محمد حیدر خصالی معروف به خصالی هروی تونی فرزند مولانا حاجی کارته ای هروی از خوشنویسان و شعرای قرن دهم و یازدهم ه ق در شهر تون دیده به جهان گشود.
پدرش اهل روستای کارته در حومه ی هرات بود و در عهد اکبر پادشاه به هند رفت. خصالی در عهد پادشاهی جهانگیر به هند رفت و اداب و فنون شعر و ادب را از برادر بزرگترش وجهی هروی یاد گرفت.
آنگاه در شعر و ادب و نوشتن خط نستعلیق مهارت یافت و معلم اسماعیل میرزا فرزند مظفر حسین میرزا صفوی ( فرزند سلطان حسین میرزا ن بهرام میرزا ) شد.
خصالی پس از فوت مظفر حسین میرزا به سیاحت در هند پرداخت و در سال ۱۰۲۳ به خدمت زمانه بیگ مهابت خان درآمد . او تا سال ۱۰۲۸ ه. ق. ( سال تالیف تذکره میخانه ) زنده بود. دیوان اشعارش بیش از چهار هزار بیت است.
ملا عبدالنبی فخر الزمان قزوینی در کتاب تذکرهٔ پیمانه (کتابی که در آن احوال شعرا نوشته شده)میافزاید: «یکی از شعرای بنام این ایام خجسته و فرجام است و خط نستعلیق را بهغایت خوب مینویسد و در شهر فهمی و انشاء مهارت تمام دارد، خصالی در صغر سن از تون به دارالامان هندوستان آمده و تعلیم شعر و آداب شاعری از برادر بزرگتر خود وجهی تونی اشتهار یافته فرا گرفته است. اقسام ابیات آن گرامی سخنور تا غایتی که محقر را بدو ملاقات شد به چهار هزار بیت و این چند بیت از ابیات غزلیات اوست».
نمونه شعر:
دی نگاهـــم چو صابر گل آن رو میگشــت دل چو سحر از پی آن نرگس جادو میگشت
شب بسر گشتگی فکر توأم، چشــــم در آب همچــو گــرداب، بر آئـینهٔ زانـــو میگشت
آسمان خواست که سنجد بتو خورشیدش را هـر طــرف نام تــو بردند تـــرازو میگشت
همچـو دود سر شـــمع و پر پروانه، ز شوق بر ســرش گیسو و دل بر سر گیسو میگشت
نمونه شعر:
یک شیشه می آرید ز ایران سوی توران تا خون جگــــرگـــوشه کاوبین ببندم
دل تسلی ز وصال تو نگردد به خیــال عکس گل بوی ز آیینه نبخشد به مشام
چــنانچه کاهـــربا بـرگ کاه را برچید برهــــنه پای من خـــار راه را برچـید
خصالی در نوشتن خط نستعلیق مهارت خوبی داشت و معلم اسماعیل میرزا فرزند مظفر حسین میرزا صفوی بود.
خط نستعلیق
نَسْتَعْلیق یکی از شیوههای خوشنویسی ایرانی است. این واژه چنانکه در تَذکِرهها و مُرَقَّعات و اشعار آوردهاند، از دو واژهٔ نَسْخ و تَعلیق پدید آمده است.
خطِّ نستعلیق دومین خطِّ ویژهٔ ایرانیان است.بهگفتهٔ فضائلی، نستعلیق از نظرِ جایگاهِ آفرینش، پس از تعلیق و در جایگاهِ هشتم قرار دارد.
از نظرِ رسایی و بیان مطلب و آسانیِ خوانش، در جایگاهِ دوم و سوم از نسخ، از نگاهِ آساننویسی و سرعت در جایگاهِ سوم و چهارم از شکسته و از نظرِ زیبایی در جایگاهِ نخست و زیباترین خطوط است.
نستعلیق خطّی است قاعدهمند و با اندازههای مشخص؛ در قاعدهمندی، وضوح و تعادل مانند نسخ است و در سرعتِ نوشتن به تعلیق شباهت دارد؛ اما در زیبایی و لطافت از هر دو برتر است. این خط کندنویسیِ نسخ و کاستیهای تعلیق را ندارد.
نظم و اعتدال، استحکام و متانت، و تزئینات ظریف و دلپذیر، آن را مُصَفّا، دلگشا و شادیآفرین مینمایاند. بیشترین کاربردِ نستعلیق در نگارشِ کتابهای عادی، ادبی و متنهای غیرمذهبی است. از ابتدای پیدایش تاکنون بهندرت متنهای عربی مانند قرآن، احادیث یا ادعیه با این خط نوشته شده و اغلب دیوان شاعران و کتابهای ادبی با این خط نگارش یافته است.
بهگفتهٔ علی حصوری، تاریخنگاران بر این اتفاقند که زیباترین خطِّ جهان، نستعلیق است. شماری از متخصصانِ برجستهٔ تاریخِ هنر نیز نستعلیق را ستودهاند و آن را شگفت خواندهاند.
نستعلیق چنانکه در تذکرهها و مُرَقَّعات و اشعار آوردهاند، از دو واژهٔ نَسْخ و تَعلیق پدید آمده است و آن را تا مدتها «نَسْخْتَعلیق» یا «نَسخِ تَعلیق» میگفتهاند. سپس بسیاریِ کاربرد آن را در نستعلیق خلاصه کرده است. نستعلیق با وجودِ پیدایش از آمیزشِ دو خطِّ نسخ و تعلیق، تعلیق را منسوخ کرد و رونقش را انداخت و به فراموشیاش سپرد.
پیدایشِ نستعلیق با دگرگونیهای عمیقی که پس از حملهٔ مغول و در روزگار ایلخانی در نگارگریِ ایرانی به وجود آمد، همزمان بود و در عصری رخ داد که هنر ایرانی دوران شکوفایی خود را آغاز کرده بود.
منابع:
تذکره میخانه ص ۸۴۵.
تذکره شمع انجمن ص ۲۳۳.
تذکره آتشکده ص ۱۷.
مآثر رحیمی ج۳ صص ۱۲۸۹ - ۱۲۹۱.
الذریعه ج ۹ ص ۲۹۶.
ریحانه الادب ج ص
قاموس الاعلام ج ۳ ص ۲۰۴۶.
فرهنگ سخنوران ص ۱۹۲.
جوادی حسین، فردوس خورشیدی بر تارک کویر،انتشارات سخن گستر، ۱۳۸۷
فضائلی، حبیبالله (۱۳۶۲). اطلس خط. اصفهان: مشعل.
حصوری، علی (۱۳۹۸). زیبایی خط فارسی: تحلیل تاریخی. تهران: چشمه. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۲۲۹-۸۵۴-۶.
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.