطب، 1412ق، ج 2، ص 107)
32.(رضایی، 1386ش، شماره24)
33.(حجرات (49): 10)
34.(زمخشری، 1407ق، ج4ص366)
35. (انفال (8): 46)
36. (مطهری، بی تا، ج 3، ص 101).
37. (بقره (2): 213)
38. (طباطبایی، 1390ق، ج 2، ص 182)
39. (طباطبایی، همان، ج 11، ص 81؛ ج 18، ص 41 42؛ ج 10، ص 4142؛ ج 2، ص 182).
40.(مکارم شیرازی، بی تا، ج2، صص94 و95)
41.(رشید رضا، بی تا، ج 4، ص22؛ طبرسی، فضل بن حسن، 1372ش، ج1 2، ص 805).
42.(آل عمران (3): 103)
43.(آل عمران (3): 103)
44.(ابوزهره، بی تا). (بی آزار شیرازی، 1370 ج 1، ص 160)
45.﴿مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ. ..﴾. (فتح (48): 29)
46. (شوری (42): 13)
47. (نساء (4): 59)
48.(مجادله (58): 22)
49.(متقی هندی، بی تا، ج ۱، ص ۱۷۷ و ج ۱۵، ص 828)؛
50. (همان، حدیث ۲۲۴۲)؛
51.(همان، ج1، ص177)
52.(ابوالفتوح رازی، 1408ق، ج4ص477)؛
53.(همان)؛
54.(همان)
55. (نهج البلاغه، خطبه 169).
​​​​​​​

منابع:

https://hawzah.net/fa/Article/View/117480
https://hawzah.net/fa/Question/View/64787
https://hawzah.net/fa/Article/View/95752


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.