سازمان همکاري شانگهاي: اهميت ژئواستراتژيک(4)
نويسنده:مسعود اخوان کاظمي*
ب2)همکاري هاي نظامي
بايد خاطر نشان ساخت که دو سازمان امنيتي- نظامي ديگر در منطقه آسياي مرکزي و مناطق همجوار وجود دارند که با شرکت اعضاي SCO و مسکو و برخي کشورهاي ديگر منطقه شکل گرفته اند: يکي از اين سازمانها «مرکز ضدتروريستي» است که در سال 2000 ميلادي با حضور مسکو و کشورهاي تازه استقلال يافته از شوروي سابق تشکيل شده و مقر آن در مسکو مي باشد. ديگري «سازمان پيمان امنيت دسته جمعي»(CSTO) است که با شرکت روسيه، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيکستان، بلاروس و ارمنستان، در سال 2005 ميلادي تأسيس گرديد. اعضاي اين سازمان با تأسيس سيستم پدافند هوايي واحد و ايجاد يک نيروي واکنش سريع در آسياي مرکزي موافقت کردند. همچنين تأسيس يک کميسيون بين دولتي در خصوص همکاري اقتصادي -نظامي به منظور گسترش روابط نزديک تر مابين صنايع دفاعي کشورهاي عضو در دستور کار قرار گرفته است. علاوه بر اين، در اين چارچوب، روسيه موافقت کرده است تا پرسنل نظامي کشورهاي عضو CSTO را آموزش داده و تجهيزات نظامي را با قيمتي پايين به آنها بفروشد. هر دو سازمان مذکور توسط ژنرال هاي بازنشسته روسي رهبري مي شوند. در کنار فعاليتهاي امنيتي -نظامي اين دو سازمان، بايد به تداوم مانورهاي مشترک نظامي اعضاي SCO نيز اشاره نمود که بطور روزافزوني گسترش پيدا مي کنند.حتي اخيراً مقامات روسي از احتمال شرکت آتي هند در مانورهاي نظامي مشترک SCO خبر داده اند که مي تواند افزايش ابعاد اين همکاري ها را در آينده نويد دهد.
ج)تقابل با آمريکا
در واقع چين و روسيه که از پايه گذاران اصلي SCO محسوب مي شوند در صددند تا از طريق تقويت اين سازمان، خلاء قدرتي را که پس از فروپاشي شوروي در آسياي مرکزي ايجاد شده بود و آمريکا تلاش مي کرد تا آن را پر کند، با حضور قدرتمند خود جايگزين کنند. حضور و نفوذ فزاينده آمريکا در آسياي مرکزي، پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 براي چين و روسيه بسيار ناخوشايند بوده است. اين دو کشور از احتمال دائمي شدن حضور آمريکا در آسياي مرکزي بشدت نگرانند و لذا هردو در اين نقطه اشتراک نظر دارند که هر دو مايل به کاهش و يا حتي حذف حضور و نفوذ آمريکا در آسياي مرکزي هستند. البته نبايد فراموش کرد که چين و روسيه در آسياي مرکزي در حوزه انرژي رقيب يکديگرند ولي منافع آنها در اين منطقه ايجاب مي کند که با هم برعليه نفوذ آمريکا همکاري کنند. در واقع يک «نظم نوين آسيايي» مد نظر چين و روسيه است که در آن، جايي براي حضور و نفوذ آمريکا و دموکراسي وحقوق بشر و ارزشهاي آمريکايي وجود ندارد. برهمين اساس، در بيانيه پاياني اجلاس سران کشورهاي عضو SCO در ژوئن 2002 ميلادي اين کشورها نارضايتي خود را از «کاربرد استانداردهاي دو گانه در مسئله حقوق بشر، دخالت در امور داخلي ساير کشورها به بهانه دفاع از حقوق بشر» اعلام کردند.
در ملاقات سران روسيه و چين در ژوئن 2005 ميلادي در مسکو، ولاديمير پوتين و هوجين تائو رؤساي جمهور روسيه و چين بيانيه مشترکي را تحت عنوان «نظم جهاني در قرن بيست و يکم» منتشر کردند که در آن به «قدرتهاي خارجي» بخاطر «تلاش براي اعمال سلطه بر روندهاي جهاني» هشدار دادند و مخالفت خود را با اقداماتي در خصوص «تحميل مدل هاي توسعه اجتماعي و سياسي از خارج» اعلام نمودند. همچنين دو طرف مجدداً خواسته مشترک خويش را مبني بر شکل گيري «جهاني چند قطبي» مورد تأکيد قرار دادند. تحليل گران متعددي اين بيانيه را هشداري آشکار به آمريکا و يکجانبه گرايي آن دانسته اند. علاوه بر اين در پايان اجلاس سران کشورهاي عضو SCO در ژوئن 2005 ميلادي در آستانه پايتخت قزاقستان اعضاي اين سازمان در بيانيه نهايي خود از آمريکا خواستند به دليل کاهش منازعات در افغانستان، جدول زماني خروج نيروهايش را از پايگاههاي نظامي خود در کشورهاي عضو SCO تنظيم و ارائه کند. در همين راستا، وزير خارجه ازبکستان در پايان اجلاس مذکور اعلام کرد «پايگاه هوايي آمريکا در خان آباد، نبايد در جهت اهداف ديگري غير از حمايت از عمليات جنگي آمريکا در افغانستان مورد استفاده قرار بگيرد.» وزير دفاع روسيه نيز پيشتر در همين جهت اظهار داشته بود که «روسيه حضور پايگاه هاي نظامي ناتو را در ازبکستان و قرقيزستان صرفاً براي مدت زمان لازم به منظور جنگ با تروريسم در افغانستان مي پذيرد و نه براي زماني بيشتر». بدنبال اين موضع گيري ها قرقيزستان نيز تصميم گرفته است تا مبلغ اجاره پايگاه نظامي «ماناس» را براي آمريکايي ها از دو ميليون دلار در سال به دويست ميليون دلار در سال افزايش دهد.
اوج موضعگيري هاي ضد آمريکايي SCO را مي توان در بيانيه پاياني اجلاس سران کشورهاي عضو اين سازمان در شانگهاي در سال 2006 ميلادي مشاهده نمود. در اين بيانيه چنين آمده است: «کشورهاي آسياي مرکزي مي بايست راههاي توسعه را براساس نيازها و منافع خود برگزينند. تنوع تمدني و مدلهاي توسعه مي بايست مورد توجه و حمايت قرار گيرد. تفاوتها در سنتهاي فرهنگي، سيستمهاي سياسي واجتماعي، ارزشها و نيز مدلهاي توسعه شکل گرفته در طول تاريخ نمي بايست بهانه اي براي دخالت در امورداخلي کشورهاي ديگر تلقي شوند.
...SCO مشارکتي سازنده در برقراري ساختار امنيتي جديد جهاني بر مبناي اعتماد متقابل، منافع، مساوات و احترام متقابل خواهد داشت.
... تنها با همکاري گسترده ميان همه کشورها و سازمانهاي بين الملل مي توان بطور مؤثر با تهديدات و چالش ها مقابله نمود. تعيين روشها و مکانيسم هاي تضمين امنيت منطقه، حق و مسئوليتي است که صرفاً به کشورهاي منطقه مربوط مي شود».
مفاد اين بيانيه لحني ضد آمريکايي داشت و براين نکته تأکيد نموده بود که اعضاي SCO با هماهنگي با يکديگر در جهت کاهش حضور ژئوپلتيک آمريکا در آسياي مرکزي عمل خواهد کرد. اين بيانيه تلويحاً «انقلابهاي رنگين» را کار آمريکا مي دانست. بر همين اساس بود که ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه در ژانويه 2006 ميلادي قانوني را به امضاء رساند که بر مبناي آن، سازمانهاي غيردولتي (NGO) خارجي نمي توانند به حمايت مالي يا هر نوع اقدام و فعاليت ديگري که امنيت ملي روسيه را مورد مخاطره قرار دهد دست بزنند. تصويب اين قانون، عملاً سازمانهاي مورد حمايت آمريکا را در منطقه در جهت گسترش بحرانها و انقلابهاي رنگين با محدوديت مواجه مي سازد. در مجموع، با توجه به دلايل و نشانه هاي فوق مي توان بر جنبه ضد آمريکايي و نظامي بودن SCO تأکيد به عمل آورد. در واقع ساختار SCO يک ساختار امنيت دسته جمعي است؛ با مانورهاي مشترک امنيتي و نظامي که در چارچوب آن برگزار مي شود؛ و تلاشهايي از سوي چين و روسيه براي دستيابي به پايگاههاي نظامي در کشورهاي عضو صورت مي گيرد. البته بايد اذعان نمود که SCO در کوتاه مدت به يک اتحاديه ضد آمريکايي صريح تبديل نخواهد شد زيرا اعضاي آن در حال حاضر تمايل و قدرت تقابل و رويارويي مستقيم با غرب را ندارند. اما در ميان مدت و بلند مدت به ويژه در صورتي که آمريکا بر گسترش حضور و نفوذ خود در آسياي مرکزي بيفزايد و يکجانبه گرايي بيشتري را اعمال نمايد، احتمال تبديل سريعتر SCO به يک اتحاديه آشکارا ضد آمريکايي وجود خواهد داشت.
پي نوشت ها :
* استاديار علوم سياسي دانشگاه رازي
ادامه دارد...
/ج