حرص نخور، بخيل مي شي!

آدم هاي حريص را ديده ايد؟ آدم هايي که حاضرند براي به دست آوردن پول بيشتر، خودشان را به اب و آتش بزنند. صبح تا شب و گاهي شب تا صبح در حال کار کردن هستند و اصلا متوجه گذر عمرشان نمي شوند. جالب اينجاست که اين همه سختي، هيچ وقت هم به کارشان نمي آيد چون اصولا درصد زيادي از آدم هاي حريص، بخيل هم هستند؛ يعني حاضرند
يکشنبه، 12 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حرص نخور، بخيل مي شي!

حرص نخور، بخيل مي شي!
حرص نخور، بخيل مي شي!


 

نويسنده : پرنيان سلطاني




 
اگر در اعماق دلتان لکه هاي سياه حرص و بخل جاخوش کرده، نکته هاي ساده «کيمياي سعادت» امام محمد غزالي را بخوانيد
آدم هاي حريص را ديده ايد؟ آدم هايي که حاضرند براي به دست آوردن پول بيشتر، خودشان را به اب و آتش بزنند. صبح تا شب و گاهي شب تا صبح در حال کار کردن هستند و اصلا متوجه گذر عمرشان نمي شوند. جالب اينجاست که اين همه سختي، هيچ وقت هم به کارشان نمي آيد چون اصولا درصد زيادي از آدم هاي حريص، بخيل هم هستند؛ يعني حاضرند مسافت طولاني خانه تا محل کارشان را پياده گز کنند اما به پول هاي توي جيبشان چپ نگاه نکنند! يا هر وقت که بحث مسافرت و تفريح پيش مي آيد، رنگشان مثل گچ سفيد مي شود و به هر راهي متوسل مي شوند تا اين خرج اضافه را بپيچانند. شما هم به جاي اينکه هي سر تکان بدهيد و نچ نچ کنيد تا نشان بدهيد که عضو اين گروه نيستيد، کمي با خودتان روراست باشيد. ممکن است دوز خفيف بخل و حرص در وجود شما هم باشد. اگر گشتيد و بود، نگران نباشيد. براي اينکه از اين دو صفت نجات پيدا کنيد، «امام محمد غزالي» در «کيمياي سعادت»ش چاره زياد داده، جمله معروفش هم در اين باره اين است: «بدان که هر که مال ندارد، بايد حال وي قناعت بود، نه حرص و چون مال دارد، حال وي بايد که سخاوت بود نه بخل».

داروخانه حرص
 

به مرگ زياد فکر کنيد!
 

نه، اشتباهي رخ نداده، درست خوانده ايد. اگر خدايي نکرده خيلي اتفاقي متوجه شويد که فردا آخرين روز عمرتان است، باز هم براي پول جمع کردن خودتان را مي کشيد؟! معلوم است که نه. پس خيلي نمي خواهند آينده نگر باشيد و براي 50 سال آينده تان که اصلا معلوم نيست در اين دنيا هستيد يا نه، پول جمع کنيد! اين درست که آينده نگري کار خيلي خوبي است اما مثل هر چيز خوب ديگري اگر شورش را در بياوريد، از هر شري، شرتر مي شود! پس قدر همين روزهايي که داريد نفس مي کشيد را بدانيد و سعي کنيد به جاي اينکه روز و شبتان را وقف کار و پول جمع کردن کنيد، از زندگي لذت ببريد. غزالي از قول «بوحازم» نوشته است: «هر چه هست دو قسم است: آنچه روزي من است به من مي رسد، بي تعجيل و آنچه روزي ديگري است به جهد همه اهل آسمان و زمين به من نرسد. پس بي قراري من اندر طلب به چه کار آيد؟»

اصولي خرج کنيد
 

يکي از راه هايي که باعث مي شود مثل دوندگان دوي صد متر به دنبال پول ندويد، اين است که کمي از خرجتان کم کنيد. فکر نکنيد که اين يک شعار است و عملي نمي شود . کمي از توقعاتتان کم کنيد تا ببينيد که خيلي هم خوب عملي مي شود. وقتي روي اصول خرج کنيد و خيلي دنبال چيزهاي لوکس و گران قيمت نباشيد، به پول زياد هم نياز نداريد و همان حقوق کارمندي زندگي تان را مي چرخاند. چشم و هم چشمي را هم کلا کنار بگذاريد که متهم رديف اول حرص و طمع همين چشم و هم چشمي هاست. مسلم است که با حقوق 500 ، 600 تومان نمي توانيد با همسايه بغلي تان که پولش از پارو بالا مي رود، رقابت کنيد. پس کلا بي خيال رقابت شويد و از زندگي تان لذت ببريد. يادتان نرود که پيامبر اکرم(ص)فرموده: «خرج به تدبير و آهستي، يک نيمه معيشت است».

به بالاتر از خودتان نگاه نکنيد
 

مي گويند هميشه خودتان را با پايين دستي هايتان مقايسه کنيد تا هميشه شکرگزار خدا باشيد. چون اگر بخواهيد هميشه خودتان را با بالا دستي هايتان بسنجيد، همه نعمت هايي که داريد به چشمتان نمي آيند و فکر مي کنيد کلا چه آدم بدبختي هستيد! اگر مي خواهيد به انسان هاي موفق نگاه کنيد، سعي کنيد نکات مثبت رفتارشان را الگويتان کنيد، نه اينکه مرتب به سر خودتان بکوبيد و بخواهيد به جايي که آنها سال ها زحمت کشيده اند، يک شبه از هر راهي که شده برسيد. اصولا اگر خيلي جنبه نداريد، سعي کنيد زياد با آدم هاي پولدارتر از خودتان نپريد. اگر هم فکر رفقايتان مرتب دور محور پول مي چرخد، سعي کنيد آنها را عوض کنيد تا مجبور نشويد براي اينکه جلويشان کم نياوريد، به هر راهي متوسل بشويد. به قول غزالي: «بايد که هميشه اندر دين، اندر بزرگان نظر کني تا خويشتن مقصر بيني و اندر دنيا، اندر درويشان نظر کني تا خويشتن توانگر بيني ». در ضمن شايد فکر کردن به اين نکته که هر چه پول بيشتري داشته باشيد، نگراني تان به خاطر حفظ و زياد کردنش هم بيشتر مي شود و تازه در آن دنيا هم بايد براي ريال به ريالش پاسخ بدهيد، کمکتان کند که خيلي خودتان را براي به دست آوردن اين چرک کثيف هلاک نکنيد.

حرص نخور، بخيل مي شي!

داروخانه بخل
 

بي خيال بچه ها!
 

اصولا خيلي از آدم هاي خسيس پول روي پول مي گذارند تا يک روز مبادايي ازشان استفاده کنند. اما از آنجا که خساست در خونشان است، تا زمان مرگ هم دلشان نمي آيد به پول هايي که جمع کرده اند دست بزنند. غزالي در اين باره گفته: «اگر تقدير به درويشي کرده است، با بخيلي وي توانگر نشود، ولکن اين مال ضايع کنند. و اگر توانگري تقدير کرده است، از جاي ديگر پديد آرد». به فکر آينده بچه تان باشيد اما نه به قيمت فراموش کردن زندگي خودتان.

به جايگاه آدم هاي خسيس نگاه کنيد
 

يکي ديگر از کارهايي که باعث مي شود کمي به خودتان بياييد و خساست را کنار بگذاريد، اين است که با چشمان باز يک نگاهي به اطرافتان بيندازيد و آدم هاي خسيس را زير نظر بگيريد. اصولا اين آدم ها جايگاه خوبي بين دوستان و همکارانشان ندارند و آدمهاي محترمي نيستند. به قول غزالي: «اندر احوال بخيلان تامل کند که چگونه بردل ها گران باشند و در چشم ها خرد». اصلا چرا راه دور برويم خودتان به آدم هاي خسيس دوروبرتان چطور نگاه مي کنيد؟! اگر مي خواهيد مثل اين آدم ها جايگاهتان را از دست ندهيد و بهتان جوري نگاه نکنند که شما به آدم هاي خسيس و کنس نگاه مي کنيد، سعي کنيد تا ريشه خساست در وجودتان رشد نکرده، جلويش را بگيريد. براي اين کار نيازي به آپولو هوا کردن نداريد. مطمئن باشيد از پول روي پول گذاشتن و خرج نکردن سخت تر نيست.

به وسوسه، اجازه دخالت ندهيد
 

براي اينکه بخل را کنار بگذاريد، سعي کنيد به محض اينکه تصميم به خرج کردن پول يا بخشش به ديگران گرفتيد، به وسوسه زمان دخالت ندهيد و هر چه سريع تر تصميمتان را عملي کنيد. مزيت اين کار اين است که ديگر فرصتي براي بيدار شدن روحيه خساست تان نداريد و تا بياييد بفهميد چه خبر شده، کار از کار گذشته. «کيمياي سعادت» يک داستان کوتاه با اين موضوع دارد: ابوالحسن بوشنجه (ره) اندر طهارت جاي بود. مريدي را آواز داد که: پيراهن من بگير و به درويش ده. گفت :چرا صبر نکردي تا بيرون آمدي؟ گفت: ترسيدم که خاطري ديگر اندر آيد که از آن منع کند».

سرخودتان را گول بماليد!
 

معمولا ذات ما آدم ها اين است که دلمان مي خواهد همه ازمان تعريف کنند و مرتب به به و چه چه بگويند! حالا که خدا يک همچين خصوصيتي را در وجودمان گذاشته، هيچ اشکالي ندارد که در اين مورد خاص سرخودمان را گول بماليم و به قول غزالي خودمان را با صفت «سخاوت» فريفته کنيم. مرتب با خودتان بگوييد: «خرج کن تا مردمان تو را سخي گويند و نيکو دانند». اين جمله باعث مي شود تا به مرور زمان خودتان هم باورتان شود که سخاوتمند هستيد. نگران هم نباشيد، اسم اين کار ريا نيست. يک تمرين خيلي خوب براي کنار گذاشتن خساست است. اين جمله که ملکه ذهنتان شود معجزه مي کند. به طوري که چشم باز مي کنيد و مي بينيد به جاي آن آدم خسيسي که موقع پول خرج کردن دست و دلش مي لرزيد، تبديل به يک آدم سخاوتمند شده ايد که پيش دوست و آشنا قابل احترام است.
منبع: همشهري جوان شماره 284



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط