باورهاي نادرست درباره ديابت

ديابت يکي از مشهورترين و قديمي‌ترين بيماري‌هاست. شايد به همين دليل است که بيشترين باورهاي نادرست به اين بيماري تعلق دارد. به همين بهانه به سراغ دکتر منوچهر جزايري استاد دانشگاه علوم پزشکي تهران رفتيم تا برخي باورهايمان را درباره اين بيماري اصلاح کنيم.
چهارشنبه، 11 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باورهاي نادرست درباره ديابت

باورهاي نادرست درباره ديابت
باورهاي نادرست درباره ديابت


 






 

گفتگو با دکتر منوچهر جزايري، استاد دانشگاه علوم پزشکي تهران
 

ديابت يکي از مشهورترين و قديمي‌ترين بيماري‌هاست. شايد به همين دليل است که بيشترين باورهاي نادرست به اين بيماري تعلق دارد. به همين بهانه به سراغ دکتر منوچهر جزايري استاد دانشگاه علوم پزشکي تهران رفتيم تا برخي باورهايمان را درباره اين بيماري اصلاح کنيم.
برخي افراد مي‌گويند ديابت، مرض جديدي است که تاز‌گي‌ها پيدا شده!
نه! ديابت شيرين (ديابت ميلتيوس) بيماري جديدي نيست. اين بيماري از چند هزار سال پيش از ميلاد مسيح شناخته شده است. در پاپيروس‌هاي مصري به خوبي شرح بيماري ذکر شده است. آرته‌اولي، پزشک يوناني، در اوايل قرن دوم و اواخر قرن اول ميلادي زندگي مي‌کرده است. اين دانشمند، ديابت را (به معناي سيفون) پيشنهاد کرد. به معناي عبور سريع آب از مجاري، مانند عبور سريع آب و تخليه آب از سيفون توالت. يعني آب در مدت کوتاهي به سرعت از بدن دفع مي‌شود. همان‌طور که مي‌دانيم اين علامت، مهم‌ترين علامت ديابت نوع يک محسوب مي‌شود. پس ديابت نه تنها مرض تازه‌اي نيست بلکه خيلي هم قديمي است ولي با وجود قدمت بيماري، هر روز به تعداد بيماران افزوده مي‌شود. ديابت، هم اکنون، يک اپيدمي خاموش و يک قاتل خاموش در جهان است. در حال حاضر، 125 تا 150 ميليون بيمار ديابتيک در جهان وجود دارد و برابر پيش‌بيني سازمان جهاني بهداشت، اين رقم تا سال 2025، به چيزي حدود 300 ميليون خواهد رسيد. در آمريکاي شمالي، حدود 16 ميليون ديابت نوع يک زندگي مي‌کنند که يک ميليون نفر آنها به ديابت نوع يک و 15 ميليون به ديابت نوع دو مبتلا هستند. سالانه چيزي حدود 98 ميليارد دلار، براي اين تعداد ديابتيک در آمريکا هزينه مي‌شود. پس ملاحظه مي‌کنيد که ديابت نه جديد است نه عجيب بلکه يک بيماري قديمي، يک مشکل بهداشتي و يک مشکل اقتصادي است.
برخي معتقدند، ديابت بيماري افراد خاصي است که بيش از حد قند و شيريني‌جات مصرف مي‌کنند؛ نظر شما چيست؟
مصرف زياد و دايمي مواد قندي به‌خصوص قندهاي ساده، مي‌تواند در دراز مدت، به فرسودگي و خستگي سلول‌هاي بتا، بينجامد اما اين دليل نمي‌شود که هر کس قند زياد مصرف مي‌کند، مبتلا به ديابت مي‌شود. ديابت يک بيماري شايع، مزمن، منتشر، پرعارضه و صعب‌العلاج است که علت دقيق و قطعي آن هنوز شناخته شده نيست اما امروزه تمام توجه ما روي قندخون متمرکز شده و اين قندخون است که اگر کنترل نشود، به عوارض ديابت منجر خواهد شد. ديابت به‌طور خلاصه به انواع زير قابل تقسيم است: نوع يک، نوع دو، ديابت حاملگي، و انواع متفرقه ديابت. شايع‌ترين نوع ديابت، نوع دو است که اغلب سنين 30 تا 40 سالگي‌ خود را نشان مي‌دهد. علت آن مقاومت به انسولين و کمبود انسولين است، و اغلب با چاقي عمومي يا مرکزي (شکمي) همراه است. ارتباط قوي با ژن دارد و يک بيماري چند عاملي و چندژني است.
لابد اين را هم شنيده‌ايد که برخي مي‌گويند ديابت به علت کمبود انسولين به وجود مي‌آيد و درمان آن فقط انسولين است.
بله، ولي اين مطلب فقط در مورد ديابت نوع يک واقعيت دارد نه نوع دو. ديابت نوع يک، براي درمان نيازمند انسولين است و درمان آن منحصرا هورمون معروف انسولين است. ديابت نوع دو، يک بيماري شيوه زندگي است و درمان آن تغيير در شيوه زندگي است و اصلاح عادت‌ها، رفتارها و نوع تغذيه و تحرک جسماني و اجتناب از استرس‌ها و ترک سيگار و حفظ وزن مطلوب بدن و در صورت لزوم استفاده از قرص‌هاي مخصوص ضدديابت و در مرحله آخر از انسولين مي‌توان براي کنترل بيماري، استفاده کرد. در اين نوع ديابت (دو)، مشکل نبود انسولين نيست، حتي انسولين ممکن است زياد هم باشد اما بي‌اثر است و گيرنده‌هاي انسولين جواب نمي‌دهند (مقاومت). در ديابت بارداري، درمان منحصرا تجويز انسولين است (اگر رژيم غذايي جواب ندهد) و مصرف قرص ممنوع است.
آيا طب سوزني، حجامت، انرژي‌درماني و اين جور روش‌ها مي‌توانند قندخون را کنترل کنند و نيازي به مصرف دارو نيست؟
خير، طب سوزني، حجامت، انرژي درماني و اين قبيل اقدامات، ريشه علمي و آکادميک در درمان ديابت ندارند و با عوارض همراهند.
پس ديابت را نمي‌توان فقط با داروهاي گياهي درمان کرد!
به هر حال بعضي از داروهاي گياهي و گياهان دارويي در کاهش قندخون تا حدودي موثرند ولي هرگز نمي‌توانند به تنهايي جاي داروهاي شيميايي (قرص‌ها) ضدديابت و يا انسولين را بگيرند.
برخي مي‌گويند انسولين داروي مضري است که اعتيادآور است.
اين باور کاملا نادرست است. انسولين يک هورمون حياتي و ضروري است و وجود آن براي کنترل قندخون لازم است. همان‌طوري که براي ادامه حيات، وجود خون، کورتيزول، قلب، کليه، کبد و... لازم است. وقتي انسولين دچار کمبود يا نبود مي‌شود (ديابت نوع يک) و يا وقتي انسولين با مقاومت بافت‌ها مواجه مي‌شود، چاره‌اي نيست جز اصلاح اين نقيصه. انسولين امروزه به صورت، تزريقي، استنشاقي (اسپري)، و به غلظت‌ها و با دوزهاي متعدد وجود دارد و در آينده نزديک به صورت خوراکي نيز وارد بازار مصرف خواهد شد. حتي نوع جلدي آن (چب- پاچ) در حال ورود به بازار است. اگر شما به مصرف انسولين به تشخيص پزشک فوق متخصص يا متخصص، نياز داشته باشيد و بخواهيد تحت تاثير تلقينات افراد غيرمسوول، از مصرف آن شانه خالي کنيد، مطمئن باشيد دير يا زود پشيمان خواهيد شد و زماني انسولين را قبول خواهيد کرد که ديگر دير شده است و عوارض چشمي يا کليوي يا عروقي يا عصبي يا... مستقر شده‌اند. پس به دستور پزشک خود گوش کنيد و مقاومت نکنيد و هرگز به توصيه‌هاي افراد غيرمسوول و غيرپزشک توجه نکنيد. انسولين داروي اعصاب نيست که اعتيادآور باشد. انسولين ماده‌اي حياتي و ضروري براي متابوليسم است.
برخي بيماران مي‌گويند ديابت قابل پيش‌گيري و درمان نيست.
ميليون‌ها نفر در سراسر جهان مبتلا به ديابت هستند و يا ديابت زندگي مي‌کنند. نگارنده، بيماراني دارم که در دهه 8 و 9 زندگي هستند و در قيد حيات‌اند و يک زندگي طبيعي دارند. ديابت تيپ دو و اختلال در تحمل گلوکز با تغيير شيوه زندگي، ورزش منظم و رژيم غذايي و مصرف دارو، قابل درمان است. تحقيقات نشان داده است که تغيير شيوه زندگي و رژيم غذايي و ورزش روزانه 30 دقيقه در روز (5 روز در هفته)، مي‌‌تواند از تبديل اختلال در تحمل گلوکز به ديابت نوع دو جلوگيري و يا سير آن را کند نمايد. بنابراين ديابت نوع دو، گرچه قابل‌علاج نيست اما قابل درمان و کنترل است (منظور از علاج يعني رفع علت براي هميشه مانند درمان حصبه يا سل با آنتي‌بيوتيک انتخابي آن که براي هميشه علاج مي‌شود. اما درمان، يعني مديريت و کنترل بيماري).
آيا ترياک، مي‌تواند قندخون را کنترل و ديابت را درمان کند!
ترياک و يا هر ماده اپيوم يا مخدر، هيچ نقشي در درمان اساسي ديابت ندارند. تحقيقات بسياري در اين مورد شده ولي تاثير ترياک در درمان ديابت به اثبات نرسيده است. مصرف ترياک و اعتياد به آن، در واقع از چاله به چاه افتادن است.
بعضي بيماران خيال مي‌کنند ديابت، مسري است و به ديگران منتقل مي‌شود!
نه، ديابت مسري نيست و ميکروب ندارد ولي ژن و وراثت در آن نقش دارد. به‌خصوص ديابت نوع دو، يک بيماري پلي‌ژنيک (چند نوع ژن شرکت دارند) است و با ژن و وراثت پيوند محکمي دارد. ديابت نوع يک، به علت ترکيبي از چند عامل يعني بعضي ويروس‌ها، استعداد ژنتيک و خودايمني (اتوايميون)، فعال مي‌شود.
يکي از خوانندگان هفته‌نامه سلامت پرسيده‌اند قندخون من 111 ميلي‌گرم درصد گزارش شده، در حالي که مقدار طبيعي آن را در ورقه آزمايش 110-70 نوشته‌اند، پس من مبتلابه ديابت هستم و بايد دارو مصرف کنم!
تفسير آزمايش‌ها، با پزشک است نه بيمار. به ارقام زير توجه کنيد:
• قند خون طبيعي: گلوکز خون ناشتا (خون وريدي): 110-70
دو ساعت پس از صرف غذا: حداکثر 140 (زير140).
• اختلال گلوکز ناشتا‌ (IFG): 125-110
• اختلال تحمل‌ گلوکز (IGT): 199-140 (دو ساعت پس از غذا)
• ديابت:
1) گلوکز خون ناشتا بيش از 125 ميلي‌گرم درصد
2) دو ساعت پس از صرف غذا يا هر ساعتي به‌طور اتفاقي: بيش از 199 به اضافه علايم ديابت مانند پرنوشي، پرادراري، لاغري
3) در آزمايش تحمل گلوکز خوراکي OGTT: بيش از 199.
البته امروزه ديگر تست تحمل کلوگز مگر حين بارداري، منسوخ شده است بنابراين ملاحظه مي‌کنيد که با يک آزمايش خون که يکي دو رقم از ميزان طبيعي بالاتر باشد نمي‌توان ديابت را تشخيص داد و به تفسير آزمايش از سوي فوق‌تخصص غدد يا متخصص داخلي نياز دارد. 125-110 قندخون ناشتا و نيز 199-140 دو ساعت پس از غذا، گرچه ديابتيک فعلا تلقي و تعريف نمي‌شوند اما کانديداي ديابت در آينده هستند.
منبع:www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط