تکبر

*تکبر، پادشاه کاخ خيالي خود است و به خاطر نگاهباني مداوم *از اين کاخ، هميشه احساس خستگي مي کند. *بهترين نشانه ي متکبر، خشم زودهنگام اوست. *متکبر، بيش تر « بايد» به کار مي برد تا « شايد» و در سخنانش، « به نظر من» بيش تر است تا « به نظر مي آيد».
شنبه، 9 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تکبر

تکبر
تکبر


 





 
*تکبر، جهلي ست که به دانايي خود مي بالد!
*تکبر، به جاي بزرگ بودن، خود را بزرگ ديدن است.
*تکبر، فخر و مباهات است به هيچ.
*تکبر، يعني انکار« دست بالاي دست بسيار است».
*تکبر، دوست و يار ديرينه ي تمسخر است.
*تکبر، نيش زبان را بهترين تفريح خود مي داند.
*تکبر، يعني هميشه حق با من است.
*تکبر، حيات خود را از اعتراض و انتقاد مي گيرد.
*تکبر، نديدن مغز حقايق و داشتن بينشي سطحي ست.
*تکبر، شديدترين نوع ناسپاسي از خالق است.
*خاستگاه تکبر، ترس و وحشت است.
*تکبر، پادشاه کاخ خيالي خود است و به خاطر نگاهباني مداوم *از اين کاخ، هميشه احساس خستگي مي کند.
*بهترين نشانه ي متکبر، خشم زودهنگام اوست.
*متکبر، بيش تر « بايد» به کار مي برد تا « شايد» و در سخنانش، « به نظر من» بيش تر است تا « به نظر مي آيد».
*متکبر، هميشه چيزي براي مخالفت دارد؛ همان طور که چيزي براي موافقت ندارد!
*متکبر، تحمل شنيدن سخنان و عقايد خود را از زبان ديگران ندارد!
*بزرگ ترين ايراد متکبر، بي ايراد دانستن خود است.
*متکبر، هيچ گاه شاد نيست، آخر، شادي نيز از او پايين تر است!
*متکبر، هميشه فخر مي فروشد چون چيز ديگري براي فروش ندارد!
*متکبر، براي بيان مقاصد خود، از زبان خاصي با ساختار تحقير، سود مي جويد.
*متکبر، هميشه بر کرسي سوءظن مي نشيند.
*متکبر، همه ي کارهاي خود را از روي لطف و کارهاي ديگران را از روي وظيفه مي بيند.
*يکي از اشتغالات دائمي متکبر، عيب جويي ست چرا که او تنها مي تواند خود را در ديگران ببيند!
*از آن جا که متکبر، در آسمان ها زندگي مي کند، هرگز زمينيان را نمي بيند!
*همان تکبري که مانع سجده ي شيطان بر آدم شد، توانسته مانع مهر و شفقت متکبران بر هم نوعان خود شود.
منابع:
« کتاب کوچک اخلاق» « دکتر شاهرخ شاه پرويزي»
نشريه شادکامي، شماره 72



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.