راهي نو براي تشخيص به موقع سرطان پروستات

سرطان پروستات يك بيماري مختص مردان است كه هر ساله افراد بسياري را مبتلا مي سازد. از اين رو ، طيف وسيعي از تحقيقات ـ از مطالعات پزشكي در زمينه درمان گرفته تا مطالعات در مورد علل بروز اين بيماري ، شناسايي...
شنبه، 30 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راهي نو براي تشخيص به موقع سرطان پروستات

راهي نو براي تشخيص به موقع سرطان پروستات
راهي نو براي تشخيص به موقع سرطان پروستات


 





 
سرطان پروستات و رابطه آن با كروموزوم Y
سرطان پروستات يك بيماري مختص مردان است كه هر ساله افراد بسياري را مبتلا مي سازد. از اين رو ، طيف وسيعي از تحقيقات ـ از مطالعات پزشكي در زمينه درمان گرفته تا مطالعات در مورد علل بروز اين بيماري ، شناسايي گروه هاي در معرض خطر و پيشنهاد راه هاي پيشگيري ـ را به خود اختصاص داده است . يكي از اين موارد ، بررسي رابطه احتمال ابتلا به اين سرطان با كروموزوم Y و گروه هاي آللي (Haplogroups) مرتبط با آن است . اين مقاله تلاش دارد تا ضمن معرفي سرطان پروستات به طور خلاصه ، و با معرفي گروه هاي آللي كروموزوم Y، به رابطه بين استعداد ابتلا به اين سرطان و گروه هاي آللي ذكر شده بپردازد.
غده پروستات يكي از غدد جانبي دستگاه توليد مثلثي مردان است كه سلول هاي آن به خصوص در سنين بالا ، مستعد سرطاني شدن هستند. بافت سرطاني سبب درد در ناحيه مربوطه ، مشكلات دفع ادرار ، درد در حين مقاربت جنسي و يا مشكلات در نعوظ شود. در موارد پيشرفته ، سلول هاي سرطاني به ساير بافت هاي بدن به ويژه استخوان ها و غدد لنفي انتشار يافته و عوارض بسيار ديگري همانند درد عمومي بدن ، ضعف و... بروز مي كند كه بسته به محل و مقدار انتشار سرطان در بدن متفاوت است .
ميزان ابتلا در سراسر جهان بسيار متفاوت است . در آسياي شرقي و جنوب شرقي شاهد كمترين ميزان ابتلا هستيم ، اما در اروپا و به خصوص آمريكا ميزان ابتلا بالاتر است ، اين سرطان معمولا در سنين بالاي 50 سال بروز ميكند و يكي از رايج ترين سرطان ها در ميان مردان است . اين سرطان در اكثر موارد رشد بسيار آهسته اي داشته و تا مدت ها علائمي را نشان نمي دهد. در نتيجه ، بسياري از مبتلايان تا مدت ها از بيماري خود مطلع نبوده و تحت درمان قرار نمي گيرند. در موارد بسياري نيز فرد مبتلا ، قبل از آگاهي از اين بيماري ، بر اثر عوارض ناشي از كهولت سن نظير سكته قلبي و مغزي و... مي ميرد. مطالعات كالبدشكافي از مردان بالاي 50 سال كه به دلايلي غير از سرطان پروستات مرده اند، در كشورهاي چين ، آلمان ، جامائيكا ، سوند و اوگاندا ، نشان داده است كه حدود 30 درصد اين افراد مبتلا به اين سرطان بوده اند . در حالي كه اطلاعي از آن نداشتند. مطالعات مشابه بر روي مرداني كه در 70 سالگي از دنيا رفته اند ، نشان داده است كه اين ميزان براي آنان 80 درصد است .
عوامل بروز سرطان پروستات بسيار متعدد است. اما عوامل ارثي و ژنتيكي ، سن رژيم غذايي ، مصرف دخانيات ، سموم و .. بيشترين تاثير را دارند. بروز اين سرطان توسط علائم باليني ، آزمون فيزيكي ، آزمون PSA(تشخيص آنتي ژن هاي اختصاصي پروستات) و يا نمونه برداري بافتي (بيوپسي) تشخيص داده مي شود. از ميان روش هاي فوق ، همواره دقت آزمون PSA مورد بحث و سوال بوده است . لذا موارد مشكوك به سرطان كه بررسي هاي دورنه اي بر اساس سطح بالاتري PSA مشخص مي شود توسط بيوپسي و مشاهده مستقيم ميكروسكوپي توسط پاتولوژيست تاييد مي شوند. ساير آزمون هاي نظير سي تي اسكن(CT Scan) و اسكن استخواني (Bone Scan) در تشخيص انتشار سرطان در بدن كاربرد دارند.
روش هاي درمان پيشنهاد شده براي اين بيماري معمولا شامل جراحي ، راديوتراپي (راديو درماني) و پروتون تراپي(پروتون درماني) است . ساير روش ها نيز مانند هورمون درماني ، شيمي درماني، روش HIFU و Cryosurgery بر اساس شرايط بيمار از جمله سن ، بهداشت عمومي ظاهر بافت در زير ميكروسكوپ ، قواي جسماني بيمار و... به تصميم پزشك معالج مورد استفاده قرار مي گيرند.
براي ارزيابي سرطان پروستات بايد دانست كه سرطان در چه مرحله اي قرار داد و به چه ميزاني پخش شده است . دانستن اين موضوع ، كمك شاياني به درمان سرطان مي كند. از معروف ترين سيستم هاي درجه بندي ، سيستم 4 مرحله اي TNM است . مولفه هاي اين سيستم اندازه تومور ، تعداد غدد لنفي درگير سرطان و ساير بخش هايي است كه بر اثر انتشار سرطان ديگر شده اند. مهم ترين تشخيص براي هر سيستم درجه بندي اين است كه آيا سرطان پخش شده است يا خير . سرطان هاي درجه T2,T1 (مراحل 1 و 2) سرطان هاي محدود به پروستات و T4, T3 (مراحل 3 و 4) سرطان هاي منتشر شده در بدن را شامل مي شود. آزمون هاي زيادي براي بررسي پخش شدگي سرطان انجام مي شود. از جمله آنها ، توموگرافي تخميني براي تشخيص انتشار در لگن خاصره ، اسكن استخوان براي تشخيص در استخوان ها و MRI خم راست روده اي يا ec MRI براي تشخيص دقي در كپسول پروستاتي و وزيكول هاي حاوي ترشحات جنسي است . آزمون استخوان در صورت ابتلا ، افزايش تراكم استخواني (Osteoblastic) را نشان مي دهد؛ در حالي كه در ارتباط با ساير سرطان ها ، انتشار به استخوان نتيجه عكس را به دنبال دارد.
اين سرطان گاهي علائمي را بروز مي دهد كه بايد به آنها توجه كرد. البته اين علائم به طور حتم بيانگر بروز سرطان نيستند و ممكن است بر اثر افزايش توده سلولي خوش خيم پروستات و حتي بيماري هاي بسيار كم خطرتري مانند عفونت ادراري ساده نيز ظهور كنند.
علائمي چون دفع مكرر ادرار ، افزايش شب ادراري ، مشكلات در آغاز و حفظ جريان يكنواخت ادرار ، وجود خون در ادرار و درد در حين دفع ادرار ، از اين دسته اند. علت آن هم اين است كه پروستات قسمتي از مجاري دفع ادرار را احاطه كرده است .ترشحات جنسي نيز از همين مجرا به بيرون مي ريزند و پروستات خود 20 درصد از حجم آن را ترشح مي كند و به همين علت گاهي علائمي مانند اختلال در توانايي و عملكرد جنسي و نعوظ و يا انزال دردناك را نيز به دنبال دارد.
علائم ديگر سرطان پروستات ، شامل درد استخوان هاي فقرات ، لكن خاصره و يا دنده ها است . پخش شدن سرطان در ساير استخوان ها ، از جمله قسمت مبدا استخوان ران ، مشاهده شده است . سرطان منتشر شده به ستون فقرات ، مي تواند بر اثر فشار تراكم و فشار به نخاع باعث ضعف و بي حسي در پايين تنه و پاها و بي اختياري در دفع ادرار و مدفوع شود.
زمينه ژنتيكي افراد ، احتمال ابتلا به سرطان را در آنها تحت تاثير قرار مي دهد. در آمريكا سرطان پروستات بيشتر در سياه پوستان ديده شده است و در آنها كشنده تر نيز بوده است . همچنين مرگ آوري اين سرطان در سفيد پوستان با وابستگي ارثي به اسپانيا (Hispanica) ، تنها 30 درصد مرگ آوري آن در ساير سفيد پوستان بوده است ، مطالعاتي بر روي دوقلوها در اسكانديناوي نيز نشان داده است كه 40 درصد خطر ابتلا ، در مسائل ژنتيكي نهفته است .
تاكنون هيچ ژني به تنهايي به عنوان عامل بروز سرطان پروستات شناخته نشده است . با اين حال ، جهش در تعدادي از ژن هاي نظير BRCA1 و BRCA2 كه از عوامل بسيار خطرزا در سرطان هاي تخمدان و پستان در زنان هستند، احتمال ابتلا به سرطان پروستات را بسيار افزايش مي دهند. ساير ژن هاي مرتبط شامل ژن HPC1 ، ژن رسپتور آندروژن و ژن رسپتور ويتامين D هستند. ژن هم جوشي TEMPRSS2-ETS نيز در بسياري از سرطان هاي پروستات روشن بوده و به رشد و بقاي سلول هاي سرطاني كمك مي كند.
در مطالعات انجام شده روي كروموزم Y ، رابطه معنا داري بين سرطان پروستات با برخي از نقايص اين كروموزوم مشاهده شده است . همان طور كه احتمالا مي دانيد ، تمام انسان ها يك جفت كروموزوم جنسي دارند كه در مردان XY و در زنان XX است .در مراحل توليد سلول هاي جنسي تخمك و اسپرم ، اين 2 كروموزوم از يكديگر جدا شده و در حين لقاح اسپرم با تخمك ، يك نسخه X يا Y از پدر و يك X از مادر به اشتراك گذاشته مي شود و جنسيت جنين را تعيين مي كنند.
حال اگر كروموزوم Y پدر داراي نقص باشد (بر اثر جهش) ، به وجود آوردن فرزند دختر براي وي مشكلي ايجاد نمي كند؛ اما اگر يك اسپرم حاوي كروموزوم Y با سلول تخم لقاح كند ، تخم بارور شده به دليل وجود نقص در كروموزم Y ، نسبت به شدت جهش و نقص ، علائمي از عدم رشد و باروري ، تا رشد تخم و مرگ جنيني و يا نازيستا بودن و نازا بودن فرزند پسر پس از تولد را باعث مي شود. البته نقص در كروموزوم Y تنها دليل مرده زايي و يا عدم باروري براي فرزندپسر نيست .
باز مي گرديم به مطالعات انجام شده در ارتباط با رابطه سرطان پروستات و كروموزوم Y. "هارلاپ" و همكارانش به دنبال بررسي احتمالي مرده زايي و احتمال ابتلا به سرطان پروستات در پدران ، 15267مرد را مورد مطالعه قرار دادند كه 28 تا 41 سال از تولد اولين فرزند آنان گذشته بود . اين مطالعه نشان داد كه احتمال ابتلا به سرطان پروستات براي 543 مردي كه يك يا تعداد بيشتري از فرزندان آنها مرده به دنيا آمده بودند بيش از سايرين بوده ، به طوري كه با افزايش تعداد فرزندان مرده ، احتمال ابتلا نيز افزايش مي يافت . با اين حال ، بالاترين ميزان ابتلا در 100 مردي ديده شد كه سابقه مرده زايي در همسرشان وجود داشت و فرزند پسري نيز نداشتند. اين موارد باعث اين تفكر شد كه عوامل بروز سرطان پروستات ، با عوامل مرده زايي و نداشتن فرزند پسر تا حدودي مشترك است ، و يا اين كه عوامل مستعد كننده افراد براي سرطان پروستات ، باعث مرده زايي نيز مي شوند. براي مشخص شدن هر چه بيشتر ارتباط ، روابط بين تاريخچه توليد مثلي مردان و سرطان پروستات نيز بررسي شد.
