طرح مسأله و ضرورت بحث
دیدار سالانه رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) همواره فرصتی برای دریافت مستقیم رهنمودهای حکمرانی در بالاترین سطح نظام است.این دیدارها که به طور معمول در مقاطع حساس و در فضایی صمیمی برگزار میشود، صرفا جنبه تشریفاتی ندارد، بلکه بستری برای بازخوردگیری، ارزیابی عملکرد، و ترسیم افقهای آینده نظام در عرصههای مختلف است.
دیدار ۱۶ شهریور ۱۴۰۴، فراتر از یک سخنرانی، تبدیل به یک «نقشهراه ماموریتی» شد که در آن، مقام معظم رهبری با دقت، هم نقاط قوت و هم مسیرهای حیاتی پیشروی دولت چهاردهم را ترسیم کردند.
این رهنمودها، چراغ راهی برای عبور از چالشها و دستیابی به اهداف متعالی نظام اسلامی در گام دوم انقلاب و در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی است. در این بیانات حکیمانه، چند نکته اساسی برجسته است که هر کدام به تنهایی بار معنایی و راهبردی عظیمی را حمل میکنند:
* تاکید بر روایت نقاط قوت ملی: رهبر معظم انقلاب به روشنی بر لزوم تغییر رویکرد در اطلاعرسانی و ارتباط با مردم تأکید دارند. در شرایطی که دشمن با تمام قوا در جنگ شناختی و رسانهای فعال است، پرداختن به ضعفها و مشکلات بدون توجه به ظرفیتها و توانمندیها، خدمتی ناخواسته به دشمن است. بنابراین، روایتگری باید در خدمت تقویت روحیه ملی و امیدبخشیدن به جامعه باشد.
* پرهیز از انتظار منفعلانه برای تحولات خارجی: در فضای پیچیده بینالمللی، اتکا به تحولات بیرونی و انتظار برای گشایش در امور از سوی قدرتهای خارجی، رویکردی پرخطر و غالباً نتیجهبخش نیست. رهبر معظم انقلاب بر ضرورت تقویت روحیه «کار و تلاش» و اتکا به توانمندیهای داخلی تأکید دارند تا کشور از حالت انفعال خارج شده و با تکیه بر اراده ملی، مسیر پیشرفت را طی کند.
* مدیریت زمان مسئولیت: فرصت خدمت در جایگاه مسئولیت اجرایی، بسیار محدود و گرانبهاست. هر لحظه از این فرصت باید به شکلی بهینه و در جهت حل مشکلات مردم و پیشبرد اهداف نظام مورد استفاده قرار گیرد. این نگاه، ضرورت سرعت، دقت، و اولویتبندی در اجرای برنامهها را دوچندان میکند.
* اولویتبندی پروژهها: در دنیای امروز، منابع محدود هستند و نیازها نامحدود. بنابراین، بدون اولویتبندی دقیق پروژهها و تمرکز بر مسائل حیاتی و زیربنایی، امکان دستیابی به موفقیتهای چشمگیر دشوار خواهد بود. این امر نیازمند نگاه کارشناسانه و دوراندیشانه در کنار مدیریت جهادی است.
* احیای تولید و تأمین کالاهای اساسی: یکی از مهمترین دغدغههای اقتصادی هر جامعه، تأمین نیازهای اولیه و اساسی مردم است. رهبر معظم انقلاب با تأکید بر احیای تولید داخلی و رفع موانع آن، بر ضرورت تأمین کالاهای اساسی به عنوان یک اصل حیاتی برای ثبات اقتصادی و اجتماعی تأکید دارند.
* مهار اسراف منابع: اسراف، یکی از آفات بنیادین در هر نظام اقتصادی و اجتماعی است. در کشوری با منابع محدود و نیازهای فراوان، هدر رفت منابع به هر شکل، ضربهای جبرانناپذیر به پیکره جامعه وارد میکند. رهبر معظم انقلاب با حساسیت ویژه به این موضوع، بر لزوم مقابله جدی با اسراف در تمام سطوح تأکید کردهاند.
* شکلدهی دیپلماسی فعال برای انزوای دشمن صهیونیستی: در عرصه بینالمللی، تحولات منطقه و مسائل فلسطین جایگاه ویژهای دارد. رهبر معظم انقلاب با ترسیم راهبردی مبتنی بر انسجام اسلامی و جهانی، بر لزوم فعالسازی دیپلماسی برای منزوی کردن رژیم صهیونیستی و حمایت از مقاومت تأکید دارند.
این مجموعه، نه یک فهرست آرزوها، بلکه یک برنامه عملیاتی منطبق بر مبانی حکمرانی اسلامی-ایرانی است که برای موفقیت نیازمند تبیین، تحلیل و ارائه راهکار کاربردی است. هر یک از این محورها، نیازمند واکاوی عمیق و تبدیل به برنامههای عملیاتی مشخص است.
ضرورت تحلیل این بیانات حکیمانه و راهگشا از چند منظر است:
۱. فهم دقیق مقاصد و اهداف: نخست، برای فهم دقیق مقاصد پشت هر جمله و استفاده بهینه مدیران اجرایی از این رهنمودها. بسیاری از کلمات در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسند، اما در پس آنها، دقایق و ظرایف حکمرانی نهفته است که درک آنها برای اجرای صحیح ضروری است.
۲. تبدیل به راهبردها و اقدامات میدانی: دوم، برای تبدیل آنها به راهبردها و اقدامات میدانی مشخص. رهنمودهای رهبری باید از سطح کلی به برنامههای اجرایی جزئی، قابل اندازهگیری، و زمانبندی شده تبدیل شوند تا در عمل، شاهد تحقق آنها باشیم.
۳. نقشآفرینی جبهه روایت: و سوم، برای نخبگان رسانهای و فرهنگی که باید در جبهه روایت، نقشآفرینی کنند. تبیین این بیانات برای عموم مردم، روشنگری در خصوص چرایی و چگونگی اجرای این راهبردها، و مقابله با روایتهای معارض، وظیفهای خطیر بر عهده اصحاب قلم و رسانه است.
نگارنده در این مقاله تبیینی، کوشیده با تحلیل نکات شاخص فرازبندیشده رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت چهاردهم (1404/6/16) و با ارایه راهکاری کاربردی جهت تحقق منویات معظم له، با یک رویکرد نظاممند و کاربردی، این رهنمودها را واکاوی کند و در نهایت، جمعبندی جامعی از کلیت این توصیههای حکیمانه ارائه دهد.
فراز ۱: تقدیر از تلاش دولت و دستگاههای فعال
«اوّلاً خداقوّت عرض میکنیم به همه حضرات و دوستان در مجموعه دولت چهاردهم؛ چه مدیران فعّال، چه کارکنان فعّال، بخصوص آن دستگاههایی که در این آزمونِ دوازدهروزه نقش آفریدند، [مانند] وزارت بهداشت و بعضی از نقاط دیگر... از همه آنها تشکّر میکنیم.»
تحلیل فراز ۱:
آغاز سخن با قدردانی، نقطه عزیمت روانی مثبتی برای مدیران و دستاندرکاران دولت است. این شیوه به شکستن یخ جلسات رسمی، ایجاد اعتماد متقابل، و آمادهسازی فضا برای پذیرش نقد کمک میکند. رهبر معظم انقلاب با این اقدام، ارزش کار و تلاش خالصانه را یادآوری کرده و انگیزهی تلاش بیشتر را در میان مسئولان تقویت میکنند.ذکر نمونه عینی (وزارت بهداشت در آزمون دوازدهروزه جنگ تحمیلی) پیام غیرمستقیمی به سایر ارگانها میدهد: ارزشگذاری بر عملکرد واقعی در بحران، نه گزارشهای صوری و ظاهری.
این تقدیر، نشاندهنده توجه دقیق معظم له به عملکرد جزیی و میدانی دولت و ارج نهادن به زحمات صادقانه در شرایط دشوار است. درواقع، این یک «مدیریت سرمایه روانی» است که با تقدیر از زحمات، روحیه تلاشگران را بالا میبرد.
راهکارها:
* نهادینهکردن نظام پاداش و تقدیر از عملکردهای بحرانمحور: دولت باید سازوکاری شفاف و عادلانه برای شناسایی و تقدیر از افرادی و دستگاههایی که در شرایط بحرانی، با روحیه جهادی و فداکاری، گرهگشایی کردهاند، طراحی کند. این تقدیر میتواند در قالب ارتقاء شغلی، پاداش مالی، یا تقدیرنامههای رسمی باشد.
* ایجاد شاخصهای ارزیابی عینی برای شناسایی مدیران و دستگاههای پیشرو: صرفِ حرف و گزارش کافی نیست. باید شاخصهای کمی و کیفی مشخصی برای ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاهها تعریف شود تا بتوان بر اساس آن، افراد و مجموعههای موفق را شناسایی و از آنها قدردانی کرد. این شاخصها باید در راستای اهداف کلان نظام و دولت باشند.
* انتشار عمومی نمونههای موفق به عنوان الگو برای سایر بخشها: شناسایی و معرفی موفقیتهای به دست آمده در بخشهای مختلف، به ویژه در مواجهه با چالشها، میتواند الگوی الهامبخشی برای سایر دستگاهها و مدیران باشد. این امر فرهنگ «یادگیری از موفقیت» را در جامعه اداری کشور ترویج میدهد.
جمعبندی فراز:
تقدیر هدفمند، ابزاری برای ارتقای انگیزه سازمانی و انتقال پیام شفاف درباره ملاکهای عملکرد مطلوب است. این رویکرد، تضمینکننده حرکت رو به جلو و حفظ روحیه جهادی در بدنه دولت و دستگاههای اجرایی است.
فراز ۲: روایت قدرت، پرهیز از روایت ضعف
«دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند... راوی ضعفها نباشند.»
تحلیل فراز ۲:
این فراز، چارچوبی بنیادین برای مدیریت روایت ملی و جنگ روانی ترسیم میکند. در شرایطی که دشمن با تمام توان در عرصه رسانه و تبلیغات، تصویری مخدوش و ناامیدکننده از وضعیت کشور به نمایش میگذارد، مسئولان و مدیران باید نقش «راوی» واقعیتهای مثبت و ظرفیتهای پنهان و آشکار کشور را بر عهده گیرند.رهبر معظم انقلاب در این بخش، به صراحت بر لزوم تمرکز بر نقاط قوت، دستاوردها، و توانمندیهای کشور تاکید دارند، نه از سر نادیده گرفتن مشکلات، بلکه به منظور حفظ روحیه عمومی، مقابله با جنگ روانی دشمن، و تقویت اعتماد به نفس ملی.
روایت ضعف، عملا همراهی ناخواسته با خط رسانهای دشمن است که هدف آن، تضعیف اراده ملت و ایجاد سرخوردگی است. این رویکرد، تلاشی برای «مهندسی امید» در جامعه است.
راهکارها:
* تدوین پروتکل رسانهای واحد برای همه مدیران جهت بیان متوازن ظرفیتها و چالشها: ضروری است یک چارچوب و دستورالعمل مشخص برای نحوه ارتباط مدیران با رسانهها و مردم تدوین شود. این پروتکل باید بر چگونگی بیان دستاوردها، ظرفیتها، و در عین حال، چالشها و راهحلهای آنها، به شکلی امیدآفرین و واقعبینانه، تأکید کند.
* آموزش سخنگویان و مسئولان در حوزه ارتباطات بحران و مدیریت ادراک: مدیران و سخنگویانی که با رسانهها و مردم تعامل دارند، باید در زمینه نحوه صحیح ارتباط، تکنیکهای اقناع، و مدیریت افکار عمومی، به ویژه در شرایط بحرانی، آموزش ببینند. این آموزشها باید بر اهمیت روایتگری مثبت و پرهیز از ایجاد یأس و ناامیدی تأکید کنند.
* تبدیل گزارشدهیهای دولتی به فرصتهای امیدآفرینی: هرگونه گزارش، جلسه، یا اطلاعرسانی رسمی از سوی دولت، باید با رویکردی مبتنی بر برجستهسازی دستاوردها و ظرفیتها صورت گیرد. این امر نیازمند خلاقیت در محتوا و روشهای ارائه است تا صرفا یک گزارش خشک اداری نباشد، بلکه پیام امید و توانمندی را به جامعه منتقل کند.
جمعبندی فراز:
روایت قدرت، عنصر کلیدی در مهندسی افکار عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی است. این رویکرد، نه تنها به مقابله با جنگ روانی دشمن کمک میکند، بلکه با ایجاد اعتماد به نفس ملی، زمینهساز مشارکت فعالتر مردم در پیشبرد اهداف کشور خواهد شد.
فراز ۳: مدیریت زمان مسئولیت، رویکرد جهادی
«بایستی از این فرصت خدمت به مردم نهایت استفاده را بکنیم... از ساعتساعتِ این عمرِ خدمتیِ خودمان استفاده کنیم...»
تحلیل فراز ۳:
این فراز، با رویکردی عمیقا اخلاقی و مدیریتی، به مسئولان یادآوری میکند که فرصت خدمت به مردم، موهبتی الهی و محدود است. استفاده بهینه از هر لحظه در دوران مسئولیت، نه تنها یک وظیفه ملی، بلکه یک تکلیف دینی است.مقام معظم رهبری، با تأکید بر «قدردانی» از این فرصت، به مدیران تلنگر میزنند که مسئولیت، جایگاه «امتیاز» نیست، بلکه موقعیتی برای «خدمت» است.
این نگاه، مانع از بروز «رخوت اجرایی»، «وقتکشی»، و «کمکاری» میشود. زمانی که مدیران، زمان خدمت را غنیمت بشمارند، اولویتبندی آنها تغییر کرده و تمرکزشان بر حل واقعی مشکلات مردم و پیشبرد امور کشور قرار خواهد گرفت. این یک فراخوان به «مدیریت زمان» در بالاترین سطح تصمیمگیری است.
به عبارتی، تأکید بر موضوع «مدیریت زمان» و «اولویتبندی»، نشاندهنده اهمیت حیاتی این موضوع است. این تأکید، نه تنها برای دولت، بلکه برای تمام مسئولان نظام، یک اصل کلیدی محسوب میشود.
«فرصت خدمت» یک سرمایه بسیار ارزشمند است که نباید آن را با امور کماهمیت یا اتلاف وقت، از دست داد. رویکرد «جهادی» در این زمینه، به معنای تلاش شبانهروزی، صرفهجویی در وقت، و تمرکز بر حل واقعی مشکلات مردم است. این رویکرد، تضمینکننده تحقق اهداف نظام در کوتاهترین زمان ممکن و با بیشترین اثربخشی است.
راهکارها:
* طراحی برنامههای کاری کوتاهمدت با خروجی ملموس در بازههای ۳ تا ۶ ماهه: به جای برنامههای بلندمدت و انتزاعی، دولت باید رویکردی مبتنی بر تدوین برنامههای عملیاتی کوتاهمدت داشته باشد که در بازههای زمانی مشخص، خروجیهای ملموس و قابل اندازهگیری داشته باشند. این امر باعث میشود که در طول دوران مسئولیت، دستاوردها و پیشرفتها به طور مستمر قابل مشاهده باشند.
* حذف فرآیندهای زائد و جلسات غیرضرور: بسیاری از فرآیندهای اداری و جلسات، صرفا وقتگیر و ناکارآمد هستند. مدیران باید با شجاعت، این فرآیندهای زائد را شناسایی و حذف کرده و جلسات را به حداقل ممکن و با دستور کار مشخص و زمانبندی دقیق برگزار کنند تا زمان بیشتری برای اقدامات اجرایی باقی بماند.
* گزارشدهی شفاف از پیشرفت کارها برای افزایش پاسخگویی: ایجاد سازوکارهای شفاف برای گزارشدهی از پیشرفت پروژهها و اقدامات، باعث افزایش احساس مسئولیت و پاسخگویی در میان مدیران میشود. این گزارشدهی باید به صورت دورهای و علنی صورت گیرد تا مردم در جریان اقدامات دولت قرار گیرند.
* تدوین برنامههای عملیاتی با زمانبندی مشخص و قابل پایش: هر پروژه و اقدام باید دارای زمانبندی دقیق و مراحل قابل پایش باشد. سیستمهای مدیریتی باید طوری طراحی شوند که پیشرفت کار در هر مرحله به طور مستمر رصد شود.
* برگزاری جلسات منظم ارزیابی عملکرد بر اساس زمانبندی: جلسات منظم برای ارزیابی پیشرفت کارها و میزان تحقق اهداف در بازههای زمانی تعیین شده، ضروری است. در این جلسات باید علل تأخیرها و انحراف از برنامه مورد بررسی قرار گیرد.
* استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای مدیریت زمان: استفاده از نرمافزارها و ابزارهای مدیریت پروژه و زمان، میتواند به مدیران کمک کند تا وظایف خود را بهتر برنامهریزی کرده و از اتلاف وقت جلوگیری کنند.
* ترویج فرهنگ «مسئولیتپذیری زمانی» در بدنه اجرایی: باید تلاش شود تا فرهنگ مسئولیتپذیری زمانی در تمام سطوح بدنه اجرایی نهادینه شود، به گونهای که هر فرد، وظیفه خود را در قبال زمان و نتایج آن، جدی تلقی کند.
* مدیریت پروژههای همزمان با تمرکز بر اولویتها: در صورت وجود پروژههای متعدد، اولویتبندی و مدیریت همزمان آنها با تمرکز بر پیشبرد پروژههای حیاتی، امری ضروری است.
جمعبندی فراز:
مدیریت هوشمند زمان خدمت، کلید تحقق دستاوردهای ملموس در کوتاهمدت است. این رویکرد، روحیه جهادی و انقلابی را در بدنه اجرایی زنده نگه میدارد و تضمینکننده استفاده حداکثری از فرصتهای خدمت به مردم است. به عبارتی، مدیریت هوشمندانه زمان خدمت، مترادف با خدمت صادقانه و مؤثر به مردم است. این رویکرد، لازمه تحقق اهداف بلندمدت نظام و پیشرفت کشور در ابعاد مختلف است.
فراز ۴: پرهیز از انتظار منفعلانه برای تحولات بیرونی
«منتظر تحوّلات بیرونی هم نباشیم... روحیه کار و تلاش را غلبه بدهیم بر حالت «نه جنگ، نه صلح...»
تحلیل فراز ۴:
این بخش، هشداری جدی نسبت به دام «انتظار بیرونی» و «انفعال» است. دشمن، با ایجاد وضعیت «نه جنگ، نه صلح»، به دنبال فرسایش توان داخلی، ایجاد بلاتکلیفی، و فلج کردن اراده ملی است.در چنین شرایطی، اتکا به تحولات خارجی برای گشایش در امور، رویکردی پرخطر و نیازمند بازنگری است. رهبر معظم انقلاب، بر ضرورت تقویت روحیه «کار و تلاش» و اتکا به توانمندیهای داخلی تأکید دارند. این بدان معناست که دولت باید فعالانه و با اتکا به نیروهای داخلی، چالشها را مرتفع سازد و فرصتها را خلق کند.
نمایش نتایج حاصل از کار و تلاش درونی، سپری در برابر فضای رکود و بیانگیزگی ملی است و امید را در جامعه زنده نگه میدارد. این یک فراخوان به «خوداتکایی» و «فعالیت پایدار» است.
راهکارها:
* تعریف پروژههای اقتصادی و اجتماعی مستقل از شرایط خارجی: دولت باید پروژههایی را تعریف کند که وابستگی کمتری به شرایط بینالمللی و تحولات خارجی داشته باشند. این پروژهها باید بر اساس نیازسنجی واقعی جامعه و با اتکا به منابع و ظرفیتهای داخلی طراحی و اجرا شوند.
* استفاده از ظرفیتهای داخلی برای شتابدهی به پروژهها: باید تمام توانمندیهای علمی، صنعتی، و نیروی انسانی داخلی را برای تسریع در اجرای پروژهها به کار گرفت. این امر نیازمند حمایت از نخبگان، کارآفرینان، و بخش خصوصی داخلی است.
* نمایش عمومی موفقیتهای حاصل از نگاه درونزا: دستاوردهایی که از طریق اتکا به ظرفیتهای داخلی حاصل میشوند، باید به شکلی گسترده به اطلاع عموم مردم رسانده شوند. این نمایش موفقیتها، نه تنها روحیه ملی را تقویت میکند، بلکه الگویی برای سایر پروژهها و اقدامات خواهد بود.
جمعبندی فراز:
اتکا به ظرفیت داخلی، بهترین واکنش در برابر فشارهای خارجی و رکود تحمیلی است. این رویکرد، ضمن حفظ استقلال کشور، موتور محرکه پیشرفت و توسعه را با تکیه بر توان ملت روشن نگه میدارد.
فراز ۵: اولویتبندی در اجرای پروژهها و برنامهها
«اولویتبندی در پروژهها باید به معنای واقعی انجام بگیرد... مهمترین اولویت، از نظر ما، از نظر نظام، همین مسائل اقتصادی است.»
تحلیل فراز ۵:
این فراز، به صراحت بر ضرورت «اولویتبندی» در اجرای برنامهها و پروژهها تأکید دارد. در شرایطی که منابع (مالی، انسانی، و زمانی) محدود هستند، تمرکز بر مسائل کلیدی و حیاتی، از اهمیت بالایی برخوردار است.مقام معظم رهبری، با صراحت، «مسائل اقتصادی» را مهمترین اولویت کشور معرفی میکنند. این بدان معناست که تمام تلاشها و منابع باید در راستای حل چالشهای اقتصادی، بهبود معیشت مردم، و تقویت تولید ملی هدایت شود.
این رویکرد، مانع از پراکنده شدن تلاشها و هدر رفتن منابع در پروژههای کماهمیت میشود و تضمینکننده دستیابی به نتایج ملموس در حوزه اقتصاد است.
راهکارها:
* تدوین نقشه راه اقتصادی با اهداف کمی مشخص: دولت باید یک نقشه راه جامع برای حوزه اقتصاد تدوین کند که در آن، اهداف کمی مشخص (مانند نرخ تورم، بیکاری، رشد اقتصادی، میزان تولید در بخشهای کلیدی) در بازههای زمانی مختلف (کوتاهمدت، میانمدت، بلندمدت) تعیین شده باشد.
* ایجاد کمیته اولویتبندی پروژههای اقتصادی: تشکیل کمیتهای تخصصی متشکل از کارشناسان اقتصادی، مسئولان دولتی، و نمایندگان بخش خصوصی برای بررسی، ارزیابی، و اولویتبندی پروژههای اقتصادی، ضروری است. این کمیته باید ملاکهای شفافی برای اولویتبندی داشته باشد.
* شفافسازی ملاکهای اولویتبندی برای عموم: دلایل و ملاکهای انتخاب اولویتها باید به صورت شفاف برای عموم مردم و نخبگان توضیح داده شود تا ضمن ایجاد درک مشترک، زمینه برای مشارکت و حمایت جامعه فراهم شود.
جمعبندی فراز:
تمرکز بر اولویتها، به ویژه حوزه اقتصاد، کلید حل بسیاری از مشکلات کشور است. این رویکرد، تضمینکننده اثربخشی اقدامات و جلوگیری از اتلاف منابع در مسائل کماهمیتتر خواهد بود.
فراز ۶: احیای تولید، تأمین کالاهای اساسی و رفع موانع اقتصادی
«همین مسئله تولید و مخصوصاً تولید و تأمین کالاهای اساسی... بسیار امر مهمی است... علاجش چیست؟ علاجش این است که موانع را برطرف کنید.»
تحلیل فراز ۶:
این فراز، مستقیما به قلب مشکلات اقتصادی کشور اشاره دارد: «تولید» و «تأمین کالاهای اساسی».رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، با تأکید بر «بسیار امر مهمی است»، نشان میدهند که این موضوع، یکی از اصلیترین دغدغههای نظام است. علاج این مشکل نیز به سادگی بیان شده است: «برطرف کردن موانع».
این موانع میتوانند شامل موانع قانونی، اداری، بانکی، و حتی فرهنگی باشند. احیای تولید، نه تنها به اشتغالزایی و افزایش درآمد سرانه کمک میکند، بلکه قدرت اقتصادی کشور را در برابر فشارهای خارجی افزایش داده و وابستگی به واردات را کاهش میدهد. تأمین کالاهای اساسی، مستقیما با معیشت مردم در ارتباط است و ثبات اجتماعی را تضمین میکند.
راهکارها:
* شناسایی و دستهبندی جامع موانع تولید: لازم است یک تحقیق میدانی و جامع برای شناسایی تمام موانع پیش روی تولید، به ویژه در بخش کالاهای اساسی، انجام شود. این موانع باید دستهبندی شده و اولویتبندی گردند.
* تدوین بسته اصلاحی قوانین و مقررات مرتبط با تولید: با توجه به موانع شناسایی شده، قوانین و مقرراتی که دست و پا گیر تولید هستند، باید اصلاح یا جایگزین شوند. این اصلاحات باید با سرعت و قاطعیت صورت گیرد.
* تسهیل دسترسی تولیدکنندگان به تسهیلات بانکی و سرمایه: مشکلات مربوط به وامدهی بانکی، وثایق، و تأمین سرمایه، از جمله مهمترین موانع تولید هستند. لازم است سازوکارها به گونهای اصلاح شود که تولیدکنندگان به راحتی و با شرایط مناسب به سرمایه دسترسی داشته باشند.
* حمایت از تحقیق و توسعه و نوآوری در بخش تولید: برای افزایش بهرهوری و رقابتپذیری تولید، باید از تحقیق و توسعه، نوآوری، و بهکارگیری فناوریهای جدید در بخش تولید حمایت شود.
* تقویت زنجیره تأمین کالاهای اساسی: با هدف جلوگیری از کمبود و نوسان قیمت، باید زنجیره تأمین کالاهای اساسی از مرحله تولید تا توزیع، تقویت و نظارت بر آن افزایش یابد.
جمعبندی فراز:
رفع موانع تولید، کلید اصلی رونق اقتصادی، اشتغالزایی، و تأمین امنیت غذایی و معیشتی مردم است. این امر، نیازمند اقدامات عزمگرایانه و جهادی در سطوح مختلف است.
فراز ۷: مهار اسراف در منابع
«اسراف در منابع، از بزرگترین خطاهای مدیریتی است... علاجش هم از نظر ما، این است که در هر بخشی، آنچه در اختیار دستگاههای دولتی هست، مورد نظارت دقیق و مستمر قرار بگیرد.»
تحلیل فراز ۷:
اسراف، یکی از مهمترین آفات اقتصادی و اجتماعی است که متأسفانه در جامعه ما نیز رواج دارد. مقام معظم رهبری، با صراحت، اسراف را «از بزرگترین خطاهای مدیریتی» برشمردهاند، که این نشاندهنده عمق نگاه ایشان به این موضوع است. اسراف، به معنای اتلاف منابع (مالی، انسانی، طبیعی، و غیره) است و این اتلاف، به طور مستقیم بر توانمندیهای اقتصادی کشور و رفاه مردم تأثیر منفی میگذارد.علاج اسراف، از دیدگاه رهبری، «نظارت دقیق و مستمر» بر منابع در اختیار دستگاههای دولتی است. این نظارت، باید شامل تمام سطوح و ابعاد باشد.
راهکارها:
* تدوین و اجرای برنامه جامع مدیریت مصرف و بهینهسازی منابع: برای هر دستگاه دولتی، باید برنامه مدونی برای مدیریت مصرف و بهینهسازی منابع تهیه و اجرا شود. این برنامه باید شامل اهداف مشخص، شاخصهای اندازهگیری، و سازوکارهای نظارتی باشد.
* ایجاد سازوکارهای نظارتی قوی و مستمر: تشکیل نهادهای نظارتی مؤثر و مستقل، و همچنین تقویت سازوکارهای نظارتی دروندستگاهی، برای رصد دقیق مصرف منابع و شناسایی موارد اسراف، امری ضروری است.
* آموزش و فرهنگسازی برای پرهیز از اسراف: علاوه بر نظارت، لازم است برنامههای آموزشی و فرهنگی برای کارکنان دولت و عموم مردم در خصوص مضرات اسراف و اهمیت صرفهجویی اجرا شود.
* استفاده از فناوریهای نوین در جهت بهینهسازی مصرف: بهرهگیری از فناوریهای نوین در فرآیندهای تولید، مصرف، و نگهداری منابع، میتواند به طور چشمگیری در کاهش اسراف مؤثر باشد.
* شفافیت در گزارشدهی مصرف منابع: دستگاههای دولتی باید گزارشهای شفافی از میزان مصرف منابع خود به نهادهای نظارتی و عموم مردم ارائه دهند تا زمینه برای ارزیابی و نقد سازنده فراهم شود.
جمعبندی فراز:
مهار اسراف، یکی از پایههای مهم حکمرانی صحیح و عقلانی است. با نظارت دقیق و مستمر، میتوان از هدر رفتن منابع حیاتی کشور جلوگیری کرده و آنها را در مسیر توسعه و خدمت به مردم هدایت کرد.
فراز ۸: مدیریت زمان مسئولیت، رویکرد جهادی
«از ساعتساعتِ این عمرِ خدمتیِ خودمان استفاده کنیم... یعنی این فرصت خدمت را مغتنم بشماریم... هیچ چیز بالاتر از خدمت به مردم نیست.»
تحلیل فراز ۸:
این فراز، با تأکید مجدد بر موضوع «زمان» و «فرصت خدمت»، عمق راهبردی رهنمودهای پیشین را نمایان میسازد. رهبر معظم انقلاب، با یادآوری اینکه «هیچ چیز بالاتر از خدمت به مردم نیست»، به مسئولان یادآور میشوند که جایگاه آنها، جایگاه خدمت است و هر لحظه از این خدمت، ارزشمند و غنیمت شمرده میشود.«عمر خدمتی» در واقع فرصتی برای خدمت است که نباید از آن غفلت کرد. این نگاه، رویکرد «جهادی» را در عملکردهای اجرایی ترویج میدهد؛ رویکردی که در آن، از هیچ تلاشی برای حل مشکلات مردم فروگذار نمیشود و زمان، به عنوان یکی از مهمترین سرمایهها، با حداکثر کارآیی مورد استفاده قرار میگیرد.
راهکارها:
* تدوین برنامههای عملیاتی با زمانبندی مشخص و قابل پایش: هر پروژه و اقدام باید دارای زمانبندی دقیق و مراحل قابل پایش باشد. سیستمهای مدیریتی باید طوری طراحی شوند که پیشرفت کار در هر مرحله به طور مستمر رصد شود.
* برگزاری جلسات منظم ارزیابی عملکرد بر اساس زمانبندی: جلسات منظم برای ارزیابی پیشرفت کارها و میزان تحقق اهداف در بازههای زمانی تعیین شده، ضروری است. در این جلسات باید علل تأخیرها و انحراف از برنامه مورد بررسی قرار گیرد.
* استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای مدیریت زمان: استفاده از نرمافزارها و ابزارهای مدیریت پروژه و زمان، میتواند به مدیران کمک کند تا وظایف خود را بهتر برنامهریزی کرده و از اتلاف وقت جلوگیری کنند.
* ترویج فرهنگ «مسئولیتپذیری زمانی» در بدنه اجرایی: باید تلاش شود تا فرهنگ مسئولیتپذیری زمانی در تمام سطوح بدنه اجرایی نهادینه شود، به گونهای که هر فرد، وظیفه خود را در قبال زمان و نتایج آن، جدی تلقی کند.
جمعبندی فراز:
استفاده حداکثری از فرصت خدمت، لازمه تحقق اهداف والای نظام و خدمت واقعی به مردم است. این رویکرد، با روحیه جهادی و مدیریت زمان، تضمینکننده پیشرفت پایدار خواهد بود.
فراز ۹: دیپلماسی فعال و انسداد راههای بقای رژیم صهیونیستی
«ما در مسئله فلسطین... بایستی نقش فعال داشته باشیم... بایستی راههای بقای رژیم صهیونیستی را ببندیم... انشاءالله با همکاری کشورهای اسلامی... با همکاری کشورهای دنیا...»
تحلیل فراز ۹:
این بخش، به یکی از حساسترین و تعیینکنندهترین مسائل منطقه و جهان اسلام، یعنی مسئله فلسطین، میپردازد. مقام معظم رهبری، بر «نقش فعال» جمهوری اسلامی در این حوزه تأکید دارند.این نقش فعال، تنها در حد شعار نیست، بلکه نیازمند اقدامات عملی و دیپلماتیک است. هدف این اقدامات، «بستن راههای بقای رژیم صهیونیستی» است.
این امر، صرفا با اقدامات نظامی صورت نمیگیرد، بلکه نیازمند یک استراتژی جامع دیپلماتیک است که بتواند حمایتهای بینالمللی از این رژیم را کاهش داده و انزوای آن را افزایش دهد. «همکاری کشورهای اسلامی» و «همکاری کشورهای دنیا»، نشاندهنده ضرورت ایجاد یک اجماع بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی و حمایت از حقوق مردم فلسطین است.
راهکارها:
* تقویت دیپلماسی منطقهای و بینالمللی برای حمایت از فلسطین: وزارت امور خارجه باید با تمام توان، در مجامع بینالمللی، از حقوق مردم فلسطین دفاع کرده و تلاش کند تا اراده جهانی برای پایان اشغالگری و تحقق حقوق ملت فلسطین جلب شود.
* گسترش همکاری با کشورهای اسلامی برای انسجام در برابر رژیم صهیونیستی: باید تلاش شود تا با کشورهای اسلامی، به ویژه آنهایی که مواضع مستقلتری دارند، همکاریهای بیشتری در زمینه حمایت از فلسطین و مقابله با سیاستهای رژیم صهیونیستی صورت گیرد.
* استفاده از ظرفیتهای افکار عمومی جهانی برای تبیین مظلومیت فلسطین: با استفاده از ابزارهای رسانهای و دیپلماتیک، باید مظلومیت مردم فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی به گوش جهانیان رسانده شود و از این طریق، فشار افکار عمومی بر این رژیم افزایش یابد.
* حمایت از مقاومت در اشکال مختلف (سیاسی، حقوقی، رسانهای): باید از گروههای مقاومت فلسطینی در ابعاد مختلف، از جمله سیاسی، حقوقی، و رسانهای، حمایت مستمر صورت گیرد.
جمعبندی فراز:
فعالیت دیپلماتیک و تلاش برای ایجاد اجماع جهانی، راهبرد کلیدی برای مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت از حقوق ملت فلسطین است. این رویکرد، نشاندهنده تعهد نظام به آرمانهای اسلامی و عدالت جهانی است.
فراز ۱۰: توصیه به اصحاب بیان و رسانه
«به کسانی که اهل بیان و اهل قلم و اهل رسانه هستند، توصیه میکنم... اینها را منتقل کنید به مردم، این نکات را، این حرفهای صحیح را...»
تحلیل فراز ۱۰:
این بخش، یکی از مهمترین حلقات ارتباطی میان رهبری و مردم را مورد توجه قرار میدهد: «اهل بیان، قلم، و رسانه».رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، این گروه را به عنوان «منتقلکنندگان» پیام و اندیشههای صحیح، معرفی میکنند. وظیفه این افراد، صرفا انتشار خبر نیست، بلکه «انتقال» نکات و حرفهای صحیح است.
این بدان معناست که باید با عمق، تحلیل، و رویکرد صحیح، پیام رهبری و دستاوردهای نظام را به گوش مردم برسانند. در شرایط جنگ روانی و تبلیغاتی دشمن، نقش اصحاب رسانه در «تبیین» واقعیتها، «امیدآفرینی»، و «مقابله با روایتهای دروغین»، حیاتی است.
راهکارها:
* برگزاری نشستهای تخصصی با اصحاب رسانه برای تبیین دقیق رهنمودها: جلسات منظم و تخصصی با روزنامهنگاران، نویسندگان، و فعالان رسانهای برگزار شود تا بتوان پیام رهبری را به طور دقیق برای آنها تبیین کرد و انتظارات از آنها را مشخص نمود.
* ارائه محتوا و سناریوهای رسانهای برای انتقال پیامهای کلیدی: نهادهای مربوطه باید در تولید محتوا، اعم از خبر، تحلیل، گزارش، مستند، و فیلمهای کوتاه، به اصحاب رسانه کمک کرده و سناریوهای رسانهای مناسبی برای انتقال پیامهای کلیدی ارائه دهند.
* حمایت از رسانههای انقلابی و حامی گفتمان نظام: باید از رسانههایی که در راستای تبیین ارزشها و دستاوردهای نظام و مقابله با تبلیغات دشمن فعال هستند، حمایت مادی و معنوی صورت گیرد.
* برگزاری کارگاههای آموزشی برای ارتقای سطح تحلیل و سواد رسانهای: برگزاری کارگاههای آموزشی برای ارتقای سطح تحلیل، سواد رسانهای، و مهارتهای ارتباطی اصحاب رسانه، ضروری است تا بتوانند پیامها را با کیفیت و اثربخشی بیشتری منتقل کنند.
* ایجاد سازوکارهای تشویقی برای تولید محتوای اثربخش: برای تشویق اصحاب رسانه به تولید محتوای با کیفیت و اثربخش در راستای تبیین رهنمودها، میتوان سازوکارهای تشویقی مانند جوایز، تقدیرنامهها، و حمایت از پروژههای رسانهای نوآورانه را در نظر گرفت.
جمعبندی فراز:
تبیین دقیق و مؤثر رهنمودهای رهبری، مسئولیت خطیر اصحاب قلم و رسانه است. این تلاش، تضمینکننده درک صحیح مردم از مسیر پیش رو و تقویت کننده جبهه روایت در برابر دشمنان نظام است.
فراز ۱۱: تبیین ظرفیتهای کشور، مقابله با روایت دشمن
«این قدرت و قوّت و امکانات کشور را منتقل کنید به مردم... بعضی وقتها حرفهای ما را هم شاید تلقّی به معنای خلاف کنند...»
تحلیل فراز ۱۱:
این فراز، بر لزوم «تبیین» ظرفیتها و توانمندیهای کشور تأکید مضاعف دارد. مقام معظم رهبری، به صراحت اعلام میکنند که «این قدرت و قوّت و امکانات کشور را منتقل کنید به مردم».این امر، نیازمند تلاش مضاعف در حوزه اطلاعرسانی و رسانه است. نکته ظریفی که در این فراز مطرح میشود، نگرانی از «تلقّی خلاف» شدن حرفهاست.
این بدان معناست که دشمنان و حتی برخی افراد در داخل، ممکن است تلاش کنند پیامهای مثبت و امیدآفرین را به شکلی تحریف شده و منفی به مردم منتقل کنند. بنابراین، تبیین باید شفاف، دقیق، و با در نظر گرفتن احتمال سوءبرداشت باشد.
راهکارها:
* تدوین «دایرةالمعارف ظرفیتهای ملی»: ایجاد یک مرجع جامع و بهروز شامل تمام ظرفیتها، دستاوردها، و پتانسیلهای کشور در حوزههای مختلف (علمی، اقتصادی، فرهنگی، صنعتی، طبیعی، و ...) که به طور مستمر بهروزرسانی شود.
* تولید محتوای رسانهای با تمرکز بر «نمایش» به جای «گزارش صرف»: صرف ارائه آمار و اطلاعات کافی نیست. باید با استفاده از ابزارهای رسانهای جذاب (مانند مستند، فیلم کوتاه، گزارشهای تصویری، پادکست)، این ظرفیتها و دستاوردها را به صورت ملموس و قابل درک برای مردم نمایش داد.
* برگزاری کمپینهای رسانهای هدفمند برای معرفی نقاط قوت: طراحی و اجرای کمپینهای رسانهای با شعارها و پیامهای مشخص، برای معرفی بخشهای خاصی از توانمندیهای کشور، مانند دستاوردهای علمی، طرحهای عمرانی، یا ظرفیتهای تولیدی.
* مقابله فعال با روایتهای دروغین و تحریفشده: با استفاده از ابزارهای رسانهای و تحلیلهای کارشناسانه، روایتهای دروغین دشمنان را شناسایی و به طور مستمر با مستندات و شواهد، آنها را رد و تکذیب کرد.
* استفاده از ظرفیت نخبگان و چهرههای موفق برای انتقال پیام: دعوت از نخبگان علمی، ورزشی، فرهنگی، و چهرههای موفق در حوزههای مختلف برای صحبت در مورد ظرفیتها و دستاوردهای کشور، میتواند تأثیرگذاری پیام را افزایش دهد.
جمعبندی فراز:
تبیین صادقانه و شفاف ظرفیتهای ملی، وظیفهای همگانی، به ویژه بر عهده اصحاب رسانه است. این اقدام، گامی اساسی در جهت خنثیسازی تبلیغات دشمن و تقویت امید در جامعه خواهد بود.
فراز ۱۲: رویکرد عملیاتی در حل مشکلات، نه شعار
«بایستی ما به جای پرداختن به حرفهای انحرافی... به کار و فعالیت بپردازیم...»
تحلیل فراز ۱۲:
این فراز، یک توصیه صریح به «رویکرد عملیاتی» در حل مشکلات است. رهبر معظم انقلاب، بر لزوم «پرداختن به کار و فعالیت» تأکید دارند و «حرفهای انحرافی» را مانعی در این راه میدانند.این بدان معناست که تمرکز مسئولان باید بر روی اجرای برنامهها، حل مشکلات میدانی، و دستیابی به نتایج ملموس باشد، نه صرفا سرگرم شدن به مباحث حاشیهای، تحلیلهای بیثمر، یا پرداختن به جنجالهای رسانهای. در دنیای امروز، سرعت عمل و اثربخشی در حل مسائل، از اهمیت بالایی برخوردار است.
راهکارها:
* اولویتبندی مشکلات قابل حل در کوتاهمدت: دولت باید فهرستی از مشکلات فوری و قابل حل در کوتاهمدت تهیه کرده و اولویت خود را بر حل این مسائل قرار دهد.
* ایجاد تیمهای کاری ضربتی برای حل مسائل پیچیده: برای حل مسائل پیچیده و چندوجهی، باید تیمهای کاری متشکل از متخصصان و کارشناسان مختلف تشکیل شود تا با رویکردی عملیاتی و کارآمد، به حل آنها بپردازند.
* تکلیفمداری و پاسخگویی در قبال حل مشکلات: مدیران باید در قبال حل مشکلاتی که در حوزه مسئولیت آنها قرار دارد، پاسخگو باشند و نه صرفا در قبال انجام تشریفات اداری.
* شفافسازی سازوکار حل مشکلات برای مردم: مردم باید در جریان روند حل مشکلات خود قرار گیرند و بدانند که دولت برای حل این مسائل چه اقداماتی انجام میدهد.
جمعبندی فراز:
تأکید بر کار و فعالیت عملی، رمز موفقیت در حکمرانی است. رویکرد عملیاتی، مانع از اتلاف وقت و انرژی در مسائل حاشیهای شده و تضمینکننده دستیابی به نتایج ملموس خواهد بود.
فراز ۱۳: نهضت احیای اقتصاد با رویکرد واقعبینانه
«مخصوصاً در مسائل اقتصادی... یک نهضت احیای اقتصادی را باید در دستور کار قرار بدهیم... با نگاه واقعبینانه...»
تحلیل فراز ۱۳:
مقام معظم رهبری، با صراحت، خواستار «نهضت احیای اقتصادی» شدهاند. این عبارت، نشاندهنده عمق و وسعت نگاه ایشان به مسئله اقتصاد است. «نهضت» به معنای یک حرکت جمعی، سازمانیافته، و با انگیزهی قوی است.این نهضت باید با «نگاه واقعبینانه» دنبال شود. واقعبینی در اقتصاد، به معنای درک صحیح از شرایط موجود، پذیرش محدودیتها، و تدوین برنامههای عملیاتی منطبق با واقعیتها است. این رویکرد، مانع از رویاپردازیهای غیرواقعی و اجرای برنامههایی میشود که از قابلیت اجرایی لازم برخوردار نیستند.
راهکارها:
* تدوین برنامه جامع «احیای اقتصادی» با اهداف مشخص و قابل اندازهگیری: این برنامه باید شامل محورهای اصلی مانند افزایش تولید، کاهش تورم، اشتغالزایی، و بهبود معیشت مردم باشد و دارای اهداف کمی مشخص و زمانبندی شده باشد.
* اصلاح ساختاری نظام بانکی و پولی: نظام بانکی و پولی، یکی از ارکان اصلی اقتصاد هر کشور است. اصلاح ساختاری این نظام، با هدف تسهیل دسترسی تولیدکنندگان به منابع مالی و کنترل تورم، امری ضروری است.
* حمایت از بخش خصوصی واقعی و کارآفرینان: بخش خصوصی، موتور محرکه رشد اقتصادی است. دولت باید با رفع موانع و ارائه تسهیلات لازم، از بخش خصوصی واقعی و کارآفرینان حمایت کند.
* تمرکز بر تولید دانشبنیان و فناورانه: آینده اقتصاد، در گرو دانش و فناوری است. باید سرمایهگذاری قابل توجهی در بخش تولید دانشبنیان صورت گیرد تا بتوان از طریق نوآوری، به رشد اقتصادی پایدار دست یافت.
* تلاش برای جذب سرمایهگذاری خارجی در راستای اهداف ملی: با در نظر گرفتن منافع ملی و با رویکرد واقعبینانه، باید تلاش شود تا سرمایهگذاری خارجی در بخشهایی که به رشد و توسعه کشور کمک میکند، جذب شود.
جمعبندی فراز:
«نهضت احیای اقتصادی» با رویکرد واقعبینانه، کلید دستیابی به رشد و توسعه پایدار اقتصادی و بهبود سطح معیشت مردم است. این امر نیازمند تلاش جمعی، عزم ملی، و برنامهریزی دقیق است.
فراز ۱۴: مسکن، اولویت زیربنایی
«مسکن، یکی از مسائل مهم زیربنایی کشور است... مسکن، مسئله اصلی است...»
تحلیل فراز ۱۴:
رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، «مسکن» را یکی از مسائل «مهم زیربنایی» کشور معرفی کردهاند. این اولویتبندی، نشاندهنده اهمیت حیاتی تأمین مسکن برای اقشار مختلف جامعه است.مسکن، صرفا یک سرپناه نیست، بلکه یکی از پایههای ثبات اجتماعی، رفاه خانواده، و حتی در برخی ابعاد، موتور محرکه اقتصادی (از طریق صنعت ساخت و ساز) است. تأکید ایشان بر «مسئلهی اصلی»، نشان میدهد که حل مشکل مسکن، باید در رأس اولویتهای دولت قرار گیرد.
راهکارها:
* بازنگری و تسریع در اجرای طرحهای جامع مسکن: طرحهای موجود مسکن باید با سرعت بیشتری اجرا شده و در صورت نیاز، مورد بازنگری قرار گیرند تا با شرایط روز و نیازهای جامعه انطباق بیشتری پیدا کنند.
* اصلاح قوانین و مقررات دست و پا گیر در حوزه ساخت و ساز: قوانین و مقررات مربوط به صدور پروانه، دریافت وام، و سایر مراحل ساخت و ساز، باید تا حد امکان سادهسازی و تسریع شوند تا هزینه و زمان ساخت کاهش یابد.
* حمایت از سازندگان مسکن، به ویژه در حوزه مسکن اجتماعی و حمایتی: دولت باید با ارائه تسهیلات مالی، زمین، و سایر حمایتها، سازندگان مسکن، به ویژه آنهایی که در حوزه مسکن اجتماعی و حمایتی فعالیت میکنند، را تشویق کند.
* استفاده از فناوریهای نوین در ساخت و ساز برای کاهش هزینه و زمان: بهرهگیری از روشهای نوین ساخت و ساز (مانند پیشساختهها، بتنهای نوین) میتواند به کاهش هزینه و زمان ساخت مسکن کمک کند.
* ایجاد سازوکارهای شفاف برای پیشفروش مسکن و اطمینان از حقوق خریداران: با هدف جلوگیری از مشکلات احتمالی، سازوکارهای شفاف و امنی برای پیشفروش مسکن ایجاد شود تا حقوق خریداران حفظ گردد.
جمعبندی فراز:
تأمین مسکن، به عنوان یک اولویت زیربنایی، نقش حیاتی در ثبات اجتماعی و رفاه عمومی دارد. تمرکز بر اجرای طرحهای مسکن، اصلاح قوانین، و حمایت از سازندگان، راهبردهای کلیدی در این زمینه است.
فراز ۱۵: بهرهوری در مصرف آب و برق
«دولت باید به مسئله آب و برق، چه از نظر تولید و چه از نظر مصرف، توجه جدّی داشته باشد... در مسئله آب و برق، بایستی صرفهجویی شود...»
تحلیل فراز ۱۵:
در شرایطی که کشور با چالشهای جدی در زمینه منابع آب و انرژی روبرو است، توجه به «تولید» و «مصرف» آب و برق، امری حیاتی است.مقام معظم رهبری، بر ضرورت «صرفهجویی» و «اقت (اقتصادی بودن)» در مصرف این منابع تأکید دارند. این بدان معناست که هم باید در جهت افزایش تولید آب و برق (از طریق استفاده از منابع جدید و فناوریهای نوین) تلاش کرد و هم در جهت کاهش مصرف و جلوگیری از هدررفت آنها.
بهرهوری در مصرف، نه تنها به حفظ منابع کمک میکند، بلکه هزینههای تولید را نیز کاهش داده و از بروز بحرانهای احتمالی جلوگیری میکند.
راهکارها:
* تدوین و اجرای برنامه جامع مدیریت مصرف آب و برق: برنامههای مدون برای مدیریت مصرف آب و برق در بخشهای مختلف (خانگی، صنعتی، کشاورزی) تدوین و اجرا شود.
* استفاده از فناوریهای نوین در کاهش هدررفت آب و برق: سرمایهگذاری در فناوریهای نوین برای کاهش هدررفت آب در شبکههای توزیع و انتقال، و همچنین استفاده از تجهیزات کممصرف در صنایع و منازل، ضروری است.
* اصلاح تعرفههای مصرف آب و برق با رویکرد تشویق به صرفهجویی: تعرفههای آب و برق باید به گونهای تنظیم شود که مصرفکنندگان را به صرفهجویی و کاهش مصرف تشویق کند.
* حمایت از طرحهای تولید برق از منابع تجدیدپذیر: با توجه به ضرورت تنوعبخشی به منابع تولید انرژی، باید از طرحهای تولید برق از منابع تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی) حمایت جدی صورت گیرد.
* آموزش و فرهنگسازی عمومی در خصوص اهمیت صرفهجویی در مصرف آب و برق: اجرای برنامههای آموزشی و فرهنگی گسترده برای اقشار مختلف جامعه با هدف افزایش آگاهی عمومی در خصوص اهمیت صرفهجویی در مصرف آب و برق.
جمعبندی فراز:
مدیریت صحیح منابع آب و برق، از طریق افزایش تولید و کاهش مصرف، یکی از ارکان اصلی تأمین امنیت ملی و توسعه پایدار کشور است.
فراز ۱۶: نقش جوانان و نخبگان در پیشبرد اهداف
«ما از جوانان، از نخبگان، از کسانی که آمادگی دارند در میدان عمل، تشکّر میکنیم و به آنها توجّه میکنیم...»
تحلیل فراز ۱۶:
رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، با تأکید بر نقش «جوانان»، «نخبگان»، و «کسانی که آمادگی دارند در میدان عمل»، به صراحت بر استفاده از ظرفیتهای نیروی انسانی جوان و خلاق تأکید دارند.این بخش، نشاندهنده نگاه حمایتی و دلگرمکننده رهبری به نسل جوان و اندیشمندان کشور است. «آمادگی در میدان عمل» نشان میدهد که صرف داشتن ایده کافی نیست، بلکه پیادهسازی ایدهها در عرصه عمل، ارزشمندترین سرمایه است. این تأکید، تلنگری به مسئولان است تا از ظرفیتهای ارزشمند جوانان و نخبگان در راستای پیشبرد اهداف نظام بهرهگیری کنند.
راهکارها:
* ایجاد سازوکارهای مناسب برای جذب، بهکارگیری، و ارتقاء نخبگان و جوانان: دولت باید سازوکارهایی طراحی کند که نخبگان و جوانان مستعد، بتوانند در موقعیتهای مناسب شغلی و مدیریتی جذب شده و مورد حمایت و ارتقاء قرار گیرند.
* حمایت از طرحها و ایدههای نوآورانه جوانان و نخبگان: تشکیل صندوقهای حمایتی، برگزاری رویدادهای نوآوری، و ارائه تسهیلات به طرحها و ایدههای خلاقانه جوانان و نخبگان، امری ضروری است.
* ایجاد فضایی برای مشارکت فعال جوانان در تصمیمگیریها: جوانان باید در فرآیندهای تصمیمگیری در سطوح مختلف، از جمله در تدوین سیاستها و برنامهها، مشارکت داده شوند.
* ارائه فرصتهای آموزشی و پژوهشی برای ارتقاء دانش و مهارت جوانان: سرمایهگذاری در آموزش و پژوهش، به ویژه در حوزههای مورد نیاز کشور، و ارائه فرصتهای مطالعاتی و پژوهشی به جوانان، امری حیاتی است.
* تشویق و تقدیر از نخبگان و جوانان موفق: با برگزاری مراسم تقدیر و معرفی نخبگان و جوانان موفق، میتوان الگوسازی کرده و انگیزه تلاش در سایر جوانان را تقویت نمود.
جمعبندی فراز:
استفاده از ظرفیت جوانان و نخبگان، موتور محرکه پیشرفت و نوآوری در هر جامعهای است. حمایت از این قشر، تضمینکننده تحقق اهداف بلندمدت نظام و دستیابی به جایگاه شایسته در عرصه بینالمللی خواهد بود.
فراز ۱۷: مدیریت فضای مجازی و مقابله با تهدیدات
«فضای مجازی... فضای بسیار مهمی است... بایستی دولت خودش را در این زمینه، از نظر مدیریتی، آماده کند...»
تحلیل فراز ۱۷:
فضای مجازی، امروزه به یکی از مهمترین عرصههای ارتباطی، فرهنگی، و حتی امنیتی تبدیل شده است. مقام معظم رهبری، با تأکید بر «فضای بسیار مهمی است»، مسئولیت دولت را در این زمینه متذکر میشوند.«آمادگی از نظر مدیریتی» در این فضا، به معنای داشتن راهبرد روشن، توانایی در رصد تحولات، و آمادگی برای مقابله با تهدیداتی است که از این فضا نشأت میگیرد. این تهدیدات میتواند شامل انتشار اطلاعات نادرست، ترویج خشونت، یا تأثیرگذاری بر افکار عمومی باشد.
راهکارها:
* تدوین راهبرد جامع مدیریت فضای مجازی: باید یک راهبرد کلان برای مدیریت فضای مجازی کشور تدوین شود که شامل اهداف، اصول، و سازوکارهای لازم برای بهرهبرداری مؤثر و مقابله با تهدیدات باشد.
* تقویت زیرساختهای ارتباطی و فناورانه داخلی: بهبود زیرساختهای اینترنت و شبکههای داخلی، ضمن افزایش سرعت و کیفیت خدمات، میتواند به کاهش وابستگی به خدمات خارجی و افزایش امنیت فضای مجازی کمک کند.
* تولید محتوای ارزشمند و امیدآفرین در فضای مجازی: با تولید محتوای جذاب، آموزنده، و امیدآفرین، میتوان در فضای مجازی حضور فعال داشت و پیامهای انقلاب و دستاوردهای نظام را به طور گسترده منتشر کرد.
* مقابله با انتشار اطلاعات نادرست و شایعات: با استفاده از ظرفیتهای رسانهای و کارشناسان، باید اطلاعات نادرست و شایعات در فضای مجازی شناسایی و با آنها مقابله کرد.
* ارتقاء سواد رسانهای و دیجیتال جامعه: آموزش سواد رسانهای و دیجیتال به عموم مردم، به ویژه جوانان، امری ضروری است تا بتوانند اطلاعات را با دقت بیشتری فیلتر کرده و در برابر فریبها مصون بمانند.
جمعبندی فراز:
مدیریت مؤثر فضای مجازی، یک ضرورت حیاتی برای حفظ امنیت، هویت فرهنگی، و پیشبرد اهداف نظام است. این امر نیازمند آمادگی مدیریتی، استفاده از فناوریهای نوین، و مشارکت عمومی است.
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی:
بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت چهاردهم (1404/6/16)، سندی جامع و راهبردی برای حکمرانی جهادی است.این رهنمودها، نه تنها یک ارزیابی دقیق از وضعیت موجود، بلکه نقشهای راه برای عبور از چالشها و دستیابی به اهداف متعالی نظام در گام دوم انقلاب اسلامی ارائه میدهد. محورهای کلیدی این رهنمودهای حکیمانه را میتوان در خطوط اصلی ذیل خلاصه کرد:
۱. جنگ روایتها و روایت قدرت: لزوم تبدیل مدیران و مسئولان به «راویان» ظرفیتها، توانمندیها، و موفقیتهای کشور، به منظور ایجاد سپری روانی در برابر جنگ شناختی دشمن و تقویت امید در جامعه. پرهیز از پرداختن صرف به ضعفها و اولویتبخشی به برجستهسازی نقاط قوت.
۲. مدیریت درونزا و پرهیز از انفعال: حرکت بدون توقف و مستقل از تحولات خارجی. تقویت روحیه کار و تلاش با اتکا به ظرفیتهای داخلی و پرهیز از انتظار منفعلانه برای گشایش از سوی قدرتهای خارجی.
۳. اولویتبندی در حکمرانی: تمرکز بر مسائل حیاتی و اولویتسنجی دقیق در اجرای پروژهها و برنامهها، به ویژه در حوزه اقتصاد که به عنوان مهمترین اولویت کشور معرفی شده است.
۴. احیای اقتصادی و تأمین معیشت مردم: تمرکز بر احیای تولید، به ویژه در حوزه کالاهای اساسی، و رفع موانع پیش روی تولیدکنندگان. این امر، کلید حل بسیاری از مشکلات اقتصادی و بهبود سطح معیشت مردم است.
۵. بهرهوری و مدیریت منابع: مقابله جدی با اسراف در منابع (آب، برق، و سایر منابع)، از طریق نظارت دقیق، اصلاح فرآیندها، و فرهنگسازی.
۶. استفاده از ظرفیت جوانان و نخبگان: توجه ویژه به جوانان، نخبگان، و کسانی که آمادگی عمل در میدان را دارند، و ایجاد سازوکارهای لازم برای جذب، بهکارگیری، و ارتقاء آنها.
۷. دیپلماسی فعال و حمایت از مقاومت: تلاش برای انسداد راههای بقای رژیم صهیونیستی از طریق دیپلماسی فعال، انسجام اسلامی، و ایجاد اجماع جهانی برای حمایت از مردم فلسطین.
۸. نقش اصحاب بیان و رسانه: تأکید بر مسئولیت خطیر اصحاب قلم و رسانه در تبیین دقیق و شفاف رهنمودهای رهبری و دستاوردهای نظام برای مردم.
۹. مدیریت هوشمند زمان خدمت: تأکید بر استفاده حداکثری از فرصت محدود مسئولیت اجرایی برای خدمت صادقانه و مؤثر به مردم.
۱۰. مدیریت فضای مجازی و مقابله با تهدیدات: آمادگی مدیریتی و راهبردی دولت برای حضور مؤثر در فضای مجازی و مقابله با تهدیدات ناشی از آن.
این چارچوب اگر به طور کامل در سیاستگذاری و اجرا دنبال شود، میتواند نه تنها مشکلات جاری کشور را حل کند، بلکه ایران را به الگویی موفق از حکمرانی اسلامی و جهادی در قرن جدید تبدیل نماید.
این بیانات راهگشای مقام معظم رهبری، یک برنامه جامع برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و جهان است. تحقق این اهداف، نیازمند همت مضاعف، عزم راسخ و همکاری همگانی است.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.