حق حریم خصوصی از مهمترین حقوق بشری در نظام حقوقی و اخلاقی اسلام است. این حق را باید افراد، نهادها و سازمانها درباره دیگر افراد جامعه محترم شمرند. از جمله نهادهایی که به نوعی به حوزه حریم خصوصی افراد وارد میشوند، رسانهها هستند.
مبانی و احکام حریم خصوصی در آموزههای اسلامی بیان شده است. حریم خصوصی در حوزههای مختلف جسمانی، معنوی و حیثیتی، اماکن و منازل، ارتباطات و اطلاعات تعریف شده است.
این پژوهش به روش اسنادی و با استفاده اپز منابع کتابخانهای برخی از مهمترین موارد حفظ حریم خصوصی افراد را در رسانه اخلاقی بیان میکند. از جمله اینها میتوان ممنوعیت تجسس و تفتیش در اسرار و زندگی مردم، ممنوعیت اشاعه فحشا، ممنوعیت استراق سمع و بصر و ممنوعیت افشای اسرار دیگران را نام برد.
این مقاله ابتدا به تعریف حریم خصوصی، اخلاق، رسانه و رسانه اخلاقی پرداخته و سپس بر اساس آموزههای اسلامی، وظایف اصلی رسانهها درباره حریم خصوصی افراد را تبیین میکند.
مقدمه
حق حریم خصوصی جایگاه مهمی در میان حقوق و آزادیهای بشر دارد و فقدان یا تجاوز به این حق، موجب بروز تنشها، خشونتها و تألمات جسمی و روحی انسانها در قلمروی زندگی شخصی، خانوادگی و روابط اجتماعی میگردد و امنیت فردی و اجتماعی او را از بین میبرد.
تردیدی نیست که سرمایه و حقوق انسانها، محدود به داراییها و سرمایههای مادی آنها نمیشود، بلکه انسانها از حقوق غیر مالی و سرمایههای معنوی بهرهمندند که در قیاس با سرمایههای مادی آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است.
بیشک، حریم خصوصی اشخاص، یکی از اساسیترین مصادیق حقوق معنوی انسانها محسوب میشود و حمایت از آن به منزله پاسداشت کرامت انسانی و هویت شخصی وی قلمداد میگردد. تعرض به این حریم، سبب ایجاد ناامنی روانی و تزلزل بنیان اجتماعی جامعه میشود.
حریم خصوصی افراد، امروزه به دلیل ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین، خصوصاً در رسانهها تهدید شده است. این مسئله یکی از موضوعات بارزی است که در بحث اصول «اخلاق رسانه» مطرح میشود.
قبل از آنکه سازمانها و نهادهای غربی از حق حریم خصوصی حمایت کنند، آموزههای اسلامی با عنایت به حرمت مواردی مانند غیبت، تجسس و تفتیش، سوءظن، استراق سمع و بصر، افشای اسرار خود و دیگران، به این حق توجه کردهاند. حق برخورداری از حریم خصوصی، علاوه بر فضای واقعی، باید در تعاملات انسانها در دیگر فضاها از جمله رسانه، محترم شمرده شود.
در این مقاله سعی شده تا با توجه به آموزههای قرآنی و روایی، مؤلفههای حریم خصوصی در «اخلاق رسانه» بیان گردد. سؤال اصلی مقاله این است که بر اساس آموزههای اسلامی، وظایف رسانهها در حفظ حریم خصوصی افراد چیست؟
تعریف مفاهیم
1. تعریف اخلاق
واژه «اخلاق» جمع «خُلق» و «خُلُق» است؛ «خُلق» در لغت به معنای صورت باطنی و ناپیدای انسان است که «طبیعت، سرشت، سیرت و سجیه» نیز نامیده میشود. (فراهیدی، 1410، ج4، ص151)
«خُلق» در اصطلاح، ملکهای نفسانی است که به اقتضای آن، فعلی به سهولت و بدون نیاز به فکر کردن، از انسان صادر میشود (نراقی، 1395، ج1، ص22؛ فیض کاشانی، بیتا، ج5، ص95). ارتباط میان معنای لغوی و اصطلاحی خُلق، بدین گونه است که صورت باطنی انسان را کیفیات نفسانی وی میسازد و صورت ظاهریاش را کیفیات جسمانی او رقم میزند. بر این اساس، صفات ناپایدار و غیر راسخ در نفس مثل غضب یا صفاتی که از روی تفکر و تأمل صادر میشوند، مانند بخششِ فرد بخیل، از دایره اخلاق و ارزشهای اخلاقی بیرون میروند.
با توجه به معنای اصطلاحی، تنها به نیروی انجام دادن کار، خُلق گفته نمیشود؛ زیرا رابطه خُلق با انجام دادن کار، بیش از حد مذکور است. نسبت خُلق با انجام دادن کار مانند نسبت مهارت کاتب با نوشتن حروف و کلمات است که به سهولت و بدون فکر صورت میگیرد. چنانکه خُلق بر خودِ فعل انجام گرفته نیز اطلاق نمیشود و فقط بر مصدر روحی و نفسانی انجام دادن کار گفته میشود. خُلق، بر اساس نوع فعلی که از آن صادر میشود به پسندیده یا ناپسند اتّصاف مییابد؛ هرچند وقتی خُلق یا اخلاق به صورت مطلق و بدون وصف یا قیدی به کار رود، به معنای خُلق پسندیده است. (طباطبایی، 1393، ج19، ص366)
شهید مطهری نیز خُلق را طبیعت ثانویه در روح بشر میداند. (مطهری، 1377، ص273)
2. تعریف رسانه
واژه «media» در زبان لاتین، جمع «medium» است و معنای لغوی آن، وسیله، واسطه و واسطه انتقال است که در زبان فارسی واژه «رسانه» به عنوان معادل اصطلاحی آن به کار برده میشود. این واژه در جوامع پیشرفته به رسانههای گروهی جامعه اشاره دارد که کار آنها رمزگذاری و انتقال پیامها به جمعیتی وسیع است. با این تعریف، رادیو، تلویزیون و روزنامهها از مصادیق رسانهاند. (جمعی از نویسندگان، 1386، ص374)
در تعریف دیگری آمده است: وسایل ارتباطی مبتنی بر فناوری که پیامهایی را خطاب به عموم میفرستد. بنابراین استفاده از فناوری و برقراری ارتباط تودهای، دو عنصر مهم در تعریف رسانه است. (اسماعیلی، 1383، ص70)
3. تعریف اخلاق رسانه
مقصود از اخلاق رسانهای، مجموعه قواعد و احکام اخلاقی ناظر بر رفتارهای ناشی از ماهیت رسانهها و اقدامات متولیان آنها در حوزه خبر و اطلاعرسانی است (جمعی از نویسندگان، 1386، ص382)، اما برخی از پژوهشگران با تفکیک واژههای «اخلاق» (moral) و «اصول اخلاقی» (ethics) که در بیشتر مطالعات و تحقیقات رفتار رسانهای و حرفه روزنامهنگاری به طور مترادف یا به جای یکدیگر به کار رفتهاند، واژه «اصول اخلاقی» را برای اشاره به مباحث نو در اخلاق رسانهای، مناسبتر دانستهاند؛ زیرا این واژه برای معرفی یک رویکرد خردگرا و حتی علمی و توجیه قواعد رفتاری به کار گرفته میشود؛ از این رو اطلاق آن بر مباحث چالشی و انتقادی امروزی مناسبتر از واژه اخلاق است که فقط برای مشخص کردن معیارهای رفتار نیک کاربرد دارد و به جنبه تجویزی و هنجاری رفتارهای اخلاقی برمیگردد. (معتمدنژاد، 1375، ص35)
4. تعریف حریم خصوصی
اصطلاح «حریم خصوصی» از دو واژه «حریم» و «خصوصی» ترکیب یافته است. حریم از ماده «ح ر م» گرفته شده و حرم به معنای جای محفوظ و دارای حرمت است. حرمت به معنای چیزی است که شکستن آن روا نباشد و ورود به آن امکانپذیر نباشد. حریم به معنای چیزی است که مسّ آن حرام است و نباید به آن نزدیک شد. همچنین حریم چیزی است که انسان از آن دفاع میکند و به دیگران اجازه وقوف و آگاهی از آن را نمیدهد. (فراهیدی، 1410، ج3، ص221؛ شرتونی، 1403، ج3، ص132؛ جوهری، 1410، ج1، ص257)
واژه خصوصی از ماده «خ ص ص» گرفته شده و به معنای مخصوص به یک شیء ویژه است. خصوصی؛ یعنی آنچه مردم، مخصوص به خود میدانند و برای خود انجام میدهند و مختص به مردم است. خاص، ضدّ عام است. (جوهری، 1410، ج1، ص349)
«حریم خصوصی» یک مفهوم سیال است که امروزه مواردی از جمله آزادی وجدان و اندیشه، کنترل بر جسم خود، خلوت و تنهایی در منزل، کنترل بر اطلاعات شخصی، آزادی از نظارتهای دیگران، حمایت از حیثیت و اعتبار خود و حمایت در برابر تفتیشها و تجسسها را شامل میشود (انصاری، 1383، ص197).