اين مطالعات بر اساس نظارت هاي صورت گرفته بر موارد ابتلا به سرطان ، و وضعيت حياتي گروهي از خانواده ها ، تحت نام تحقيقات پريناتال صورت گرفت . پريناتال شامل دوره اي از بارداري بين هفته 20 حاملگي و 4 پس از زايمان است . در اين راستا ، تمامي 92408 تولد صورت گرفته بين سال هاي 1964 تا 1976 در ميان اهالي يك منطقه مورد ارزيابي قرار گرفت . در ميان 1526 مرد ، همسران 543 نفر مرده زايي را گزارش كردند.
اين مطالعات ، رابطه اي را بين سرطان پروستات مردان و سابقه مرده زايي همسرانشان پيدا كرد كه از لحاظ آماري فراتر از شانسي و اتفاقي بودن آن است .
تاكنون ، مطالعات زيادي از نوع مطالعه انجام شده توسط هارلاپ و همكارانش صورت نپذيرفته است . با اين حال ، اين تحقيقات مدارك محكمي را در ارتباط با خطر ابتلا به سرطان پروستات و نقايص كروموزوم Y كه باعث مرده زايي و يا نداشتن فرزند پسر مي شود، ارائه مي كنند.
نكته جالب توجه اين است كه نقصي كه سبب نداشتن فرزند پسر مي شود، همان فرد باقي مانده و با مرگ وي از بين مي رود. زيرا خط راهه وراثتي كروموزوم Y پدر به پسر است . با اين وجود ، مطالعات ديگر نشان داده اند كه موارد مستعد كننده اي به سرطان در كروموزوم Y وجود دارند كه خللي در رشد جنين پسر ايجاد نمي كنند . اين توالي هاي مستعد كننده ، نسل به نسل از پدر به پسر منتقل مي شوند و صاحبان خود را در خطر ابتلا به سرطان قرار مي دهند. براي درك هر چه بهتر اين مسئله و بررسي مطالعات انجام شده ، لازم است با اصطلاحي به نام "گروه هاي هاپلوئيدي كروموزوم Y" يا "Haplogroups Y Chromosome" آشنا شويم.
در علم ژنتيك ، گروه هاي هاپلوئيدي كروموزوم Y انسان ، به توالي هاي خاصي گفته مي شود كه روي نواحي غير نوتركيبي كروموزم قرار دارند براي تعيين گروه ها ، سيستم نام گذاري با حروف A تا T و سپس اعداد و حروف كوچك توسط كنسرسيوم كروموزوم Y تعيين شد.
گروه هاي اصلي با حروم A تا T و زير گروه ها با اعداد و حروف كوچك انگليسي مشخص مي شوند " كروموزم Y آدم" نامي است كه محققان روي گروه هاي ناپلوئيدي كه به عنوان اصلي ترين و قديمي ترين جد خطر راهه پدر ـ پسر است گذاشته اند. به دليل اين كه كروموزم هاي X وY همولوگ غير واقعي يكديگرند ، نواحي اي بر روي كروموزوم هستند كه نواحي غير نوتركيرب نام دارند و دچار هيچ گونه تغيير و نوتركيب (Crossing over) در طي تقسيم ميوز نمي شوند. به همين دليل ، اين نواحي در خط راهه ارثي پدر ـ پسر تقريبا در طول تاريخ دست نخورده باقي مانده اند و بنابراين از آنها مي توان براي تعين نژاد اجدادي نيز استفاده كرد. به طور مثال در مطالعه اي از اين نوع مشخص شد كه جمعيت انگليس ، از رنگين پوستان شمال قاره آفريقا مشتق شده است ؛ كه اين يافته با بحث و جنجال بسياري نيز همراه بوده است.
حال سوالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا گروه هاي هاپلوئيدي خاصي در كروموزوم Y ميزان ابتلاي به يك سرطان خاص را افزايش مي دهند؟ به بيان ديگر ، آيا تفاوت معنا داري ميان گروه هاي هاپلوئيدي مختلف در ارتباط با خطر ابتلا به يك بيماري نظير سرطان پروستات وجود دارد؟پاسخ اين سوال ، در مطالعات اندكي كه تاكنون انجام شده است ، تنها تا حدي قابل درك است . مطالعات انجام شده روي جمعيت ژاپن همواره نشان داده اند كه برخي از خط راهه هاي وراثتي كروموزوم Y استعداد ابتلا به سرطان پروستات را افزايش مي دهند. اما اين موضوع در ساير جمعيت ها كمتر مورد مطالعه تائيد قرار گرفته است . از جمله اين مطالعات ، تحقيق انجام شده توسط "ليندستورم" و همكاران در كشور سوئد كه در اكتبر 2008 در سايت aaccrjournals منتشر شد . در اين مطالعه ، براي مشخص شدن دقيق تر اين ارتباط ، 5 ماركر دوتايي (Biallelic markers) كروموزوم Y در يك جمعيت شامل 1447 بيمار مبتلا به سرطان پروستات و 983 مرد سالم به عنوان شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از اين 5 ماركر ، ميزان پراكندگي ژنتيكي و تعداد انواع گروه هاي هاپلوئيدي كروموزوم Y در جمعيت مورد مطالعه مشخص شد . بر اساس نتايج به دست آمده، يك گروه هاپلوئيدي نادر به نام I1c به طور معنادار خطر بيشتري براي ابتلا به سرطان پروستات را نشان مي داد . اما از آنجايي كه مطالعات مستقل پيشين در اين گروه هاپلوئيدي در ارتباط معناداري را با خطر سرطان پروستات نشان نداده بودند ، محققان نتيجه گرفتند كه گروه هاي هاپلوئيدي كروموزوم Y نقش عمده اي در بروز سرطان پروستات در جمعيت سوئد ندارند.
همچنين ، مطالعه ديگري كه روي جمعيت كره جنوبي توسط "ووك كيم" و همكارانش از دانشگاه دانكوك صورت گرفت، نشان داد كه رابطه اي بين گروه هاي هاپلوئيدي كروموزوم Y و سرطان پروستات وجود ندارد. در اين مطالعات ، 106 بيمار و 110 شاهد توسط 14 ماركر دوتايي كروموزوم Y مورد بررسي قرار گرفتند.
آن چه روشن است ، اين است كه ارتباط ميان سرطان پروستات و گروه هاي هاپلوئيدي كروموزوم Y شايد در همه جمعيت هاي مورد مطالعه مشاهده نشده باشد ، اما هيچ مطالعه اي وجود آن را به طور قطع رد نكرده است . آيا چنين ارتباط ژنتيكي ، صرف نظر از شرايط فرهنگي ، تغذيه اي ، و بهداشتي جمعيت هاي مختلف ، همواره وجود دارد؟ پاسخ به چنين سوالي كه در گرو تحقيقات بيشتر و در گستره جغرافيايي وسيع تر است ، مي تواند راهگشاي ارائه روش هاي غربالگري و تشخيص پيش از موعد افراد مستعد ابتلا باشد . در همين راستا ، محققان در نقاط مختلف جهان و از جمله در ايران، مشغول نمونه گيري و بررسي اين رابطه هستند.

پي نوشت ها :
 

سيد مهرداد حسيني سبزواري ،نويسنده مسئول (corresponding Author)اين مقاله با همکاري مير ساعد ميري نرگسي (استاد راهنما )،ماندانا رستگار و سيد اميرحسين حسيني است.
پست الکترونيک:
mehrdadhoseini67@gmail.com
 

منبع:دانشمند شماره 566



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط