حدیث کسا چیست؟
حدیث شریف کسا، روایتی است از عظمت پنج تن آل عبا، روایتی جالب و جاذب از پنج بزرگواری که محور عالم هستی هستند؛ فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش (سلام الله علیهم اجمعین).حدیث کسا حدیثی در فضیلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امام علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام اله علیه)، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) که به پنج تن آل عبا شهرت یافته اند. واقعه حدیث کِساء در خانه ام سلمه، روی داد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگام نزول آیه تطهیر، خود و خاندان خویش را با پارچهای پشمین یا همان کِساء پوشانید. امامان شیعه به این حدیث برای اثبات فضیلت و برتری خود برای به دست گرفتن خلافت استناد کرده اند.
حدیث کسا به قدری اهمیت دارد که می توان آنرا در راستای معرفی پیشوایان و راهنمایان امت اسلام و یکی از نقاط روشن و برجست خصایص و فضائل اهل بیت گرامی معرفی کرد.
حدیث کسا، نشان از نقش مـحورى حضرت فاطمه (سلام اله علیه) در عالم هستى دارد. در روایتى از اهل سنت، ابوهریره از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) نقل مى کند: بعد از آن که حضرت آدم (علیه السلام) به عرش توجه کرد، پنج نور در آن دید و زمانى که خداوند در خصوص این پنج نور پرسید، پاسخ شنید که این پنج نور فرزندان تو هستند و به محبت آن هاست که تو را خلق کردم و اگر این ها نبودند بهشت و دوزخ، عرش و کرسى، آسمان و زمین، ملائکه و جنیان و آدمیان را خلق نمى کردم. اى آدم به عزتم سوگند اگر کسى به اندازه یک دانه خردل بغض و کینه آنها را در دل داشته باشد، وارد آتشش مى کنم. اى آدم اینان برگزیده هاى مـن هـسـتند، من به واسطه آنها مردم را نجات مى دهم و هلاک مى گردانم. اى آدم اگر حاجتى داشتى به وسیله آنها به من توسل بجوى.
بهترین زمان خواندن حدیث کسا
حضرت آیت الله بهجت خود هر شب به تلاوت این حدیث می پرداخت و آن را در کنار خانواده خود قرائت می کردند ، همچنین آمده است که برای گرفتن حاجت خواندن حدیث کسا بعد از نماز مغرب و عشا سفارش شده و البته در ایام فاطمیه نیز خواندن به نقل از بزرگان دینی حدیث کسا بسیار موثر می باشد.فضایل و برکات حدیث کسا
در روایات و کتب دینی به خواندن حدیث کسا در خصوص برآورده شدن حاجات مادی و معنوی سفارش های فراوانی شده است که در ادامه به برخی از آن ها می پردازیم.تسهیل در امر ازدواج جوانان
پسران و دختران به نیت ازدواج می توانند حدیث کسا را قرائت کنند، خواندن حدیث کسا به نیت ازدواج بهدو روش انجام می شود به این شرح کهدر روش اول حدیث کسا را در شب جمعه بخوانید با این شرط که چادر رو بیندازید روی سرتان و شمرده شمرده بخوانید و حضور امامان را تصور کنید و لابه لای دعا حاجتتان را بگویید.
در روش دوم برای بدست آوردن حاجت ازدواج باید پنج شب جمعه خواندن حدیث کسا تکرار شود. این حدیث را برای بدست آوردن خواسته های بزرگ و سخت می خوانند.
حدیث کسا برای حاجت روایی
برای گرفتن حاجت به نقل از علمای دینی آمده است که: یکی از دعاهایی که برای برآوردن حاجت موثر است خواندن حدیث کساء است.حدیث کسا برای افزایش رزق و روزی
در روایات دینی نقل شده است برای افزایش رزق و روزی حلال حدیث شریف کسا را بسیار بخوانید به این صورت که که از روز شنبه به مدت یک هفته حدیث کساء را خوانده و هر روز در آخر دعا حاجت خود را بگویید و خداوند بزرگ را به پنج تن آل عبا قسم دهید.حدیث کسا برای بهبودی مریض
حدیث کسا را به نیت شفای بیمار می توان به سفارش مرحوم آیت الله العظمی بهجت خواند ، به این شکل که هنگام خواندن حدیث عود نیز در آن مکان روشن کنند.حدیث کسا برای آمرزش و مغفرت مردگان
آمده است که خواندن حدیث کسا برای آمرزش و مغفرت بسیار موثر می باشد و کسانی که در مجلسی حدیث کساء می خوانند غم، اندوه و ناراحتی از دوستان اهلبیت پس از شرکت در این مجلس دور می شود.حدیث کسا برای دوران بارداری
خواندن چهل بار حدیث کساء در دوران بارداری سفارش شده است و این حدیث شریفه کودک را سلامت نگه میدارد . همینطور این ختم کسانی را که در آرزوی فرزند می باشند را حاجت روا می دارد.ختم حدیث کسا در گفتار بزرگان و عالمان دینی
اگر به شرایطی که برخی از علما و بزرگان برای خواندن این حدیث بیان کرده اند توجه کنیم، در مییابیم که این شرایط از جمله آداب عمومی خواندن دعاها و توسلات است و این احتمال وجود دارد که تجربیات آن عالم یا الهامات خاصی که به برخی شده، دلیل سفارش به بعضی از آداب خواندن حدیث کسا باشد.مرحوم آیت الله بهاء الدینی
برای خواندن حدیث کساء چند نفر، پس از نماز مغرب و عشا دور هم جمع شوند و چهرده هزار صلوات بفرستند و حدیث کساء را بخوانند و حاضران در جلسه را اطعام کنند.محمد جواد یزدی شیبانی
چون ذکر حدیث کساء جهت رفع بلیات و قضای حاجات منویات و فیوضات از جمل مجربات است و تمام این آثار به برکت واسطههای الهی برای جلسات حدیث کساء وجود دارد، سزاوار است که افرد علاقه مند به شرکت در جلسات حدیث کساء به نحوی در این مجالس شرکت کنند که گویا آن بزرگواران در جلسه حاضر و ناظر میبینند.آیت الله العظمی گلپایگانی
به نقل از برخی از نزدیکان مرحوم آیت الله گلپایگانی، وقتی مشکلی برای این عالم پیش میآمد، ایشان به حدیث کساء متوسل می شدند و در مواقعی که کسی نزد ایشان می آمد و مشکلی داشت، ایشان یک جزوه حدیث کساء به او می دادند و می فرمودند: از طریق توسل به حدیث کساء، مشکل خود را برطرف کنید.آیت الله قاضی طباطبایی
یکی از مراجع بزرگوار تقلید نقل می کنند: آیت الله قاضی استاد عرفان و اخلاق علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، به حدیث کساء بسیار اعتقاد داشت و اگر کسی به ایشان مراجعه می کرد و از مشکلات خود برای ایشان می گفت، در جواب به خواندن حدیث کساء، سفارش می کردند. همچنین آیت الله قاضی به رعایت آداب خاصی برای جلسات حدیث کساء اشاره می نمودند؛ برای مثال می فرمودند: در جلسات حدیث کساء، چوب عود آتش بزنید.آیت الله بهجت
حضرت آیت الله بهجت قدس سره مانند دیگر عالمان بزرگ شیعه توجه ویژه ای به این حدیث داشت. شاید چشم گیرترین امری که در این باره از ایشان مشهود بود، قرائت دائمی حدیث کسا بود. ایشان شب ها این حدیث را قرائت می کرد و حتی در سالیانی دورتر، افراد خانواده را گرد هم می آورد و به همراه ایشان حدیث کسا می خواند. گاهی هم در لا به لای کلامش به فرازهای آن روایت اشاره می کرد و گاهی هم صراحتا درباره حدیث کسا سخن می گفت. باور ایشان این بود که امام عصر (عجل الله) به مجالس حدیث کسا توجه ویژه ای دارند.نحوه ختم حدیث کسا برای برآورده شدن حاجات
این ختم به مدت یک هفته و از روز شنبه شروع میشود؛ و بعد از هر روز که دعاها خوانده شد حاجت خود را از خداوند بخواهید و خدا را به پنج تن قسم دهید.روز شنبه
در ساعت معینی حدیث کسا را بخوانید و بعد دو رکعت نماز هدیه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و بعد از نماز، تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.روز یکشنبه
دقیقا در همان ساعتی که روز شنبه حدیث کسا خوانده شده باید بخوانید و بعد از آن دو رکعت نماز هدیه به امام حسن (علیه السلام) بخوانید و بعد تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.روز دوشنبه
دقیقا در همان ساعت روزهای قبل که حدیث کسا خوانده شده باید بخوانید و بعد از آن دو رکعت نماز هدیه به امام حسین (علیه السلام) بخوانید و بعد تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.روز سه شنبه
دقیقا در همان ساعت روزهای قبل که حدیث کسا خوانده شده باید بخوانید و بعد از آن دو رکعت نماز هدیه به امام علی (علیه السلام) بخوانید و بعد تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.روز چهارشنبه
دقیقا در همان ساعت روزهای قبل که حدیث کسا خوانده شده باید بخوانید و بعد از آن دو رکعت نماز هدیه به حضرت زهرا (سلام اله علیه) بخوانید و بعد تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.روز پنج شنبه
دقیقا در همان ساعت روزهای قبل که حدیث کسا خوانده شده باید بخوانید و بعد از آن دو رکعت نماز هدیه به جبرئیل بخوانید و بعد تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.روز جمعه
دقیقا در همان ساعت روزهای قبل که حدیث کسا خوانده شده باید بخوانید و بعد از آن نماز امام زمان (عجل الله) بخوانید و بعد تسبیحات حضرت زهرا (سلام اله علیه) را بخوانید.صوت حدیث کسا با صدای سعید حدادیان
متن حدیث کسا باترجمه
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خداوند بخشنده مهربان
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله،
قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَیّامِ
(جابر) گوید شنیدم از فاطمه زهرا که فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در یکى از روزها
فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ
و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام
قالَ: اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ
فرمود: من در بدنم سستى و ضعفى درک مى کنم، گفتم: پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعف
فَقَالَ یا فاطِمَةُ إیتینى بِالْکِساءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ، فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ
فرمود: اى فاطمه بیاور برایم کساء یمانى را و مرا بدان بپوشان من کساء یمانى را برایش آوردم و او را بدان پوشاندم
وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلَالَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَةِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ
و هم چنان بدو مى نگریستم و در آن حال چهره اش مى درخشید همانند ماه شب چهارده
فَما کانَتْ اِلّا ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ
پس ساعتى نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و گفت سلام بر تو اى مادر
فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤادى
گفتم: بر تو باد سلام اى نور دیده ام و میوه دلم گفت: مادرجان
فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ جَدّى رَسُولِ اللّهِ
من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى کنم گویا بوى جدم رسول خدا است
فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساءِ
گفتم: آرى همانا جد تو در زیر کساء است پس حسن بطرف کساء رفت
وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللّهِ
و گفت: سلام بر تو اى جد بزرگوار اى رسول خدا
اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساءِ
آیا به من اذن مى دهى که وارد شوم با تو در زیر کساء؟
فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا صاحِبَ حَوْضى
فرمود: بر تو باد سلام اى فرزندم و اى صاحب حوض من
قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساءِ
اذنت دادم، پس حسن با آن جناب بزیر کساء رفت
فَما کانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ
ساعتى نگذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت: سلام بر تو اى مادر
فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤادى
گفتم: بر تو باد سلام اى فرزند من و اى نور دیده ام و میوه دلم
فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ جَدّى رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
فرمود: مادر جان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى کنم گویا بوى جدم رسول خدا (ص) است
فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساءِ
گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زیر کساء هستند
فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ
حسین نزدیک کساء رفته گفت: سلام بر تو اى جد بزرگوار، سلام بر تو اى کسى که خدا او را برگزید
اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساءِ
آیا به من اذن مى دهى که داخل شوم با شما در زیر کساء
فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى
فرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت کننده امتم
قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِساءِ
به تو اذن دادم پس او نیز با آن دو در زیر کساء وارد شد
فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ
در این هنگام ابوالحسن على بن ابی طالب وارد شد و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا
فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ
گفتم: و بر تو باد سلام اى ابا الحسن و اى امیر مؤمنان
فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللّهِ
فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى کنم گویا بوى برادرم و پسر عمویم رسول خدا است
فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِساءِ
گفتم: آرى این او است که با دو فرزندت در زیر کساء هستند
فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْکِساءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ
پس على نیز بطرف کساء رفت و گفت سلام بر تو اى رسول خدا
اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساءِ
آیا اذن مى دهى که من نیز با شما در زیر کساء باشم؟
قالَ لَهُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِوائى
رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد سلام اى برادر من و اى وصى و خلیفه و پرچمدار
قَدْ اَذِنْتُ لَکَ، فَدَخَلَ عَلِىٌّ تَحْتَ الْکِساءِ
من به تو اذن دادم، پس على نیز وارد در زیر کساء شد
ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِساءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللّهِ
در این هنگام من نیز بطرف کساء رفتم و عرض کردم سلام بر تو اى پدرجان اى رسول خدا
اَتَاْذَنُ لى اَن اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساءِ
آیا به من هم اذن مى دهى که با شما در زیر کساء باشم؟
قالَ وَعَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِساءِ
فرمود: و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر کساء رفتم
فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکِساءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللّهِ بِطَرَفَىِ الْکِساءِ
و چون همگى در زیر کساء جمع شدیم پدرم رسول خدا دو طرف کساء را گرفت
وَ اَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماءِ وَقالَ
و با دست راست بسوى آسمان اشاره کرد و فرمود:
اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاءِ اَهْلُ بَیْتى وَخَاصَّتى وَحَامَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَ دَمُهُمْ دَمى
خدایا اینانند خاندان من و خواص و نزدیکانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است
یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ
مى آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد و به اندوه مى اندازد مرا هرچه ایشان را به اندوه در آورد
اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ
من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است
وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبٌّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ
و دشمنم با هرکس که با ایشان دشمنى کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد
اِنَّهُمْ مِنّى وَأنَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَغُفْرانَکَ وَرِضْوانَکَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ
اینان از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهاى خود و برکتهایت و مهرت و آمرزشت و خوشنودیت را بر من و بر ایشان
وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً
و دور کن از ایشان پلیدى را و پاکیزه شان کن بخوبى
فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلائِکَتى وَ یا سُکّانَ سَماواتى
پس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساکنان آسمانهایم
اِنّى ما خَلَقْتُ سَماءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیئَةً
براستى که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان
وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساءِ
و نه فلک چرخان و نه دریاى روان و نه کشتى در جریان را مگر بخاطر دوستى این پنج تن، اینان که در زیر کسایند
فَقالَ الاَمینُ جِبْرائیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساءِ
پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا کیانند در زیر کساء؟
فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها
خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و کان رسالتند. آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش
فَقالَ جِبْرائیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاَرْضِ لِاَکُونَ مَعَهُمْ سادِساً
جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن مى دهى که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم
فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَهَبَطَ الأمینُ جِبْرائیلُ
خدا فرمود: آرى به تو اذن دادم، پس جبرئیل امین به زمین آمد
وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ الأعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّةِ وَالاِکْرامِ
و گفت: سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّ اعلى سلامت مى رساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته
وَیَقُولُ لَکَ وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضیئَةً
و مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان
وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلّا لِاَجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ
و نه فلک چرخان و نه دریاى روان و نه کشتى در جریان را مگر براى خاطر شما و محبت و دوستى شما
وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ
و به من نیز اذن داده است که با شما در زیر کساء باشم پس آیا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى؟
فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ
رسول خدا (ص) فرمود و بر تو باد سلام اى امین وحى خدا
اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جِبْرائیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِساءِ
آرى به تو هم اذن دادم، پس جبرئیل با ما وارد در زیر کساء شد
فَقالَ لِاَبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْکُمْ یَقُولُ «اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»
و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوى شما وحى کرده و مى فرماید: «حقیقت این است که خدا مى خواهد پلیدى را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگى کامل»
فَقالَ عَلِىٌّ لِاَبى یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکِساءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ اللَّهِ
على علیه السلام به پدرم گفت: اى رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن) ما در زیر کساء چه فضیلتى (و چه شرافتى) نزد خدا دارد؟
فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً
پیغمبر(ص) فرمود: سوگند بدان خدائى که مرا به حق به پیامبرى برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید
ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَرْضِ
که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمین
وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ
که در آن گروهى از شیعیان و دوستان ما باشند جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق)
وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا
و فرا گیرند ایشان را فرشتگان و براى آنها آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند،
فَقالَ عَلِىٌّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَ فازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکَعْبَةِ
على (که این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما رستگار شدیم و سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند
فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً
دوباره پیغمبر فرمود: اى على سوگند بدانکه مرا بحق به نبوت برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید
ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَرْضِ
ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمین
وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلّا وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ
که در آن گروهى از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکى باشد جز آنکه خدا اندوهش را برطرف کند
وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ
و نه غمناکى جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهى باشد جز آنکه خدا حاجتش را برآورد
فَقالَ عَلِىٌّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَرَبِّ الْکَعْبَة.
على گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و هم چنین سوگند به خدای کعبه که شیعیان ما نیز در دنیا و آخرت رستگار و سعادتمند شدند.
منبع: سایت راسخون