خوب صحبت كردن افراد، چه تاثيري بر خودشان و ديگران ميگذارد؟
اولين تاثيري كه لحن خوب و مناسب بر گوينده ميگذارد، حس آرامش و بزرگواري است؛ يعني فرد خوشحال است كه توانسته منظورش را به خوبي و با طمانينه به مخاطب برساند. بخش ديگري از اين تاثير، احترام به مخاطب است. خوب حرفزدن گوينده در واقع احترامي است كه او به مخاطبش ميگذارد و حرمتها، خطوط قرمز و چارچوبهاي وي را در نظر ميگيرد. نقش ديگري كه خوب حرف زدن ميتواند داشته باشد، اين است كه گوينده، منظورش را به راحتي به ديگران ميرساند. گاهي اوقات محتواي پيام، خوب است ولي چون گوينده بد حرف ميزند، نميتواند محتواي خوب را به مخاطبش ارائه دهد و اين ممكن است مشكلاتي را براي او ايجاد كند. يكي ديگر از نتايج خوب حرفزدن اين است كه پايان گفتوگو به نتايج موفقيتآميزي ختم ميشود. به همين دليل است كه قديميها گفتهاند: «زبان خوش مار را از سوراخ بيرون ميکشد»؛ يعني در اين صورت، اگر فرد موضوع ناخوشايند و بدي را نيز در سر داشته باشد، چون با لحن و گفتار مناسبي آن را مطرح ميكند، سبب ميشود كه به نتيجه دلخواهش برسد. اثر ديگر خوب حرفزدن، تقويت ارتباط اجتماعي با ديگران است؛ يعني گوينده مورد قبول جامعه قرار ميگيرد و اين تاثير خوبي بر فضاي رواني او خواهد گذاشت.
گاهي اوقات، افراد، به خصوص در روابط دوستي، بعد از اينكه با هم صميمي شدند، هر طور كه دلشان بخواهد، با طرف مقابل صحبت ميكنند. آيا صميمت ميتواند بهانهاي براي اين طرز صحبت باشد؟
نه! صميميت نميتواند باعث شود فرد با هر لحن و كلامي كه خواست با طرف مقابلش صحبت كند. دوستان هر چقدر هم كه صميمي باشند، بايد خطوط قرمز و چارچوبهاي ارتباطي و شخصيتي و خانوادگي همديگر را حفظ كنند؛ زيرا اينگونه صحبت كردنها آثار سويي بر گوينده و طرف مقابلش خواهد داشت. البته اين ارتباطها ممكن است در بلند مدت ادامه پيدا نكند و يك طرف دوستي به دليل لحن بد دوستانش از گروه خارج شود. پس از آنكه زمان گذشت و در آينده كه دوستان به پختگي ميرسند، ميبينند در دوران نوجواني خود ارتباط درستي با دوست خود برقرار نكرده و چه كلمات زشتي را در صحبتهاي خود به كار بردهاند. بنابراين همه بايد بدانند كه داشتن رفتار زشت، شوخيهاي ناجور و كلام ناسزا در مقابل (چه دوست صميمي و چه فرد متشخص با شأن و مقام بالاي اجتماعي) شايسته نيست و فقط افراد و ديدگاههاي فكري و رفتاري آنها را زيرسوال ميبرد.
نكته بعدي اين است كه وقتي ديگران نيز شاهد چنين رفتارهايي هستند آن را به معناي صميميت در نظر نميگيرند. زيرا صميميت در فرهنگ ما، تعاريف ديگري از جمله بيان احساس، عواطف و كلام نسبت به يكديگر در چارچوبهاي اخلاقي، ارزشي، خانوادگي، شخصيتي، رفتاري و... دارد؛ نه آنكه فرد خارج از چارچوبهاي متعارف از كلماتي استفاده كند كه شخصيت مخاطبش را زير سوال ببرد. در اين صورت، گوينده از سوي ديگران طرد ميشود و ممكن است تحقير شود و زيرسوال برود.
آيا رسيدن به قدرت ميتواند لحن كلام انسانها را عوض كند و سبب شود كه آنها از موضع بالا با ديگران صحبت كنند؟
گاهي ارتقاي موقعيتهاي شغلي و اجتماعي بعضي از افراد و به قدرت رسيدن آنها، باعث ميشود لحن كلام و روش ارتباطي آنها تغيير كند ولي اين تغييرات در گروه خاصي از افراد ديده ميشود که فهرستوار به آن اشاره ميكنم:
1- افرادي كه ظرفيتهاي روانيشان پايين است.
2- افرادي كه شخصيت متعادلي ندارند، وقتي به قدرت ميرسند، شخصيت و طبيعتا لحن کلامشان عوض مي شود.
3- افرادي كه تربيتشان غلط بوده و زمينههاي رواني و رفتاري براي رشد مادي و معنوي آنها فراهم نشده است، وقتي به مقامي مي رسند، خود را گم ميكنند و لحنشان عوض ميشود.
4- افرادي كه ترس از دست دادن موقعيتشان را دارند هم گاهي لحنشان را عوض ميكنند تا جايگاه قدرتشان به خطر نيفتد.
5- افرادي كه مديريت رفتاري و ارتباطي ضعيفي دارند، به جاي اينكه مديريت رفتاري بكنند، سعي ميكنند با تحكم و لحن تند كلامشان مشكلات خود را حل كنند.
6- افرادي كه انتقادپذير نيستند و از نظر شخصيتي، آدمهاي ضعيفي هستند، با لحن كلام ناخوشايندي با ديگران برخورد ميكنند و اصطلاحا آنها را سر جاي خودشان مينشانند و سعي ميكنند ديگران را دورتر از فضاي رواني خودشان قرار دهند تا كسي به خودش اجازه انتقاد كردن از آنها را ندهد.
7- افرادي كه اعتماد به نفس ضعيفي دارند نيز با تحكم و قدرت در لحن كلامشان سعي ميكنند ضعف خود را پوشش بدهند.
8- افرادي كه در حوزههاي ديگر، موفقيتهاي رفتاري ندارند (به عنوان نمونه در تصميمگيري برنامهريزي، آيندهنگري، دورانديشي و... مشكل دارند)، با قدرت كلامشان سعي ميکنند ضعف خود را پنهان ميكنند.
در تربيت فرزندان چطور؟ لحن کلام و خوب صحبت كردن والدين تا چه حدي موثر است؟
والدين بايد تا حدامكان سعي كنند با لحني ملايم و آرام با فرزندانشان صحبت كنند تا ارتباط بين آنها قويتر شود. كلام آنها بايد همراه با احترام باشد و در انجام برخي امور از فرزندانشان نظرخواهي كنند و با نوع گفتارشان به فرزندشان شخصيت بدهند. در اين صورت، احتمال شکلگيري رابطهاي خوب بين والدين و فرزندان، بيشتر ميشود.
منبع:www.salamat.com
/ع