تربيت انديشي قرآني(3)
نويسنده:سيدعباس صالحي
گونه هاي تربيت شناختي قرآني
الف) تفسير ترتيبي تربيتي: تفاسير ترتيبي، گونه شايع تفاسير قرآن اند. اين تفاسير در شيوه هاي گوناگون نگاشته شده اند: تفاسير روايي، فقهي، اجتماعي و ....
در سبک تفسير تربيتي نيز مي توان به تفسير نگاري ترتيبي پرداخت. در ساليان اخير، تفسيري با عنوان «التفسير التربوي للقرآن الکريم» از «انور الباز» نشر يافته است و به زبان فارسي نيز اثري به عنوان «نخستين تفسير تربيتي قرآن» از حسين ميرزاخاني منتشر گرديده است. (که البته هيچ کدام در مرزهاي مفهومي «تربيت» متوقف نمانده اند و تفسير را با مفاهيم ديگر اخلاقي، عرفاني و ... آميخته اند.)
گونه اي ديگر از تفسير ترتيبي، تفسير براساس ترتيب نزول (و نه ترتيب موجود قرآن) است. علاقه مندان به گونه تأثيرگذاري تربيتي قرآن، به اين روش نيز توجه نشان داده اند. به عنوان نمونه «اسعد احمد علي» در کتاب «تفسيرالقرآن المرتب، منهج للسير التربوي» تربيت اسلامي - قرآني را براساس ترتيب نزول آيت و سور، تنظيم و تدوين مي کند. در طرح او، تربيت قرآني شش مرحله داشته و دارد:
مرحله نخست: بازنمايي حکمت تربيتي جاودان
مرحله دوم: طلوع سپيده دم
مرحله سوم: شکوفايي ژرفاي عناصر تربيتي
مرحله چهارم: خيزش امت عدل و حق
مرحله پنجم: مرزيابي فطرت و هواها
مرحله ششم: تداوم فتوحات
نويسنده، در پرتوي اين تعابير ادبي، نکات محتوايي را مطرح مي کند. به عنوان نمونه مرحله نخست را به چند دوره تقسيم و در ابتدا دوره اي به نام دوره علاقه و ارتباط را ذکر مي کند که مقطع نزول سوره هاي علق، قلم، مزمل، مدثر و فاتحه است.
به نظر وي در اين دوره و هم زمان با نزول سوره هاي ياد شده، چند مفهوم اعدادي و تمهيدي مطرح مي شود:
1. قرائت: اين مفهوم در سوره علق مورد توجه قرار مي گيرد و موضوع و جهات قرائت را بازگو مي کند.
2. کتابت: اين مفهوم در سوره قلم مورد عنايت است.
3. برنامه ريزي روزانه: تنظيم اوقات شبانه روز موضوع نخستين سوره مزمل است.
4. امر به ارتباط انذاري: که در سوره مدثر، پيامبر (ص) مأمور به آن مي شود.
موارد فوق، دوره اي است که زمينه را براي ورود به دوره پسين ( که دوره مواجهه و برخورد با مخالفان است) فراهم مي کند. (احمد علي،/39-51)
ب) تفسير موضوعي تربيتي: تفسير موضوعي داراي روش هايي است که هر يک مي توانند در تربيت شناختي قرآني مورد استفاده قرارگيرند:
1. گردآوري و طبقه بندي آيات تربيتي: اين سطح که شايد به تسامح بتوان نام تفسير به آن نهاد، گام نخستين در شناخت تربيتي از قرآن است. در اين زمينه، پاره اي از کارها انجام شده و يا در حال انجام است.
2. شرح و تفسير آيات تربيتي قرآن: اين الگو، مشابه رويه اي است که مفسران و فقيهان در «آيات الاحکام» پيموده اند. در تفاسير فقهي (يا فقه تفسيري)، مفسران اهل سنت معمولاً از شيوه تفسير ترتيبي بهره جسته اند. کتاب هايي از قبيل «احکام القرآن» با اين روش تدوين شده اند که از سوره حمد تا ناس، آيات فقهي قرآن شرح و تفسير گرديده اند.(ر.ک: جصاص و احمد بن علي رازي، احکام القرآن)
شيوه ديگر توسط فقيهان شيعه اعمال شده است که براساس ابواب فقهي، به تفسير آيات فقهي پرداخته اند. در نتيجه، از کتاب طهارت آغاز کرده اند و ابواب فقهي را - براساس ساختار فقه - فصول کتاب قرار داده اند و به تفسير آيات مرتبط با فروغ فقهي پرداخته اند. (ر.ک: محقق اردبيلي، زبدة البيان في براهين احکام القرآن)
به نظر مي رسد که هر دو شيوه در موضوع تربيت قرآني، قابليت پيگيري را داشته و دارد و هر يک از مزاياي خاص خود بهره مند است. در گونه نخست، سياق آيات، چشم انداز روشن تري را ايجاد مي کند و در شيوه دوم، نظام واره تربيتي منسجم تر و محفوظ تر خود را نشان مي دهد.
3. بهره وري درون متني از قرآن: در اين شيوه، مفاهيم تربيتي از خود قرآن اخذ و مورد بهره برداري قرار مي گيرد. اين روش، خود به دو شيوه متمايز اجرا شده و مي شود:
گروهي با استفاده از واژگان صريح و همگرا به گردآوري آيات و سپس شرح و بسط و تفسير آن مي پردازند. در اين روش، در موضوع تربيت فرزندان در قرآن، واژه هايي چون اب، والد، ولد، بن، ذريه و ... اخذ مي شود و در موضوع تربيت فرزند بهره برداري مي گردد.
گروهي ديگر با نقد اين شيوه و ناقص دانستن آن، به واژگان هم خانواده و يا همگرا بسنده نمي کنند. در اين نگرش، کليت مفاهيم قرآن را بايد جست و جو کرد تا آيات متناسب (هرچند بدون واژگاني صريح چون واژگان ياد شده) مورد کاوش قرار گيرد. به عنوان نمونه در تربيت فرزندان، آياتي از قبيل آيات زير، هر چند از چونان واژگاني برخوردار نيست، مورد استفاده قرار مي گيرند:
(و لا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علي بعض)(نساء /32)
(و أمرهم شوري بينهم) (شوري/38)
(خذ العفو و أمر) (اعراف/199)
اين آيات و ده ها آيه ديگر، مضامين تربيتي را در مناسبات ميان والدين و فرزندان تبيين مي کند. مفاهيمي چونان توجه به تفاوت هاي فردي، مشورت گرايي در امور خانواده، خطاپوشي، توجه و التزام به عرف مشروع و ...
4. رويکرد برون متني به قرآن: شهيد سيد محمدباقرصدر، ديدگاه ويژه اي را در تفسير موضوعي دارند. در اين ديدگاه، در ابتدا بايستي مفسر خود را در ميدان منازعات و تجارب علمي انساني قرار دهد و نسيم آراي مختلف را در زمانه خويش حس کند، آن گاه با آن کوله بار، پرسش هاي انساني را رو در روي قرآن
قرار دهد و با ذهني درگير با مسائل زمانه، به تعامل با متن قرآن بپردازد، سؤالات را عرضه کند و پاسخ ها را از قرآن بيابد. (صدر،/24-19)
همان گونه که مي نگريد، اين روش برخلاف شيوه پيشين، به موضوعات برآمده از درون قرآن بسنده نمي کند، بلکه به پرسش هاي عصري رو مي آورد و ديدگاه قرآن را مي طلبد. به عنوان نمونه، موضوعاتي چونان مسائل تربيتي مراحل رشد انسان، الگوسازي و الگوپذيري، هويت گروهي و تربيت و ده ها موضوع ديگر در زمره اين موضوعات اند.
ج) پژوهش هاي تطبيقي: گونه اي ديگر از پژوهش هاي تربيت شناسي قرآني، مطالعات تطبيقي است. اين مطالعات نيز در چند قالب تصوير مي شوند:
1. مطالعات تطبيقي قرآن و علوم تربيتي: مطالعت تربيتي قرآني، گاه با هدف مقارنه و مقايسه با داده هاي علوم تربيتي تحقيق و نگارش يافته اند. در اين گونه مطالعات، محقق به نگرش تطبيقي رو مي آورد و براساس نوع نگرش، گاه تلاش مي کند که به همسان نگري ها بپردازد و نگاه ها را مکمل و مؤيد يکديگر قرار دهد و گاه به تمايزها و اختلافات نيز مي پردازد.
همچنين اين مطالعات، گاه فراتر از يک مسأله اند و گاه در محدوده يک مسأله به تحقيق و نگارش رو آورده اند.
با افزيش دانشوران علوم تربيتي مسلمان، پژوهش هاي گسترده تطبيقي در جهان اسلام رخ نموده اند. با توجه به موضوعات فراوان همگراي قرآني با موضوعات مطرح در علوم تربيتي، زمينه هاي بيشتري در قياس با علوم ديگر (چونان مطالعات تطبيقي در عرصه هاي اقتصاد، سياست، پزشکي، زيست شناسي، نجوم و ...) داشته و دارد.
2. مطالعات تطيبقي قرآن و اديان: تربيت، مفهوم کليدي متون مقدس اديان است. از اين رو، بازخواني نگرش هاي تربيتي قرآن در مقايسه با اديان گوناگون نيازي جدي و اساسي است.
در اين زمينه، پژوهشي در آغاز راه خويش قرار دارند و هنوز گام هاي بلندي در مطالعات تربيتي مقارنه اي بين الاديان در فرا روي است.
منبع:نشريه پژوهش هاي قرآني ،شماره60-59.
ادامه دارد...
/ج