تعاریف متعددی از حریم خصوصی در علم حقوق، روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی و فلسفه بیان شده است که هر یک به جنبههایی از آن پرداختهاند. در ادامه برخی از این تعاریف مطرح میشود.
«کنفرانس حقوقدانان» حق حریم خصوصی را چنین تعریف میکند:
«...حق حریم خصوصی حقی است نسبت به تنها ماندن، زندگی کردن با سلیقه خود و با حداقل مداخله دیگران. حقی است که اشخاص برای حفظ زندگی خود نسبت به موارد زیر دارند:
- مداخله دیگران در زندگی خصوصی، خانوادگی و منزل آنها.
- مداخله دیگران در تمامیت جسمانی یا روانی یا در آزادی معنوی و فکری آنها.
- حملات و تعرضات به آبرو، شهرت و حیثیت آنها.
- ساختن چهرهای کاذب و دروغین از آنها.
- افشای وقایع نامربوط و آزاردهنده درباره زندگی خصوصی آنها.
- استفاده از نام، هویت یا شباهت آنها.
- جاسوسی یا فضولی کردن، پاییدن و به ستوه آوردن آنها.
- مداخله در مکاتبات، مراسلات و مخابرات آنها.
- سوءاستفاده از ارتباطات خصوصی، اعم از کتبی یا شفاهی.
- افشای اطلاعاتی که بر اساس اعتماد حرفهای به فردی ارائه گردیده است». (محسنی، 1389، ص30)
کمیته کلکوت انگلستان حریم خصوصی را این گونه تعریف کرده است:
«حق افراد نسبت به حمایت شدن در برابر ورود به زندگی یا امور خصوصی یا خانواده آنها با وسایل فیزیکی یا انتشار اطلاعات». (انصاری، 1391، ص19)
در برخی پژوهشها در تعریف موضوع یادشده آمده است:
«حریم خصوصی قلمروی از زندگی اشخاص است که انسانِ نوعی و متعارف با درک نیازهای جامعه در هیچ وضعیتی تجاوز به آن را مجاز نمیداند. به دیگر سخن، حق افراد، گروهها یا مؤسسات نسبت به اینکه چه موقع، چگونه و چه اندازه اطلاعات درباره آنها به دیگران منتقل شود، «حق حریم خصوصی» نام دارد». (محسنی، 1381، ص161)
بنابراین میتوان حریم خصوصی را به این صورت تعریف کرد: «قلمرویی از زندگی هر فرد، که آن فرد نوعاً و عرفاً یا با اعلان قبلی، انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به اطلاعات راجع به آن قلمرو دسترسی نداشته باشند یا به آن قلمرو وارد نشوند یا به آن قلمرو نگاه یا نظارت نکنند و یا به هر صورت دیگری، وی را در آن قلمرو مورد تعرض قرار ندهند». (انصاری، 1391، ص38)
منازل و اماکن خصوصی، جسم افراد، اطلاعات شخصی و ارتباطات خصوصی از مهمترین مصادیق حریم خصوصی هستند. ورود بدون اجازه به منازل و اماکن خصوصی، ایست و بازرسیهای بدنی و تفتیش بدن، رهگیری انواع مکالمات و ارتباطات، دسترسی به اطلاعات شخصی، افشای مسائل خصوصی در جامعه، فضولی در امور دیگران و پاییدن افراد نیز از مهمترین مصادیق نقض کننده حریم خصوصی محسوب میشوند. (همان، ص39)
حریم خصوصی در اسلام
احترام به حریم و امور خصوصی دیگران از توصیههای مؤکد اسلام است. در منابع اسلامی نظیر قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام)، احکام متعددی درباره مقولههای مختلف حریم خصوصی وجود دارد. البته اصطلاح «حریم خصوصی» نه در آیات قرآن مجید استفاده شده و نه در روایات اسلامی و موضع اسلام در مواجهه با مقوله حریم خصوصی، به اصطلاح «تحویلگرایانه» است. (آریانپور و کاشانی، 1369، ص1830) یعنی حریم خصوصی در قالب اِحاله به حقوق و آزادیهای دیگری نظیر حق مالکیت، منع تجسس، منع ورود بدون اجازه به منازل، اصل برائت، منع استراق بصر و سمع، منع سوءظن و اشاعه فحشا، منع سبّ و هجو، منع غصب و غیبت و خیانت در امانت، حمایت شده است. میتوان گفت که رعایت چنین حقی قبل از آنکه در کنوانسیونها و اسناد بینالمللی حقوق بشری غرب پیشبینی گردد، در منابع فقهی و حقوقی اسلام مطرح بوده است.
رسانهها و لزوم حفظ حریم خصوصی
حریم خصوصی اشخاص از مسائل بارزی است که در بحث اصول اخلاق رسانه و حقوق رسانه مطرح میشود (شاهعلی، 1388، ص44). از میان مهمترین مصادیق و گونههای حریم خصوصی، آن بخشی که به حوزه اصول اخلاقی رسانه در حفظ حریم خصوصی ارتباط مییابد، میتوان ممنوعیت تجسس و تفتیش، ممنوعیت اشاعه فحشا، ممنوعیت استراق سمع و بصر و ممنوعیت افشای اسرار دیگران را نام برد. در این پژوهش آیات و روایات مربوط به این موارد بررسی خواهد شد.
ممنوعیت تجسس و تفتیش در آموزههای اسلامی
ممنوعیت تجسس و تفتیش از احوال و امور دیگران در منابع اسلامی همواره مورد تأکید بوده است. تجسس و تلاش برای کشف عیوب اشخاص از موجبات مداخله در امور دیگران و نقض حریم خصوصی آنان است. هر انسانی دارای اسرار، عورات و ویژگیهای فردی و شخصیای است که به شدت از آنها حمایت و از ورود دیگران به آن ممانعت میکند. قرآن کریم به صراحت تجسس در امور دیگران را ممنوع دانسته است.
