اوصاف مدافعان اسلام: ویژگی‌های انسان مقاوم از منظر امام خمینی (ره)

در این مقاله، با استناد به بیانات امام خمینی (ره)، به بررسی ویژگی‌های اخلاقی و معنوی مدافعان اسلام پرداخته شده و نشان داده شده که عوامل پیروزی در دفاع مقدس، ریشه در ایمان، بینش، صبر، اطاعت، اخلاص و شهادت‌طلبی دارد
دوشنبه، 7 مهر 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
اوصاف مدافعان اسلام: ویژگی‌های انسان مقاوم از منظر امام خمینی (ره)

مقدمه :

دفاع مقدس، تنها یک جنگ نظامی نبود، بلکه آزمونی الهی برای تشخیص انسان مقاوم از انسان مادی بود. در طول هشت سال جنگ تحمیلی و در جنگ دوازده‌روزه سال 1404، ایران اسلامی نه تنها از وجود خود دفاع کرد، بلکه الگویی والا از «مدافع اسلامی» ارائه داد.
 
این مدافع، فراتر از یک سرباز، نوعی انسان معنوی است که با ایمان، بصیرت و از خودگذشتگی به میدان می‌آید. امام خمینی (ره)، به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی، ویژگی‌های این انسان مقاوم را در متون و بیانات خود ترسیم کردند.
 
ایشان مدافع را فردی می‌دانستند که نه تنها با سلاح می‌جنگد، بلکه با ایمان به خدا، بینش فقهی، صبر استراتژیک، اطاعت از رهبری، اخلاص قلبی و شهادت‌طلبی عاشقانه به مبارزه می‌پردازد.
 
این اوصاف، پایه‌های اصلی مقاومت ایران اسلامی بودند و عامل تعیین‌کننده در پیروزی معنوی و استراتژیک در برابر دشمنان داخلی و خارجی.
 
 این مقاله با استناد به بیانات امام خمینی (ره)، به بررسی این ویژگی‌ها می‌پردازد و نشان می‌دهد که پیروزی ایران، ثمرهٔ تربیت انسان ایمانی و مجاهد است، نه فقط برتری تسلیحاتی.
 

اوصاف مدافعان اسلام: ویژگی‌های انسان مقاوم از منظر امام خمینی (ره)

1. ایمان به خدا: منبع قدرت مدافعان
1-1. ایمان، بنیاد قدرت و تحمل مجاهدان

بدیهی است که تحقق اهداف دفاعی و پویایی ارتش اسلامی، به افرادی وابسته است که با عشق و ایمان لباس دفاع از اسلام و نظام جمهوری اسلامی را بر تن می‌کنند.
 
از این رو، شناخت اوصاف مدافعان، امری ضروری است تا هر فردی که راه دفاع از اسلام و میهن اسلامی را به عنوان وظیفه‌ای دینی و اجتماعی انتخاب می‌کند، بداند با چه رزمندگانی همرزم و همسو است.
 
مهم‌ترین صفت مدافع اسلام، ایمان به خداوند متعال است؛ زیرا خداوند، مبدأ و منشأ تمام قدرت و حیات است و هر آنچه را بخواهد، قادر بر آن است.
 
 وقتی مدافع اسلام خود را به این منبع اصیل قدرت متصل می‌کند، دیگر از هیچ نیرویی نمی‌ترسد. این، سرمایه‌ای معنوی بزرگ است که تنها مجاهد فی سبیل‌الله و مدافع مؤمن به خدا از آن بهره‌مند می‌شود.
 
در طول هشت سال دفاع مقدس، این قدرت لا یُزَالِ ایمان، تکیه‌گاه اصلی رزمندگان بود. آنها نه با موشک، بلکه با ایمان به خدا پیروز شدند.
 
1-2. ما جنود خداییم و پیروزیم
امام خمینی (ره) با اطمینان الهی می‌فرمایند:«مطمئن باشید از قدرتها کاری ساخته نیست. هیچ نگرانی به خود راه ندهید. شما جنود خدا هستید و پیروزید. آنهایی که در ابتدا حرکت خودشان را شروع کردند، با طمأنینه قلبی شروع کردند و از هیچ نترسیدند.
 
قدرتهای بزرگ از آن جهتی که در شما هست، که آن ایمان به خداست، خبر ندارند، لذا دائم می گویند «ما دارای موشک هستیم.». آنها دارای موشک هستند، و ایمان ندارند؛ شما ایمان دارید. قلبهایتان با مبدأ نور و قدرت پیوند خورده است؛ پیوندی ناگسستی.»[1]
    
این گفتار، هویت ایمانی مدافع اسلامی را مشخص می‌کند: ما نه جنگجویان یک ارتش معمولی، بلکه جنود خدا هستیم. این ایمان، نه تنها مانع ترس می‌شود، بلکه اطمینان قلبی در برابر دشمنان جهانی ایجاد می‌کند. دشمن، با تمام تسلیحاتش، نمی‌فهمد که روبروی او نه یک ارتش، بلکه جامعه‌ای مؤمن است که قلبش به خدا پیوند خورده است.
 
1-3. تحقق آیه «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا»
این فرمان امام خمینی (ره)، تحقق عملی آیه قرآنی زیر است:  إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ لَا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ [2]
 
 «محققاً آنانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و بر این پیمان استوار ماندند، فرشتگان رحمت الهی بر آنها نازل شوند و گویند: دگیر، هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشید و شما را به آن بهشتی که وعده داده شده‌اید، بشارت باد.»
  
این آیه، تصویری غیبی از حال رزمندگان دفاع مقدس است: آنها نه فقط با سلاح، بلکه با شهادت توحید و استقامت بر حق به میدان آمدند. و در پاسخ، فرشتگان رحمت بر آنها نازل شدند — در خط مقدم جبهه، در لحظهٔ شهادت، در دل آتش. این، نه یک تصور معنوی، بلکه واقعیتی تاریخی است که در هر دو جبههٔ دفاع مقدس — جنگ تحمیلی و جنگ 1404 — مشهود بود.
 
1-4. ایمان، عامل پیروزی و شکست دشمن
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، ایمان عمیق مدافعان به خداوند است. وقتی دشمن متوجه می‌شود که:

1- رزمندگان از مرگ نمی‌ترسند.
یکی از مشخصه‌های بارز مدافعان اسلام، نترسیدن از مرگ است. برخلاف ارتش‌های مادی که با ترس از کشته شدن هدایت می‌شوند، رزمندگان ایران اسلامی مرگ را نه پایان، بلکه آغاز حیات والاتر می‌دانند.
 
 آنها می‌گویند: «شهادت، دعوت خدا به سوی اوست» و با این باور، بدون لرزش قدم به جلو می‌زنند. این، نوعی فداکاری مطلقاً بی‌چشم‌داشت است که فقط در نظامی ممکن است که در آن، ایمان بر مادی‌گرایی غلبه کرده باشد.
 
2- با اطمینان قلبی به میدان می‌آیند.
دومین ویژگی، اطمینان قلبی است. مدافع اسلامی نه با تردید، بلکه با طمأنینه قلبی به میدان می‌آید. او می‌داند که حق با اوست، خدا با اوست، و پیروزی نهایی از آنِ مؤمنان است.
 
این اطمینان، نه از محاسبات نظامی، بلکه از توکّل بر خدا و یقین به وعده‌های الهی ناشی می‌شود. امام خمینی (ره) در این باره فرموده‌اند که ما از قدرتها نمی‌ترسیم، چون «قلب‌هایمان با مبدأ نور و قدرت پیوند خورده است».
 
