امام زمان (عج)و سيد بن طاووس
سيد بن طاووس از علماي بزرگ شيعه و داراي آثار گران قدري در موضوع دعا و علوم اسلامي است و از جمله ويژگي هاي شخصيت علمي و معنوي ايشان، ارتباط و توجه فراوان شان به مولاي خود، امام عصر(عج)است.
نگاهي کوتاه به زندگي سيد بن طاووس
ابوالقاسم، علي بن موسي بن جعفر بن طاووس، معروف به «سيد بن طاووس»قبل از ظهر روز پنج شنبه، نيمه ماه محرم الحرام سال 580قمري، در شهر حله متولد شد.
از القاب وي، «رضي الدين»است و چون يکي از اجدادش، جناب محمد بن اسحاق بسيار زيبا و نيکو صورت بوده است، به «طاووس»و فرزندانش به «ابن طاووس» معروف شدند. ايشان نيز همانند بسياري از علماي بنام، در خانواده اي عالم رشد کردند. جد بزرگوار ايشان، حضرت امام حسن مجتبي(ع)است که با سيزده واسطه به آن امام همام مي رسند. از طرف مادر نيز نسب ايشان به حضرت امام حسين(ع)مي رسد. از اين رو، ايشان را «سيد ذي الحسنين»ناميده اند.
ايشان در شهر حله که از شهرهاي بزرگ جهان تشيع بوده است، زندگي مي کردند که در آن زمان از مهم ترين حوزه ها و مراکز علمي و فقهي و ادبي جهان تشيع به شمار مي رفت و علما و فقهاي بسياري از اين شهر برخاسته اند.
سيد بن طاووس، در سال 645 قمري، به نجف اشرف هجرت کرد و در سال 649 به کربلاي معلي نقل مکان کرد، سپس در سال 652 قمري عزم سکونت در سامرا کرد که در مسير سفر، به بغداد رفت و در همان جا مستقر شد . در زماني که هولاکوخان بغداد را تصرف کرد، به سيد امان داد و اين شد که ايشان فرصت را غنيمت شمرد و به زادگاه خود، شهر حله بازگشت
در کمالات سيد بن طاووس آمده است که امام عصر(عج)در نامه هاي خود، ايشان را فرزند خود معرفي مي کرد و عزت و احترام خاصي براي ايشان قايل بود و هم چنين گفته اند که وي «اسم اعظم» را مي دانست و مستجاب الدعوه بوده است.
اين عالم بزرگوار در روز دوشنبه پنجم ذي القعده سال 664 قمري درگذشت . وي شاگردان بسياري را تربيت کرده بود که از جمله آنان، مي توان به علامه حلي و نيز پدر بزرگوار علامه حلي اشاره کرد. از آثار ارزنده اي که از اين عالم بزرگوار در علوم و فنون مختلف اسلامي به جا مانده مي توان به کتاب هاي الاجازات، کتاب المزار، مهج الدعوات، فلاح السائل و اقبال الاعمال اشاره کرد.
تشرفات سيد بن طاووس
1.از سيد بن طاووس نقل است که سحرگاهي، در سرداب مطهر، از حضرت صاحب الامر(عج)اين مناجات را شنيدم که مي فرمود:«خدايا شيعيان ما را از شعاع نور ما وطينت ما خلق کرده اي. آن ها گناهان زيادي به اتکا بر محبت و ولايت ما کرده اند. اگر گناهان آن ها گناهاني است که در ارتباط با توست، از آن ها در گذر، که ما را راضي کرده اي و آن چه از گناهان آن ها در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بين آن ها را اصلاح کن و از خمسي که به حق ماست، به آن ها بده تا راضي شوند و آن ها را از آتش جهنم نجات بده و آن ها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما».[ر ک: علامه مجلسي، انيس العابدين؛ علامه نوري، نجم الثاقب]
2سيد بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع مي فرمايد: شخصي حضرت صاحب الزمان(عج)را در يک شنبه که تعلق به اميرالمؤمنين (ع)دارد، در بيداري مشاهده مي کند که آن جناب در اين روز جد بزرگوارش اميرالمؤمنين (ع)را به اين نحو زيارت مي کرده است:«السلام علي الشجرة النبوة و الدوحة الهاشمية المضيئة المثمرة بالنبوة المونقة بالامامة و علي ضجيعيک آدم و نوح عليهما السلام . السلام عليک و علي اهل بيتک الطيبين الطاهرين. السلام عليک و علي الملائکة المحدقين بک و الحافين بقبرک. يا مولاي، يا اميرالمؤمنين هذا يوم الاحد و هو يومک و باسمک و انا ضيفک فيه و جارک فاضفني يا مولاي واجرني فانک کريم تحب الضيافة و المامور بالاجارة فافعل ما رغبت اليک فيه و رجوته منک بمنزلتک و آل بيتک عند الله و منزلتة عندکم و بحق ابن عمک رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم.»
3.سيد بن طاووس ملاقات ديگري با حضرت بقية الله را نقل مي کند و نام ملاقات کننده را نمي برد. از جمله از يک نفر که راستي گفتارش نزد من به تحقيق و اثبات رسيده، مي گفت:پيوسته دعا و از مولايم حضرت مهدي(عج)تمنا مي کردم که مرا در زمره کساني قرار دهد که به شرف ملاقات و خدمت گزاري ايام غيبتش نايل گشته اند تا بدين وسيله به نوکران و خواص حضرتش تأسي جويم.
هيچ کس را از نيت خودم با خبر نگردانيدم تا اين که رشيد ابوالعباس واسطي، در روز پنج شنبه،29ماه رجب سال 635، بدون مقدمه گفت: به تو مي گويند ما جز محبت نظر ديگري به تو نداريم. پس اگر خود را با صبر و بردباري تسکين دهي، مقصود حاصل مي گردد. پرسيدم:اين پيام را از جانب چه کسي مي گويي؟گفت:از جانب مولايمان حضرت مهدي(عج)مي گويم.
منبع:نشريه ي انتظار نوجوان، شماره ي 58.
/ج
نگاهي کوتاه به زندگي سيد بن طاووس
ابوالقاسم، علي بن موسي بن جعفر بن طاووس، معروف به «سيد بن طاووس»قبل از ظهر روز پنج شنبه، نيمه ماه محرم الحرام سال 580قمري، در شهر حله متولد شد.
از القاب وي، «رضي الدين»است و چون يکي از اجدادش، جناب محمد بن اسحاق بسيار زيبا و نيکو صورت بوده است، به «طاووس»و فرزندانش به «ابن طاووس» معروف شدند. ايشان نيز همانند بسياري از علماي بنام، در خانواده اي عالم رشد کردند. جد بزرگوار ايشان، حضرت امام حسن مجتبي(ع)است که با سيزده واسطه به آن امام همام مي رسند. از طرف مادر نيز نسب ايشان به حضرت امام حسين(ع)مي رسد. از اين رو، ايشان را «سيد ذي الحسنين»ناميده اند.
ايشان در شهر حله که از شهرهاي بزرگ جهان تشيع بوده است، زندگي مي کردند که در آن زمان از مهم ترين حوزه ها و مراکز علمي و فقهي و ادبي جهان تشيع به شمار مي رفت و علما و فقهاي بسياري از اين شهر برخاسته اند.
سيد بن طاووس، در سال 645 قمري، به نجف اشرف هجرت کرد و در سال 649 به کربلاي معلي نقل مکان کرد، سپس در سال 652 قمري عزم سکونت در سامرا کرد که در مسير سفر، به بغداد رفت و در همان جا مستقر شد . در زماني که هولاکوخان بغداد را تصرف کرد، به سيد امان داد و اين شد که ايشان فرصت را غنيمت شمرد و به زادگاه خود، شهر حله بازگشت
در کمالات سيد بن طاووس آمده است که امام عصر(عج)در نامه هاي خود، ايشان را فرزند خود معرفي مي کرد و عزت و احترام خاصي براي ايشان قايل بود و هم چنين گفته اند که وي «اسم اعظم» را مي دانست و مستجاب الدعوه بوده است.
