لنف؛ خون سفيد
نويسنده: دکتر علي ملائكه
با ساختمان و عملکرد دستگاه لنفاوي آشنا شويد
لنف از کلمه لاتين lympha به معناي آب گرفته شده و دستگاه لنفاوي که بخشي از دستگاه ايمني به حساب ميآيد، شبکهاي از مجاري است که اين مايع شفاف (لنف) را منتقل ميکنند. اين دستگاه شامل بافت لنفاوي و عروق لنفاوي است که مايع لنف در آنها در مسيري يکطرفه به سوي قلب جريان پيدا ميکند.
بافت لنفاوي در بسياري از اندامهاي بدن، به خصوص گرههاي لنفاوي و نيز در فوليکولهاي لنفاوي که در دستگاه گوارش وجود دارند، مانند لوزهها، قرار دارد. دستگاه لنفاوي همچنين شامل همه ساختارهايي است که وظيفه گردش و توليد لنفوسيت (سلولهاي لنفاوي) را به عهده دارند که شامل طحال، تيموس، مغز استخوان و بافتهاي لنفاوي مرتبط با دستگاه گوارش ميشوند.
خون به طور مستقيم در سلولها و بافتهاي پارانشيمي (اصلي) بدن قرار نميگيرد، بلکه اجزاي خون ابتدا از مويرگها خارج ميشوند و به مايع بينابيني بافتها بدل ميشوند. اين مايع بينابيني با سلولهاي اصلي اندامها در تماس است. لنف مايعي است که هنگام وارد شدن مايع بينابيني به رگهاي لنفاوي اوليه در دستگاه لنفاوي توليد ميشود. مايع لنف در مسير شبکه رگهاي لنفاوي حرکت ميکند.
حرکت لنف يا ناشي از انقباض دروني رگهاي لنفاوي است يا در نتيجه فشار خارجي روي رگهاي لنفاوي (مثلا به علت انقباض عضلات اسکلتي ) رخ ميدهد.
بافت لنفوييدي بسته به مرحله رشد و بلوغ لنفوسيتهايي که در آن قرار دارد، ممکن است اوليه، ثانويه يا ثالثيه باشد. بافت لنفوييد ثالثيه بهطور مشخص حاوي تعداد بسيار کمتري لنفوسيت است و تنها هنگامي که آنتيژنها (عوامل خارجي مانند باکتريها، ويروسها و مواد آلرژيزا) باعث تحريک آن و ايجاد التهاب شوند، نقش ايمني ايفا ميکند.
اندامهاي لنفوييدي اوليه: اندامهاي لنفوييدي اوليه يا مرکزي، لنفوسيتها يا سلولهاي لنفاوي را از سلولهاي پيشساز نابالغ توليد ميکنند. غده تيموس قفسه سينه و مغز استخوان بافتهاي لنفوييدي را تشکيل ميدهند که در توليد و انتخاب لنفوسيتها دخيل هستند.
اندامهاي لنفوييدي ثانوي: اندامهاي لنفوييدي ثانويه يا محيطي لنفوسيتهاي بالغ تمايزنيافته را نگهداري ميکنند و باعث تحريک پاسخ ايمني براي مقابله با عوامل خارجي ميشوند. اندامهاي لنفوييدي محيطي محلهايي هستند که فعالشدن لنفوسيتها به وسيله آنتيژنها (عوامل خارجي) در آنها صورت ميگيرد. فعال شدن لنفوسيت باعث تکثير دودماني آن لنفوسيت و بلوغ آن از لحاظ تمايل به آن آنتيژن خاص ميشود. لنفوسيتهاي بالغ ميان خون و اندامهاي لنفوييدي محيطي رفت و آمد ميکنند تا زماني که با آن آنتيژن خاص روبهرو شوند.
بافت لنفوييدي ثانويه محيطي را فراهم ميکند که مولکولهاي خارجي يا مولکولهاي خودي تغييريافته (آنتيژنها) در آنها با لنفوسيتها مواجه ميشوند. نمونه شاخص اين بافتها گرههاي لنفاوي، فوليکولهاي لنفوييدي در لوزهها،پلاکهاي پهير در رودهها،طحال، آدنوييدها (لوزه سوم)، پوست و اندامهاي ديگري هستند که داراي «بافت لنفوييدي مرتبط با پوشش مخاطي» (MALT) هستند.
گره لنفاوي در بخش خارجياش به نام قشر يا کورتکس از فوليکولهاي لنفوييدي تشکيل شده و بخش دروني مغز يا مدولا ناميده ميشود. از همه جهات به وسيله قشر احاطه ميشود، به جز بخشي که به آن ناف يا هيلوم ميگويند. ناف به صورت يک فرورفتگي در سطح گره لنفاوي ديده ميشود که غددلنفاوي کروي يا تخممرغي شکل را به صورت يک اندام لوبيايي شکل درميآورد.
رگلنفاوي وابران بهطور مستقيم از ناف گره لنفاوي خارج ميشود. شريانها و وريدها از طريق خوني که از ناف گره لنفاوي وارد و خارج ميشود، آن را تغذيه ميکنند.
فوليکولهاي لنفاوي مجموعههاي متراکمي از لنفوسيتها هستند که شمار، اندازه و نحوه قرارگيري آنها بر حسب وضعيت کارکردي گره لنفاوي متفاوت است. براي مثال فوليکولها هنگام مواجهه با يک آنتيژن خارجي به طور قابلتوجهي گسترش پيدا ميکنند. انتخاب سلولهاي B که به طور اختصاصي با آنتيژن وارد شده مقابله ميکنند، در مرکز زاياي اين گرههاي لنفاوي صورت ميگيرد.
گرههاي لنفاوي به طور خاص در ميانسينه (مدياستينوم) در قفسه سينه، گردن، لگن، زيربغل، کشاله ران و همراه با عروق خوني در رودهها بيش از جاهاي ديگر بدن وجود دارند.
کارکرد براي انتقال اسيدهاي چرب
رگهاي لنفاوي به نام لاکتئالها در پوشش مجراي گوارش به خصوص روده کوچک وجود دارند. با اينکه اغلب مواد مغذي جذبشده در روده کوچک وارد وريدها ميشوند تا نهايتا از طريق وريد اصلي باب (پورت) براي پردازش به کبد بروند، چربيها وارد دستگاه لنفاوي ميشوند و نهايتا از طريق يک مجراي لنفاوي به نام مجراي سينهاي وارد گردش خون ميشوند.
البته در اين مورد استثنائاتي هم وجود دارد. چربيهاي از نوع تريگليسيريدهاي با زنجيره متوسط (که استرهاي اسيد چربي گليسرول هستند) بهطور غيرفعال از دستگاه گوارش وارد شبکه وريدي باب (پورت) ميشوند. مواد مغذياي که وارد گردش خون ميشوند، در کبد پردازش ميشوند و پس از آن از کبد وارد جريان خون عمومي ميشوند. هنگامي خون در بدن گردش ميکند، مايع از رگهاي خوني به ميان بافتهاي بدن نشت ميکند. اين مايع مهم است زيرا غذا را به سلولها ميرساند و مواد زايد را به جريان خون باز ميگرداند (مايع بينبافتي).
دستگاه لنفاوي يک شبکه يک طرفه است كه مايع بينبافتي را به خون باز ميگرداند.
دستگاه لنفاوي به علت مجاورت فيزيکي با بسياري از بافتهاي بدن، مسوول حمل سلولهاي سرطاني بين بخشهاي گوناگون بدن در فرآيندي است که متاستاز (انتشار سرطان) ناميده ميشود. گرههاي لنفاوي که در مسير رگهاي لنفاوي قرار دارند، سلولهاي سرطاني را به دام مياندازند. اگر آنها نتوانند سلولهاي سرطاني را نابود کنند، گره لنفاوي، خود به محل يک تومور ثانوي سرطاني بدل ميشود. بيماريها و ساير عوارض ممکن است باعث تورم گرههاي لنفاوي شوند. مشکلات سيستم لنفاوي ميتواند توانايي بدن را براي مقابله با عفونت دچار اشکال کند.
برخي از علل شايع تورم گرههاي لنفاوي شامل عفونتها، مونوکلئوز عفوني (يک بيماري ويروسي) و سرطان مانند سرطان لنفاوي يا لنفوم است که ممکن است از نوع هوچکيني يا غيرهوچکيني باشد و انتشار سلولهاي سرطاني از اندامهاي ديگر به دستگاه لنفاوي. در بيماري الفانتيازيس (پيلپايي) عفونت رگهاي لنفاوي باعث ضخيمشدن پوست و تورم و بزرگ شدن بافتهاي زيرين به خصوص در پا و اندام تناسلي خارجي ميشود. شايع ترين علت الفانتيازيس بيماري انگلي به نام فيلاريازيس لنفاوي است.
لنفانژيوسارکوم يک تومور بدخيم رگهاي لنفاوي است (سارکوم بافت نرم) اما لنفانژيوم يک تومور خوشخيم رگهاي لنفاوي است که به خصوص در مبتلايان به نشانگان ترنر (يک اختلال کروموزومي) ديده ميشود. لنفانژيوليوميوماتوز يک تومور خوشخيم عضلات صاف ديواره رگهاي لنفاوي است که در ريهها رخ ميدهد.
منبع:www.salamat.com
/ع
لنف از کلمه لاتين lympha به معناي آب گرفته شده و دستگاه لنفاوي که بخشي از دستگاه ايمني به حساب ميآيد، شبکهاي از مجاري است که اين مايع شفاف (لنف) را منتقل ميکنند. اين دستگاه شامل بافت لنفاوي و عروق لنفاوي است که مايع لنف در آنها در مسيري يکطرفه به سوي قلب جريان پيدا ميکند.
بافت لنفاوي در بسياري از اندامهاي بدن، به خصوص گرههاي لنفاوي و نيز در فوليکولهاي لنفاوي که در دستگاه گوارش وجود دارند، مانند لوزهها، قرار دارد. دستگاه لنفاوي همچنين شامل همه ساختارهايي است که وظيفه گردش و توليد لنفوسيت (سلولهاي لنفاوي) را به عهده دارند که شامل طحال، تيموس، مغز استخوان و بافتهاي لنفاوي مرتبط با دستگاه گوارش ميشوند.
خون به طور مستقيم در سلولها و بافتهاي پارانشيمي (اصلي) بدن قرار نميگيرد، بلکه اجزاي خون ابتدا از مويرگها خارج ميشوند و به مايع بينابيني بافتها بدل ميشوند. اين مايع بينابيني با سلولهاي اصلي اندامها در تماس است. لنف مايعي است که هنگام وارد شدن مايع بينابيني به رگهاي لنفاوي اوليه در دستگاه لنفاوي توليد ميشود. مايع لنف در مسير شبکه رگهاي لنفاوي حرکت ميکند.
حرکت لنف يا ناشي از انقباض دروني رگهاي لنفاوي است يا در نتيجه فشار خارجي روي رگهاي لنفاوي (مثلا به علت انقباض عضلات اسکلتي ) رخ ميدهد.
کارکرد دستگاه لنفاوي
ساختار دستگاه لنفاوي
1. بافت لنفوييدي
بافت لنفوييدي بسته به مرحله رشد و بلوغ لنفوسيتهايي که در آن قرار دارد، ممکن است اوليه، ثانويه يا ثالثيه باشد. بافت لنفوييد ثالثيه بهطور مشخص حاوي تعداد بسيار کمتري لنفوسيت است و تنها هنگامي که آنتيژنها (عوامل خارجي مانند باکتريها، ويروسها و مواد آلرژيزا) باعث تحريک آن و ايجاد التهاب شوند، نقش ايمني ايفا ميکند.
اندامهاي لنفوييدي اوليه: اندامهاي لنفوييدي اوليه يا مرکزي، لنفوسيتها يا سلولهاي لنفاوي را از سلولهاي پيشساز نابالغ توليد ميکنند. غده تيموس قفسه سينه و مغز استخوان بافتهاي لنفوييدي را تشکيل ميدهند که در توليد و انتخاب لنفوسيتها دخيل هستند.
اندامهاي لنفوييدي ثانوي: اندامهاي لنفوييدي ثانويه يا محيطي لنفوسيتهاي بالغ تمايزنيافته را نگهداري ميکنند و باعث تحريک پاسخ ايمني براي مقابله با عوامل خارجي ميشوند. اندامهاي لنفوييدي محيطي محلهايي هستند که فعالشدن لنفوسيتها به وسيله آنتيژنها (عوامل خارجي) در آنها صورت ميگيرد. فعال شدن لنفوسيت باعث تکثير دودماني آن لنفوسيت و بلوغ آن از لحاظ تمايل به آن آنتيژن خاص ميشود. لنفوسيتهاي بالغ ميان خون و اندامهاي لنفوييدي محيطي رفت و آمد ميکنند تا زماني که با آن آنتيژن خاص روبهرو شوند.
بافت لنفوييدي ثانويه محيطي را فراهم ميکند که مولکولهاي خارجي يا مولکولهاي خودي تغييريافته (آنتيژنها) در آنها با لنفوسيتها مواجه ميشوند. نمونه شاخص اين بافتها گرههاي لنفاوي، فوليکولهاي لنفوييدي در لوزهها،پلاکهاي پهير در رودهها،طحال، آدنوييدها (لوزه سوم)، پوست و اندامهاي ديگري هستند که داراي «بافت لنفوييدي مرتبط با پوشش مخاطي» (MALT) هستند.
2. گرههاي لنفاوي
گره لنفاوي در بخش خارجياش به نام قشر يا کورتکس از فوليکولهاي لنفوييدي تشکيل شده و بخش دروني مغز يا مدولا ناميده ميشود. از همه جهات به وسيله قشر احاطه ميشود، به جز بخشي که به آن ناف يا هيلوم ميگويند. ناف به صورت يک فرورفتگي در سطح گره لنفاوي ديده ميشود که غددلنفاوي کروي يا تخممرغي شکل را به صورت يک اندام لوبيايي شکل درميآورد.
رگلنفاوي وابران بهطور مستقيم از ناف گره لنفاوي خارج ميشود. شريانها و وريدها از طريق خوني که از ناف گره لنفاوي وارد و خارج ميشود، آن را تغذيه ميکنند.
فوليکولهاي لنفاوي مجموعههاي متراکمي از لنفوسيتها هستند که شمار، اندازه و نحوه قرارگيري آنها بر حسب وضعيت کارکردي گره لنفاوي متفاوت است. براي مثال فوليکولها هنگام مواجهه با يک آنتيژن خارجي به طور قابلتوجهي گسترش پيدا ميکنند. انتخاب سلولهاي B که به طور اختصاصي با آنتيژن وارد شده مقابله ميکنند، در مرکز زاياي اين گرههاي لنفاوي صورت ميگيرد.
گرههاي لنفاوي به طور خاص در ميانسينه (مدياستينوم) در قفسه سينه، گردن، لگن، زيربغل، کشاله ران و همراه با عروق خوني در رودهها بيش از جاهاي ديگر بدن وجود دارند.
3. رگهاي لنفاوي
کارکرد براي انتقال اسيدهاي چرب
رگهاي لنفاوي به نام لاکتئالها در پوشش مجراي گوارش به خصوص روده کوچک وجود دارند. با اينکه اغلب مواد مغذي جذبشده در روده کوچک وارد وريدها ميشوند تا نهايتا از طريق وريد اصلي باب (پورت) براي پردازش به کبد بروند، چربيها وارد دستگاه لنفاوي ميشوند و نهايتا از طريق يک مجراي لنفاوي به نام مجراي سينهاي وارد گردش خون ميشوند.
البته در اين مورد استثنائاتي هم وجود دارد. چربيهاي از نوع تريگليسيريدهاي با زنجيره متوسط (که استرهاي اسيد چربي گليسرول هستند) بهطور غيرفعال از دستگاه گوارش وارد شبکه وريدي باب (پورت) ميشوند. مواد مغذياي که وارد گردش خون ميشوند، در کبد پردازش ميشوند و پس از آن از کبد وارد جريان خون عمومي ميشوند. هنگامي خون در بدن گردش ميکند، مايع از رگهاي خوني به ميان بافتهاي بدن نشت ميکند. اين مايع مهم است زيرا غذا را به سلولها ميرساند و مواد زايد را به جريان خون باز ميگرداند (مايع بينبافتي).
دستگاه لنفاوي يک شبکه يک طرفه است كه مايع بينبافتي را به خون باز ميگرداند.
اهميت باليني
دستگاه لنفاوي به علت مجاورت فيزيکي با بسياري از بافتهاي بدن، مسوول حمل سلولهاي سرطاني بين بخشهاي گوناگون بدن در فرآيندي است که متاستاز (انتشار سرطان) ناميده ميشود. گرههاي لنفاوي که در مسير رگهاي لنفاوي قرار دارند، سلولهاي سرطاني را به دام مياندازند. اگر آنها نتوانند سلولهاي سرطاني را نابود کنند، گره لنفاوي، خود به محل يک تومور ثانوي سرطاني بدل ميشود. بيماريها و ساير عوارض ممکن است باعث تورم گرههاي لنفاوي شوند. مشکلات سيستم لنفاوي ميتواند توانايي بدن را براي مقابله با عفونت دچار اشکال کند.
بيماريهاي دستگاه لنفاوي
برخي از علل شايع تورم گرههاي لنفاوي شامل عفونتها، مونوکلئوز عفوني (يک بيماري ويروسي) و سرطان مانند سرطان لنفاوي يا لنفوم است که ممکن است از نوع هوچکيني يا غيرهوچکيني باشد و انتشار سلولهاي سرطاني از اندامهاي ديگر به دستگاه لنفاوي. در بيماري الفانتيازيس (پيلپايي) عفونت رگهاي لنفاوي باعث ضخيمشدن پوست و تورم و بزرگ شدن بافتهاي زيرين به خصوص در پا و اندام تناسلي خارجي ميشود. شايع ترين علت الفانتيازيس بيماري انگلي به نام فيلاريازيس لنفاوي است.
لنفانژيوسارکوم يک تومور بدخيم رگهاي لنفاوي است (سارکوم بافت نرم) اما لنفانژيوم يک تومور خوشخيم رگهاي لنفاوي است که به خصوص در مبتلايان به نشانگان ترنر (يک اختلال کروموزومي) ديده ميشود. لنفانژيوليوميوماتوز يک تومور خوشخيم عضلات صاف ديواره رگهاي لنفاوي است که در ريهها رخ ميدهد.
منبع:www.salamat.com
/ع