3- معتقدند که پیروزی از آنِ خداست.
سومین ویژگی، تسلیم پیروزی به خداوند است. مدافع اسلامی هرگز پیروزی را منحصر به خود یا ابزارهای نظامی نمی‌داند، بلکه معتقد است که «پیروزی از آنِ خداست». او می‌داند که اگر خداوند یاری نکند، هیچ تعداد سلاح و سربازی کافی نیست.
 
 و اگر خدا یاری کند، حتی کم‌عدّه نیز پیروز می‌شوند. این تواضع معنوی، نه ضعف، بلکه قدرت واقعی است؛ زیرا با این نگرش، موفقیت به خود تعلق نمی‌گیرد و بنابراین، غرور و سرخوردگی نیز جایی در وجودش ندارد.  
 
این سه ویژگی — نترسیدن از مرگ، اطمینان قلبی، و تسلیم پیروزی به خدا — روحیه‌ای الهی و مقاومتی در مدافع ایجاد می‌کند که دشمن قادر به درک آن نیست.
 

2. بینش و آگاهی: بصیرت، پیوند ایمان و عمل

2-1. ایمان همراه با بصیرت: شرط دفاع مؤثر
ایمان به خدا، بنیاد اصلی قدرت مدافع اسلامی است؛ اما این ایمان، همواره باید همراه با بینش و آگاهی باشد. بدون درک صحیح از موقعیت سیاسی، اجتماعی و استراتژیک، دفاع تنها یک حرکت عاطفی و کوتاه‌مدت خواهد بود که در برابر فشارهای طولانی‌مدت دشمن، دچار ضعف و ناتوانی می‌شود.
 
 ایمان بدون بصیرت، مانند نوری است که در تاریکی می‌درخشد اما راهی نمی‌رساند؛ اما وقتی ایمان و بینش در کنار هم قرار می‌گیرند، مدافع نه تنها با اخلاص می‌جنگد، بلکه می‌داند چرا می‌جنگد، برای چه ارزش‌هایی فدا می‌کند و چه آینده‌ای را حفظ می‌کند.
 
امام خمینی (ره) تأکید می‌کنند که آگاهی و هوشیاری، انگیزه دفاعی را تقویت می‌کند و مدافع را تا پای مرگ و شهادت در مسیر ثابت نگه می‌دارد. او نه تنها می‌داند چه می‌جنگد، بلکه می‌داند چرا نباید دست از راه بکشد.
 
عزت اسلام و استقلال کشور را با هیچ چیز معامله نمی‌کند. این، نوعی مقاومت آگاهانه است که فقط در نظامی ممکن است که در آن، مردم نه فقط مؤمن، بلکه بصیر باشند.
 
 این بصیرت، از طریق تربیت دینی، فقهی و انقلابی شکل می‌گیرد و مانع از این می‌شود که مدافع تحت تأثیر تبلیغات دشمن، ناامیدی یا سوءتفاهم قرار گیرد.
 
2-2. تأسی از قرآن: مقاومت پیروان پیامبران
قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ [3]
 
«چه بسیار پیامبری که با اویشان جمعی از پیروانش در راه خدا کشته شدند، با این حال، به خاطر آنچه در راه خدا به آنان رسید، ننهشتند، نضعیف شدند و نزبون گشتند. و خداوند صابران را دوست می‌دارد.»
    
این آیه، الگویی الهی از ثبات در برابر سختی‌ها است. مدافع اسلامی، وقتی می‌داند که پیروان پیامبران قبلی نیز با وجود تلفات سنگین، هرگز تسلیم نشدند، انگیزهٔ عمیقی برای ادامهٔ مبارزه پیدا می‌کند.
 
 این، تنها یک روایت تاریخی نیست، بلکه یک درس الهی است که به مدافع یادآوری می‌کند: شکست موقت، شکست نهایی نیست؛ و هرچه دشمن بیشتر فشار بیاورد، فرصت بیشتری برای ظهور نصرت الهی فراهم می‌شود.
 
در جنگ تحمیلی، این بصیرت، باعث شد رزمندگان پس از شهادت فرماندهان و دوستانشان، ننهشند و به میدان بازگردند. آنها نمی‌دیدند یک شهید، بلکه می‌دیدند یک شهادت که خط پایان نیست، بلکه نقطه شروع مقاومت بیشتر است.
 
 در جنگ 1404، این آگاهی، باعث شد مردم با شهادت فرماندهان و دانشمنان، نه به ناامیدی، بلکه به وحدت و مقاومت بیشتر روی آورند. آنها می‌دانستند که این، تکرار الگوی قرآنی است و نصرت الهی دور از دسترس نیست.
 
2-3. استقلال، خط قرمز: تسلیم شدن، فروش عزت ملی
امام خمینی (ره) با قاطعیت می‌فرمایند: «اگر ما تسلیم امریکا و ابرقدرتها می شدیم، ممکن بود امنیت و رفاه ظاهری درست می شد و قبرستانهای ما پر از شهدای عزیز ما نمی گردید؛ ولی مسلما استقلال و آزادی و شرافتمان از بین می رفت»[4]
 
  این جمله، خط قرمز دفاع مقدس را مشخص می‌کند: ما نه برای رفاه ظاهری، نه برای امنیت موقت، بلکه برای استقلال، آزادی و شرافت ملی می‌جنگیم. بینش مدافع، این است که رفاه بدون استقلال، ذلت است.
 
 این، نه یک محاسبه اقتصادی، بلکه یک انتخاب تمدنی و اخلاقی است. مدافع آگاه می‌داند که اگر امروز به دشمن تسلیم شود، فردا دیگر تصمیمی در امور خود نخواهد داشت؛ تمام سیاست، فرهنگ و اقتصادش تحت کنترل دیگران خواهد بود.
 
 و این، دقیقاً همان چیزی است که دشمنان می‌خواهند: ایران را به کشوری غرب‌زده و وابسته تبدیل کنند، که در آن، ملت تنها ابزاری در دست قدرت‌های بزرگ باشد.
 
اما مدافع آگاه، می‌داند که عزت اسلام بالاتر از هر چیز دیگری است. او می‌پذیرد که زندگی سخت باشد، اما نمی‌پذیرد که کرامت ملی و هویت اسلامی فروخته شود.
 
این بینش، در جنگ 1404، باعث شد مردم در برابر تحریم‌ها و فشارها مقاومت کنند و به جای تسلیم، به تولید داخلی و صرفه‌جویی روی آورند.
 
2-4. حمل بصائر بر شمشیرها: بینش، سلاح مدافع
امام علی (ع) در توصیف رزمندگان اسلام می‌فرمایند: «حملوا بصائرهم علی اسیافهم.»[5] «بینش و آگاهی خود را بر شمشیرهایشان حمل می‌کردند.»
    
این روایت، تصویری زیبا و عمیق از مقاتل اسلامی است: او نه فقط با شمشیر، بلکه با بصیرت می‌جنگد. شمشیر، ابزار جسمی است، اما بصیرت، سلاح معنوی و راهبردی اوست.
 
 مدافعی که فقط به سلاح تکیه کند، در برابر تجاوز ناگهانی، تبلیغات و فشار رسانه‌ای ضعف می‌کند؛ اما کسی که با بینش می‌جنگد، حتی در شرایط نامساعد، برنامه دارد، محاسبه می‌کند و واکنش هوشمندانه نشان می‌دهد.
 
در جنگ تحمیلی، این بصیرت، باعث شد رزمندگان نه تنها بجنگند، بلکه هدف دفاع خود را بشناسند: دفع تجاوز، حفظ اسلام، و مقابله با استکبار جهانی.
 
آنها نمی‌دیدند یک حمله نظامی، بلکه می‌دیدند یک تجاوز به ارزش‌های الهی. در جنگ 1404، این بینش، باعث شد نیروهای دفاعی نه فقط به حمله پاسخ دهند، بلکه محاسبات دشمن را شکست دهند و با واکنشی محاسبه‌شده، پیام قاطعی به او بدهند. این، نشان‌دهنده آن است که دفاع اسلامی، نه یک واکنش احساسی، بلکه یک عملیات راهبردی مبتنی بر بصیرت است.
 
5. نتیجه: بینش، تقویت‌کننده ایمان و دفاع
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، ترکیب ایمان با بینش است. وقتی مدافع می‌داند:
 
1- چه می‌جنگد؟
مدافع اسلامی نمی‌جنگد تنها برای حفظ خاک یا منافع مادی، بلکه برای حفظ ارزش‌های الهی، هویت تمدنی اسلامی و استقلال نظام جمهوری اسلامی می‌جنگد.
 
 او می‌داند که جنگ، فقط یک درگیری نظامی نیست، بلکه نبردی است بین حق و باطل، بین استکبار جهانی و مستضعفان، بین فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) و فرهنگ تسلط غرب.
 
این درک عمیق، باعث می‌شود که مدافع نه تنها به میدان بیاید، بلکه با ایمان و اطمینان قلبی به مبارزه ادامه دهد. او می‌داند که اگر امروز از میدان کوتاه بیاید، فردا دیگر هویت، استقلال و عزت ملی‌اش در معرض خطر قرار می‌گیرد. بنابراین، دفاع او، دفاعی از وجود است، نه فقط از مکان.
 
2-چرا نباید تسلیم شود؟
تسلیم، به معنای پایین آوردن سر در برابر استکبار جهانی و پذیرش وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. مدافع آگاه می‌داند که تسلیم، حتی در شرایط ظاهری امنیت و رفاه، به معنای مرگ عزت، شرافت و استقلال ملی است.
 
 امام خمینی (ره) تأکید کردند که تسلیم به آمریکا و ابرقدرت‌ها، ممکن است رفاه ظاهری به همراه داشته باشد، اما قطعاً استقلال و آزادی را از بین می‌برد.
 
 مدافع می‌فهمد که اگر امروز به فشارها کوتاه آید، فردا دیگر حق تصمیم‌گیری در امور خود را نخواهد داشت و تمام سیاست، اقتصاد و فرهنگش تحت کنترل دیگران خواهد بود. این، نوعی استعباد ظریف است که با فروش عزت ملی همراه است.
 
3-و چه قیمتی برای فروش عزت ملی پرداخته می‌شود؟
فروش عزت ملی، تنها به معنای از دست دادن منابع یا ثروت نیست، بلکه شامل از دست دادن هویت، استقلال، ایمان و کرامت ملی است. مدافع آگاه می‌داند که وقتی یک ملت عزت خود را بفروشد، دیگر هر چه داشته باشد — ثروت، امنیت، یا رفاه — بی‌معنا می‌شود. زیرا بدون عزت، زندگی تنها یک سلسله حرکات بی‌روح است.
 
 این درک، باعث می‌شود که مدافع ترجیح دهد در شرایط سخت و با تحریم زندگی کند، اما آزاد و با عزت باشد، تا در آرامش و رفاه، اما وابسته و ذلیل. این، انتخابی تمدنی و اخلاقی است که تنها در نظامی ممکن است که در آن، ارزش‌های معنوی بالاتر از منافع مادی قرار گیرند.
 

3. صبر و پایداری: ثبات قدم در برابر فشار دشمن

3-1. صبر، نه فقط تحمل، بلکه استراتژی مقاومت
از اوصاف مهم مدافعان اسلام، صبر و پایداری است. این صفت، تنها به معنای تحمل سختی‌ها و فشارهای دشمن نیست، بلکه نوعی تصمیم عاقلانه و حساب‌شده است که بر اساس شناخت از مواضع دشمن و توانمندی‌های خود گرفته می‌شود. صبر، در نظام دفاعی اسلامی، به معنای ادامه نبرد با محاسبه و کشاندن دشمن به استیصال و درماندگی است.
 
در جنگ تحمیلی، ایران با وجود کمبود تسلیحات و تحریم‌های گسترده، صبر کرد و به جای واکنش‌های احساسی، به صورت هوشمندانه عمل کرد.
 
 این صبر، دشمن را واداشت تصور کند که ایران ضعیف است، در حالی که در پشت صحنه، نیروها تقویت می‌شدند، خطوط دفاعی تثبیت می‌شدند و مردم آماده می‌شدند.
 
 در جنگ 1404 نیز، پاسخ ایران با تأخیر و محاسبه صورت گرفت، نه به دلیل ضعف، بلکه به منظور شکست محاسبات دشمن و القاء تردید در او. بنابراین، صبر، نه علامت ضعف، بلکه علائم قوت و بصیرت است.
 
3-2. صبر و هجرت: شرط رحمت الهی
قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ [6]
«همانا پروردگار تو با مؤمنانی است که وقتی به فتنه کفار مبتلا شدند، ناگزیر از شهر و دیار خود هجرت کردند و در راه دین کوشش مستمر و صبر بسیار نمودند. از این پس نیز پروردگارت بر آنان بسیار غفور و مهربان خواهد بود.»
 
این آیه، شرط رحمت الهی را سه‌گانه بیان می‌کند: هجرت، جهاد و صبر. هجرت، گاهی به معنای ترک خانه و دیار است (مانند هجرت پیامبر (ص))، و گاهی به معنای ترک وضعیت قبلی و ایستادگی در مسیر حق، حتی با قربانی‌های سنگین.
 
در دوران جنگ تحمیلی، هزاران جوان از شهرها و روستاهایشان هجرت کردند تا به جبهه بروند. آنها نه به دلیل ترس، بلکه به دلیل ایمان و صبر این کار را کردند. و خداوند، با نصرت الهی، آنها را یاری کرد.
 
3-3. مؤمن، محکم‌تر از آهن آبیده
امام صادق (ع) درباره ثبات قلب مؤمن می‌فرمایند: «ان المؤمن اشد من زبر الحدیده اذا دخل النار لان و ان المؤمن لو قتل و نشر ثم قتل لم یتغیر قلبه.»[7]
 
«شخص مؤمن از آهن آبیده محکم‌تر است؛ زیرا هنگامی که آهن وارد آتش می‌شود، نرم می‌گردد؛ اما مؤمن اگر کشته شود و زنده گردد و دوباره به قتل برسد، قلبش هیچ تغییری نمی‌کند.»
    
این حدیث، تصویری الهی از ثبات معنوی مدافع اسلامی است. او نه تنها تحت فشار نمی‌شکند، بلکه هرچه فشار بیشتر باشد، ایمانش تقویت می‌شود.
 
در جنگ تحمیلی، این ثابت‌قدمی در برابر تلفات سنگین مشهود بود. در جنگ 1404، با شهادت فرماندهان و دانشمنان، مردم نه عقب‌نشینی کردند، بلکه با حضور در خیابان‌ها، نشان دادند که قلب این ملت، هرگز نمی‌شکند.
 
3-4. استقامت، جوهر جهاد است
امام خمینی (ره) تأکید می‌کنند: «ملتی که بخواهد شرافت خودش را حفظ کند، اسلام را که مبدأ همه شرافتهاست، بخواهد حفظ کند، این ملت باید علاوه بر جهاد استقامت در جهاد هم داشته باشد»[8]
    
این جمله، جایگاه استقامت را بالاتر از جهاد قرار می‌دهد. جهاد بدون استقامت، مثل ساختمانی است بدون پی‌بنیان. امام خمینی (ره) به این نکته اشاره می‌کنند که حفظ شرافت و اسلام، مستلزم پایداری در طول زمان است.
 
در جنگ تحمیلی، این استقامت، باعث شد ایران پس از هشت سال جنگ، نه تنها سقوط نکند، بلکه پابرجا بماند.در جنگ 1404، این پایداری، باعث شد پاسخ ایران نه یک واکنش لحظه‌ای، بلکه یک عملیات راهبردی باشد که دشمن را وادار به بازگشت محاسباتش کند.
  
3-5. ایستادگی در مقابل دشمن: فرامین الهی و انسانی
امام خمینی (ره) در وصف ملت سلحشور و شهیدپرور ایران می‌فرمایند: «و ما ایستاده ایم براب دفاع از کشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز در مقابل هر مهاجم، مهاجم می خواهد ابر قدرت باشد، می خواهد قدرت کم....»[9]
 
این جمله، ثبات ملت ایران در برابر هر نوع تجاوز را نشان می‌دهد. این ایستادگی، نه برای قدرت، بلکه برای دفاع از کشور و اسلام است.
 
همچنین قرآن کریم فرمان می‌دهد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [10]    «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرگاه با گروهی از دشمنان رو به رو شدید، محکم و استوار بایستید و فراوان خداوند را یاد کنید؛ شاید رستگار شوید.»
 
این آیه، دو دستور مهم و بنیادین را به مدافعان اسلامی می‌دهد که در کنار هم، هویت واقعی مقاومت اسلامی را شکل می‌دهند.
 
1- اثبات (ایستادگی محکم)
«فَاثْبُتُوا» — ایستادگی محکم و بی‌حرکت در برابر دشمن، تنها یک عمل نظامی نیست، بلکه نمادی از ثبات ایمانی و اراده ملی است. مدافع اسلامی نه پس از اولین بمباران عقب‌نشینی می‌کند، نه تحت فشار تبلیغاتی ضعف می‌کند، و نه با تهدیدات امنیتی وارد تردید می‌شود.
 
 او می‌داند که عقب‌نشینی، نه فقط یک حرکت جغرافیایی، بلکه شروع به فرو رفتن در خطوط دفاعی و معنوی است. بنابراین، اثبات، نوعی مقاومت روانی و راهبردی است که باعث می‌شود دشمن متوجه شود که پیشروی آسانی پیش رو ندارد.
 
 در جنگ تحمیلی، این اثبات، در روستاهای غرب کشور مشهود بود: مردم نه تنها از خانه‌هایشان دفاع می‌کردند، بلکه پس از اشغال، به جنگال می‌رفتند و بازپس‌گیری می‌کردند. در جنگ 1404، این اثبات، در پاسخ سریع و محکم ایران نمایان شد: دشمن متوجه شد که حمله به ایران، به معنای آغاز یک جنگ طولانی و پرهزینه است.
 
2- اذکار فراوان (توکّل بر خدا)
«واذکروا الله کثیراً» — یاد خدا، تنها یک عبادت فردی نیست، بلکه ابزاری راهبردی برای تقویت روحیه و توکّل بر قدرت الهی است. وقتی مدافع در میدان جنگ، خدا را فراوان یاد می‌کند، قلبش تسلی می‌یابد، ترسش از بین می‌رود و اطمینان قلبی به یاری الهی پیدا می‌کند.
 
 این، نوعی قدرت معنوی است که در ارتش‌های مادی وجود ندارد. مدافع اسلامی نمی‌جنگد تنها با موشک و تفنگ، بلکه با لا اله الا الله و الله اکبر می‌جنگد. این اذکار، نه فقط در میدان، بلکه در پشت جبهه، در خانه‌ها، مساجد و مدارس، جریان داشت.
 
در جنگ 1404، این توکّل، باعث شد مردم در برابر تحریم‌ها و فشارها، نه به اعتراض، بلکه به دعای جماعت و تقویت روحیه ایمانی روی آورند. این، ترکیبی منحصر به فرد از قدرت جسمی و معنوی است که فقط در مدافع اسلامی محقق می‌شود.
 
3-6.. نتیجه: صبر و پایداری، عامل پیروزی و شکست دشمن
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، صبر و پایداری ملت و رزمندگان است. وقتی مدافع می‌داند:
 
1- چرا باید بایستد، حتی در شدیدترین فشارها؟
مدافع اسلامی می‌داند که ایستادگی او، تنها برای حفظ خاک نیست، بلکه برای حفظ هویت، استقلال و عزت ملی است. او می‌فهمد که اگر امروز در برابر تجاوز عقب بنشیند، فردا دیگر حق تصمیم‌گیری در امور خود را نخواهد داشت.
 
 بنابراین، صبر او، نوعی مقاومت فعال است؛ نه ضعف، نه ترس، بلکه محاسبه‌ای هوشمندانه برای کشاندن دشمن به درماندگی. در جنگ تحمیلی، این ثبات، باعث شد ایران پس از هشت سال جنگ، نه تنها سقوط نکند، بلکه پابرجا بماند.
 
 در جنگ 1404، این پایداری، باعث شد پاسخ ایران نه یک واکنش لحظه‌ای، بلکه یک عملیات راهبردی باشد که دشمن را وادار به بازگشت محاسباتش کند.
 
2- چرا نباید تحت تأثیر تبلیغات یا تهدیدات قرار گیرد؟
مدافع آگاه می‌داند که دشمن نه تنها با سلاح، بلکه با تبلیغات، رسانه، تحریم و القای ترس به مبارزه می‌آید. اما او می‌فهمد که این تهدیدات، نشانهٔ ضعف دشمن است، نه قوت او. صبر و پایداری، باعث می‌شود که مدافع تحت تأثیر این فشارها قرار نگیرد و به جای ناامیدی، به وحدت، تدبیر و مقاومت روی آورد.
 
در جنگ 1404، مردم ایران با وجود تهدیدات سنگین و فشار رسانه‌ای غرب، نه تنها تسلیم نشدند، بلکه با حضور در خیابان‌ها و حمایت از نظام، نشان دادند که قلب این ملت، هرگز نمی‌شکند.
 
3- و چه پیامی از طریق استقامت به دشمن داده می‌شود؟
پیام اصلی پایداری، این است: «ما نه تنها مقاومت می‌کنیم، بلکه پیروز خواهیم شد.» استقامت، نوعی جنگ روانی علیه دشمن است که محاسباتش را مختل می‌کند. وقتی دشمن متوجه می‌شود که مدافع از فشار نمی‌شکند، از مرگ نمی‌ترسد و با محاسبه عمل می‌کند، دیگر تمایلی به ادامهٔ تجاوز ندارد.
 
 این، دقیقاً همان چیزی است که در جنگ تحمیلی و جنگ 1404 رخ داد: دشمن، با تمام توانش، نتوانست ایران را به زانو درآورد، چون روبروی او نه یک ارتش، بلکه یک ملت مؤمن، پایدار و مجاهد بود.
 

4. اطاعت‌پذیری: نظم، انضباط و وحدت عمل در مسیر دفاع

4-1. اطاعت‌پذیری، صفتی ضروری برای مدافع اسلامی
از دیگر اوصاف مهم مدافعان اسلام، اطاعت‌پذیری از فرمانده یا مقام مافوق است؛ زیرا مدافع بخوبی می‌داند که بدون نظم و انضباط، هیچ مقاومتی پایدار نخواهد بود. این اطاعت، تنها به معنای پیروی مکانیکی از دستور نیست، بلکه نوعی تعهد معنوی، شرعی و راهبردی است که ریشه در ایمان، بصیرت و هوشیاری دارد. مدافع اسلامی می‌فهمد که:
 
1- نظم‌پذیری و رعایت انضباط، لازمهٔ تحقق اهداف مقدس دفاع است.
2-  تحقق وحدت عمل در میان نیروها بدون اطاعت از فرمانده غیرممکن است،.
3-  فرمانده، از برجسته‌ترین افراد مجموعه است که خیرخواهی، امانت‌داری، ایثار و از خودگذشتگی او بیش از دیگران است.

4-  از جهت شرعی و قانونی، اطاعت از فرماندهان مشروع، واجب و تخلف از آن، حرام است.
5-  و فرمانده، الگویی معنوی و اخلاقی است که مدافع از روی ایمان و احترام، به آن تسخیر خود می‌کند.
     
اما این اطاعت، مشروط است: تا زمانی که فرمان، خلاف واضح شرع یا عقل نباشد. اگر فرمانده دستوری خلاف دین یا منافع اصلی نظام صادر کند، اطاعت از او نه تنها واجب نیست، بلکه حرام است. در شرایط عادی، این اطاعت، ستون اصلی وحدت و هماهنگی در نیروهای دفاعی است.
 
4-2. انتقال اختیارات نظامی به شورای عالی دفاع
در دوران دفاع مقدس، امام خمینی (ره) به‌طور شفاف اعلام کردند که: «کلیه ی امور مربوط به جنگ، در تحت نظر شورای عالی دفاع، به اضافه ی یک نفر از نمایندگان از قبل مجلس شورای اسلامی باید اداره شود و این شورا موظف است تمام قوای مسلح را هماهنگ نماید و هیچ گروه یا شخصی، تخلف از اوامر شورای مذکور نباید بکند...»[11]
   
این فتوا، بنیان قانونی و راهبردی وحدت عمل در جبهه‌های دفاع مقدس را بنا نهاد. امام خمینی (ره)، با وجود اینکه ولی امر و بنیانگذار انقلاب بودند، اختیارات نظامی را به یک نهاد جمعی (شورای عالی دفاع) واگذار کردند تا مدیریت جنگ، تخصصی، منسجم و بدون تعارض باشد.
 
این، نشان‌دهندهٔ نظم و انضباط بالای نظام اسلامی است: حتی رهبر، خود را در امور عملیاتی زیرمجموعهٔ یک ساختار مسئولیت‌پذیر می‌داند. این، باعث شد که نیروهای مسلح — سپاه، ارتش، بسیج — در کنار هم بجنگند و تفرقه‌افکنی دشمن بی‌اثر بماند.
 
4-3. فرمانده، «اولی‌الامر» و واجب‌الاطاعت
امام خمینی (ره) فرماندهان نظامی را نه فقط مدیران اجرایی، بلکه «اولی‌الامر» می‌دانستند و اطاعت از آنان را واجب شرعی می‌خواندند. ایشان می‌فرمایند: «اطاعت از یک فرماندهی که فرمانده ی اسلام است، واجب است به حسب حکم اسلام؛ تخلف حرام است....»[12]
   
این، مقام والای فرماندهی در نظام دفاعی اسلامی را نشان می‌دهد. اطاعت از فرمانده، مثل اطاعت از نمازخواندن یا روزه گرفتن، نوعی عبادت الهی است، به شرطی که فرمانده مشروع و دستورهایش در چارچوب شرع باشد.
 
در جنگ تحمیلی، این اطاعت، باعث شد رزمندگان بدون تردید به دستورات عمل کنند، حتی در شرایط بسیار سخت و خطرناک.در جنگ 1404، این فرهنگ انضباطی، باعث شد پاسخ ایران سریع، منسجم و محاسبه‌شده باشد، نه ناهمگون یا احساسی.
 
4-4. اطاعت، نه کورکورانه، بلکه معیارمند
قرآن کریم می‌فرماید: یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم [13] «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا اطاعت کنید و از پیامبر و اولی‌الامر از میان خودتان اطاعت کنید.»
    
اما این اطاعت، مشروط است. اسلام حد و مرز آن را مشخص کرده است: هیچ فرماندهی حق ندارد خارج از ضوابط شرعی و قانونی فرمان صادر کند یا بر اساس میل و هوا، زیردستان را به اطاعت مجبور سازد.
 
اگر فرمانده دستوری بدهد که خلاف واضح دین باشد — مثلاً به کشتار بی‌گناهان یا ترک دفاع از مرز — آنگاه اطاعت نه تنها واجب نیست، بلکه حرام است. بنابراین، اطاعت در نظام اسلامی، نه بر اساس ترس یا زور، بلکه بر اساس ایمان، عقل و شرع است.
 
4-5. نتیجه: اطاعت‌پذیری، عامل پیروزی و شکست دشمن
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، وجود یک ساختار منسجم و فرهنگ اطاعت معیارمند است. وقتی مدافع می‌داند:
 
1- چرا باید از فرمانده اطاعت کند
مدافع اسلامی می‌داند که اطاعت از فرمانده، تنها به خاطر موقعیت سلسله مراتبی نیست، بلکه به این دلیل است که فرمانده، مسئولیت سنگینی در برابر خدا و ملت دارد. او از بین بهترین‌ها انتخاب شده، دارای بصیرت، تجربه و ایمان است و مأموریت او، حفظ اسلام و استقلال کشور است.
 
 بنابراین، اطاعت از او، نوعی وفاداری به عهد با خدا است. در جنگ تحمیلی، این فرهنگ اطاعت، باعث شد نیروهای مختلف بدون تعارض، در کنار هم بجنگند. در جنگ 1404، این وحدت عمل، باعث شد پاسخ ایران یکپارچه و محکم باشد.
 
2- چرا این اطاعت، نه کورکورانه، بلکه معیارمند است
مدافع می‌فهمد که اطاعت، یعنی پیروی از دستورات در چارچوب شرع و قانون. اگر فرمانده دستوری خلاف دین صادر کند، اطاعت از او نه تنها واجب نیست، بلکه حرام است.
 
 این، نشان‌دهندهٔ هوشیاری و مسئولیت‌پذیری فردی است. مدافع اسلامی نه بله‌گوی بی‌تفکر است، بلکه فردی آگاه که با ایمان و عقل، تصمیم می‌گیرد. این، باعث می‌شود که نظام دفاعی، هم منسجم باشد و هم از خطاهای فردی در امان بماند.
 
3- و چه پیامی از طریق وحدت عمل به دشمن داده می‌شود
وقتی دشمن متوجه می‌شود که ارتش، سپاه و بسیج در یک خط واحد ایستاده‌اند، فرماندهان بدون تعارض تصمیم می‌گیرند و رزمندگان بدون تردید عمل می‌کنند، دیگر نمی‌تواند از طریق تفرقه‌افکنی به آنها آسیب بزند.
 
 این وحدت، نوعی قدرت نرم نظامی است که فقط در نظامی ممکن است که در آن، اطاعت بر اساس ایمان و شرع باشد. و این، نه تنها باعث شکست دشمن شد، بلکه الگویی برای مقاومت آینده ایجاد کرد.
 

5. اطاعت از رهبری: وفاداری به خط حق

5-1. رهبری، اولی‌الامر و ستون حکومت اسلامی
اطاعت از رهبری جامعه اسلامی، حوزه‌ای فراتر از نظام دفاعی دارد. این اطاعت نه تنها یک فرمان اجرایی، بلکه عبودیتی الهی و وفاداری به خط حق است که باید صادقانه و همراه با حب قلبی باشد. رهبر، از مصادیق بارز «اولی‌الامر» است و قرآن کریم فرمان می‌دهد:
 
أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ [14] «از خدا اطاعت کنید و از پیامبر و اولی‌الامر از میان خودتان اطاعت کنید.»
 