اين عالم بزرگوار در روز دوشنبه پنجم ذي القعده سال 664 قمري درگذشت . وي شاگردان بسياري را تربيت کرده بود که از جمله آنان، مي توان به علامه حلي و نيز پدر بزرگوار علامه حلي اشاره کرد. از آثار ارزنده اي که از اين عالم بزرگوار در علوم و فنون مختلف اسلامي به جا مانده مي توان به کتاب هاي الاجازات، کتاب المزار، مهج الدعوات، فلاح السائل و اقبال الاعمال اشاره کرد.
تشرفات سيد بن طاووس
1.از سيد بن طاووس نقل است که سحرگاهي، در سرداب مطهر، از حضرت صاحب الامر(عج)اين مناجات را شنيدم که مي فرمود:«خدايا شيعيان ما را از شعاع نور ما وطينت ما خلق کرده اي. آن ها گناهان زيادي به اتکا بر محبت و ولايت ما کرده اند. اگر گناهان آن ها گناهاني است که در ارتباط با توست، از آن ها در گذر، که ما را راضي کرده اي و آن چه از گناهان آن ها در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بين آن ها را اصلاح کن و از خمسي که به حق ماست، به آن ها بده تا راضي شوند و آن ها را از آتش جهنم نجات بده و آن ها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما».[ر ک: علامه مجلسي، انيس العابدين؛ علامه نوري، نجم الثاقب]
2سيد بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع مي فرمايد: شخصي حضرت صاحب الزمان(عج)را در يک شنبه که تعلق به اميرالمؤمنين (ع)دارد، در بيداري مشاهده مي کند که آن جناب در اين روز جد بزرگوارش اميرالمؤمنين (ع)را به اين نحو زيارت مي کرده است:«السلام علي الشجرة النبوة و الدوحة الهاشمية المضيئة المثمرة بالنبوة المونقة بالامامة و علي ضجيعيک آدم و نوح عليهما السلام . السلام عليک و علي اهل بيتک الطيبين الطاهرين. السلام عليک و علي الملائکة المحدقين بک و الحافين بقبرک. يا مولاي، يا اميرالمؤمنين هذا يوم الاحد و هو يومک و باسمک و انا ضيفک فيه و جارک فاضفني يا مولاي واجرني فانک کريم تحب الضيافة و المامور بالاجارة فافعل ما رغبت اليک فيه و رجوته منک بمنزلتک و آل بيتک عند الله و منزلتة عندکم و بحق ابن عمک رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم.»
3.سيد بن طاووس ملاقات ديگري با حضرت بقية الله را نقل مي کند و نام ملاقات کننده را نمي برد. از جمله از يک نفر که راستي گفتارش نزد من به تحقيق و اثبات رسيده، مي گفت:پيوسته دعا و از مولايم حضرت مهدي(عج)تمنا مي کردم که مرا در زمره کساني قرار دهد که به شرف ملاقات و خدمت گزاري ايام غيبتش نايل گشته اند تا بدين وسيله به نوکران و خواص حضرتش تأسي جويم.
هيچ کس را از نيت خودم با خبر نگردانيدم تا اين که رشيد ابوالعباس واسطي، در روز پنج شنبه،29ماه رجب سال 635، بدون مقدمه گفت: به تو مي گويند ما جز محبت نظر ديگري به تو نداريم. پس اگر خود را با صبر و بردباري تسکين دهي، مقصود حاصل مي گردد. پرسيدم:اين پيام را از جانب چه کسي مي گويي؟گفت:از جانب مولايمان حضرت مهدي(عج)مي گويم.
منبع:نشريه ي انتظار نوجوان، شماره ي 58.
/ج