کودتاي 28 مرداد و عبرتهاي آن
اشاره
در اين نوشتار، برآنيم با اشارهاي كلي به كودتاي 28 مرداد، و بيان دخالتهاي دو استعمارگر بزرگ، يعني امريكا و انگليس در اين ماجرا، عبرتهايي را كه بايد از اين ماجراي تلخ گرفت يادآوري كنيم.
چگونگي كودتا
شاه از كودتا خبر داشت و «به محض اطلاع از شكست كودتا، به اتفاق همراهانش از نوشهر به بغداد پرواز كرد.»(2)کودتاگران، اين شكست را شكست نهايي ندانستند و بيدرنگ اقدامات تازهاي را براي سرنگوني مصدق، پيگيري كردند.
«با تلاش سرانِ ديگرِ كودتا، امريكاييها، انگليسيها و عمال آنها، اوضاع شكل ديگري به خود گرفت. غفلت دولت مصدق پس از شكست كودتاي اول نيز به نفع كودتاگران تمام شد.»(3)و زمينه پيروزي كودتا در 28 مرداد را فراهم كرد.
از طرفي، واحدهاي نظامي طرفدار مصدق، هيچ دخالتي بر ضد كودتا نكردند. جمعيت به خانه مصدق رفت. سرهنگي به نام رحيمي وارد يكي از تانكها شد و خانه مصدق را به توپ بست، ولي مصدق موفق شد از بام خانه به خانه همسايه فرار كند و ماجرا به سادگي خاتمه يافت. همانطور كه معروف است، يك هيئت امريكايي به مسئوليت روزولت نيز بر اجراي دقيق كودتا نظارت داشت.(4)
«آنان توانستند بدون كمك نيروهاي نظامي اصفهان و كرمانشاه، با بسيج گروهي از اوباش و نظاميان طرفدار شاه، روز 28 مرداد به هدفشان كه سرنگوني مصدق بود برسند».(5)
طرح براندازي حكومت دكتر مصدق پيچيده بود، ولي با كمترين هزينه براي كودتاچيان، و پيآمدهايي سهمگين و ناگوار براي ملت ايران ـ از جمله با سلطه همهجانبه امريكا بر ايران ـ اجرا شد؛ زيرا مسئولان مملكت و رهبران احزاب سياسي، از وظايف خطيري كه به عهده داشتند غفلت كردند و فرصتهاي گرانبهايي از دست رفت. پيروزي سريع كودتاچيان در 28 مرداد، نه تنها براي ملت ايران، بلكه براي كرميت روزولت و سرداران كودتا نيز باوركردني نبود. بدين ترتيب، بار ديگر همانند مشروطه، به دليل دسيسه بيگانگان، اختلافات داخلي و فقدان رهبري مقتدر و بصير و جامع، اين نهضت ديني به نتيجه نهايي نرسيد و با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلي و استعمار خارجي، يكي از ننگينترين دورههاي استبداد در تاريخ معاصر ايران رقم خورد. پس از كودتا، مصدق دستگير و محاكمه شد و شاه كه از ايران فرار كرده بود بار ديگر به ايران بازگشت و دور جديدي از حكومت خود را زيرنظر امريكا آغاز كرد.
دخالتهاي امريكا و انگليس در كودتاي 28 مرداد
به بخشي از دخالتهاي امريكا و انگليس در برپايي كودتاي 28 مرداد اشاره ميكنيم:
ـ «حل بحران نفت از طريق اِعمال قدرت نظامي و توسل به كودتا، نخستينبار از سوي انگلستان طراحي شد. اين طرح تحت عنوان «عمليات چكمه» تهيه شد. دولت انگليس با استفاده از شبكه جاسوسي خود و با استفاده از برنامههاي گوناگون، اقدام به تضعيف حكومت مصدق كرد. از جمله اين اقدامات، تحريم نفت ايران و تهديد كشورهاي خريدار نفت بود. طبق اسناد منتشر شده از سوي سازمان سيا (CIA) در اسفند 1331 علاقه امريكاييها براي مشاركت در اين طرح آشكار شد و به سازمان سيا اجازه داده شد تا در طرح براندازي مصدق شركت كند. دولت امريكا براي اين منظور، مبالغي پول در اختيار رئيس پايگاه سيا در تهران، و هندرسون، سفير امريكا قرار داد و بهاينترتيب، عمليات چكمه انگلستان به طرح عمليات آژاكس مبدل شد. عامل مهمي كه باعث شد امريكا رهبري كودتا را برعهده گيرد، سهيم شدن اين كشور در منافع نفتي ايران بود كه بعدها با انعقاد قرارداد كنسرسيوم به آن دست يافت».(6)
*روزولت در 16 تير 1332، با گذرنامه جعلي، از مرز عراق وارد ايران شد تا كودتا را رهبري كند كه در آن زمان، دوازده سال تجربه پژوهش و كار در مسائل ايران را داشت.
او با ايفاي خوب نقش خود در اين كودتا، محمدرضا پهلوي را براي هميشه مديون خود ساخت. وي ميگويد: «شاه در نخستين ديدارش پس از كودتا به من گفت: من تاج و تختم را از بركت خداوند، ملتم، ارتشم و شما دارم».(7)
*«كودتاي 25 و 28 مرداد در نوع خود، اولين كودتايي بود كه با مداخله و مشاركت علني دولتهاي انگليس و امريكا براي سرنگون كردن يك دولت ملي انجام گرفت. بهانه كودتا ظاهراً نگراني دولت ايالات متحده از قدرتمند شدن حزب توده و تسلط كمونيستها بر ايران بود. فكر براندازي دولت مصدق، نخست از سوي انگليسيها مطرح شد، ولي دولت ترومن مخالف آن بود و سرانجام در اواخر مارس 1953 طرح مشترك انگليس و امريكا به تصويب رسيد».(8)
«در طرح مقدماتي عمليات آژاكس، قرار شد كمكهاي مالي موقت به مخالفان اعطا شود؛ مبلغ 35 هزار دلار كه سيا به زاهدي پرداخت خواهد كرد و مبلغ 25هزار دلار كه اينتليجنس سرويس به زاهدي پرداخت».(9)
*«در قطع تاريخي ملي شدن صنعت نفت ايران، بيش از 150 سال از حضور و نفوذ دولت بريتانيا در ايران ميگذشت. در اين مدت، افزون بر مأموران شناخته شده آن دولت، صدها نفر مأموران مخفي دولت بريتانيا نيز در ايرن فعال بودند و بيشترين نقش را در پيشبرد اهداف سياسي و اقتصادي آن دولت در ايران ايفا ميكردند».(10)
*«براساس اسناد محرمانه كودتا روشن است كه دولت ايالات متحده امريكا، نقش مهم و مؤثري در سازماندهي و هدايت نيروهاي مخالف براي سرنگوني دولت مصدق ايفا كرده و هدايت و رهبري كودتا را برعهده داشته است».(11)
*روزولت، گرداننده كودتا، در مخفيگاه زاهدي با او ديدار كرد و توانست با همكاري او شمار زيادي از نظاميان پادگانهاي تهران را به سرپيچي از دستورات دولت وادار كند. همچنين شعبه امنيتي سازمان سيا تصميم گرفت بهسرعت، سياست حمله به دولت مصدق را از طريق جنگ رواني موسوم به تبليغات خاكستري، به مرحله اجرا درآورد».(12)
«دراينباره گروه هنري سازمان سيا، تعداد قابل ملاحظهاي كاريكاتور با موضوع ضد مصدق تهيه و توزيع كرد».(13)
*با برنامهريزيهاي ستاد فرماندهي كودتا در پايگاه امنيتي سيا در تهران، كودتاچيان، بدون كمك نيروهاي نظامي اصفهان، كرمانشاه و همدان كه براي حركت بهسوي تهران آماده بودند، با اراذل و اوباشي كه با هزينههاي مراكز اطلاعاتي انگلستان و امريكا سازماندهي شده بودند، توانستند نقشههاي خود را عملي كنند. بخش عمدهاي از اين آشوبهاي خياباني را شعبان جعفري، معروف به «شعبان بيمخ» با عدهاي از چماقداران خود و همراهي گروههاي ديگر از اوباش و ولگردها، انجام دادند و خيابانهاي تهران را يكي پس از ديگري تصرف كردند. بعدها از شعبان بيمخ، به خاطر خدماتش قدرداني شد.(14)
عبرتهاي كودتاي 28 مرداد
آنچه اكنون مهم است اين است كه اين حوادث تلخ و شكستها، بايد آيينه عبرتي براي همه، بهويژه قشر جوان باشد و آن را همانند چراغي، فرا راه آينده قرار دهيم. كودتاي 28 مرداد نيز عبرتهاي زيادي به همراه داشت كه بخشي از آنها را يادآوري ميكنيم.
*يادمان باشد: تا زماني كه اتحاد و همبستگي ميان رهبران نهضت وجود داشت، نهضت از حمايت گسترده و پشتيباني مردم و افكار عمومي برخوردار بود. در نتيجه، توطئههاي خارجي و دسيسههاي شاه و دربار و مخالفان داخلي، اثري نداشت. اما با پيدايش اختلاف در ميان رهبران، كه با دسيسهچيني توطئهگران خارجي و عوامل داخلي آنان تشديد ميشد، كوچكترين توطئهها به ضربههاي سهمگين تبديل گرديد و پايههاي حمايت مردم كه عامل مهمي در رويارويي با استعمار خارجي بود، سست شد.
*يادمان باشد: موفقيت طرح كودتاي امريكايي، انگليسي، بدون فراهم شدن زمينههاي كودتا به دست عوامل داخلي كودتا، امكانپذير نبود. ضعفهاي ساختاري حكومت مصدق، از جمله بيكفايتي و فساد دستگاه اداري و قضايي، رقابتها و قدرتطلبيهاي مزمن در درون حكومت، و از همه مهمتر وجود «حاكميت دوگانه»؛ يعني شاه و دربار از يك طرف، مجلس از طرف ديگر؛ مانع تشكيل يك قوه مجريه كارآمد و مؤثر بود. مصدق نيز در سازماندهي نيروي عظيم مردمي كه بتواند حملات ارتجاع و استبداد را درهم بشكند، موفق نبود.(15)
*يادمان باشد: روحانيان، در نهضتهاي صد ساله اخير، پايه اصلي و قوام بخش و عامل تداوم نهضت بودهاند. پس نبايد چنين دژهاي محكمي را كه در برابر نفوذ استعمار خارجي و استبداد داخلي، سينه سپر كردهاند، تضعيف كرد.
*يادمان باشد: بياعتنايي به خواستههاي مردم، بهويژه در حوزه سياست و اقتصاد، از اشتباههاي بزرگ رهبران نهضت ملي بود. همين بياعتنايي باعث شد از قيام شكوهمند 30 تير 1331، در 28 مرداد 1332 چيزي باقي نماند و كار با مشتي اراذل و اوباش يكسره شود.
*يادمان باشد: دليل اصلي موفقيت كودتا، پراكندگي و تفرقه طرفداران نهضت، و بيتوجهي مصدق به جايگاه و توان مراجع و روحانيان در جريانسازي اجتماعي بود.
*يادمان باشد: مطبوعات يكي از ابزارهاي بسيار مهم زمينهسازي براي كودتا و آماده كردن افكار عمومي براي پذيرش آن بود. فضاي باز سياسي و آزادي بيان و قلم در دوره زمامداري مصدق، اثرگذاري تبليغات مطبوعاتي را افزونتر ميكرد. اسناد و مدارك انكارناپذيري وجود دارد كه نشان ميدهد امريكا و انگليس با نفوذ دستنشاندههاي ايرانيشان در شبكه مطبوعاتي، تبليغات گستردهاي بر ضد مصدق كردند كه در 28 مرداد نتيجه دلخواه خود را از آن گرفتند.
*يادمان باشد: در عمليات آژاكس، رخنه در نيروهاي مسلح و جلب حمايت فرماندهان ارتش، يكي از هدفهاي اساسي كودتا گران بود.
*يادمان باشد: در نهضت مشروطه و نهضت ملي شدن صنعت نفت، ما از اختلافات سران و رهبران نهضت و به دنبال آن، نفوذ استعمارگران و دامن زدن به تفرقهها و اختلافنظرها، ضربه خورديم.
*يادمان باشد: گسست وحدت ملي، جنگ رواني، ايجاد اغتشاش و ناامني، و ديگر عوامل بسترساز براي سركوبي نهضت ملي و وقوع كودتاي 28 مرداد، محصول فعاليتهاي جاسوسي صدها جاسوس شناخته شده و ناشناس دولت بريتانيا و دولت ايالات متحده امريكا بود.
*يادمان باشد: با پيروزي كودتا، سرنوشت جديدي براي ملت ايران رقم خورد كه هزينه آن 25 سال سلطه مستقيم امريكا، همراه با دهها هزار كشته و زخمي و زنداني، و تاراج ميلياردها بشكههاي نفت كشور، بود.
*يادمان باشد: در مقابل قدرتهاي بزرگ، با وحدت ميتوان پيروز شد و در مبارزه، بايد از اختلاف پرهيز كرد.
*و يادمان باشد: در انتخابات اخير نيز شاهد بوديم كه انگليسيها و امريكاييها قصد داشتند در امور ايران دخالت كنند و با ايجاد جريانهاي همزاد كودتاي 28 مرداد، دوباره زمام ايران را در دست بگيرند، كه با درايت رهبر معظم انقلاب اين توطئه خنثي شد. پس بكوشيم بصيرت خود را بيشتر كنيم و از تاريخ عبرت بگيريم.
پی نوشت ها :
1 ـ ويلبردونالد نيوتن ، عمليات آژاکس ، مترجم : ابوالقاسم راه چمني ، پژوهش : سجاد راعي ، تهران : انتشارات موسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصرايران ، 1380 ، ص 203.
2 ـ حسين فردوست ، ظهور و سقوط پهلوي ، تهران ، انتشارات اطلاعات ، 1371 ، ج 5 ، ج 1 ، ص 178 .
3 ـ عمليات آژاکس ، ص 206 .
4 ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ، صص 182 و 183.
5 ـ عمليات آژاکس ، ص 206 .
6 ـ تاريخ معاصر ايران ، سال سوم متوسطه ، وزارت آموزش و پرورش ، سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي ، صص 100 و 101 .
7 ـ سايت باشگاه انديشه ، 85/4/12 ؛ ن . ک : مقاله « کودتا در کودتا » روزولت کرميت ، ص 214 .
8 ـ مصدق ، دولت ملي و کودتا ، زير نظر : عزت الله سحابي ، انتشارات طرح نو ، 1380 ، چ 1 ، صص 271 و 272 .
9 ـ عمليات آژاکس ، ص 11.
10 ـ روزنامه رسالت ، 1387/6/2.
11 ـ تاريخ معاصر ايران ، ص 107 .
12 ـ همان .
13 ـ عمليات آژاکس ، ص 58.
14 ـ نک : همان ، صص 191 ـ 196.
15 ـ نک : تحولت سياسي اجتماعي ايران ، 1320 ـ 1357 ، به اهتمام دکتر مجتبي مقصودي ، انتشارات روزنه ، 1380 ، چ 1 ، صص 145 ـ 146 .