ورزش
برای لاغر شدن اصلأ نیاز به کم خوردن نیست بلکه لازم است بجای خوردن بر مبنی سنتها و عادتها، بر طبق علوم جدید بخوریم.
*معیار ورزش این میتواند باشد که بیش از حداکثر هرگونه تحرک روزانه شما ایجاد حرکت کند و کاملأ به نفس نفس بیافتید و (اگر در استخر نیستید و هوا تقریبأ گرم نیست) واضحأ عرق کنید.
*نرمش را با ورزش اشتباه نکنید ! نرمش فقط برای حفظ نرمی و عملکرد مفاصل و جلوگیری از خشک شدن مفاصل موثر است. بسیاری افراد مدت زمانیکه بعنوان ورزش صرف میکنند عملأ نرمش میکنند که تاثیری در فواید ورزش (در جلوگیری از جمع شدن چربی در بدن و تقویت عضلات و سفتی استخوانها و ممانعت از پوکی استخوانها و ترشح هورمون رشد و بهبود عملکرد مغز و حافظه) ندارد. فواید نرمش با ورزش متفاوت است. آن دو را باهم اشتباه نگیرید و هردو لازم است.
*افرادیکه بسیار چاق هستند یا آرتروز زانو دارند بهتر است در استخر راه بروند یا ترجیحأ شنا کنند.
*چگونه برای ورزش وقت پیدا کنیم؟ اکنون علم ثابت کرده است که پس از خوردن آب و غذا و خواب شبانه، ورزش اهمیت دارد. دیگر بجز افرادیکه در قعر روستاهای گمنام که در نقشهها هم وجود ندارد کسی نمیتواند بگوید من نمیدانستم ورزش برای زندگی سالم برای همه بسیار ضروری است! پس فقط کسی میتواند بگوید: «من متاسفانه اکثرأ وفت نمیکنم ورزش کنم!» که آن شخص وقت خوابیدن و غذا خوردن هم نداشته باشد و این فرد فقط فردیست که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است و تحت تنفس مصنوعی قرار دارد! یا اگر کسی بگوید: «من اگر وقت کنم!! (کسی هم نیست در زندگی من که آمار آن را در بیاورد من چند بار در هفته ورزش میکنم) سعی میکنم حتمأ ورزش کنم! » اما با این وجود (با کمال پرروئی) از شما آقای دکتر میخواهم هزاران درد و بلا و بیماری صعبالعلاج من و فامیل من را درمان کنی! نباید توقع بدن و فکر سالمی را داشته باشد. در زمان حاضر بجز افراد ورزشکار بعلت رشته تحصیلی یا اجبار کاری بقیه افراد اهمیت کار جهت کسب درآمد و پول را دلیل وقت نداشتن توجیه میکنند درحالیکه اولأ پول و ثروت بدون سلامت بدن ارزشی دارد؟! ثانیأ این افراد وقت زیادی را جهت تماشای برنامه های تلویزیونی و دید و بازدید اقوم و دوستان و مسافرتهای غیرکاری صرف میکنند که هیچ تاثیری بجز تصور اینکه چنین کارهای با عنوان «تفریح» واجب تر از سلامت بدن و فکر توسط ورزش است!! به عبارت دیگر در بیشتر افراد تفریح واجبتر از سلامت بدن و فکر(توسط ورزش) است!! کسی که میگوید «من وقت نمیکنم ورزش کنم» در حقیقت علت اینکه نمیتواند وقت برای ورزش پیدا کند اینست که برای ورزش وقت نمیگذارد! واقعیت اینست که اختصاص وقت و هزینه برای ورزش سرمایهگذاری پرسودی برای افزایش کیفیت زندگی خودمان است. ما اگر بدون ورزش از سن 30 سالگی تا 75 سالگی بتوانیم زندگی مؤثر -پربازده و که خودمان از زندگیمان نسبتأ راضی باشیم -داشته باشیم این مدت 45 سال با ورزش منظم و مؤثر به بیشتر از 70 سال میرسد (از 30 سالگی تا 100 سالگی). نکته حساسی که در این مورد وجود دارد اینست که ما چندین سال آخر زندگی خود را در صورت ورزش نکردن بعلت ناتوانی جسمی و فکری حاصله بصورت ‹ ناتوانی سنین کهنسالی› طی میکنیم که نه تنها بطور کلی دوران بسیار ناخوشایندی است بلکه مخصوصأ چون پس از دوران بسیار زیبا و طلائی دوران قدرتمند سنین 20-50 سالگی است (زیرا که دورانی است که انسان هم دارای بیشترین قدرت مالی اجتماعی فکری بدنی و جنسی است و هم بعلت داشتن حداکثر دانش دوران زندگی خود است هم دارای بیشترین امکانات و هم بیشترین استفاده را میکند) از دست دادن اینهمه امکانات به این سرعت بسیار برای انسان ناخوشایند است (اصطلاح ‹ از نخورده بده به خورده› اشاره به این موضوع هم است). علت نداشتن وقت فقط اینست که فرد تصمیم به حفظ سلامتی خود ندارد و فقط توقع از علم پزشکی دارد که تمام مشکلات او را فقط با خوردن قرص یا انجام عمل جراحیهای آسان و بیخطر حل کند! که کاملأ غیرممکنست.
ورزش نه یک تفریح، بلکه ضرورت زندگی هر شهرنشین است که میخواهد بیشتر از 30-40 سال زندگی کند و مجور نباشد در این سنین بسیاری از وقت خود را در مطب پزشکان و در مسیر داروخانه و بر تخت بیمارستان سپری کند و دائمأ در افسوس جوانی باشد.
*راه رفتن بعنوان ورزش فقط برای افرادیکه بیماری قلبی دارند یا بسیار کهنسال هستند ارزش دارد ولی برای بقیه اتلاف وقت است (گول زدن خود).
پزشک فراری از مسئولیت: علت اینکه راهپیمائی بهترین ورزش است این است که من مطمئن هستم برای هیچ مریضی خطری ندارد. تقریبأ 100 ٪ کسانیکه بتوانند اندکی راه بروند و تصمیم ورزش داشته باشند از راهپیمائی ضرری نمیکنند درنتیجه بعنوان یک پزشک دیگر مسئولیتی متوجه من {از نظر اینکه مبادا فردی ورزشی کند که اندکی قوی باشد و او از افراد واضحأ مریض باشد و سبب تشدید بیماری شود} نمیشود. به عبارت دیگر هرچند این ورزش یک ورزش بسیار سبک و بسیار ضعیفی است در حدی که عملأ ضعیفترین و کماثرترین ورزش است و از این ورزش هیچ ورزشی نیست که ضعیفتر باشد! درنتیجه برای 99/99 ٪ افرادیکه تصمیم به ورزش میگیرند این ورزش آنقدر اثر ضعیفی دارد که عملأ اثر محسوس مفید یک ورزش را (کاهش واضح چربی خون، کاهش چربیهای رسوبکرده در عروق و زیرپوستها، بهبود خونرسانی به اندامهای بدن، ترشح هورمون رشد، ساخته شدن استخوانها) را ندارد ولی من به این علت افراد را به این ورزش توصیه میکنم زیرا:
1.خیالم راحت است در همان تعداد بسیار اندک (کمتر از 01/0 ٪ افرادیکه تصمیم به ورزش میگیرند و مبتلا به امراض شدید قلبی هستند و {ورزش قویتر از راهپیمائی} برایشان مضر است) خطری پیش نمیآید تا من را مسئول توصیههایم کنند.
2.خود من هم هرچند پزشک هستم و دیگران را به ورزش توصیه میکنم، چون در کتب علمی معتبر خواندهام اما چون بهرحال قبل از آنکه پزشک باشم انسانی هستم که در جامعه زندگی میکنم و تحت عادات و سنتهای جامعه هستم درنتیجه همانند سنتها و عاداتش در انجام کسب کار و درآمد (پول) و سپس تفریح و گفتگو (درددل) و مهمانی و سایر کارهای سنتی اولویت بیشتری قائل هستم. بعد از همة اینها اگر وقت اضافی پیدا کنم (عملأ در بیست و پنجمین ساعت هر روز و بعد از آن!!!) به ورزش (آنهم نرمش نه ورزش!) میپردازم. در اینصورت چطور من میتوانم افراد را به ورزش واقعی و موثر توصیه کنم؟ رطبخورده، کی منع رطب کند؟!
اگر ما وضعیت شکم و ستون فقرات لومبار را از حالت 1-دائما شل و رها بودن . به حالت 2-بيشتر اوقات عضلات شکمی را تاحدي «منقبض شده» نگه داریم و همزمان عضلات پشت سینه و کمر را بطوري منقبض کنيم که آن ستون فقرات «انحناء بطرف جلو» کمتري پيدا کند، مانند اینکه احساس کنیم قد ما کمی بلند شده است، علاوه بر کاهش شيوع کمر دردها، باعث کاهش گنجایش شکم (شامل فضاي داخل معده و روده ها و چربي احشاء) گرديده در نتيجه ما تمايل و امکان خوردن غذا و تجمع چربي در احشاء کمتري خواهیم داشت.
منبع:www.thought-way.com
ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh
/ج
ورزش
*معیار ورزش این میتواند باشد که بیش از حداکثر هرگونه تحرک روزانه شما ایجاد حرکت کند و کاملأ به نفس نفس بیافتید و (اگر در استخر نیستید و هوا تقریبأ گرم نیست) واضحأ عرق کنید.
*نرمش را با ورزش اشتباه نکنید ! نرمش فقط برای حفظ نرمی و عملکرد مفاصل و جلوگیری از خشک شدن مفاصل موثر است. بسیاری افراد مدت زمانیکه بعنوان ورزش صرف میکنند عملأ نرمش میکنند که تاثیری در فواید ورزش (در جلوگیری از جمع شدن چربی در بدن و تقویت عضلات و سفتی استخوانها و ممانعت از پوکی استخوانها و ترشح هورمون رشد و بهبود عملکرد مغز و حافظه) ندارد. فواید نرمش با ورزش متفاوت است. آن دو را باهم اشتباه نگیرید و هردو لازم است.
*افرادیکه بسیار چاق هستند یا آرتروز زانو دارند بهتر است در استخر راه بروند یا ترجیحأ شنا کنند.
*چگونه برای ورزش وقت پیدا کنیم؟ اکنون علم ثابت کرده است که پس از خوردن آب و غذا و خواب شبانه، ورزش اهمیت دارد. دیگر بجز افرادیکه در قعر روستاهای گمنام که در نقشهها هم وجود ندارد کسی نمیتواند بگوید من نمیدانستم ورزش برای زندگی سالم برای همه بسیار ضروری است! پس فقط کسی میتواند بگوید: «من متاسفانه اکثرأ وفت نمیکنم ورزش کنم!» که آن شخص وقت خوابیدن و غذا خوردن هم نداشته باشد و این فرد فقط فردیست که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است و تحت تنفس مصنوعی قرار دارد! یا اگر کسی بگوید: «من اگر وقت کنم!! (کسی هم نیست در زندگی من که آمار آن را در بیاورد من چند بار در هفته ورزش میکنم) سعی میکنم حتمأ ورزش کنم! » اما با این وجود (با کمال پرروئی) از شما آقای دکتر میخواهم هزاران درد و بلا و بیماری صعبالعلاج من و فامیل من را درمان کنی! نباید توقع بدن و فکر سالمی را داشته باشد. در زمان حاضر بجز افراد ورزشکار بعلت رشته تحصیلی یا اجبار کاری بقیه افراد اهمیت کار جهت کسب درآمد و پول را دلیل وقت نداشتن توجیه میکنند درحالیکه اولأ پول و ثروت بدون سلامت بدن ارزشی دارد؟! ثانیأ این افراد وقت زیادی را جهت تماشای برنامه های تلویزیونی و دید و بازدید اقوم و دوستان و مسافرتهای غیرکاری صرف میکنند که هیچ تاثیری بجز تصور اینکه چنین کارهای با عنوان «تفریح» واجب تر از سلامت بدن و فکر توسط ورزش است!! به عبارت دیگر در بیشتر افراد تفریح واجبتر از سلامت بدن و فکر(توسط ورزش) است!! کسی که میگوید «من وقت نمیکنم ورزش کنم» در حقیقت علت اینکه نمیتواند وقت برای ورزش پیدا کند اینست که برای ورزش وقت نمیگذارد! واقعیت اینست که اختصاص وقت و هزینه برای ورزش سرمایهگذاری پرسودی برای افزایش کیفیت زندگی خودمان است. ما اگر بدون ورزش از سن 30 سالگی تا 75 سالگی بتوانیم زندگی مؤثر -پربازده و که خودمان از زندگیمان نسبتأ راضی باشیم -داشته باشیم این مدت 45 سال با ورزش منظم و مؤثر به بیشتر از 70 سال میرسد (از 30 سالگی تا 100 سالگی). نکته حساسی که در این مورد وجود دارد اینست که ما چندین سال آخر زندگی خود را در صورت ورزش نکردن بعلت ناتوانی جسمی و فکری حاصله بصورت ‹ ناتوانی سنین کهنسالی› طی میکنیم که نه تنها بطور کلی دوران بسیار ناخوشایندی است بلکه مخصوصأ چون پس از دوران بسیار زیبا و طلائی دوران قدرتمند سنین 20-50 سالگی است (زیرا که دورانی است که انسان هم دارای بیشترین قدرت مالی اجتماعی فکری بدنی و جنسی است و هم بعلت داشتن حداکثر دانش دوران زندگی خود است هم دارای بیشترین امکانات و هم بیشترین استفاده را میکند) از دست دادن اینهمه امکانات به این سرعت بسیار برای انسان ناخوشایند است (اصطلاح ‹ از نخورده بده به خورده› اشاره به این موضوع هم است). علت نداشتن وقت فقط اینست که فرد تصمیم به حفظ سلامتی خود ندارد و فقط توقع از علم پزشکی دارد که تمام مشکلات او را فقط با خوردن قرص یا انجام عمل جراحیهای آسان و بیخطر حل کند! که کاملأ غیرممکنست.
ورزش نه یک تفریح، بلکه ضرورت زندگی هر شهرنشین است که میخواهد بیشتر از 30-40 سال زندگی کند و مجور نباشد در این سنین بسیاری از وقت خود را در مطب پزشکان و در مسیر داروخانه و بر تخت بیمارستان سپری کند و دائمأ در افسوس جوانی باشد.
*راه رفتن بعنوان ورزش فقط برای افرادیکه بیماری قلبی دارند یا بسیار کهنسال هستند ارزش دارد ولی برای بقیه اتلاف وقت است (گول زدن خود).
پزشک فراری از مسئولیت: بهترین ورزش راهپیمائی است!
پزشک فراری از مسئولیت: علت اینکه راهپیمائی بهترین ورزش است این است که من مطمئن هستم برای هیچ مریضی خطری ندارد. تقریبأ 100 ٪ کسانیکه بتوانند اندکی راه بروند و تصمیم ورزش داشته باشند از راهپیمائی ضرری نمیکنند درنتیجه بعنوان یک پزشک دیگر مسئولیتی متوجه من {از نظر اینکه مبادا فردی ورزشی کند که اندکی قوی باشد و او از افراد واضحأ مریض باشد و سبب تشدید بیماری شود} نمیشود. به عبارت دیگر هرچند این ورزش یک ورزش بسیار سبک و بسیار ضعیفی است در حدی که عملأ ضعیفترین و کماثرترین ورزش است و از این ورزش هیچ ورزشی نیست که ضعیفتر باشد! درنتیجه برای 99/99 ٪ افرادیکه تصمیم به ورزش میگیرند این ورزش آنقدر اثر ضعیفی دارد که عملأ اثر محسوس مفید یک ورزش را (کاهش واضح چربی خون، کاهش چربیهای رسوبکرده در عروق و زیرپوستها، بهبود خونرسانی به اندامهای بدن، ترشح هورمون رشد، ساخته شدن استخوانها) را ندارد ولی من به این علت افراد را به این ورزش توصیه میکنم زیرا:
1.خیالم راحت است در همان تعداد بسیار اندک (کمتر از 01/0 ٪ افرادیکه تصمیم به ورزش میگیرند و مبتلا به امراض شدید قلبی هستند و {ورزش قویتر از راهپیمائی} برایشان مضر است) خطری پیش نمیآید تا من را مسئول توصیههایم کنند.
2.خود من هم هرچند پزشک هستم و دیگران را به ورزش توصیه میکنم، چون در کتب علمی معتبر خواندهام اما چون بهرحال قبل از آنکه پزشک باشم انسانی هستم که در جامعه زندگی میکنم و تحت عادات و سنتهای جامعه هستم درنتیجه همانند سنتها و عاداتش در انجام کسب کار و درآمد (پول) و سپس تفریح و گفتگو (درددل) و مهمانی و سایر کارهای سنتی اولویت بیشتری قائل هستم. بعد از همة اینها اگر وقت اضافی پیدا کنم (عملأ در بیست و پنجمین ساعت هر روز و بعد از آن!!!) به ورزش (آنهم نرمش نه ورزش!) میپردازم. در اینصورت چطور من میتوانم افراد را به ورزش واقعی و موثر توصیه کنم؟ رطبخورده، کی منع رطب کند؟!
وضعیت شکم
اگر ما وضعیت شکم و ستون فقرات لومبار را از حالت 1-دائما شل و رها بودن . به حالت 2-بيشتر اوقات عضلات شکمی را تاحدي «منقبض شده» نگه داریم و همزمان عضلات پشت سینه و کمر را بطوري منقبض کنيم که آن ستون فقرات «انحناء بطرف جلو» کمتري پيدا کند، مانند اینکه احساس کنیم قد ما کمی بلند شده است، علاوه بر کاهش شيوع کمر دردها، باعث کاهش گنجایش شکم (شامل فضاي داخل معده و روده ها و چربي احشاء) گرديده در نتيجه ما تمايل و امکان خوردن غذا و تجمع چربي در احشاء کمتري خواهیم داشت.
منبع:www.thought-way.com
ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh
/ج