     این آیه، وجوب اطاعت از رهبران مشروع اسلامی را به موازات اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار می‌دهد. سرپیچی از اولی‌الامر، معصیت بزرگی است، زیرا این اطاعت، تضمین‌کننده وحدت، ثبات و استقامت جامعه اسلامی است.
 
رهبر، نه یک مدیر اجرایی، بلکه ناظر بر تمام امور امت است: سیاسی، نظامی، فقهی، اجتماعی و فرهنگی. بنابراین، اطاعت از او، تنها در جبهه جنگ نیست، بلکه در تمام عرصه‌های زندگی مسلمان مؤمن لازم است.
 
5-2. حق رهبر و حق مردم: تعهدی دوطرفه
امام علی (ع) در توصیف رابطه بین امام و امت می‌فرمایند: «ایها الناس ان لی علیکم حقا و لکم علی حق فأما حقکم علی فالنصیحة لکم و توفیر فیئکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا فأما حقی علیکم فالوفاء بالبیعة و النصیحة فی المشهد و المغیب و الاجابة حین ادعوکم و الطاعة حین امرکم.»[15]
    
«ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقی است؛ اما حق شما بر من آن است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم، بیت المال شما را در راه شما مصرف کنم، شما را آموزش دهم تا از جهل نجات یابید و تربیت کنم تا فراگیرید؛ اما حق من بر شما این است که در بیعت خود با من وفادار باشید، در آشکار و پنهان خیرخواهی کنید، هر وقت شما را خواستم، پاسخ دهید و هر وقت فرمان دادم، اطاعت کنید.»
 
این روایت، رابطه دوطرفه و متعهدانه بین رهبر و مردم را نشان می‌دهد:
1- رهبر موظف است به عنوان خادم امت عمل کند.
2- مردم موظف هستند به عنوان ملت مؤمن و وفادار ایستادگی کنند. اما وقتی رهبر فرمان داد، اطاعت، واجب است.
 
5-3. حلقه انسانی حول پیامبر: اطاعت، فداکاری در برابر خطر
در غزوه احد، وقتی جان پیامبر اکرم (ص) در معرض خطر قرار گرفت، حضرت علی (ع) و گروهی از مجاهدان، حلقه‌ای انسانی حول وجود مقدس ایشان تشکیل دادند تا به حضرت آسیبی نرسد[16]. این، نمونه‌ای والا از وفاداری و اطاعت فداکارانه است.
 
مدافع اسلامی، وقتی می‌فهمد که رهبر، خط آخر مقاومت و هویت اسلامی است، آماده می‌شود حتی با جان خود از او محافظت کند. رهبر، نه فقط یک شخصیت سیاسی، بلکه نماد توحید، استقلال و اسلام ناب محمدی (ص) است. بنابراین، ایستادگی در برابر توطئه‌های داخلی و خارجی علیه رهبری، نوعی دفاع از اصل اسلام است.
 
5-4. اطاعت، نه انصراف از مشورت
امام علی (ع) به ابن عباس می‌فرمایند: «لک ان تشیر علی و اری فان عصیتک فأطعنی»[17]«تو حق داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن بیندیشم و تصمیم بگیرم؛ اما اگر برخلاف نظر تو حکم دادم، باید از من اطاعت کنی.»
این، تفاوت عمیقی بین عدم اطاعت و اختلاف نظر نشان می‌دهد. مشورت، مستحب و مهم است، اما وقتی رهبر تصمیم گرفت، اطاعت، واجب است.
 
در دوران دفاع مقدس، این فرهنگ وجود داشت: فرماندهان و رزمندگان نظر می‌دادند، اما وقتی دستور صادر می‌شد، بدون تردید عمل می‌کردند.
 
5-5. نتیجه: اطاعت از رهبری، عامل پیروزی و شکست دشمن
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، وجود یک رهبری مقبول و فرهنگ اطاعت صادقانه از آن است. وقتی مدافع می‌داند:
 
1- چرا رهبری، خط آخر مقاومت است.
مدافع اسلامی می‌داند که رهبر، نه یک فرد، بلکه نماد اتحاد، استقلال و هویت اسلامی ملت است. او می‌فهمد که توطئه علیه رهبری، در واقع توطئه علیه اسلام است. بنابراین، اطاعت از رهبر، نوعی دفاع از اصل دین است. در جنگ تحمیلی، این وفاداری، باعث شد ملت در برابر تبلیغات دشمن مقاومت کند. در جنگ 1404، این فرهنگ وحدت، باعث شد همه نیروها تحت فرمان رهبری عمل کنند و پاسخ ایران یکپارچه و محکم باشد.
 
2- چرا اطاعت، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه قوت است.
اطاعت از رهبر، نه علامت کم‌عقلی یا تسلیم، بلکه نشانهٔ ایمان، بصیرت و نظم است. ملتی که از رهبرش اطاعت می‌کند، نه تنها منسجم است، بلکه قابل پیش‌بینی برای دشمن نیست، چون اراده آن، متمرکز و محکم است. این، نوعی قدرت نرم نظامی است که فقط در جامعه‌ای ممکن است که در آن، ایمان بر مادی‌گرایی غلبه کرده باشد.
 
3- و چه پیامی از طریق وحدت خط به دشمن داده می‌شود.
وقتی دشمن متوجه می‌شود که ملت ایران، با وجود تفاوت‌های ظاهری، در خط رهبری واحد ایستاده است، دیگر نمی‌تواند از طریق تفرقه‌افکنی به آن آسیب بزند. این، دقیقاً همان چیزی است که در جنگ تحمیلی و جنگ 1404 رخ داد: دشمن، با تمام توانش، نتوانست خط رهبری را تضعیف کند، چون روبروی او نه یک فرد، بلکه یک ملت مؤمن و وفادار بود.
  

6. اخلاص: نیتی صادقانه برای رضای خداوند

6-1. اخلاص، بنیاد عمل مقدس مدافع اسلامی

از اوصاف برجستهٔ مدافعان اسلام، اخلاص است. اخلاص به معنای آن است که هر کاری صرفاً برای رضای خداوند متعال انجام شود و پاداش آن تنها از او طلب گردد. این صفت، تنها یک حالت قلبی نیست، بلکه نوری است که تمام ابعاد عمل مدافع را فرا می‌گیرد: نیت، عمل و نتیجه.
 
اخلاص، مراتب سه‌گانه دارد:
1- خلوص نیت: شروع کار با قصد رضای خدا
2-خلوص عمل: انجام کار بدون ریا و نمایش
3- خلوص نتیجه: حفظ ثمره عمل در راه خدا و دوری از تحوّل به غرور و خودبزرگ‌بینی
 
اگر کسی خلوص نیت داشته باشد، اما در عمل ریا کند، مدافع مخلص محسوب نمی‌شود. و اگر در نیت و عمل خالص باشد، اما نتیجه کارش را به رخ دیگران بکشد و به خود ببالد، عملش ضایع می‌شود.
 
 از این رو، حفظ اخلاص مهم‌تر از تحصیل آن است. در نظام دفاعی اسلامی، این اخلاص، نه تنها انگیزهٔ اولیه است، بلکه شرط تحقق نصرت الهی.
 
6-2. دعا برای اخلاص: التماس امام سجاد (ع) برای مجاهدان
امام سجاد (ع)، در دعایی برای مجاهدان فی سبیل‌الله، می‌فرمایند:  «و اعزل عنه الریاء و خلصه من السعة و اجعل فکره و ذکره و ظعنه و إقامته فیک و لک...»[18]
 
«خداوندا! تظاهر و ریا را از مجاهد راهت دور ساز و او را از دلبستگی به نام و آوازه خالص فرما. فکر و ذکر و حرکت و اقامت او را در راه خودت قرار ده و برای خودت بساز.»
    
این دعا، التماسی عمیق برای پاکی قلب مجاهد است. امام سجاد (ع) نه تنها برای پیروزی می‌دعا کنند، بلکه برای نگهداری از اخلاص می‌طلبد. زیرا می‌دانند که پیروزی بدون اخلاص، نه تنها ثمره‌ای ندارد، بلکه ممکن است به غرور و تجاوز منجر شود.
مدافع اسلامی، وقتی این دعا را می‌شنود، می‌فهمد که موفقیتش تنها زمانی ارزش دارد که برای خدا باشد، نه برای شهرت، قدرت یا منافع شخصی.
 

6-3. انگیزه ما، فقط خدا است

امام خمینی (ره) تأکید می‌کنند که انگیزه نیروهای دفاعی ایران اسلامی، یکی است: «آن انگیزه ای که در ارتش و در قوای مسلح ما و پاسدارها و همه ی نیروهایی که هست؛ نیروی دریایی، نیروی زمینی، نیروی هوایی و سایر نیروها که در ایران هستند؛ انگیزه ی آنها یکی است و این که ما برای خدا داریم کار می کنیم.»[19]
 
و در جای دیگر می‌فرمایند: «انگیزه ی قدرتهایی که ما داریم، انگیزه ی این است که ما برای خدا جنگ می کنیم. خدا به ما همه چیز داده؛ ما از او هستیم، و به او هم تحویل می دهیم.»[20]
    
این، هویت دفاع مقدس را مشخص می‌کند: ما نه برای توسعه‌طلبی، نه برای کشورگری، نه برای منافع مادی می‌جنگیم، بلکه فقط برای خدا.
 
 در جنگ تحمیلی، این اخلاص، باعث شد رزمندگان بدون دریافت حقوق، با کمبود تجهیزات و در شرایط سخت، به میدان بروند.در جنگ 1404، این اخلاص، باعث شد دانشمندان و فرماندهان، با وجود تهدیدات و ترور، از مأموریت خود سر بازنیند.
 
6-4. اخلاص، شرط تحقق ایمان و دینداری
ایمان و دینداری، تنها در سایهٔ اخلاص ثمر می‌دهد. بدون اخلاص، عبادت، جهاد و دفاع، تبدیل به عملی سطحی و بی‌ثمر می‌شود. اما وقتی مدافع می‌داند که همه چیزش از خداست و به خدا بازمی‌گردد، دیگر برای کسی جز او عمل نمی‌کند.
 
این اخلاص، نوعی توکّل کامل بر خدا است. مدافع نه به موشک، نه به تسلیحات، نه به تعداد نیروها تکیه می‌کند، بلکه می‌داند که نصرت الهی، تنها برای مخلصان است. بنابراین، اخلاص، نه یک اخلاق فرعی، بلکه شرط تحقق تمام اهداف دینی و انقلابی است.
 
6-5. نتیجه: اخلاص، عامل پیروزی و شکست دشمن
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، اخلاص مدافعان از منافع شخصی و مادی است. وقتی مدافع می‌داند:

1. چرا باید تنها برای خدا بجنگد
مدافع اسلامی می‌فهمد که جنگ، نه برای قدرت، نه برای شهرت، نه برای ثروت است، بلکه فقط برای رضای خداوند. او می‌داند که اگر حتی پیروز شود، این پیروزی از خداست و به او بازمی‌گردد. بنابراین، نه به خود می‌بالد، نه از دیگران تقاضای تقدیر می‌کند.
 
این، نوعی تواضع الهی است که فقط در مؤمنان مخلص دیده می‌شود. در جنگ تحمیلی، این اخلاص باعث شد شهیدان بدون دریافت کوچکترین پاداش مادی، جان خود را فدا کنند. در جنگ 1404، این اخلاص، باعث شد دانشمندان علمی خود را در راه دفاع از کشور به کار گیرند، نه برای نمایش یا قدرت.
 
2. چرا ریا و نمایش، عمل را باطل می‌کند
مدافع آگاه می‌داند که اگر حتی یک لحظه قصدش برای نمایش باشد، تمام اجرش از بین می‌رود. ریا، مثل سمی است که از داخل عمل را فاسد می‌کند. بنابراین، او در پشت صحنه می‌جنگد، بدون تبلیغ، بدون خودنمایی، و بدون انتظار تقدیر. این، نشانهٔ ایمان عمیق و بصیرت الهی است.
 
3. و چه پیامی از طریق اخلاص به دشمن داده می‌شود
وقتی دشمن متوجه می‌شود که مدافع او نه برای پول، نه برای قدرت، نه برای شهرت می‌جنگد، دیگر نمی‌تواند با تحریم، تهدید یا پیشنهاد منافع شخصی او را تحت فشار قرار دهد. این، محاسبات دشمن را مختل می‌کند، چون روبروی او نه یک ارتش مادی، بلکه جامعه‌ای مؤمن، مخلص و مجاهد است.
 

7. شهادت‌طلبی: آرزوی لقاء با خدا

7-1. شهادت‌طلبی، نشانه عشق و ایمان عمیق
از دیگر ویژگی‌های بارز مدافعان اسلام، رویه شهادت‌طلبی است. این رویه، نه نشانهٔ بی‌ارزش‌شمردن زندگی، بلکه نشانهٔ عشقی عاشقانه به خداوند است.
 
 مدافع اسلامی، بر اساس ایمان و عشق عمیق خود به خدا، همواره آرزوهای شهادت و لقای او را دارد. هیجان عشق و اشتیاق لقای حق گاهی به حدی می‌رسد که دلداگان، توان کتمان آن را از دست می‌دهند و بی‌صبرانه به میدان نبرد شتافته، دست از جهاد نمی‌کشند.
 
شهید شدن، برای مدافع اسلامی، نه پایان، بلکه آغاز حیات والاتر است. او می‌داند که اگر در راه خدا کشته شود، فوراً وارد نعمت الهی می‌شود و اگر پیروز شود، پاداش بزرگی در دنیا و آخرت به دست می‌آورد.
 
 بنابراین، در هر دو صورت، پیروز است. این منطق، نوعی دفاع ایمانی و غیرقابل شکست است که فقط در نظامی ممکن است که در آن، آخرت بالاتر از دنیا قرار گیرد.
 
7-2. نمونه والا: عمرو بن جموح و اشتیاق به شهادت
 داستان «عمرو بن جموح»، الگویی والا از شهادت‌طلبی است. وی پیرمردی ناتوان و لنگ بود که در زمان جنگ احد، با وجود ممانعت فرزندانش، برای جهاد به صحنه آمد. آنها او را نزد پیامبر اکرم (ص) بردند تا حضرت او را از جهاد منصرف کند.
 
اما وقتی رسول خدا (ص) شور و اشتیاق عمرو را دید، فرمود: «مانع او نشوید؛ زیرا او اشتیاق شدیدی به جهاد دارد، شدید خداوند نعمت شهادت را نصیبش کرده باشد.»[21]
 
عمرو بن جموح، با خوشحالی و خنده، آماده جهاد شد و هنگام خروج از مدینه دعا کرد: «اللهم ارزقنی الشهادة و لا تردنی الی اهلی»
«خداوندا! شهادت را روزی من کن و مرا به خانواده‌ام بازنگردان.»[21]
  
این دعا، تصویری از قلبی عاشق و متصل به خدا است. او نه از مرگ می‌ترسد، بلکه از بازگشت به دنیا می‌هراسد. این، نوعی توکّل کامل و عشق مطلق است که تنها در مؤمنان بزرگ دیده می‌شود.
 
در دوران دفاع مقدس، هزاران جوان ایرانی با این باور به جبهه رفتند: «شهادت، دعوت خدا به سوی اوست». آنها نه برای شهرت، نه برای نمایش، بلکه برای لقای خدا می‌جنگیدند.
 
7-3. شهادت یا پیروزی: هر دو، پیروزی است
قرآن کریم می‌فرماید: فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا [22]
 
«کسانی که حیات دنیا را با آخرت معامله می‌کنند، باید در راه خدا بجنگند. و هرکس در راه خدا بجنگد، کشته شود یا پیروز گردد، بزودی پاداش عظیمی به او عطا خواهیم کرد.»
 
این آیه، منطق شهادت‌طلبی را مشخص می‌کند: مدافع اسلامی، دنیا را با آخرت معامله می‌کند. او می‌داند که:
1 - اگر پیروز شود، پاداش بزرگی در دنیا و آخرت دارد،
2- اگر شهید شود، مستقیماً وارد بهشت می‌شود.
    
بنابراین، هر دو اتفاق، پیروزی است. این، نوعی دفاع غیرقابل شکست است، زیرا دشمن نمی‌تواند با تهدید مرگ، مدافع را تحت فشار قرار دهد.
 
در جنگ تحمیلی، این منطق، باعث شد رزمندگان بدون ترس از بمباران، به جلو حرکت کنند.در جنگ 1404، این باور، باعث شد مردم با شهادت فرماندهان و دانشمنان، نه به ناامیدی، بلکه به وحدت و مقاومت بیشتر روی آورند.
 
7-4. فرهنگ شهادت‌طلبی: استراتژی مقاومت
امام خمینی (ره) با بهره‌گیری از این منطق مقدس، ملت ایران را به صحنه معامله با خدا آورد. ایشان فرمودند: «این کوردلان نمی بینند که در هر شهادتی و در هر جنایتی، ملت متعهد به اسلام و کشور، مصمم تر و در صحنه حاضرترند؟
 
 اینان پس از بمباران شهرها در جنوب و غرب و قتل عامهای فجیع مردم بی پناه، فریاد جنگ جنگ تا پیروزی را نشنیدند که ملت وفادار، شهادت را در راه خداوند با آغوش باز پذیرا هستند؟»[23]
    
این جمله، هویت مقاومت ایران اسلامی را مشخص می‌کند: ما نه تنها شهادت را نمی‌ترسیم، بلکه با آغوش باز به آن می‌آییم. این، نوعی جنگ روانی علیه دشمن است که محاسباتش را مختل می‌کند.
 
امام خمینی (ره) تأکید می‌کنند: «اگر ما نایل بشویم به فوز شهادت، باکی از این نداریم که در این صورت دریای پرخروش عالم ما شکست بخوریم؛ شکست صوری، یا پیروز بشویم؛ پیروزی صوری.
 
اگر ما در آن مرحله از سیری که داریم، پیروز از کار درآییم، مرگ ما پیروزی است و حیات ما نیز پیروزی است.»[24] ین، عقیده‌ای الهی و تاریخی است: در دفاع مقدس، ما نه برای بقا، بلکه برای عزت، ایمان و شهادت می‌جنگیم.
 
7-5. نتیجه: شهادت‌طلبی، عامل پیروزی و شکست دشمن
عامل اصلی پیروزی ایران در برابر دشمن، شهادت‌طلبی مدافعان است. وقتی مدافع می‌داند:
 
1- چرا شهادت، آرزوی قلبی اوست؟
مدافع اسلامی می‌فهمد که شهادت، نه پایان، بلکه آغاز حیات جاویدان است. او می‌داند که در لحظه شهادت، فرشتگان به استقبالش می‌آیند و خداوند به او می‌گوید: «خداحافظ، عزیزم!» این، نوعی عشق عاشقانه به خدا است که فقط در مؤمنان بزرگ دیده می‌شود.
 
در جنگ تحمیلی، این شهادت‌طلبی باعث شد هزاران جوان، بدون دریافت حقوق، با کمبود تجهیزات، به جبهه بروند. در جنگ 1404، این باور، باعث شد دانشمندان و فرماندهان، با وجود تهدیدات، از مأموریت خود سر بازنیند.
 
2- چرا مرگ در راه خدا، نه شکست، بلکه پیروزی است؟
مدافع می‌داند که اگر در راه خدا کشته شود، فوراً وارد بهشت می‌شود و اگر پیروز شود، پاداش بزرگی در دنیا و آخرت به دست می‌آورد. بنابراین، هر دو اتفاق، پیروزی است. این، منطقی غیرقابل شکست است که دشمن را وادار می‌کند تسلیم محاسباتش شود.
 
3- و چه پیامی از طریق شهادت‌طلبی به دشمن داده می‌شود؟
وقتی دشمن متوجه می‌شود که مدافع او نه فقط از مرگ نمی‌ترسد، بلکه به آن عاشق است، دیگر نمی‌تواند با تهدید جنگ یا بمباران، او را تحت فشار قرار دهد.
 
 این، دقیقاً همان چیزی است که در جنگ تحمیلی و جنگ 1404 رخ داد: دشمن، با تمام توانش، نتوانست ایران را به زانو درآورد، چون روبروی او نه یک ارتش، بلکه جامعه‌ای مؤمن، شهیدپرور و مجاهد بود.
 

نتیجه‌ :

پیروزی ایران در دو جبههٔ دفاع مقدس، حاصل وجود انسانی مقاوم و مؤمن است که امام خمینی (ره) او را تربیت کردند. این مدافع، با ایمان عمیق به خدا، بینش فقهی، صبر استراتژیک، اطاعت از رهبری، اخلاص قلبی و شهادت‌طلبی عاشقانه، نه تنها از مرگ نمی‌ترسید، بلکه به آن عاشق بود.
 
 دشمن، با تمام توان نظامی و رسانه‌ای خود، نتوانست با این الگو مقابله کند، چون روبروی او نه یک ارتش، بلکه یک ملت مؤمن بود. این ویژگی‌ها، نه محصول تصادف، بلکه نتیجهٔ تربیت ایمانی و انقلابی است.
 
 تا زمانی که این اوصاف در ملت حفظ شود، هیچ دشمنی نمی‌تواند به مقصد خود دست یابد، چرا که مقاومت اسلامی، بر پایهٔ ارزش‌های الهی استوار است و نصرت الهی همواره در کنار مؤمنان خواهد بود.
 

پی نوشت:

[1] صحیفه نور، ج 19، ص 112
[2] قرآن کریم، سوره فصلت، آیه 30
[3] قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 146
[4] صحیفه نور، ج 17، ص 51
[5] نهج‌البلاغه، خطبه 150
[6] قرآن کریم، سوره نحل، آیه 110
[7] حسین شفاعی، جنگ و جهاد در نهج‌البلاغه، دفتر انتشارات اسلامی، 1365، ص 75
[8] صحیفه نور، ج 13، ص 240
[9] صحیفه نور، ج 17، ص 231
[10] قرآن کریم، سوره انفال، آیه 45
[11] صحیفه نور، ج 13، ص 117
[12] صحیفه نور، ج 12، ص 161
[13] قرآن کریم، سوره النساء، آیه 59
[14] قرآن کریم، سوره النساء، آیه 59
[15] نهج‌البلاغه، خطبه 34
[16] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 154
[17] نهج‌البلاغه، حکمت 321
[18] صحیفه سجادیه، دعای 27.
[19] صحیفه نور، ج 13، ص 102.
[20] همان.
[21] واقدی، المغازی، ص 264
[22] قرآن کریم، سوره النساء، آیه 74
[23] صحیفه نور، ج 15، ص 253
[24] صحیفه نور، ج 14، ص 226
 

منبع:

تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط