مراقبت و نگهداري از نوزاد

اين سوال مخصوصا در مورد بچه اول خانواده خيلي مهم است و پدر و مادر تازه كار در رويارويي با گريه هاي كودك سردرگم و مستاصل مي شوند. مهم است باور كنيد كه گريه كردن يكي از چندين راه موجود براي برقراري ارتباط با شماست و قصد او توليد سروصدا و مزاحمت براي شما نيست. اين كار، روش اوست براي اين كه به شما بگويد ناراحت
يکشنبه، 1 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مراقبت و نگهداري از نوزاد

مراقبت و نگهداري از نوزاد
مراقبت و نگهداري از نوزاد


 





 

چرا كودك 2 ماهه من اين قدر گريه مي گند و مفهوم گريه هاي او چيست؟
 

اين سوال مخصوصا در مورد بچه اول خانواده خيلي مهم است و پدر و مادر تازه كار در رويارويي با گريه هاي كودك سردرگم و مستاصل مي شوند. مهم است باور كنيد كه گريه كردن يكي از چندين راه موجود براي برقراري ارتباط با شماست و قصد او توليد سروصدا و مزاحمت براي شما نيست. اين كار، روش اوست براي اين كه به شما بگويد ناراحت است، گرسنه است يا به توجه شما احتياج دارد. با بزرگتر شدن نوزاد و در حالي كه كودك خود را بهتر مي شناسيد، قادر به شناختن مفهوم گريه هاي او خواهيد شد. گريه كودك معاني بسياري دارد كه درد و اندوه فقط بعضي از آنها هستند.
يكي از اولين كارهایي كه بايد بكنيد اين است كه بفهميد معني گريه كودك چيست. براي مثال متوجه مي شويد هنگامي كه گرسنه است صدايش بلندتر و گريه اش طولاني تر است. يا وقتي دچار كوليك مي شود همراه با گريه دستها و شكم خود را منقبض مي كند. بعضي از مادران از تفاوت گريه كودك خود در مواقع مختلف تشخيص مي دهند كه منظور كودك چيست و اكنون به چه چيزي نياز دارد و البته بعضي از مادران كه نمي توانند تمايزي بين گريه هاي كودك قايل شوند.
نكته مهم ديگري كه بايد هميشه به ياد داشته باشيد اين است كه در مورد بغل كردن كودكتان هنگام گريه كردن، نگران نباشيد، او بد عادت نخواهد شد. بلكه برعكس شما ارتباط قويتري با او خواهيد داشت. شما به او مي آموزيد كه از او مراقبت خواهيد كرد و كودك با وجود شما احساس امنيت خواهد كرد.
ممكن است به نظر برسد كه كودك زياد گريه مي كند. اما به طور متوسط او در هفته اول فقط در حدود 4 ساعت در هر روز گريه مي كند. در هفته دوم او فقط روزانه 2/1-2 ساعت گريه خواهد كرد و گريه هاي او در هفته سوم به حدود 1 ساعت و نيم در روز كاهش مي يابد. البته اگر دچار كوليك شيرخواران شود مجددا گريه هايش افزايش مي يابد. بهتر است به خاطر داشته باشيد كه او گريه نمي كند تا به شما بگويد كه مادر خوبي نيستيد، شما بهترين فرد براي او در دنيا هستيد و بيشتر از هر كس ديگري مي توانيد نيازهايش را تامين كنيد.
*******

دماي مناسب براي اتاق نوزاد يا شيرخوار چقدر است؟
 

در اين مورد كه دماي خانه يا اتاق نوزاد را دقيقا در چه حدي بايد نگه داشت يا چقدر لباس بايد به تن بچه كرد پاسخ مسلم و قطعي وجود ندارد و فقط مي توان راهنمايي هاي كلي ارائه كرد. در واقع اين بحث به ترموستات يا تنظيم كننده دروني دماي بدن برمي گردد و به سن و وزن كودك بستگي دارد. سيستم گرمايي بدن كودكان زير 5/2 كيلو طوري نيست كه حرارت بدن آنها را در اندازه مناسب نگه دارد. بچه هايي كه بين 5/2 تا 4 كيلو وزن دارند، چندان نيازي به اين كه از بيرون گرم شوند ندارند و مي توانند در اتاقي تا دماي 18 تا 20 درجه سانتيگراد نيز دماي مناسب براي بدن را حفظ كنند. هنگامي كه وزن كودك 8 كيلو مي شود، سيستم حرارتي بدن او خوب كار مي كند و لايه اي از چربي هم زير پوست او هست كه او را گرم نگه مي دارد. حالا مي شود دماي اتاق آنها را در هواي سرد يا خنك تا 16 درجه سانتيگراد هم پايين آورد. به طور كلي مي توان گفت كه اتاقي با دماي 18 تا 20 درجه براي تغذيه و بازي كودك بالاي 5/2 كيلو و بچه هاي بزرگتر مناسب است.
نوزاد و كودك را نبايد مستقيما جلوي كولر قرار داد، چون ممكن است دماي بدن او تا حد خطرناكي پايين بيايد. همين قضيه در مورد منبع حرارتي اي چون شوفاژ و بخاري هم مصداق دارد و ممكن است دماي بدن آنها را بيش از حد بالا ببرد.
علاوه بر دما، حفظ رطوبت محل زندگي نوزاد يا شيرخوار هم اهميت دارد. در هواي سرد، رطوبت كمتري وجود دارد. اين هوا وقتي با وسايل حرارتي مانند شوفاژ يا بخاري گرم شود، خشك تر هم مي شود، مخصوصا وقتي كه دما از 24 درجه سانتيگراد بالاتر مي رود. هواي داغ مخاط بيني و مجاري تنفسي كودك را خشك مي كند و باعث مي شود كه احساس ناراحتي كند و توانايي او براي مقابله با عفونت پايين بيايد و مكررا به بيماريها دستگاه تنفسي فوقاني مانند سرماخوردگي مبتلا شود.
فراهم آوردن فضايي با هواي خنك براي نوزاد، از سوي پدر و مادر بي تجربه اي كه بيش از حد نگران و وسواسي هستند، مشكل است. آنها دلشان مي خواهد از فرزندشان در اتاقي داغ و با رو اندازهاي فراوان مراقبت كنند. در چنين شرايطي، بعضي از نوزادان حتي در زمستان هم عرق سوز مي شوند.
بعضي خانواده ها به خانه هاي بسيار گرم علاقه دارند و در طول زمستان هواي خانه را گرم تر و گرم تر مي كنند و متوجه خطرات آن نيستند. يكي از راههاي كنترل هواي خانه، استفاده از ترموستات است كه وقتي درجه حرارت به نقطه خاصي (مثلا 20 تا 23 درجه) مي رسد، دستگاه حرارتي را خاموش مي كند. پدر و مادر بي تجربه مي توانند از دماسنج هم استفاده كنند و آن را در جايي كه جلوي چشم شان باشد آويزان كنند و هرچند وقت يكبار نگاهي به آن بيندازند تا مطمئن شوند كه دماي اتاق كمتر يا بيشتر از حد لزوم نيست وكم كم به دماي مناسب عادت كنند.
پدر و مادرها معمولا دوست دارند لباس زياد تن بچه هايشان كنند. اين كار را حتي پدر و مادرهاي با تجربه هم مي كنند. بدن يك كودك طبيعي، يك ترموستات داخلي دارد، البته به شرط اين كه او را زير لايه هاي فراوان لباس و رو انداز حبس نكرده باشيم، چون به اين ترتيب ترموستات بدنش از كار مي افتد.
*******

آيا مي توانم كودك نوپا را با نوزاد تازه وارد تنها بگذارم؟
 

گاهي بچه ها اصرار دارند به نوزاد تازه وارد نزديك شوند و او را لمس كنند اين كار در صورتي كه خودتان مراقب باشيد تا آسيبي به نوزاد نرسد نگران كننده نيست. ممانعت از اين كار به خصوص وقتي كودك پافشاري مي كند، عاقلانه نيست. به خاطر داشته باشيد زمان تنها ماندن آنها بايد تا حد امكان كوتاه و كنترل شده باشد چون يك موجود جديد براي يك كودك بسيار هيجان انگيزاست. از آنجایي كه ورود يك تازه وارد هميشه احساس طرد شدن را در فرزند اول القا مي كند توصيه مي شود كودكتان را در انجام كارهاي مربوط به نوزاد سهيم كنيد تا احساس اهميت داشتن در او به وجود آيد و حس مسئوليت نسبت به خواهر يا برادر كوچكش به او القا شود. اين كار به امنيت فرزند كوچكتر، زماني كه با هم تنها هستند، كمك مي كند.
*******

ترس کودک از غريبه ها چيست و چگونه بايد با آن روبرو شويم؟
 

شما با مشاهده واكنش هاي كودكتان نسبت به غريبه ها در سنين مختلف مي توانيد مراحل رشد او را بفهميد. هنگامي كه كودك را نزد پزشك مي بريد تا وقتي كه به يك سا لگي برسد اين واكنشها را از خود نشان مي دهد: بچه دو ماهه توجهي به دكتر نمي كند. هنگامي كه كودك را روي تخت معاينه مي خوابانند، او از فراز شانه پزشك به مادرش چشم مي دوزد. كودك چهار ماهه اسباب شادي پزشك است. او به محض اين كه پزشك به او لبخند مي زند، به پهناي صورت مي خندد و براي پزشك سر و صدا در مي آورد. در پنج يا شش ماهگي كودك كم كم عقيده اش را عوض مي كند. در نه ماهگي مطمئن مي شود كه پزشك يك آدم غريبه است و بايد از او ترسيد. هنگامي كه پزشك با دقت نگاهش مي كند، بدنش يخ مي كند و 20 ثانيه اي با شك و ترديد به او زل مي زند. سپس شكمش با سرعت بالا و پايين مي رود. سرانجام چانه اش مي لرزد و بدنش هم شروع به لرزيدن مي كند. او ممكن است به قدري بترسد كه تا مدتها پس از تمام شدن معاينه، گريه كند.
در اين دوره حساس، ممكن است كودك از هر چيز نا آشنايي بترسد. كلاه مادر يا حتي صورت تراشيده پدر پس از آن كه كودك عادت كرده پدرش را با ريش ببيند، او را مي ترساند. به اين رفتار ترس از غريبه ها مي گويند. جالب است كه بدانيد چه چيزي كودك شما را از آدمي كه عاشق همه بود تبديل به موجودي نگران و مظنون كرده است. ابتدا اين كه در حدود شش ماهگي، كودكان قدرت پيدا مي كنن كه اشياء يا انسانهايي را كه جلوي رويشان نيستند، به ذهن بياورند. به اين روند حافظه بازگشت كننده مي گويند. در ماههاي اول تولد كودك فقط حافظه تشخيصي داشت، يعني مي توانست پدر و مادر و كساني را كه برايش مهم بودند تشخيص بدهد، ولي وقتي كه آنها ازجلوي چشمش دور مي شدند واقعا درباره آنها فكر نمي كرد. با فعال شدن حافظه بازگشت كننده، او مي تواند تصوير مادر، پدر و كساني را كه جلوي چشمش نيستند، به ذهن بياورد و آنها را با چهره هاي نا آشنايي مقابل رويش مقايسه كند. كودك اگر نتواند چهره غريبه اي را كه جلوي رويش ايستاده، به خاطر بياورد، نگران مي شود و از خود مي پرسد اين آدم كيست؟
در شش تا نه ماهگي، كودك هنوز نمي تواند فرضيه هاي منطقي اي را درباره اين كه بعد چه اتفاقي رخ مي دهد، بر اساس تجربه هاي قبلي در ذهن خود منسجم سازد. او كاملا در زمان حال زندگي مي كند. بنابراين وقتي كه غريبه اي درست در مقابل رويش قرار مي گيرد، او نمي تواند بفهمد كه چرا او آشنا نيست و تصورش را هم نمي تواند بكند كه از وضعيت موجود، نتيجه خوبي حاصل شود. هرچه باشد بچه كوچك نه مي تواند بدود و نه مي تواند پنهان شود. او به شدت نگران مي شود و گريه مي كند. در پانزده ماهگي، موقعي كه ترس از غريبه ها از بين مي رود، كودك مي تواند از گذشته چيزهايي ياد بگيرد و آينده را پيش بيني كند. او به خودش مي گويد كه شايد من اين آدم را نشناسم، ولي در گذشته، مادرم آمد و همه كارها روبه راه شد، بنابراين من مي توانم بدون اين كه بترسم از پس اين آدم غريبه بربيايم.
بنابراين ترس از غريبه ها يك مرحله قابل پيش بيني و عام در ميان كودكان است كه در سن نه ماهگي به اوج خودمي رسد و تقريبا در پانزده ماهگي از بين مي رود. اگر كودك شما نسبت به آدمها و محل هاي جديد خيلي حساس است و يا برعكس اصلا توجهي به نزديك شدن افراد غريبه يا قرار گرفتن در محيط هاي ناآشنا ندارد، بهتر است بيشتر به روند رشد و شرايط محيطي وي توجه كنيد. شايد بهتر باشد تعادلي بين حفظ امنيت با آشنايان و ملاقات با غريبه ها در محيط هاي جديد ايجاد كنيد.
منبع:www.ninisite.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.