آشنايي با شهيد فكوري

شهيد سرتيپ جواد فكوري ،درسال 1317 در تبريز به دنيا آمد . او پس از تحصيلات متوسطه ، وارد دانشكده خلباني شد و اين دوره را با موفقيت به پايان رساند. دوره هاي تكميلي خلباني ، مديريت خلباني (اف4) ،فرماندهي گردان هوايي و فرماندهي ستاد را نيز با موفقيت سپري كرد. يكي از كارهاي گران قدر ايشان ، اعزام 140 هواپيماي
يکشنبه، 12 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنايي با شهيد فكوري

آشنايي با شهيد فكوري
آشنايي با شهيد فكوري


 





 
به انتخاب : مريم اسماعيلي (سماء)
شهيد سرتيپ جواد فكوري ،درسال 1317 در تبريز به دنيا آمد . او پس از تحصيلات متوسطه ، وارد دانشكده خلباني شد و اين دوره را با موفقيت به پايان رساند.
دوره هاي تكميلي خلباني ، مديريت خلباني (اف4) ،فرماندهي گردان هوايي و فرماندهي ستاد را نيز با موفقيت سپري كرد. يكي از كارهاي گران قدر ايشان ، اعزام 140 هواپيماي جنگنده به سوي خاك عراق ،پس از اولين حمله هوايي ناگهاني مزدوران بعث بود.
مسئوليت ها و پست هاي ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي از اين قرار بود: فرماندهي پشتيباني پايگاه دوم شكاري ، فرماندهي پايگاه دوم شكاري ، فرماندهي پايگاه يكم شكاري ، معاون عملياتي نيروي هوايي ،و فرماندهي نيروي هوايي.
همچنين با حفظ سمت به عنوان وزير دفاع كابينه شهيد رجايي برگزيده شدو پس از اينكه سرهنگ معين پور به فرماندهي نيروي هوايي منصوب گرديد ، ايشان (شهيد فكوري) مشاور جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش شد.سرانجام هنگامي كه با سرداران ديگراسلام از جنوب به تهران بر مي گشت ، در سانحه هوايي ،‌همراه با ديگر عزيزان به خيل شهدا پيوست .
اهميت به دين
چهار،پنج سال مطالعات گسترده درباره اديان مختلف ،باعث گرايش شديد او به اسلام شده بود. نمازش به موقع بود و قرآن وروزه اش ترك نمي شد. آن موقع ، كسي به اسم تيمسار ربيعي ، فرمانده پايگاه شيراز بود. وي در ماه رمضان ، ساعت ده
صبح ، جواد را براي صرف نوشيدني به دفترش دعوت كرده بود؛ مي دانست جواد اهل روزه است . جواد هم نرفت . به او گفتم : امسال ، سال گرفتن درجه ات است است . با ربيعي سرناسازگاري نگذار . اما جواد تأكيد كرد:«دينم را به درجه و دوره نمي فروشم!» تيمسار ربيعي هم وقتي مرا ديد ، گفت : شوهر تو شب و روز ، من را گذاشته و به دينش مي رسد.
مبارزه با ظلم
بيشتر اوقات براي ناهار روز جمعه‌، به باشگاه افسران در پايگاه مي رفتيم . پايگاه سه رستوران داشت كه هر كدام مخصوص يك گروه بود؛باشگاه افسران ، باشگاه همافرها و باشگاه درجه دارها . آخرين باري كه به باشگاه رفتيم ،يك همافر به دليل اينكه غذاي رستوران هاي ديگر تمام شده بود ، به باشگاه افسران آمد . تيمسار ربيعي قبل از اينكه همافر شروع به خوردن كند ، ضمن اينكه از او مي پرسيد چرا به اين باشگاه آمده ، وي را بلند كرد و سيلي محکمي به صورتش زد.غذاي ما تمام نشده بود که جواد ما را بلند کرد وبه خانه رفتيم. از آن به بعد ،ديگربه باشگاه نرفتيم. جواد مي گفت : تحمل اين زورگويي ها را ندارم . در اين مواقع ،به خاطر اينكه خجالت آن فرد را بيشترنكند ، سكوت مي كرد.
توجه به زير دستان
زير دست نواز بود.بعد از شهادتش فهميديم كه سرپرستي پنج ، شش خانواده را بر عهده داشت .در پايگاه شيراز ، معماري به نام قبادي بود كه موقع نجات يك مقني از چاه ، خفه شد.جواد از آشپز رستوران خواسته بود از همان غذايي كه تيمسار و افسران مي خورند ، به خانواده قبادي هم بدهند و خودش پول آن را حساب مي كرد. البته هيچ وقت به من نگفت . يك روز خانم قبادي به منزل ما آمد و موضوع را به من گفت و تأكيد كرد: مي خواهم شما هم راضي باشيد . گفتم : آنچه سرهنگ فكوري مي كند ، مورد قبول و رضايت من است .
آخرين ديدار
يك روز هراسان به خانه آمدو گفت : ساك مرا ببند ، مي خواهم با تيمسار فلاحي به جبهه بروم .برخلاف هميشه نگران شدم و خواهش كردم كه نرود. به او گفتم :«تو
مدت ها در جبهه بودي ، من و بچه ها دوري ات را زياد تحمل كرديم. به خاطر بچه ها نرو.» او بر خلاف هميشه شماره تلفني داد و گفت :«هر وقت كاري بود ، تماس بگير، ولي من بايد بروم.» سه شنبه قرار بود بيايد ، ولي دوشنبه زنگ زد و گفت برگشتشان به تأخير افتاده و پنج شنبه مي آيد .آن شب نگراني و دل شوره ام بيشتر شده بود و بي خوابي هم به سرم زده بود. صبح خواب ماندم و اخبار ساعت هشت را گوش ندادم. هنوز خواب بوديم كه يكي يكي دوستانم به بهانه هاي مختلف به خانه ما آمدند ، ولي وقتي ديدند من از ماجرا خبر ندارم ، چيزي نمي گفتند. حتي ظهر وقتي علي را از مدرسه آوردم ، متوجه حضور ماشين هاي دوستان و آشنايان نشدم كه منتظربودند بعد از خبر دار شدن من از ماجرا ،داخل خانه شوند؛ تا اينكه پسر دايي ام با من تماس گرفت و خبر را داد . جيغ كشيدم وبي هوش شدم. خيلي ها به ديدنم آمدند،ولي بيشتر اوقات بي هوش بودم .
منبع:نشريه گلبرگ ،شماره 123.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا