مديريت خانواده دراسلام(1)

«مديريت خانواده» يعني علم و هنر هماهنگي کوشش ها و مساعي اعضاي خانواده و استفاده از منابع براي نيل به اهداف معين. اگر خانواده مهم ترين نهاد تأثير گذار دررشد،تعادل و شکوفايي افراد جامعه باشد،توجه به اين نهاد و بررسي راهکارهاي مديريت اين نهاد مي تواند اولويت اصلي انديشه هاي بشر باشد.
دوشنبه، 8 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مديريت خانواده دراسلام(1)

مديريت خانواده دراسلام(1)
مديريت خانواده دراسلام(1)


 

نويسنده:رضا محمدي چابکي




 

چکيده
 

«مديريت خانواده» يعني علم و هنر هماهنگي کوشش ها و مساعي اعضاي خانواده و استفاده از منابع براي نيل به اهداف معين. اگر خانواده مهم ترين نهاد تأثير گذار دررشد،تعادل و شکوفايي افراد جامعه باشد،توجه به اين نهاد و بررسي راهکارهاي مديريت اين نهاد مي تواند اولويت اصلي انديشه هاي بشر باشد. از سوي ديگر،فرهنگ غني اسلامي مملو از آيات و رواياتي است که مي توانند راهنماي بسيارخوبي براي ما در اين خصوص باشد چنان که رعايت دستورات و توصيه هاي موجود در آن مي تواند نويد بخش خانواده اي سالم و متعالي و انسان هايي رشد يافته و مؤمن باشد که شکوفايي و اعتلاي جامعه اسلامي را تضمين مي کنند.ازاين رو، مقاله ي
حاضر با هدف بررسي راهکارهاي مديريت خانواده در اسلام، با استفاده از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامي به توضيح راهکارهاي اسلامي مديريت خانواده پرداخته است. در اين خصوص، باتوجه به اجزاء اصلي فرايند مديريت که در متون تخصصي بدان ها اشاره شده است، چارچوب مقاله ي حاضر نيز تحت عناويني همچون «دورانديشي و پيش گيري»، «برنامه ريزي»، «نظم و مقررات و کنترل» و «مسؤوليت ها و روابط» تنظيم شده است و بدان وسيله سعي در ارائه ي ساختاري براي مديريت خانواده در اسلام داشته ايم.
واژگان کليدي: مديريت، مديريت خانواده، راه کار، اسلام.

مقدمه
 

امروزه در جهاني زندگي مي کنيم که از آن با عناوين مختلفي همچون عصر تکنولوژي و اطلاعات ياد مي کنند و اين امر، پيچيدگي و گستره ي خيره کننده و گيج کننده آن را به ما گوشزد مي کند. رشد و شتاب روزافزون روابط و مناسبات انساني و اشتغالات و گرفتاري هايي که لحظه به لحظه براي انسان اين دوران پديد مي آيد، او را نسبت به مسائل خود حيران و سرگردان و غافل کرده است. آدميان براي مقابله با چنين اوضاعي و جهت کنترل و اداره سازمان هاي عريض و طويل و مراکز صنعتي و سيستم هاي پيچيده آنها دائماً در حال نظريه پردازي و انديشه ورزي هستند. آنان با استفاده از شاخه هاي گوناگون علوم و معارف سعي در «مديريت» چنين اوضاعي دارند.
اگر سازمان ها و مؤسسات را از جمله ارکان اصلي جوامع امروزي بدانيم، به زعم برخي انديشمندان، «مديريت» مهم ترين عامل در تداوم حيات و استمرار موفقيت سازمان ها و مؤسسات است. اما، پرسش بنيادين «مديريت چيست و چگونه است؟» داراي پاسخ هاي بسياري بوده و بحث هاي متنوعي را در پي داشته است. شايد بتوان گفت که به تعداد نظريه پردازان و انديشه وران در اين حوزه،براي پرسش فوق پاسخ وجود دارد. بعضي صاحب نظران مديريت را
«هنرانجام امور به وسيله ي ديگران» توصيف کرده و بر نقش ديگران و قبول هدف از سوي آنان تأکيد ورزيده اند. برخي نيز مديريت را «علم و هنر هماهنگي کوشش ها و مساعي اعضاي سازمان و استفاده از منابع براي نيل به اهداف معين دانسته اند». به هرحال، مديران براي اجراي وظايف خود فرايندي را دنبال مي کنند که شامل اجزايي همچون برنامه ريزي، سازمان دهي، نظارت و کنترل، انگيزش، ارتباطات، هدايت و تصميم گيري است (الواني، 1378).
همان طور که اشاره شد، نظريات بسيار زيادي در نحوه مديريت وجود دارد که معمولاً تحت عنوان «تئوري هاي مديريت» بررسي مي شوند. به طور خلاصه، برخي تئوري ها مبتني بر حداکثر بهره وري از ماشين و انسان و خدمت بيشتر به صاحبان صنايع و سرمايه داران هستند و برخي ديگر از تئوري ها مبتني بر توجه به ابعاد روحي و رواني انسان بوده و جهت گيري غير مستقيمي به سمت منافع سرمايه داري محسوب مي شوند. در اين ميان نبايد از نقش مهم «فرهنگ» به عنوان يکي از عوامل تأثير گذار بر شکل گيري، موفقيت و اثربخشي تئوري هاي مديريت غافل ماند. صاحب نظران از «مديريت آمريکايي»، «مديريت ژاپني»، «مديريت کره اي» و.. نام مي برند. هم از اين رو، انديشه ورزان و متفکرين مسلمان نيز سعي داشته اند با استفاده از منابع غني فرهنگ اسلامي از «مديريت اسلامي» سخن بگويند. مديريت اسلامي با ارزش قايل شدن به حقوق و کرامت انساني و مقدم قرار دادن اهداف انساني بر اهداف سازماني مي تواند گام ارزشمندي در جهت رشد و اعتلاي اين دانش باشد. بنابراين، «مديريت اسلامي هنر و علم به کارگيري صحيح افراد و امکانات در جهت وصول به اهداف سازماني است، به نحوي که با موازين شرع مغايرت نداشته باشد» (نبوي، 1377، 35) .
از سوي ديگر، خانواده يکي از مهم ترين نظامها و نهادهاي بنيادين جوامع بشري محسوب مي شود و نحوه ي مديريت آن بايد در دستور کار فکري انديشمندان قرار گيرد. اگر خانواده مهم ترين نهاد تأثيرگذار در رشد، تعادل و شکوفايي افراد جامعه باشد، توجه به اين نهاد و بررسي راهکارهاي مديريت اين
نهاد مي تواند اولويت اصلي انديشه هاي بشر باشد. انديشمندان بزرگ از اين امر غافل نبوده اند. به عنوان مثال، ارسطو يکي از شاخه هاي حکمت علمي را تدبير منزل ناميده و ابن سينا کتابي تحت عنوان تدابير المنازل او السياسات الاهليه را به رشته يتحرير در آورده است. غزالي در کيمياي سعادت و خواجه نصير در اخلاق ناصري و بزرگان ديگر در نوشته هايي ديگر، از اين مهم غافل نمانده اند. همچنين، فرهنگ غني اسلامي نيز مملو از آيات و رواياتي است که به اين امراختصاص داشته و راهنمايي هاي شايسته اي دارند. به عنوان نمونه، در سرلوحه ي اين فرهنگ، خداوند کريم به شيواترين سخن به اهميت اين مسأله توجه داده است:«از دلائل و نشانه هاي علم و حکمت و قدرت خداوند اين که از جنس و نوع و سنخ خود شما، براي شما جفتي آفريد تا مايه سکوت و آرامش شما گردد و پيوند موّدت و رحمت را نيز وسيله تحکيم اين وصلت قرارداد،که البته در اين فضل و رحمت آيات و نشانه هايي دالّ بر علم و قدرت و حکمت الهي براي انديشمندان نهفته است (روم، 21).
اگرچه «مديريت خانواده اهميت بسيار زيادي در فرهنگ انساني و اسلامي داشته است، اما، توجه به اين مسأله در کشورمان ناچيز بوده و آثار اندکي در اين خصوص توليد شده اند. هرچند که اين دانش به عنوان يکي ازگرايش هاي رشته فني و حرفه اي در آموزش و پرورش و يکي از رشته هاي دوره ي کارداني در آموزش عالي ما گنجانده شده است،اما، نگاهي به محتواي دروس اين گرايشها حاکي از ضعف هاي بسيار و سطحي نگري به اين مسأله است. در اين مقاله سعي خواهيم داشت با توجه به اهميت و ضرورت اين بحث، با استفاده از منابع فرهنگ اسلامي راه کارهايي براي مديريت خانواده ارائه کرده و به توضيح آنها بپردازيم.
راه کارهاي مديريت خانواده در اسلام
با توجه به اشاراتي که درباره ي تعريف مديريت (به معناي عام) داشتيم، مي توان
اين تعريف را براي «مديريت خانواده» ارائه کرد: مديريت خانواده يعني علم و هنر هماهنگي کوشش ها و مساعي اعضاي خانواده و استفاده از منابع براي نيل به اهداف معين. همچنين، همان طور که در مقدمه اشاره داشتيم، فرايند مديريت، در تمام اقسام وانواع آن، داراي اجزايي است که با توجه به تعابير گوناگون صاحب نظران مي توان برخي از مهم ترين آنها را اين گونه برشمرد: برنامه ريزي، سازمان دهي، نظارت و کنترل، انگيزش، ارتباطات، هدايت و تصميم گيري. در بررسي مديريت خانواده نيز بايد تا حدّ ممکن به اين اجزاء توجه داشت. از اين رو، در ادامه اين مقاله به توضيح راهکارهاي اسلامي مديريت خانواده، ذيل عناويني همچون «دورانديشي و پيش گيري»، «برنامه ريزي»، «نظم و مقررات و کنترل» و «مسؤوليت ها و روابط» خواهيم پرداخت.
1) دورانديشي و پيش گيري
اگرچه مديريت خانواده سخن از نحوه يعملکرد افراد در بطن خانواده اي شکل گرفته دارد، اما، حزم و دور انديشي، آينده نگري و پيش گيري از مهم ترين اصول مديريتي به شمار مي آيند که مديران در هدف گذاريها و برنامه ريزي هاي خود قبل از هر اقدامي بايد به آنها توجه داشته باشند. در اين باره روايات بسياري در فرهنگ اسلامي يافت مي شود. به عنوان نمونه، حضرت عبدالعظيم الحسني از امام جواد (ع) روايت مي کند که اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «اگر قبل از شروع هر کاري در آن دقت کني از پشيماني ايمن خواهي شد» (کليني، بي تا، 2/ 259). همچنين، ابن صدقه از امام صادق (ع) و او از پدرانش (ع) روايت مي کند که مردي نزد رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: يا رسول الله مرا وصيت کنيد، رسول خدا (ص) فرمودند اگر شما را وصيت کنم به سخنان من گوش خواهيد داد؟ رسول خدا (ص) اين سخن را سه بار تکرار کردند و او هم پاسخ مساعد داد. پيامبر (ص) فرمود: «وصيت من به شما آن است که هرگاه خواستيد کاري انجام دهيد درپايان آن مطالعه و دقت کنيد اگر عاقبت بود انجام بدهيد، و اگر بد بود ترکش
کنيد»(کليني،بي تا، 2 /259).
از اين رو، يکي از مهم ترين راه کارهاي مديريت خانواده دورانديشي و پيش گيري مي باشد. تأمل و مطالعه در نحوه ي تشکيل خانواده و رأي زني و مشورت در اين خصوص امري مهم به شمار مي آيد. علاوه بر اين، فراهم آوردن شرايط و زمينه هاي مساعد براي دست يابي به خانواده اي که از معيارهاي حداقلي برخوردار باشد، از همين اقدامات است. به طور خلاصه مي توان اين گونه اقدامات را به صورت زير دسته بندي کرد:
1) خودشناسي و خودسازي براساس دستورات و موازين اسلامي؛
2) اصلاح و بهبود روابط اجتماعي و تلاش در جهت شناخت انسان هاي ديگر؛
3) تحقيق و بررسي درباره ي عوامل موفقيت و شکست روابط خانوادگي؛
4) آشنايي با معيارهاي اصيل انتخاب همسر و تشکيل خانواده؛
5) تأمين حداقلي زمينه ها و شرايط اقتصادي تشکيل خانواده.
سالاري فر (1385)، با توجه به تعاليم اسلامي، ازشش دسته صفات مناسب براي انتخاب همسر (زن) ياد کرده که به برخي از آنها اشاره خواهيم داشت. (1)
1) صفات جسماني، مانند سلامت، فرزند آوري و دوشيزه بودن وزيبايي هاي ظاهري مانند زيبايي چهره، اندام و موها.
2) صفات روان شناختي، مانند هوش مندي در حد مناسب، و صفات اخلاقي، حالات و رفتارهاي مناسب، مانند فروتني در برابر همسر، سهل گيري و نرم خويي، امانت داري، سپاس گزاري از همسر، مهرباني و عشق به همسر و فرزندان، تسليم و همراهي در روابط جنسي، و صبر و بردباري در مشکلات.
3) توانايي ها و ابعاد اقتصادي، مانند مهارت هاي ويژه در اداره ي خانه، کم بودن مهريه، هزينه ي ازدواج و ساير مخارج شخصي و ياري کردن مرد در مسائل زندگي.
4) صفات ديني که در اعتقادات به اموري مانند ايمان به خداوند و زندگي پس از مرگ، دين داري، تکيه و توکل بر خداوند در مشکلات زندگي باز مي گردد.
توصيه ي همسر به صبر، تقوا و دوري از گناهان،رعايت عفاف و پوشش شرعي و دوست داشتن اولياي دين (ع) و پيروي از آنها.
5) شرايط اجتماعي و فرهنگي که در اين موارد غالباً تشابه زوجين مورد نظر است.
6) توجه به خانواده همسر از ابعاد وراثت و تربيت.
در اين خصوص روايات بسياري وجود دارد که در ادامه به برخي از آنها اشاره خواهيم داشت. پيامبر اکرم (ص) در خطابه اي در اين رابطه فرموده اند: اي مردم برحذر باشيد و دوري کنيد از خضراء دمن (سبزه مزبله). گفته شد يا رسول الله خضراء دمن کدام است؟ فرمود: زن زيبارويي که در خاستگاه بد بوده باشد. يعني زني که زيباست، اما دين و اخلاق خانوادگي ندارد و خانواده او نااصل باشند .(حرالعاملي، 1367، 14 /37). همچنين، پيامبراکرم (ص) در روايتي ديگر، درباره زن همتاي مرد دين دار و خليق چنين فرموده اند: مرد مسلمان بعد از اسلام فايده اي بهتر و برتر از زوجه و همسر مسلماني به دست نياورده که هنگامي که او را مي بيند وي را خوشحال و شاد گرداند و هنگامي که دستوري به او مي دهد، اطاعت نمايد و در غياب او خود و مال وي را مراقبت و محافظت نمايد (حرالعاملي، 1367، 14 /51). امام صادق (ع) نيز «کفو بودن» را از معيارهاي اصلي ازدواج عنوان کرده و آن را اين گونه توضيح مي دهند:«الکفو ان يکون عفيفاً و عنده يسار»؛ يعني، همتايي عبارت از آن است که همسر پاکدامن و باحيا و متمکن باشد (حرالعاملي، 1367، 14 /32). در اين باره از امام حسين (ع) نيز روايتي بدين مضمون نقل شده است:ابراهيم کرخي به امام صادق (ع) عرض کرد: همسرم، که زني شايسته و موافق بود از دنيا رفته است و اينک قصد ازدواج دارم. حضرت فرمود: دقّت کن که خود را در کجا قرار مي دهي و با کدام خانواده پيمان ازدواج مي بندي. متوجّه باش چه کسي را شريک ثروت خود مي سازي و او را بر دين و اسرار خويش واقف و مطلّع مي نمايي (فلسفي، 1368، 3 /391).
البته، نکته ي مهم در اين جا وجود دارد و آن اين که آيات و روايات بايد در کنار هم و با توجه به برخي اصول و ملاک هاي اساسي مورد تفسير و تأمل قرار گيرند. توجه نداشتن به ملاک هاي صحيح برداشت از احاديث و روايات، گاه، موجب بدفهمي و انحراف مي شود. هم از اين رو است که محقق فوق الذکر،پس از دسته بندي اين صفات، بحثي را تحت عنوان «اولويت بندي و وزن ملاک هاي مختلف» ارائه کرده و اشاره داشته اند که در مقام عمل و گزينش مصاديق، بايد شرايط هر فرد و اقتضائات محيط اجتماعي در نظر گرفته شود، ايشان به ترتيب از صفات «ايمان و باورهاي صحيح و در حدّمناسب»، «حسن خلق»، «برخورداري از تقوا» و «سلامت جسماني و رواني» به عنوان مهم ترين ويژگي هاي يک همسر شايسته ياد کرده اند و ساير ملاک هاي ياد شده را نسبي دانسته اند، بدين معنا که آنها را بايد با توجه به ساير ملاک ها و بود و نبود يا قوت و ضعف شان در نظر گرفت (سالاري فر،1385، 42-35).
به طورکلي،مودّت و رحمت و آرامش که هديه اي الهي است و در زندگي مشترک ميان زن و مرد ضروري و لازم است، در صورتي عرضه مي شود که اساس انگيزه گزينش همسر،انگيخته دين و اخلاق باشد؛ البته جمال و عنوان و تمکّن مالي خود مزيد بر علت است و وجود آنها باعث تقويت روابط خواهد شد، اما نبايد اصل و اساس انتخاب قرار بگيرد.
به هرحال، مطالعه و دقت در نحوه ي صحيح تشکيل خانواده و دورانديشي در اين خصوص و همچنين، پيش گيري از آسيب ها و خطرات احتمالي در ابتداي اين حرکت خطيرو ارزشمند مي تواند مقدمه اي لازم براي ورود به عرصه ي مديريت خانواده محسوب شود.
منبع:نشريه انديشه حوزه ،شماره 78-77.
ادامه دارد...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.