منع تجسس در آیه 12 سوره حجرات
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا...؛ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناه است و جاسوسی مکنید». (حجرات:12)
این آیه بیانگر ممنوعیت تجسس و جستار، در عیوب و کاستیهای زندگی مؤمنان است. خداوند، خواهان حفظ آبروی مؤمنان و برملا نشدن کاستیهای هر فرد برای دیگران است و در این راستا، حرمت میان افراد جامعه و کرامت و آزادی انسانها را ارزش میگذارد و به همگان میآموزد چگونه درون خود را پاک و سالم نگه دارند.
تجسس گاهی به دنبال سوءظن شکل میگیرد و از آثار آن است و گاهی ابتدا به منظور کشف امور پنهانی مردم انجام میشود. به کرامت و حریم افراد نباید تعرض کرد و وجود اشخاص، اسرار درونی و عیوب پنهانی آنها، که دیگران از آن مطلع نیستند، نباید با تجسس، فاش و آشکار شود. (سیدقطب، 1425، ج6، ص3345)
«تجسس» مصدر باب «تفعّل» و از ماده «ج س س» به معنای جستوجو از درون امور است. «جسّ» شناخت چیزی با دریافت نامحسوس و ظریف است. تجسس جستوجو و کاوش کردن از نهان و پنهانِ امور (باطن کارها) است و بیشتر در کاوش از زشتیهای پنهان امور استعمال میگردد». (فراهیدی، 1410، ج6، ص5؛ ابن منظور، 1408، ج6، ص38؛ فیومی، 1414، ج1، ص125؛ شرتونی، 1403، ج1، ص123)
با توجه به آنکه در این آیه، قبل و بعد از عبارت «لا تجسسوا» پرهیز از سوءظن، غیبت و بدگویی آمده است میتوان گفت، بدگمانی و تجسس، زمینه کشیده شدن انسان به غیبت است و تجسس، بستر مناسبی را برای ارتکاب گناه دیگری فراهم میآورد. بنابراین آیه شریفه دلالت میکند که اصل اول این است که تجسس حرام است و تا کسی سوءظن پیدا نکند، تجسسی به امور دیگران نخواهد داشت.
تعبیرات آیه شریفه و روایات اسلامی نشان میدهد که آبرو و حیثیت افراد همچون مال و جان آنها، از بعضی جهات مهمتر است! اسلام میخواهد در جامعه اسلامی، امنیت کامل حکمفرما باشد. نه تنها مردم در عمل و با دست به یکدیگر هجوم نبرند، بلکه از زبان همدیگر و از آن بالاتر از نظر اندیشه و فکر نیز در امان باشند و افراد احساس کنند که حتی در منطقه افکار خود، تیرهای تهمت دیگران به سوی او نشانه نرفته است و این امنیتی است در بالاترین سطح که جز در یک جامعه مذهبی و مؤمن امکانپذیر نیست. (مکارم شیرازی، 1374، ج22، صص185-186)
منع تجسس در آیه 27 و 28 سوره نور
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ * فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ...؛ای کسانیکه ایمان آوردهاید به خانههایی که خانههای شما نیست داخل نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید، این برای شما بهتر است باشد که پند گیرید.* و اگر کسی را در آن نیافتید پس داخل آن نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگردید، برگردید که آن برای شما سزاوارتر است...». (نور:27-28)
این دو آیه شریفه نیز تصریح به حرمت جاسوسی و تجسس از حریم افراد ندارد، اما در آنها آشکارا از برخی لوازم تجسس؛ یعنی دخول به خانه دیگران، بدون اجازه صاحبان آنها نهی شده است و چنانکه در علم اصول فقه به اثبات رسیده است، نهی، ظهور در تحریم دارد.
پس با توجه به حرمت دخول در منازل دیگران، بدون اذن آنها به طریق اولی میتوان به حرمت جاسوسی و تجسس از منازل، عیوب و اعمال دیگران حکم کرد. در این آیات شریفه نهی از ورود به منازل دیگران و وجوب اجازه گرفتن برای ورود، به طور مطلق بیان شده است.
بنابراین، تجسس و ورود به منازل دیگران، حتی با هدف و انگیزه خیر، بدون اجازه از صاحب حریم، جایز نخواهد بود. از سوی دیگر اطلاق این آیات شریفه حتی شامل منازل مؤمنان فاسق، اهل ریب، کفّار و... نیز میگردد و خروج هر منزل و حریمی از مدلول این آیات، محتاج دلیل خاص است.
منع تجسس در آیه 94 سوره نساء
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَه...؛ای کسانیکه ایمان آوردهاید چون در راه خدا سفر میکنید [خوب] رسیدگی کنید و به کسی که نزد شما [اظهار] اسلام میکند مگویید تو مؤمن نیستی [تا بدین بهانه] متاع زندگی دنیا را بجویید؛ زیرا غنیمتهای فراوان نزد خداست...». (نساء:94)
بر اساس مفهوم موافق آیه شریفه، أخذ به ظاهر حال افراد، بدون فحص و تجسس از اینکه آیا مطابق واقع است یا خیر، استفاده میشود؛ زیرا آیه شریفه حکم کردن برخلاف ظاهر حال دیگران را نهی نموده است و این مسئله دلالت بر این دارد که اهل ایمان، مکلّف و موظفاند به ظاهر حال دیگران قناعت و اکتفا کنند و به دنبال کنه عمل، قول و فعل دیگران و تجسس از احوال آنها نباشند و به این ترتیب دستور میدهد آنهایی را که اظهار ایمان میکنند با آغوش باز بپذیرند و هرگونه بدگمانی و سوءظن را درباره اظهار ایمان آنها کنار بگذارند. (مکارم شیرازی، 1374، ج4، ص732)
منع تجسس در آیه 189 سوره بقره
«لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا...؛نیکی آن نیست که از پشت خانهها درآیید، بلکه نیکی آن است که کسی تقوا پیشه کند و به خانهها از در [ورودی] آنها درآیید...». (بقره:189)
در این آیه شریفه آنگونه که از آیه اول استفاده شد، به طور صریح حکم به حرمت تجسس نشده است، اما با قدری تأمل و با استناد به این آیه شریفه نیز میتوان اثبات کرد که تجسس، مذموم است؛ زیرا خداوند متعال، داخل شدن به خانههای دیگران از طریق غیر معمول آن را، که منتهی به اشاعه فحشا و برملاشدن عیوب دیگران است، عمل نیکی نمیشمارد. بر این اساس میتوان از مدلول آیه شریفه به طریق اولی دریافت که تجسس و جاسوسی، عمل ناپسندی است؛ زیرا یکی از سادهترین راههای تجسس، ورود به منازل از در فرعی آن است و شاید از مصادیق اخفّ تجسس به شمار آید؛ از این رو از این آیه شریفه، زشتی این کار برداشت میشود.
در زمینه نهی از تجسس در امور دیگران، روایات فراوانی رسیده است که برخی از آنها بیان میشود.
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) فرمود: «در جستوجوی عیبهای مسلمانان نباشید؛ زیرا هرکس در عیبجویی آنان باشد، خداوند در جستوجوی عیوب او خواهد بود و آنکه خدا با او چنین کند، رسوایش خواهد ساخت، هرچند درون خانهاش باشد». (مشهدی، 1368، ج12، ص344؛ ر.ک: محدث نوری، 1408، ج9، ص109، باب130)
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) در این باره فرمود: «هرکس در راه جستوجوی عیوب و کشف لغزشهای برادرش گام بردارد، پای در آتش دوزخ نهاده است و خداوند عیوب او را بر همگان آشکار خواهدکرد». (حر عاملی، 1409، ج12، ص294)
این حدیث به طور مطلق بر حرمت تجسس و تفحص دلالت دارد و حتی از مقدمات این عمل و حرکت آغازین آن؛ یعنی قصد این عمل هم، نهی کرده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «دورترین حالت بنده از خدای خویش آن است که با همنوع خود پیمان برادری ببندد و لغزشهای او را در ذهن بسپارد تا روزی به سبب آنها، وی را نکوهش کند». (کلینی، 1407، ج2، ص355، ح7؛ حرّعاملی، 1409، ج8، ص594؛ مجلسی، 1403، ج72، ص219؛ حویزی، 1415، ج5، ص92)
در این روایت، امام صادق(علیه السلام) دورترین حالت بنده به خالق را زمانی دانسته است که شخصی با دیگری طرح دوستی و رفاقت ریخته و از این موقعیت برای جمعآوری عیوب وی استفاده کند تا در زمان مناسب، از آن بهره جوید. این دوری شخص از خالق، نشان از حرمت فعل مذکور است. بنابراین انجام دادن گناهان نیز بدان دلیل حرام شمرده شده که باعث دوری خلق از خالق خود میگردد. در اینجا نیز انجام دادن عمل نهی شده، علاوه بر ایجاد فاصله، باعث دوری بیشتر میشود.
نگهداری و به خاطرسپردن لغزشهایی که از دوستان سر میزند، به دلیل اینکه روزی علیه ایشان از آنها استفاده کند، کار شایستهای نیست و از آن نهی صورت گرفته است. چه بسا شخص مقابل هم به دلیل احساس امنیت در مقام دوستی و رفاقت، اقدام به رفتاری خودمانی و راحت کرده و حتی در بعضی اوقات، نقاط ضعف و قوت خویش را بازگویی نموده است؛ زیرا در تحقیق و تفحص، معمولاً اشخاص جستوجوگر به دنبال نفوذ در لایههای غیرظاهری رفتار انسانها هستند.
حکم شرعی حرمت تجسس در قانون رسانههای جمعی نیز وجود دارد. با توجه به وسعت و تنوع انواع رسانههای شفاهی، نوشتاری، تصویری و الکترونیکی و عام یا خاص بودن مخاطبان آنها، نحوه عملکرد نادرست آنها در حوزههای مرتبط میتواند به شکلهای متفاوتی باعث نقض حریم خصوصی افراد شود.
بر اساس ماده 31 قانون مطبوعات، انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک حرمت و حیثیت یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است. همچنین قانون، افشای اسرار شخصیتهای حقوقی را نیز ممنوع اعلام کرده است و طبق حکم شرع و قانون، مراکز اطلاعرسانی باید به اصل کلی حرمت و ممنوعیت تجسس در امور دیگران و افشای اسرار آنها توجه کافی داشته باشند؛ زیرا حرمت آبروی مؤمن که از احترام کعبه بیشتر است، در جامعه دینی باید پاس داشته شود. (کریمی و علیاکبری، 1391، ص108)
تجسس از حریم خصوصی افراد در مصاحبههای رادیویی و تلویزیونی یا در جراید و روزنامهها با هدف آسیب زدن به شخصیت ایشان، ممنوع است. بر اساس ماده 42 لایحه حمایت از حریم خصوصی، انتشار یا پخش تصویر یا صوت افراد که در حالتهای غیر متعارف آنها تهیه شده و قصد تهیهکننده یا پخشکننده، فقط لطمه زدن به شهرت، اعتبار یا حیثیت اجتماعی فرد باشد، ممنوع است.
به عنوان نمونه مصاحبههای ناگهانی و غافلگیرانه، استفاده از روشهای پنهان ضبط تصاویر و مکالمات تلفنی با کمک دوربینهای مخفی یا ضبطصوتهای پنهانی بدون اطلاع و رضایت فرد، یا ظاهرسازی خبرنگار در نقش فرد دیگری مثل بیمار، مأمور یا مشتری برای به دست آوردن اطلاعات از جمله روشهای غیرقانونی کسب خبر در رسانههاست که منجر به شکستن حرمت اجتماعی فرد میشود. (محسنی، 1389، صص389-391)
از نظر روشی همه اقدامات مستقیم، مانند ضبط مکالمات محرمانه، فیلمبرداری از جلسات پنهانی افراد و گروهها، تلاش در جهت دستیابی به اسناد و مدارک شخصی افراد و نیز همه اقدامات غیر مستقیم که همین اهداف را تعقیب میکنند، مانند تحقیق و تفحص در زندگی شخصی افراد، بازجویی و تجسس در زمینههای غیر مرتبط با حقوق عمومی و تلاش برای تخلیه اطلاعات، همه از مصادیق تجسس و تجاوز به حریم خصوصی به شمار میآیند.
این کلیت و عمومیت حتی در اهداف سالم و مشروعی همچون اطلاعرسانی و عرضه اخبار، مجوز ارتکاب تجسس و تفتیش و تفحص در حریم خصوصی مردم نیست. بنابراین در متون دینی پیوسته به ممنوعیت تجسس حتی در مقام نهی از منکر یا نسبت به افرادی که مستحق حدود الهی تشخیص داده میشوند، اشاره شده است. (فخارطوسی، 1385، صص195-196)
در فضای مجازی و رسانههای الکترونیکی نیز سرک کشیدن به رایانه شخصی دیگران و سوءاستفاده از فایلهای آنها، هک کردن کاربران، زیر نظرداشتن ارتباطات کاربر و ... همه از مصادیق تجسس در احوال دیگران بوده و جایز نیست.

ممنوعیت اشاعه فحشا در آموزه های اسلامی
فاش کردن امور ناپسند و زشت دیگران در اسلام حرام است. فواید چنین حکمی از جهات مختلف از جمله در زمینه حریم خصوصی قابل بررسی است. در قرآن کریم و روایات، به حرمت این مسئله تصریح شده است.
ممنوعیت اشاعه فحشا در آیه 19 سوره نور
دین اسلام نه تنها دیگران را از ورود در حریم خصوصی انسان ها منع کرده است، بلکه به تک تک آن ها نیز دستور داده است که از افشای امور و مسائلی خودداری کنند که نوعاً برای دیگران فاش نمی شود و کتمان آن ها لازم است.در قرآن کریم اشاعه فحشا عملی تلقی گردیده که پیامد آن، عذاب دردناک در دنیا و آخرت است:
«إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَه فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛
کسانی که دوست دارند زشتکاری در میان آنان که ایمان آورده اند شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود و خدا[ست که] می داند و شما نمی دانید». (نور:19)
عموم مفسران شیعه و سنی معتقدند شیوع فحشا به معنای «بازگوکردن» و «پخش کردن» خبر، معصیت است و آیه را به معنای نهی از «نسبت کار قبیح» به دیگران دانسته اند. حتی اگر شخصی واقعاً هم مرتکب کار قبیح شده باشد، دیگران حق ندارند آن را اشاعه کنند؛ یعنی به «اظهار»، «افشا» و «انتشار» آن بپردازند. (ابن عاشور، 1420، ج18، ص118؛ ابن کثیر، 1419، ج6، ص28؛ آلوسی، 1415، ج9، ص388؛ حقی، بی تا، ج6، ص130؛ طوسی، بی تا، ج7، ص419؛ طبرسی، 1372، ج7، ص208)
مؤید این معنا، معنای لغوی «شیوع» و «اشاعه» است. اشاعه به معنای انتشار، آشکارشدن، برملاشدن، پخش شدن، فاش کردن خبر و پراکندن آن است (زبیدی، 1395، ص5354، فراهیدی، 1410، ج1، ص124؛ ازهری، 1421، ج1، ص326؛ صاحب، 1414، ج1، ص109).
این تفسیرها گویای آن هستند که وقتی واقعیتی «ظهور» و بروز می یابد، شایع شده است. کلمه «فاحشه» یا «فحشا» در قرآن مجید غالباً در موارد انحرافات جنسی و آلودگی های ناموسی به کار رفته، ولی از نظر مفهوم لغوی «فحش» و «فحشا» و «فاحشه» به معنای هرگونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد. (راغب، 1412، ص626)
اشاعه فحشا اشکال مختلفی دارد، از جمله: دامن زدن به دروغ و تهمت و بازگوکردن آن برای دیگران، ایجاد مراکز فساد و نشر فحشا، گذاشتن وسایل معصیت در اختیار مردم و تشویق آن ها به گناه، پرده دری و ارتکاب گناه در ملا عام. (مکارم شیرازی، 1374، ج14، ص405)
از آنجاکه انسان موجود اجتماعی است، جامعه بزرگی که در آن زندگی می کند از یک نظر همچون خانه او است و حریم آن، حریم خانه او محسوب می شود، پاکی جامعه به پاکی او کمک می کند و آلودگی آن به آلودگی اش. به همین دلیل در اسلام با هرکاری که جوّ جامعه را مسموم یا آلوده کند به شدت مبارزه شده است.
از این گذشته، عظمت گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگی ها، خود، سدّ بزرگی در برابر فساد است. اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق این سدّ را می شکند، گناه را کوچک می کند و آلودگی به آن را ساده می نماید. طبعاً شیوع فاحشه و گناه در جامعه، خود، زمینه ساز انجام دادن فحشا یا ایجاد علاقه به گناه و بی اهمیت شدن و ازبین رفتن زشتی و قبح آن است. (مکارم شیرازی، 1374، ج14، ص406؛ فضل الله، 1419، ج16، ص267؛ صادقی تهرانی، 1406، ج21، ص77)
براساس روایات اهل بیت(علیهم السلام) هیچ کس حق ندارد واقعیت های پنهان زندگی دیگران را، که افشای آن بر حیثیت آنان لطمه وارد می سازد، بازگو کند.
1. امام رضا(علیه السلام) می فرماید: «...آن کس که گناه را نشر دهد، مخذول و مطرود است و آن کس که گناه را پنهان می دارد مشمول آمرزش الهی است». (کلینی، 1407، ج2، ص428، باب ستر الذنوب)
2. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هرکس درباره مؤمنی چیزی را که با دو چشمش دیده و با دو گوشش شنیده باشد، بگوید، از جمله افرادی است که خداوند عزّوجلّ درباره آن ها فرموده است: کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند». (حویزی، 1415، ج3، ص583)
این حدیث بر حفظ آبرو و جلوگیری از بدنام کردن افراد در جامعه اسلامی دلالت دارد. در بسیاری موارد آشکارنمودن گناه دیگران، قبح ارتکاب عمل زشت را از بین می برد و موجب اشاعه فحشا در جامعه می شود.
با توجه به پنهان بودن ارتکاب عمل زشت، آثار به جای مانده، از شدت کمتری برخوردار است، در حالی که آشکارکردن آن و جواز سوءظن و تجسس در مورد آن از یک سو بر ناامنی روانی و عدم اطمینان افراد دامن می زند و از سوی دیگر شرایط را برای سوءاستفاده و بدنام کردن و تهدید آبروی افراد مهیا می سازد، علاوه بر اینکه بازگشت دوباره مرتکبِ گناه به ارزش های دینی حاکم بر جامعه با دشواری همراه است.
3. پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) می فرماید: «کسی که کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است». (کلینی، 1407، ج2، ص356، باب التعییر؛ مشهدی، 1368، ج9، ص265)
4. امام صادق(علیه السلام) از پدر گرامی اش، از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) نقل می کند که حضرت فرمود: «چنانچه معصیت به صورت پنهانی انجام شود، جز به مرتکب ضرر نمی رساند، اما درصورتی که به صورت علنی و آشکار ارتکاب یابد و در جهت تغییر، تلاشی صورت نگیرد، به عموم مردم ضرر وارد می آورد.
امام صادق(علیه السلام) در ادامه می فرماید: این به دلیل آن است که مرتکب با عمل آشکار خود، دین خدا را بی مقدار کرده است و اهل دشمنی با خداوند او را پیروی می کنند» (صدوق، 1406، ص261).
براساس این روایت، ارتکاب گناه به صورت آشکار، به عامه مردم ضرر می زند.
اشاعه فحشا یکی از آسیب هایی است که اصول اخلاق رسانه را تهدید می کند. این مسئله در مورد رسانه ها با توجه به ویژگی رسانه ای بودنشان و به ویژه اینکه گستره عامی از مخاطبان را در بردارد، می تواند باعث نشر مسائل غیر اخلاقی گردد. انتشار عکس ها، تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی به هرصورتی، در اشاعه تفکر نادرست و سوق دادن افراد جامعه به ارتکاب اعمال نابهنجار تأثیر به سزایی دارند. این گونه مسائل، سبب گمراهی افکار نابالغ می شود و چه بسا ممکن است دست به انواع اعمال منحرف بزنند.
به دلیل ممنوعیت اشاعه فحشا، چاپ و انتشار عکس ها و مطالب مستهجن و غیر اخلاقی و همچنین نمایش دادن فیلم های خلاف عفت و اخلاق عمومی نیز اگرچه به منظور نشان دادن نتیجه سوء این اعمال و در راستای بیدارساختن و توجه دادن نسل جوان صورت گیرد، به حکم اولی حرام خواهد بود.
در مواردی، اشاعه فحشا سبب هتک حرمت افراد می شود؛ انتشار هرگونه مطالب خلاف شأن یا خلاف واقع درباره اشخاص، که به آبرو، اعتبار یا شهرت آن ها در جامعه آسیب بزند، مانند توهین، افترا و نشر اکاذیب از این مصادیق است. کسی حق ندارد از طریق رسانه ها شخصی را به دروغ، متهم به ارتکاب جرم کند، یا او را بی صلاحیت و ناتوان جلوه دهد و اعتبارش را خدشه دار کند.
البته مسئله اشاعه فحشا استثنائاتی دارد؛ از جمله موضوع شهادت در دادگاه یا مواردی برای نهی ازمنکر که هیچ راهی جز پرده برداشتن از روی زشتی افراد وجود ندارد، باید با حساسیت های شرعی و اخلاقی صورت گیرد. بر این اساس در نظام اخلاقی دین و با معیارهای اخلاق اسلامی می توان برای اشاعه برخی مصادیق از طریق رسانه حکم و دستور لازم را دریافت و مبتنی بر آن اقدام کرد.
در بسیاری موارد عقل و وجدان اخلاقی نیز اشاعه فحشای بدون ضابطه را نمی پذیرد؛ زیرا ضمن آلوده کردن جامعه، حساسیت های اخلاقی افراد جامعه را فروکاهیده و آسیب های جدی به بار می آورد؛ از این رو رسانه نمی تواند به بهانه تنویر افکار عمومی یا جذابیت و هیجان انگیزبودن خبر یا امر به معروف بدون شرایط مضبوط شرعی یا هر دلیل بدون حکمت و مصلحت، دست به اشاعه فحشا بزند و روح کلام وگفتار مخاطبان را به آن آلوده سازد.
.jpg)
ممنوعیت افشای اسرار دیگران در آموزه های اسلامی
«سرّ» در لغت به معنای امر پوشیده و نهان و چیزی است که انسان مخفی و کتمان می کند. به این بیان، واژه «سرّ» هم درباره اشیا به کار می رود و هم درباره مفاهیم و مطالب. (قرشی بنایی، 1412، ج3، ص253) واژه «افشا» نیز به معنای انتشار و پخش کردن و اظهار است. (فیومی، 1414، ج2، ص473)
خداوند متعال در آیات قرآن کریم به خوبی رازداری و زشتی افشای اسرار اشاره فرموده است:
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَکواْ وَلَمَّا یعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنکمْ وَلَمْ یتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللّهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَاللّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛
آیا پنداشته اید که به خود واگذار می شوید و خداوند کسانی را که از میان شما جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او و مؤمنان، محرم اسراری نگرفته اند معلوم نمی دارد و خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است» (توبه:16).
این آیه اگرچه به صورت صریح مطابقی یا تضمنی دلالت بر خوبی حفظ اسرار و بدی افشای سرّ ندارد، ولی با دلالت التزامی به این امر اشاره دارد. لذا به مسلمانان می فرماید اسرار خودشان را به کسانی بگویند که اطمینان به آن ها دارند و اسرارشان را حفظ می کنند. بنابراین مفهوم آیه این است که حفظ اسرار، فضیلت و افشای آن، رذیلت است؛ زیرا خداوند به فضیلت، امر و از رذیلت، نهی می کند. (مکارم شیرازی، 1374، ج3، ص360)
افشای اسرار در آموزه های دینی جزو گناهان بزرگ ذکر شده است. از جمله عبدالله بن سنان می گوید: از حضرت صادق(علیه السلام) پرسیدم: عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود: «بلی». گفتم: منظور دو عضو جنسی اوست؟ فرمودن: «نه چنین نیست که تو گمان کردی، بلکه منظور این است که بر او عیب جویی کنی و یا آنچه را می دانی به جهت نقص او برملا سازی». (کلینی، 1407، ج2، ص359)
«رازداری» یکی از مفاهیم اخلاقی- فقهی است که در صیانت از «حریم خصوصی» نقش مؤثری دارد. معمولاً مواردی که در قلمرو حریم خصوصی قرار می گیرند برای اشخاص «راز و سرّ» تلقی می شود و چه بسا فردی در شرایط خاصی از روی اختیار و رضایت، یا از سر اضطرار و ناچاری اسرار زندگی خود را برای دیگری بازمی گوید؛ مانند بیماری که مشکلات جسمی یا روانی خود را به پزشک می گوید و از او کمک می خواهد.
در چنین موقعیتی پزشک به دلیل مراجعه شخص، مجاز است تا اسرار او را بشنود و حتی می تواند در این باره پرسش های خود را -در حدودی که برای معالجه مفید می داند- مطرح کند، دراین صورت اقدام پزشک را نمی توان نقض حریم خصوصی تلقی کرد. ولی پزشک یا هرکس دیگری که در موقعیت آگاهی از اسرار مردم قرار می گیرند، مجاز نیستند اطلاعات خود از مردم را افشا کنند.
در متون اخلاقی از دو نوع «سرّ» نام برده شده است: سرّی که دیگران به ما می سپارند و توقع دارند که با «امانت داری» آن را حفظ کرده، از برملاشدن آن پرهیز کنیم و سرّی که از آنِ خود ماست و نمی خواهیم کسی از آن خبردار شود (نراقی، بی تا، ص416).
نوع اول به رعایت حقوق دیگران مربوط می شود و «رازداری»، انجام وظیفه ای در قبال دیگران است؛ ولی نوع دوم به رعایت مصالح خود شخص مربوط می شود و معمولاً کسانی که زندگی پیچیده و فعالیت های مخفی دارند مثل رجال سیاسی به پنهان کاری و کتمان اسرار خود، اهتمام بیشتری دارند و آن را مقتضای حزم و احتیاط می دانند.
در صحنه رفتارهای سیاسی که میدان رقابت دوستان و خصومت دشمنان است، کسی موفق و پیروز می شود که با احتیاط گام برداشته و همه اندیشه ها و افکار خود را آشکار نکند.
حضرت علی(علیه السلام) در این باره می فرماید: «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْی وَ الرَّأْی بِتَحْصِینِ الْأَسْرَار؛ پیروزی در گرو احتیاط است و برای احتیاط باید اندیشه را به کار انداخت و نگهداری رازها پایه و اساس اندیشه ورزی است». (نهج البلاغه، 1414، ح48)
کتمان سرّ به این معنا هرچند توصیه ای اخلاقی است که در مدیریت زندگی بسیار مؤثر است، ولی خارج از موضوع حریم خصوصی است. برخلاف کتمان سرّ به معنای کتمان اسرار دیگران که از جمله حقوق آنان بوده و افشای آن، نقض حریم خصوصی ایشان شمرده می شود و در برخی روایات از آن به «خیانت» تعبیر شده است.
در ممنوعیت افشای اسرار دیگران، قرآن در زمینه حرمت سوءظن، حرمت تجسّس و غیبت، آیاتی دارد که هریک به نوعی بیان گر حرمت افشای سرّ نیز هستند و روایات جداگانه ای از اهل بیت(علیهم السلام) نیز در این موضوع نقل شده است.
ممنوعیت افشای اسرار دیگران در روایات
رازداری یکی از خصلت های الهی، جزو اوصاف مؤمنان کامل، نشانه کمال عقل و به عنوان منبع خیرات شناخته شده است. انسان رازدار، وفادار و امین است و با حفظ اسرار، موقعیت خویش را حفظ کرده و آبروی دیگران را نیز محترم می شمارد؛ از این رو اسلام بر حفظ اسرار و رازداری تأکید نموده و در مقابل نیز برای افشاکنندگان اسرار، عقوبات دنیوی و اخروی معین کرده است. در ادامه روایت هایی در این زمینه آورده ایم.
1. امام علی(علیه السلام) فرمود: «خاموشی حکمت است و سکوت [مایه] سلامت و رازداری، گوشه ای از خوشبختی». (ابن شعبه حرّانی، 1363، ص223)
2. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «فاش کردن راز، مایه سقوط است». (همان، ص315)
3. امام جواد(علیه السلام) می فرماید: «آشکارکردن چیزی، پیش از آنکه استوار گردد، موجب تباهی آن می شود». (مجلسی، 1403، ج75، ص71)
بر این اساس اسلام افراد را از نقل مطالب دیگران حتی اگر گناه و فحشا نباشد، ولی صاحبش به نقل و بازگوکردن آن راضی نباشد، نهی کرده است. این موضوع از مسائل بسیار مهم و مرتبط با حریم خصوصی است. مواردی نظیر غیبت یا اشاعه فحشا، به خودی خود، حرام و مورد نهی است، ولی مصادیقی قابل فرض است که به هیچ وجه حرام و معصیت نیست، ولی به لحاظ آنکه سرّ دیگری است و صاحب سرّ، رضایتی برای نقل و انتشار مطالب خود ندارد، فاش کردن آن نقض حریم خصوصی او محسوب می شود. همچنین تذکر و توصیه به حفظ اسرار، به عنوان امری پیشینی موجب جلوگیری از تبعات بعدی و وقوع جرایمی در زمینه های مختلف از جمله امور مرتبط با حریم خصوصی می گردد. (محسنی، 1389، ص121)
حفظ اسرار و پرهیز از انتشار آن ها، از جمله اصول مهم در اخلاق رسانه است و هیچ کس حق ندارد اسرار مردم را فاش کند. خواه این اطلاعات را با تجاوز به حریم خصوصی افراد به دست آورده و خواه به گونه دیگری آگاهی یافته باشد.
رسانه ها در نظام اسلامی، در فرآیند خبررسانی و آگاهی بخشی، امین مردم هستند؛ از این رو باید با امانت داری و حفظ حرمت ایشان از افشای اسرار مردم بپرهیزند؛ زیرا در روایات، افشای سرّ، خیانت دانسته و از آن نهی شده است. (مجلسی, 1403, ج74, ص89)
یکی از رسانه های جمعی، رسانه های نوشتاری مانند روزنامه ها و مجلات هستند. رعایت امانت، رازداری و عدم افشای سرّ دیگران از اصول اولیه این رسانه هاست. روزنامه نگاران عموماً معتمد مردم بوده و افراد به دلیل اعتماد نسبی به آن ها، مسائل شخصی و خصوصی زندگی خود، اطلاعات محرمانه زندگی، تلفن شخصی، نشانی منزل و ... را در اختیار آنان می گذارند. آنان باید در حفظ اسرار اشخاص، امین و رازدار باشند؛ زیرا کمترین بی توجهی در این حرفه، باعث سلب اعتماد عمومی به روزنامه نگاران خواهد شد.
افشای امور خصوصی افراد در رسانه های همگانی ممنوع است. تعرض به حقوق و حریم خصوصی افراد در اسلام ممنوع است، اما این ممنوعیت در صورت تعارض با مصالح مهم تر (از جمله منافع عمومی) برطرف می شود؛ یعنی براساس قاعده اهمّ و مهمّ هرگاه مصلحت موجود در یک طرف مهم تر از طرف دیگر بود، همان مقدم می شود؛ ولی این قاعده درباره مسئله افشای اسرار مردم تنها زمانی تحقق می یابد که اسرار جنبه شخصی نداشته و به اقداماتی بر ضدّ آسایش عمومی یا امنیت ملی یا منافع کشور و شهروندان تبدیل شده باشند.
بنابراین سرّ شخصی از آن نظر که سرّ شخصی است، هیچ گاه با دستاویز وجود مصلحت مهم تر، قابل انتشار نیست و رسانه ها به هیچ عنوان حق افشای اسرار شخصی مردم و اظهار آن را ندارند، مگر آنکه این اسرار، جنبه شخصی خود را ازدست داده و در قالب اقداماتی بر ضد آسایش و امنیت عمومی درآمده باشند که این از محل بحث خارج است (فخارطوسی، 1385، ص167).
منطق اسلام و معیارهای اخلاقی آن هم این نیست که با توسل به چنین شیوه هایی به اطلاع رسانی بپردازد و روشن ساختن افکار عمومی و مقابله با جریان های ناسالم را دستاویز ارائه و افشای اطلاعات شخصی افراد (هرچند مجرم و منحرف) قرار دهد.

ممنوعیت استراق بصر و سمع در آموزه های اسلامی
نگاه کردن و گوش دادن به آنچه نوعاً یا شخصاً در قلمرو حریم خصوصی قرار می گیرد، ممنوع است. مراد از استراق بصر دزدیده نگاه کردن و بدون اطلاع، کسی را زیرنظرداشتن است. (معین، 1382، ج1، ص 243)
ممنوعیت استراق بصر در آیات 30 و 31 سوره نور
از جمله مهم ترین آیاتی که بر ممنوع بودن استراق بصر دلالت دارند، آیات 30 و 31 سوره مبارکه نور است.«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ؛
به مردان باایمان بگو دیده فرونهند... و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند». (نور:30-31)
«یغضوا» از ماده «غضّ» در اصل به معنای کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته می شود. بنابراین آیه نمی فرماید مؤمنان باید چشم هایشان را فرو بندند، بلکه می فرماید باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند و با توجه به سیاق آیات به ویژه آیه بعد که سخن از حجاب به میان آمده، به خوبی روشن می شود که منظور نگاه نکردن به زنان نامحرم است. (مکارم شیرازی، 1374، ج14، ص437)
قرآن کریم خیانت چشم را که یکی از اشکال و مصادیق بارز آن، نگاه بدون اجازه به حریم خصوصی اشخاص است، نکوهیده است و می فرماید: «یعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْینِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ؛ [خدا] نگاه های دزدانه و آنچه را که در دل ها نهان می دارند، می داند». (غافر:19)
روایات متعددی بر غضّ بصر و رعایت حریم بین نامحرمان و نیز منع استراق سمع تأکید شده است.
حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «نگاه اول مانعی ندارد، ولی ادامه نگاه اشکال دارد؛ زیرا سبب فتنه می شود». (مشهدی، 1368، ج9، ص278)
بنابراین خودداری از نگاه غیر مجاز به منظور حفظ حریم خصوصی، مورد حمایت دین اسلام بوده است.
رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) در ممنوعیت استراق سمع فرمود: «هرکس که به مکالمات دیگران در حالی که راضی نیستند، گوش دهد روز قیامت در گوش وی سرب گداخته ریخته می شود» (حر عاملی، 1409، ج12، ص221). بنابراین شنیدن گفت و گوها و سخنان دیگران درصورتی که راضی به این امر نباشند در سنت اسلامی ممنوع شده است.
عکس و تصویر هر فرد جزو شخصیت اوست و یکی از مصادیق مهم حریم خصوصی، حق فرد به تصویر خود اوست. چاپ و انتشار تصویر فرد بدون اجازه او، نقض حریم خصوصی محسوب شده و ممنوع است. رسانه های خبری نقش مهمی در آگاه ساختن مردم از حوادث مهم و دربردارنده نفع عمومی دارند.
روزنامه نگاران، فیلم برداران و عکاسان هنگام وقوع حوادث و جرم در محل، حاضر شده و به عکس برداری و مصاحبه با افراد می پردازند. در جمع آوری اطلاعات ممکن است این افراد تصاویری از قربانیان حادثه و آسیب دیدگان تهیه کنند که رضایتی به پخش و انتشار آن نداشته باشند.
انتشار نام، تصویر، مصاحبه و سخنان قربانیان جرایم و اشخاصی که بر اثر حوادث طبیعی یا مصنوعی دچار آسیب های جسمی شده اند، به گونه ای که منجر به شناسایی آن ها شود، در رسانه های همگانی ممنوع است. مگر اینکه با اجازه خود اینان یا نماینده یا حکم قضایی باشد. همچنین هویت، تصویر، محل سکونت و محل کار کودکان و زنانی که قربانی سوءاستفاده و جرایم جنسی شده اند، نباید در رسانه های همگانی منتشر یا پخش شود (سروش، 1394، ص191).
پوشش خبری مراسم تشییع و تدفین، توسط خبرنگاران در دو صورت امکان پذیر است: 1. شخصیت های عمومی در آن حضور داشته باشند؛2. شخص متوفی موضوع حادثه ای باشد که واجد ارزش خبری است. (محسنی، 1389، صص382-383)
بحث و نتیجه گیری
حریم خصوصی یکی از مهم ترین حقوق انسانی است که به منظور شخصیت بخشی به انسان، دین مبین اسلام آن را محترم شمرده است و آموزه های اسلامی برمبنای حفظ و عدم تعرض به آن شکل گرفته اند.
آیات و روایات متعددی در قالب ممنوعیت مواردی همچون تجسس و تفتیش، اشاعه فحشا، افشای اسرار خود و دیگران و استراق بصر و سمع، در حمایت از آن وارد شده است.
از بیانات مختلفی که در رعایت حریم خصوصی مطرح شده، استنباط می شود برخی امور ذاتاً جزو حریم افراد محسوب می شود، مانند منزل، آبرو و برخی ویژگی های شخصی؛ برخی امور نیز بنا به درخواست افراد و دلایل شخصی، جزو حریم خصوصی به شمار می روند، مانند مسائلی که شخص ترجیح می دهد از دیگران مخفی بماند. پیشرفت های فناوری در عصر حاضر موجب دسترسی آسان تر به اطلاعات و حریم شخصی افراد شده، بدین دلیل لزوم حفظ حریم خصوصی در چنین فضاهایی، بیشتر است. رسانه های جمعی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و اینترنت باید با رعایت حرمت و کرامت افراد، در حفظ اسرار و اطلاعات ایشان و پاک نگه داشتن این فضا بکوشند.
برای حفظ حریم خصوصی در رسانه ها می توان پیشنهادهای زیر را ارائه کرد:
1. با آموزش سواد رسانه ای در مدارس و دانشگاه ها، راه های حفظ حریم خصوصی در شبکه های اجتماعی و جلوگیری از نفوذ و دسترسی به اطلاعات شخصی را به کاربران تعلیم داد.
2. باید به افراد یادآوری نمود که حریم خصوصی هرکس محترم است؛ چه حریم خصوصی فیزیکی و خارجی و چه حریم خصوصی در فضای مجازی. بنابراین انتشار عکس، فیلم و اطلاعات شخصی افراد در صورت نارضایتی آنان در مجلات، سایت ها و سایر رسانه های دیداری و شنیداری ممنوع است و بالاتر از مجازات دنیوی، چنین فردی از نظر حق الناس ضامن بوده و باید در پیشگاه خداوند پاسخ گو باشد.
3. دولت با فیلترینگ هوشمند مانع دسترسی به حریم خصوصی در شبکه های اجتماعی شود.
4. دستاندرکاران رسانه باید با تعیین اولویت های مبتنی بر معیارهای عقلی و مسئله اثربخشی و کارآیی، زمینه آموزش و ترویج حفظ حریم خصوصی افراد در رسانه ها را براساس موازین اسلامی فراهم کنند.
نویسندگان:
1. منصور پهلوان (استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران)
2. مژگان میرزایی (دانشجوی دکتری رشته تفسیر تطبیقی پژوهشکده نهج البلاغه)
منابع:
الف) کتاب
قرآن کریم
نهج البلاغه
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی (1363). تحف العقول. قم: جامعه مدرسین.
ابن عاشور، محمدطاهر (1420). التحریروالتنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور. بیروت: مؤسسه التاریخ العربی.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر(1419). تفسیر القرآن العظیم. تحقیق: محمدحسین شمس الدین. بیروت: دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون.
ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم (1408). لسان العرب. تحقیق: علی شیری. بیروت: داراحیاء التّراث العربی.
آریانپور، عباس و کاشانی، منوچهر (1369). فرهنگ دانشگاهی انگلیسی- فارسی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
ازهری، محمد بن احمد (1421). تهذیب اللغه. بیروت: داراحیاء التراث العربی.
آلوسی، محمود بن عبدالله (1415). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی. تحقیق: علی عبدالباری عطیه. بیروت: دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون.
انصاری، باقر (1391). حقوق حریم خصوصی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت).
جمعی از نویسندگان (1386). اخلاق کاربردی. قم: پژوهشگاه علم و فرهنگ اسلامی.
جوهری، اسماعیل بن حماد (1410). الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه. بیروت: دارالعلم للملایین.
حر عاملی، محمد بن حسن (1409). وسائل الشیعه. قم: مؤسسه آل البیت(علیهم السلام).
حقی بروسوی، اسماعیل (بی تا). تفسیر روح البیان. بیروت: دارالفکر.
حویزی، عبدعلی بن جمعه (1415). تفسیرنورالثقلین. تصحیح: هاشم رسولی. قم: اسماعیلیان.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412). مفردات ألفاظ القرآن. بیروت: دارالقلم.
زبیدی، سیدمحمد (1395ق). تاج العروس. بیروت: دارالهدایه.
سروش، محمد (1394). احکام حریم خصوصی (براساس منابع اسلامی). قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
شرتونی، سعیدخوری (1403). اقرب الموارد. قم: منشورات مکتبه آیت الله مرعشی نجفی.
صاحب، اسماعیل بن عباد (1414). المحیط فی اللغه. تحقیق: محمدحسن آل یاسین. بیروت: عالم الکتب.
صادقی تهرانی، محمد (1406). الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه. قم: فرهنگ اسلامی.
صدوق، ابن بابویه (1406). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال. قم: دارالشریف الرضی للنشر.
طباطبایی، سیدمحمد حسین (1393). المیزان فی تفسیرالقرآن. بیروت: الاعلمی.
طبرسی، فضل بن حسن (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تصحیح: فضل الله یزدی طباطبایی، هاشم رسولی. تهران: ناصر خسرو.
طوسی، محمد بن حسن (بی تا). التبیان فی تفسیر القرآن. تصحیح: احمد حبیب عاملی. بیروت: دارإحیاء التراث العربی.
فخار طوسی، جواد (1385). پژوهشی فقهی در خبر و خبرگزاری. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
فراهیدی، خلیل بن احمد (1410). العین. قم: مؤسسه دارالهجره.
فضل الله، محمدحسین (1419). من وحی القرآن. بیروت: دارالملاک.
فیض کاشانی، محمد بن مرتضی(ملامحسن) (بی تا). المحجّه البیضاء فی تهذیب الإحیاء. به کوشش: علی اکبر غفّاری. قم: نشر اسلامی.
فیومی، احمد بن محمد (1414). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبر للرافعی. قم: مؤسسه دارالهجره.
قرشی بنایی، علی اکبر (1412). قاموس قرآن. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
قطب، سید (1425). فی ظلال القرآن. بیروت: دارالشروق.
کلینی، محمد بن یعقوب (1407). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
محدث نوری، حسین بن محمدتقی (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. بیروت: مؤسسه آل البیت(علیهم السلام) لإحیاء التراث.
مجلسی، محمدباقر (1403). بحار الانوار الجامعه لدررأخبار الأئمه الاطهار(علیهم السلام). بیروت: مؤسسه الوفا.
محسنی، فرید (1389). حریم خصوصی اطلاعات (مطالعه کیفری درحقوق ایران، ایالات متحده آمریکا و فقه امامیه). تهران: نشر دانشگاه امام صادق(علیه السلام).
__________(1381). مسئولیت مدنی رسانه های همگانی. معاونت پژوهش و تدوین و تنقیح قوانین و مقررات کشور، ریاست جمهوری.
مشهدی، محمد (1368). تفسیر کنز الدّقائق و بحر الغرائب. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی.
مطهری، مرتضی (1377). فلسفه اخلاق. نشر صدرا.
معین، محمد (1382). فرهنگ فارسی. تهران: نشر سی گل.
مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1374). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
نراقی، ملامهدی (1395). جامع السعادات. نجف اشرف.
ب) مقاله
معتمدنژاد، کاظم (1375).«اصول اخلاق حرفه روزنامه نگاری». فصلنامه رسانه. ش66.
انصاری، باقر (1383). «حریم خصوصی در رسانه های همگانی». فصلنامه پژوهش و سنجش. سال یازدهم، ش39و40. صص 231-193.
اسماعیلی، محسن (1383). «حقوق رسانه ها، پایه ها، چشم انداز و بایسته ها». فصلنامه پژوهش و سنجش. سال یازدهم، ش39و40. صص 101-69.
شاه علی، احمدرضا (1388). «اخلاق رسانه و حریم خصوصی، رویکردی اسلامی». مجله رسانه. ش80. صص 60-43.
منبع:
مجموعه مقالات اولین همایش علمی پژوهشی اخلاق و رسانه، جلد دوم: رسانه اخلاقی (بخش دوم)، انتشارات دین و رسانه، چاپ اول 1398ش.