دلایل افسردگي در دوره سالمندي

با افزايش سن سيستم عصبي ما هم دچار فرسايش شده و بسياري از گيرنده‌هاي عصبي ما، کم مي‌شوند و يا فعاليت آنها کاهش مي‌يابد. همين صدمات ما را براي ابتلا به بيماري‌هاي رواني مستعد مي‌کند. قطعا يک سالمند به دليل فرسودگي بخش‌هاي مختلف سيستم عصبي‌اش نمي‌تواند مانند گذشته واکنش‌هاي مناسب عاطفي از خود نشان دهد لذا زمينه‌هاي افسرده شدن او فراهم مي‌شود.
چهارشنبه، 4 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دلایل افسردگي در دوره سالمندي

دلایل افسردگي در دوره سالمندي
دلایل افسردگي در دوره سالمندي


 





 
متاسفانه يک اوج شيوع بيماري افسردگي در دوره سالمندي ديده مي‌شود که همين امر منجر شد تا احساس کنيم ضرورت دارد همه ما نگاه ويژه‌اي به سالمندان داشته باشيم و در واقع از افسرده شدن آنها پيشگيري کنيم.
از نظر روان‌پزشکي دلايل مختلفي وجود دارد که مي‌تواند يک فرد را جهت ابتلا به افسردگي در دوره سالمندي آسيب‌پذير کند. از جمله اين دلايل مي‌توانيم به موارد پزشکي، روان‌پزشکي و اجتماعي اشاره کنيم.

• دليل روان‌پزشکي:
 

با افزايش سن سيستم عصبي ما هم دچار فرسايش شده و بسياري از گيرنده‌هاي عصبي ما، کم مي‌شوند و يا فعاليت آنها کاهش مي‌يابد. همين صدمات ما را براي ابتلا به بيماري‌هاي رواني مستعد مي‌کند. قطعا يک سالمند به دليل فرسودگي بخش‌هاي مختلف سيستم عصبي‌اش نمي‌تواند مانند گذشته واکنش‌هاي مناسب عاطفي از خود نشان دهد لذا زمينه‌هاي افسرده شدن او فراهم مي‌شود.

• دلايل طبي:
 

اغلب مردم در دوران سالمندي به بيماري‌هاي مختلف جسمي از قبيل مشکلات قلب و عروق، فشار خون، ديابت و مشکلات گوارشي دچار مي‌شوند که خود اين بيماري‌ها فرد را مستعد افسردگي مي‌کند که در فرد سالمند به آن، افسردگي ثانويه مي‌گويند، يعني اين فرد به دليل يک بيماري اوليه مبتلا به نوعي بيماري ثانويه رواني مثل افسردگي مي‌شود. البته در سالمندان مصرف برخي داروها نيز عارضه افسردگي دارند. آنچه تا اينجا گفته شد با کمي دقت نظر از جانب خود شخص و مشاوره با پزشک متخصص قابل رسيدگي و تا حدي مرتفع کردن مشکل است اما دليل اجتماعي که بسيار جاي تامل دارد آن است که گاهي اوقات دست‌اندرکاران و مسوولان براي توجه به جوانان، سالمندان را کنار مي‌گذارند.

• دلايل محيطي:
 

درست است که به دليل فرسودگي و کاهش عملکرد، برخي از آنها نسبت به جواني‌شان ناتوان شده‌اند اما اگر محيط اجتماعي تدريجا آنها را کنار بگذارد و از تجارب و قابليت آنها بهره نگيرد به افسرده شدن سالمندان منجر مي‌شود. گاهي اوقات بسياري از پست‌ها را به جوانان واگذار مي‌کنند؛ مثلا موجي ايجاد مي‌شود که به جوانان بيشتر توجه شود. در دنياي پيشرفته پست‌هاي کليدي که نياز به تجربه و نظارت دارد به پيشکسوت آن رشته تخصصي واگذار مي‌شود اما ابزار اجرايي را به يک فرد جوان مي‌دهند. مثلا مسووليت وزارتخانه يا دانشگاه را به يک شخصيت تاثيرگذار با تجربه و علمي واگذار مي‌کنند و مي‌خواهند که او يک مقام جوان براي خودش برگزيند تا هم جوان هويت اجرايي پيدا کند و هم سالمند احساس فرسودگي نکند اما متاسفانه امروزه در جامعه ما بازنشستگي يک عامل مهم استرس و اضطراب براي افراد شده است و بسياري آن را مساوي با مرگ زودرس خود مي‌دانند چون بايد تمام تجربه و تخصص خود را که به زحمت در طول سال‌ها اندوخته‌اند در کنج خانه نگه دارند. در هيچ جايي از آنچه در ذهن او بايگاني شده است استفاده به عمل نمي‌آيد. با او مانند کودکي محتاج رفتار مي‌شود، در حالي که سالمند کودک نيست. کارايي‌هاي او را بايد در جامعه مورد استفاده قرار دهيم تا بداند هنوز کارآمد است. اگر چنين نکنيم افسردگي را در سالمندان خود با آمار بالايي خواهيم داشت.
منبع:www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.