بيوتکنولوژي براي ما سودي نداشته است، چرا آن را براي ديگران تبليغ مي کنيم؟

شرکت هاي بزرگ بيوتکنولوژي در آمريکا و لابي گران آنها در محافل قانون گذاري اين کشور، با استفاده از امکانات رسانه اي گسترده اي که در اختيار دارند، سال هاست که به اشاعه اين انگاره مشغولند که راه حل نهايي پايان دادن به گرسنگي در سطح جهان و به ويژه در آفريقا، به کارگيري فن آوري هايي است که اين شرکت ها فروشنده آنها هستند. اين در حالي
شنبه، 11 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيوتکنولوژي براي ما سودي نداشته است، چرا آن را براي ديگران تبليغ مي کنيم؟

 بيوتکنولوژي براي ما سودي نداشته است، چرا آن را براي ديگران تبليغ مي کنيم؟
بيوتکنولوژي براي ما سودي نداشته است، چرا آن را براي ديگران تبليغ مي کنيم؟


 

نويسنده:پائولا کراسفيلد*




 
چکيده
شرکت هاي بزرگ بيوتکنولوژي در آمريکا و لابي گران آنها در محافل قانون گذاري اين کشور، با استفاده از امکانات رسانه اي گسترده اي که در اختيار دارند، سال هاست که به اشاعه اين انگاره مشغولند که راه حل نهايي پايان دادن به گرسنگي در سطح جهان و به ويژه در آفريقا، به کارگيري فن آوري هايي است که اين شرکت ها فروشنده آنها هستند. اين در حالي است که ناکامي اين فن آوري ها در حل مشکلات مربوط به توليد مواد غذايي و زيانبار بودن آنها براي منافع، زمين و محيط زيست، سال ها قبل در داخل آمريکا به اثبات رسيده است. به گونه اي که استفاده از بسياري از اين فن آوري ها در داخل خود اين کشور ، يا منع شده اند يا به دليل مضراتي که به همراه دارند، رغبتي به استفاده از آنها وجود ندارد.
رئيس برنامه غذايي جهاني اعلام کرد که صد و پنج ميليون نفر ديگر در سال 2009 گرسنه شده اند و به جمع يک ميليارد نفري که تا قبل از آن دچار ناامني غدايي بوده اند ، افزوده شده اند. قبل از آن، وزير امور خارجه هيلاري کلينتون طي نطقي که درباره گرسنگي در جهان ايراد کرد، گفت: «شکم هاي گرسنه، هديه سياره ماست. گرسنگي ، انسانيت مشترک ما را براي يافتن يک راه حل به چالش مي کشد. ما منابع مورد نياز را جهت انجام اين کار در اختيار داريم که ابزارهايي را که تک تک افراد جهان براي سير کردن شکم خود و فرزندانشان نياز دارند ، در اختيار آنها بگذاريم.»
او در جمله بعد، سرنخي را در ارتباط با اين «ابزارها» ارائه داد و معلوم شد که اشاره او به «انقلاب سبز» است؛ بدون آنکه به تحليل رفتن منابع آب، کاهش بازدهي زمين، بدهي هاي سنگين کشاورزان و افزايش نرخ خودکشي کشاورزان که در پي تجربه شکست خورده در هند بر جاي مانده است، اشاره اي کند.
انقلاب سبز محصول يک رويکرد بيوتکنولوژيک نسبت به تغذيه انسان ها بود. انديشه محوري اين بود که ما مي توانيم در آزمايشگاه ، راه هايي را براي حقه زدن به طبيعت بيابيم: خلاص کردن خود از شر آفات و گياهان هرز و افزايش محصول و بهره وري. متأسفانه با مقاوم شدن روزافزون آنها در برابر مواد شيميايي ، آفات و علف هاي هرز در اين سيستم ها خطرناکتر شده اند. اين «تک کشت ها» - کاشت ميداني يک غله، معمولاً ذرت، کتان يا سويا - به شدت بر نفت و داده هاي منابع متکي هستند که جهان سوم توانايي پرداخت هزينه هاي آنها را ندارد. به علاوه اين سيستم ها هنوز به طور عملي، افزايشي در ميزان محصول نداشته اند. اما آن گونه که مايکل پولن و سايرين اشاره مي کنند، «بهره وري» بزرگ ترين دستاورد بيوتکنولوژي و«افزايش محصول» تنها راه براي اطمينان حاصل کردن از امينت غذايي است . اما شرکت هاي بيوتکنولوژي همچون «مونسانتو»، حضور همراه با لابي گري سنگيني در واشتگتن دارند و سخنگوهاي شرکتي ، نظير نينا فدروف، مورد اعتماد وزير امور خارجه هيلاري کلينتون هستند. بنابراين هيچ تعجبي ندارد که به نام فلسفه، ايالات متحده اندک اندک در حال به کارگرفتن شعار «سير کردن جهان» که شعار big ag است ، مي باشد.
تمرکز عمدتاً روي آفريقا است ، يعني قاره اي که يک سوم جمعيت آن دچار سوء تغذيه هستند و در آن گروه هاي تازه واردي مثل «بنياد گيتز» مي کوشند، ايده به راه انداختن «انقلاب سبز براي آفريقا» را با به کارگيري بسياري از همان شيوه هايي که براي هند بسيار نامطلوب بوده اند، احيا کنند .
در عين حال در اينجا، يعني در ايالات متحده، با اينکه يکي از بزرگ ترين توليد کنندگان محصولات کشاورزي در جهان هستيم، سي وشش ميليون نفر از ناامني غذايي رنج مي برند. با توجه به اين واقعيت که اين غلات مصرفي را تا زماني که فرآوري نشده اند. نمي توان مصرف کرد، اين نکته روشن مي شود که اگر چه big ag در حال سير کردن ماست، ولي ما را تغذيه نمي کند. بنابراين به نظر مي رسد که گرسنگي صرفاً کارکردي براي توليد محصولات کشاورزي نيست، بلکه توزيع ، تمرکز قدرت و سياست نيز در آن دخيل است.
راج پاتل در ايميلي که اخيراً ارسال کرد، به شکلي موجز به اين موضوع اشاره مي کند: «همه قبول دارند که کشاورزان آفريقايي به حمايت نياز دارند. اما اين ماجرا شبيه داستان آن فروشنده جاروبرقي است که براي نشان دادن اينکه محصول او چه عملکرد خوبي دارد، يک کپه گرد و خاک را روي فرش خانه تان خالي مي کند. در مورد آفريقا، اين گرد و خاک ها در دهه 1980 ريخته شد، يعني زماني که اجراي سياست اقتصادي با هدايت ايالات متحده از سوي بانک جهاني، عملاً مانع از سرمايه گذاري دولت هاي آفريقايي بر روي کشاورزان خود شد. نتيجه اين بود که بانک جهاني اکنون مي پذيرد ، اجراي اين سياست ، يک فاجعه بوده است. اکنون بيوتکنولوژي پا به اين مصيبت گذاشته است و پيشنهاد حل مشکل را مي دهد. اين پديده درعمل T يک استعاره نامطلوب است. کاري مي کند که به نظر آيد، گويي غلاتي که از طريق دستکاري ژنتيک تهيه مي شوند، مي توانند در عمل ميزان محصول را افزايش دهند. امروزه مشکل گرسنگي در آفريقا، ارتباط بسيار ناچيزي با کيفيت بذر دارد و ارتباط بسيار زيادي با فقر و محروميت دارد و سرمايه گذاري هاي به شدت پايين در حوزه کشاورزي و پس زدن شديد جايگزين هاي زيست محيطي - کشاورزي (که ثابت کرده اند در مبارزه با گرسنگي موفق بوده اند) دارد. چرا اين جايگزين ها در سياست گذاري هاي کشاورزي ايالات متحده کنار گذاشته مي شود؟ چون آنها براي صنعت بيوتکنولوژي آمريکا سودآور نيستند و دولت هاي ايالات متحده از زماني که معاون رئيس جمهور دن کويل، جريان قانون گذاري در ايالات متحده را به سمت حمايت از اين صنعت هدايت کرد، حاميان پروپا قرص مهندسي ژنتيک بوده اند.»
پاتل به همراه اريک هولت خيمنز، نويسندگان کتابي هستند که به زودي منتشر خواهد شد و «شورش هاي مرتبط با مواد غذايي: بحران و گرسنگي براي عدالت» نام دارد و در آن به توصيف شرايطي پرداخته مي شود که در سال 2008 منجر به وقوع بحران مواد غذايي در سطح جهان شد. اين کتاب مسئله گرسنگي را با وابستگي فزاينده به ميزان واردات ما مرتبط مي داند:
«کسب سود و تمرکز قدرت در بازار در شمال صنعتي ، بازتابي از وابستگي وارداتي، کمبود مواد غذايي و از دست دادن کنترل روي سيستم هاي مواد غذايي در جهان جنوب است. پنجاه سال پيش، مازاد تجاري کشاورزي کشورهاي در حال توسعه، سالانه يک ميليارد دلار بود. امروزه پس از چندين دهه توسعه و گسترش جهاني مجموعه هاي توليد مواد کشاورزي صنعتي، کسري مواد غذايي جنوب با رشدي سرسام آور، به رقم يازده ميليارد دلار در سال رسيده است (فائو 2004). سياهه واردات غلات براي «کشورهاي داراي کسري مواد غذايي و برخوردار از درآمد پايين»، در سال هاي 2007- 2008 به رقم سي وهشت ميليارد دلار رسيده است. فائو پيش بيني مي کند که اين رقم تا سال 2030 به پنجاه ميليارد دلار برسد.»
بنابراين بايد گفت که ما به جاي آموختن ماهي گيري به کشورهاي فقير، ماهي هايي را به آنها مي فروشيم که هنوز قلاب توي دهان آنهاست.
اين کتاب به موضوع وابستگي اشاره مي کند، اما نکته ديگري نيز در اين ميان وجود دارد: منابع کاهش يافته بيوتکنولوژي ، آن گونه که هم اکنون مورد استفاده قرار مي گيرد، نمي تواند پايدار باشد. اين پديده اتکاي شديد به سه عاملي دارد که هر سه در حال تحليل رفتن هستند: آب مازاد، نفت ارزان و آب و هواي پايدار. همانطور که اکثر مدافعان بيوتکنولوژي ادعا مي کنند، فن آوري هاي آنها مي تواند براي اهدافي پايدار مورد استفاده قرار گيرد، ما نمي توانيم چندين دهه منتظر بمانيم تا اين فن آوري به کمال برسد و تازه اگر هيچ گاه به کمال نرسيد، چه؟ به علاوه در حوزه بيوتکنولوژي، با قراردادن تمام تخم مرغ ها در يک سبد، مشکل به شکلي غلط مطرح مي شود و راه حل هايي که تاکنون به آنها رسيده ايم، ناديده گرفته مي شوند. بنابراين به نظر مي رسد که تنها راه حل واقعي براي مسئله گرسنگي، تغيير شکل سيستم مواد غذايي از اساس است . هشتاد درصد جمعيت آفريقا در مناطق روستايي زندگي مي کنند و سي و سه ميليون مزرعه کوچک در اين قاره وجود دارد (يعني مزارعي که وسعت آنها کمتر از دو هکتار است) در حالي که اين مزارع ، نود درصد مواد غذايي را که دراين قاره توليد مي کنند. پس چرا ما به جاي ترويج يک کشاورزي متمرکز که در حال نابود کردن محيط زيست و سلامتي ماست و جيب تعدادي معدود از شرکت ها را پر مي کند، ميزان کمک به کشاورزان را افزايش نمي دهيم؟ در آفريقا، مقادير بسيار زيادي زمين حاصلخيز وجود دارد که چيني ها و ساير کشورهايي که ناامني غذايي قريب الوقوع خود را پيش بيني کرده اند، مقدار بسيار زيادي از اين زمين ها را به چنگ آورده اند.
اين توصيه «ارزيابي بين المللي از دانش کشاورزي» و «فن آوري در خدمت توسعه» يا IAASTD بود. تيم IAASTD دريافت که فاکتورهاي محدود کننده توليد، توزيع برابر وپايداري زيست محيطي، بيشتر اجتماعي بودند تا اينکه ماهيتاً تکنولوژيک باشند. به علاوه، بسياري از فعاليت هاي کشاورزي- زيست محيطي که مفيد بودن آنها براي افزايش توليد پايدار اثبات شده است، پيش از آن در سراسر جهان جنوب وجود داشتند، اما امکان گسترش آنها وجود نداشت؛ چون آنها فاقد پشتوانه هاي تجاري، سياسي و زيست محيطي لازم جهت حمايت از آنها بودند. به همين دليل است که IAASTD بيشتر بهبود شرايط براي کشاورزي پايدار را توصيه مي کند تا صرفاً مبادرت به اصلاحات تکنولوژيک».
بار ديگر به نقل از پاتل و خيمنز چنين مي خوانيم: «اينکه کشاورزي آفريقا را چه کسي، چگونه ، با چه توافقات و چه روش هايي بهبود خواهد بخشيد، تعيين کننده اين خواهد بود که آيا تلاش هايي که براي خاتمه دادن به گرسنگي در آفريقا صورت مي گيرد، موفق خواهند بود يا شکست خواهند خورد. عدم توجه به اين مسائل ، اين خطر را به وجود مي آورد که حمايت از کشاورزي آفريقا که هم اکنون نيز مدت ها به تأخير افتاده است، به عنوان پشتوانه اي براي سيستم غذايي ناکارآمد جهاني مورد استفاده قرار گيرد، در حالي که آنچه که به راستي ضرورت دارد، انجام يک تغيير و تبديل کلي در حوزه کشاورزي است.»
آيا آفريقايي ها چرخ دنده اي ناچيز در ماشين سرمايه داري ما خواهند بود و آيا ما به وعده هاي خود براي خاتمه دادن به گرسنگي عمل خواهيم کرد؟

پی نوشت ها :
 

* Paula Crossfield، سردبير روزنامه «سيويل ايتز» و يکي از مشارکت کنندگان دائمي «گرين پيج هافينگتون پست» ومشارکت کننده در «لئونارد لاپيت شاو» در راديو پاپليک نيويورک نيز هست. مباحث او در اين برنامه عمدتا بر روي مسائل مرتبط با مواد غذايي تمرکز دارد
 

منبع:WWW.commondreams.org
ماهنامه سياحت غرب ش هفتاد و ششم



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط