نقش روحانيون در تقويت جمعيتهاي خيريه تبريز
روحانيت معظم هميشه در انجام امور خيريه و دستگيري از مستمندان در صف اول قرار داشته و مورد اعتماد تجار و مردم از يك طرف و دولت از طرف ديگر بوده است. به موجب احكام شرع رسيدگي به فقرا و مستمندان بخشي از وظايف شرعي روحانيت و مراجع تقليد محسوب ميشود و روحانيون ضمن تقسيم خمس، زكات، سهم امام و سهم سادات در مصارف ديني، بخشي از آن را با كسب مجوز از مجتهدين اعلم زمان، صرف امور خيريه ميكنند. از آنجايي كه امور خيريه به لحاظ داشتن خاستگاه ديني و تأييد و سفارش مذهب به گونهاي است كه تحصيل رضا و ثواب الهي به شكلي كاملاً نهادينه شده مدنظر مرتبطين با آن ميباشد، اثر بخشي كاملاً گستردهتري دارد.
واقعه شهريور 1320ش و جريانهاي پس از آن در دوره پيشهوري باعث شد كه علماي تبريز به خاطر جلوگيري از رشد كمونيسم و مرام اشتراكي، تجارو مردم را تشويق نموده كه جمعيتهاي خيريه را توسعه دهند. البته خود علما نيز در آن جمعيتها به صورت فعال شركت ميكردند.
نقش تجار در تشكيل جمعيتهاي خيريه تبريز
تجار در همه زمانها مخصوصاً در دوره بين انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي در زمينه امور خيريه و پرداخت كمك و اعانه پيشقدم بودند. اين كار براي آنها هم جنبه اعتقادي، هم جنبه اعتباري داشته و حضور آنها در انجمنهاي خيريه، بيشتر پاسخ آنان به توقع و انتظار عمومي بود.(8)
تجار تبريز به جهت اعتقاد مذهبي قوي و ارتباط محكم با نهاد مذهبي، در انجام امور خيريه پيشقدم بوده و با حضور خود در حركتهاي اجتماعي و عامالمنفعه با صرف مبالغ قابلتوجه در اين راه نقش مهمي ايفا كرده و اين حركت را كه در دوره مشروطيت در تبريز تشديد شده بود، ادامه دادند.
جمعيتهاي خيريه مردمي رسمي
در اواخر جنگ جهاني اول به جهت بروز قحطي جهاني كه شهرهاي ايران به خصوص تبريز نيز از آن متأثر شد و بر اثر گرسنگي و شيوع امراض ناشي از كمبود مواد غذايي و بيماريهاي عفوني كه موجب مرگ عدة زيادي از فقرا و اطفال مستمند گرديد، نيكوكاران و سرمايهداران تبريز دوباره دور هم جمع شده و با جمعآوري اعانه، در اوايل محرم سال 1335ق دارالعجزه را تأسيس كردند و اساسنامهاي در هشت ماده براي آن تنظيم نمودند.(10) اين اساسنامه در واقع اولين اساسنامه جمعيتهاي خيريه تبريز بود.
در سال 1299ش دارالعجزه به دو بخش دارالعجزه مخصوص سالخوردگان و معلوليت و دارالتربيه ويژه يتيمان بيسرپرست تقسيم شد.(11)
در سال 1319ش اداره ثبت مؤسسات تبريز، به منظور ثبت مؤسسات و شركتها بر اساس قانون تجارت مصوب سال 1311ش تأسيس شد و اولين مؤسسهاي كه ثبت كرد مؤسسه پرورشگاه و تيمارستان شهر تبريز (دارالعجزه و دارالتربيه سابق) بود كه با شماره يك ثبت شد. اين مؤسسه با هدف كمك به بينوايان و يتيمان و ديوانگان شهر تبريز در محله دمشقيه، بر اساس اساسنامهاي كه در 32 ماده تنظيم شده بود به كار خود ادامه داد. در سال 1351ش اين مؤسسه دوباره اساسنامه خود را اصلاح نموده و به مؤسسه خيريه تبريز تغيير نام يافت.(12)
از ديگر جمعيتهاي خيريه مردمي ميتوان به بنگاه حمايت زندانيان تبريز اشاره كرد كه در سال 1306ش با الگوبرداري از انجمنهاي خيريه دوره مشروطيت با هدف حمايت از خانوادههاي زندانيان تأسيس شده بود. مرحوم محمد نخجواني با تأسيس اين خيريه بارقه اميد را در كومه سرد خانوادههاي زندانيان روشن نموده و با اين تدبير نگاه مردم را متوجه اين قشر آسيبديده اجتماع نمود.(13) اين جمعيت در شهريور 1320 تعطيل شده و دوباره در سال 1344ش به صورت رسمي تأسيس گرديد.(14)
انجمن محلي و خيريه ليلآباد
در سال 1308 با همت ميرزا حسين واعظ و اهالي محله ليلآباد تأسيس شد. در ابتدا به صورت فعلي اقدام به كمك به مستمندان محله ميكردند تا اينكه در سال 1334ش امور خيريه محله را تحت سازمان و تشكيلات منظمي درآورده و پس از تنظيم اساسنامه به ثبت رساندند.(15)
جمع خيريه تبريز
در مهرماه 1322ش تأسيس شده و در تيرماه سال بعد به شماره 2 ثبت شد. اين جمع با اجازه شرعي حضرت آيتالله آقا سيد ابوالحسن اصفهاني تشكيل شده بود و كليه امور خيريه مجمع مطابق قوانين شرع انجام ميشد. هدف اصلي اين مجمع ايجاد كارگاه براي اشتغال افراد مستأصل و مستمند بود. اساسنامه اين مجمع توسط علماي بزرگ تبريز تصديق و مهر شده و تجار نيز آن را امضا نموده بودند.(16)
جمعيت خيريه راسته كوچه
در سال 1326ش در محله راسته كوچه تبريز تأسيس شد.(17) اين جمعيت با اجازه كتبي مراجع تقليد تشكيل شده و آيتالله ميرزا مهدي انگجي از مؤسسين آن بودند. اين جمعيت با داشتن دبستانهاي حرفهاي مخصوص پسران و دختران، كمكهاي خوبي در آموزش دختران و پسران بيبضاعت نموده بود.(18)
جمعيت خيريه محله نوبر
در سال 1326ش تأسيس شد و در سال 1331ش ثبت گرديد. هدف اين جمعيت در زمينه «تهيه وسايل تحصيل و آموزش صنعت براي اطفال يتيم و بيبضاعت محله نوبر»، «تأمين وسايل بهداشت براي بيماران بيچيز محله» و «اعطاي مساعدتهاي نقدي و جنسي به مستمندان محله» متمركز بود. اين جمعيت شعبي تأسيس نموده به نامهاي هيأت خيريه دارالايتام و هيأت خيريه عيادت از بيمار كه اين شعب فعاليتهاي خيريهاي در سطح يك جمعيت انجام ميدادند. اين جمعيت همچنين در انجام مأموريت خود در قسمت تحصيلي و صنعتي دو باب مدرسه پسرانه و دخترانه داشت.(19)
بنگاه نيكوكاري
با هدف تأسيس بيمارستان و اداره امور آن و انجام امور خيريه توسط تعدادي از تجار در سال 1337ش در خيابان ششگلان تأسيس شد.(20)
جمعيت حمايت از معلولين
در خردادماه 1338ش به وسيله سرتيپ علياصغر مهرداد سرپرست وقت شهربانيهاي آذربايجان و چند نفر از تجار و معتمدين سرشناس در دبستان كر و لالها و نابينايان، به منظور حمايت از معلولين (كر و لال و كور) و آموزش و پرورش و تعليم صنعت به آنها تأسيس شد.
مؤسسه خيريه المهدي
در سال 1350ش توسط تعدادي از تجار متعهد و خير بازار تبريز با هدف انجام امور خير و مفيد و ترويج و نشر تعاليم عاليه اسلامي، كمك لازم در تأسيس و بهبود زندگي درماندگان و پرداخت وام بدون بهره به كساني كه واقعاً نيازمند بودند، تأسيس گرديد. پايبندي به قوانين اسلامي و مذهب شيعه دوازده امامي از اساس كار اين مؤسسه بود.(21)
مؤسسه خيريه حمايت از مستمندان تبريز
در سال 1351ش به اهتمام عدهاي از افراد متعهد و خير تبريز با انگيزه جلوگيري از آبروريزي عدهاي متكدي حرفهاي با دو هدف عمده شامل: 1ـ جلوگيري منطقي از تكدي و آبروريزي 2ـ جايگزين كردن كمكهاي معقول و مشروع و آبرومندانه تأسيس شد.
اولويت و تلاش اين مؤسسه اين بود كه به انسانهاي عدالتخواه كمك كند كه با انفاق خود خلاء ميان افراد جامعه را پر كرده و جامعه را به حالت تعادل اقتصادي برسانند و به جاي فقيرزدايي به فقرزدايي بپردازند.(23)
انجمن امداديه ارامنه آذربايجان
بر اساس منابع ارمني از جمله وارتان دميرجيان (1966م) در سال 1890 در تبريز تأسيس شد(24) كه اين مطلب تأسيس خيريه در تبريز را به اواخر دوره ناصرالدين شاه ميرساند. اما به هر حال اين انجمن فقط محدود به خود ارامنه تبريز بود. اين انجمن از سال 1340ش به ثبت رسيد و به طور رسمي با هدف بهبود وضع فرهنگ و امور خيريه، از قبيل كمك به شاگردان بيبضاعت در شهرها، مساعدت به مدارس و شاگردان مستمند روستايي در دهات و كمك به متضرران حوادث غيرمترقبه در شهر تبريز تأسيس گرديد.(25)
جمعيتهاي خيريه دولتي كميسيون مستمندان شهر تبريز
در سال 1308ش تأسيس شد، اساسنامه نداشت و در شهرداري تبريز با حضور عدهاي از مقامات اداري و افراد خير شهر تبريز با هدف انجام امور خير و هماهنگ كردن سازمانهاي مربوط و رسيدگي به حال مستمندان و فقرا، دانشآموزان نيازمند و رفع احتياجات جمعيتهاي خيريه تشكيل شد.(26) اين كميسيون در سال 1338ش منحل گرديد(27) و با انحلال آن وقفهاي در انجام امور خيريه توسط جمعيتهاي خيريه پيش آمد كه متعاقب آن در سال 1340ش شوراي عالي خيريه آذربايجان شرقي با همان اهداف اما با اساسنامه و به صورت ثبت شده شروع به فعاليت نمود.(28)
بنگاه حمايت از مادران و نوزادان و زنان باردار و بينوايان شعبه تبريز
در سال 1319ش با هدف بهبودي و مراقبت بهداشت نوزادان، راهنماييهاي بهداشتي جهت جلوگيري از تلفات آنان، كمكهاي مادي و معنوي به زنان باردار و مادران فقير... تشكيل گرديد. اين بنگاه با حمايت دولت منابع درآمدي خوبي از بخش خصوصي كسب كرد.(29)
جمعيت مبارزه با سل و حمايت از مسلولين آذربايجان
در سال 1329ش با هدف جلوگيري از ابتلاء مردم به بيماري سل و معالجه مبتلايان به سل تأسيس شد.(30) اين جمعيت وابسته به جمعيت مبارزه با بيماري سل و حمايت مسلولين ايران بود و از طريق حمايت دولت و اعانههاي مردمي، مسلولين نيازمند را كمك ميكرد. حتي شهرداري براي هر مسلول شفا يافته مقرري تعيين كرده و ماهانه به آنها پرداخت ميكرد.(31)
جمعيت خيريه فرح پهلوي شعبه تبريز
در سال 1332ش تأسيس گرديد و داراي مؤسسات مختلفي از جمله كانون (مهد كودك) براي نگهداري كودكان، پرورشگاه، درمانگاه، كلاسهاي خياطي و توزيع زغال براي مستمندان بود. اين جمعيت از محل درآمدهاي مختلف خود از اماكن عمومي، برگزاري كنسرتها، كمك ادارات و كمك عاملين قند و شكر براي مستمندان زغال تهيه كرده و آنها را در فصل پاييز به صورت برنامهريزي شده و منظم بين خانوادههاي مستمند توزيع نموده و همچنين براي كودكان آنها لباس تهيه ميكرد.(32)
جمعيت حمايت از مجذومين تبريز
در سال 1336ش با هدف مبارزه با بيماري جذام، بهبود وضع كليه مجذومين و جلب مساعدت مردم نيكوكار، مؤسسات داخلي و بينالمللي، در استانداري تأسيس شد.(33) اين جمعيت در سال 1338ش منحل شد و در سال 1341ش جمعيت مبارزه با جذام و حمايت مجذومين آذربايجان تأسيس شد كه دو سال بعد به جمعيت كمك به جذاميان ايران ملحق شد.(34)
وجود تعداد زيادي بيمار جذامي در آذربايجان باعث شده بود كه از زمانهاي قبل جذاميان را در محل مناسبي به دور از مردم شهر نگهداري نمايند كه در دوره قاجار در آرپادره سي، منطقهاي در اطراف سه راهي اهر نگهداري ميشدهاند. سپس در دوره پهلوي اول آنها را به پشت فرودگاه تبريز در آسايشگاه باباباغي منتقل كردند و هنوز در آنجا نگهداري ميشوند و مردم و دولت هميشه به آنها كمك ميكنند. جمعيت كمك به جذاميان نيز به همين منظور در تبريز تأسيس شد.
جمعيت ملي مبارزه با سرطان شعبه تبريز
در سال 1344ش با هدف كنترل و درمان افراد مبتلا به سرطان و جلب مساعدت نيكوكاران و مؤسسات داخلي و خارجي، تأسيس شد.(35) اين جمعيت در جلب مساعدت و جمعآوري اعانه از مؤسسات خصوصي و دولتي داخل و خارج با داشتن تشكيلات قوي و منظم و كميسيون همگاني و تبليغات نسبت به ساير جمعيتها موفقيت بيشتري كسب كرد.
بنياد نيكوكاري شعبه تبريز
در سال 1353ش با افتتاح درمانگاه مخصوص معالجه كودكان در خيابان شاهپور جنوبي [ارتش جنوبي] تبريز شروع به كار كرد. هدف اين بنياد فراهم آوردن موجبات تهيه وسايلي براي كودكان فقير و بيمار و عقب مانده بود كه آنها بتوانند از وسايل بهداشت، دارو و درمان به نحو صحيح و شايسته استفاده نمايند. اين بنياد درمانگاه خود را توسعه داده و تجهيزات و كادر پزشكي بيشتري را براي خدمت به مردم فقير ايجاد و به صورت شبانهروزي در درمانگاه به معالجه كودكان اقدام كرد. در راستاي كمك افراد خير تبريز به جمعيتهاي خيريه در سال 1355ش برادران توكلي صاحبان شركت كبريتسازي توكلي تبريز 50/3142 متر زمين به اين بنياد جهت احداث درمانگاه اهدا كردند.(36)
انجمن حمايت از كودكان شعبه تبريز
در سال 1349ش با هدف جمعآوري اعانههاي نقدي و جنسي جهت بهبود بهداشت و بالا بردن سطح زندگي كودكان و فراهم آوردن موجبات تأسيس مؤسسات تفريحي، تربيتي و اجتماعي از قبيل پرورشگاه، مهد كودك، پارك كودك، كودكستان و آموزشگاههاي مخصوص كودكان عقب مانده و مبتلا به اختلالات رواني تأسيس شد. مجمع عمومي اين جمعيت از 27 نفر افراد خير و پزشك متخصص كودكان، اعصاب، روانپزشك، روانشناس و 12 نفر از مقامات اداري استان تشكيل شد.(37)
پي نوشت ها :
*كارشناس بررسي و برنامهريزي اسناد و مدارك سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران
8ـ ترابي فارساني، سهيلا، (1381). تجار در تعامل سياسي و اجتماعي پس از جنبش مشروطيت، فصلنامه گنجينه اسناد ملي، سال دوازدهم، شمارههاي پياپي 45 و 46، ص 123ـ 111.
9ـ مجتهدي، پيشين، صص 9ـ10.
10ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، پرونده شماره 297004668.
11ـ مجتهدي، پيشين، ص 11.
12ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، بايگاني اداره ثبت مؤسسات، پرونده شماره 1.
13ـ بي نام (1382). عملكرد انجمن حمايت زندانيان تبريز در سال 1382، تبريز، بينا، صص 5ـ6.
14ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، همان، پرونده شماره 10.
15ـ بينام، (1338). انجمن محلي و خيريه ليل آباد، نشريه شماره 2، تبريز: چاپخانه علميه، صص 3ـ6.
16ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، همان، پرونده شماره 2.
17ـ همان، پرونده شماره 9.
18ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، آرشيو مديريت شمال غرب، پرونده شماره 007000868.
19ـ همان، پرونده شماره 005001605.
20ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، همان، پرونده شماره 14.
21ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 008000222.
22ـ همان، پرونده شماره 007000408.
23ـ بينام، (1384). درد دلي با همشهريان، روابط عمومي مؤسسه خيريه حمايت از مستمندان تبريز، ص 21.
24ـ دميرجيان، وارتان، (1966). تاريخ ارامنه آذربايجان، تبريز: ناييري، ص 85، (اين كتاب به زبان ارمني است كه قسمتهايي از آن كه مربوط به انجمن امداديه ارامنه آذربايجان ميباشد توسط آقاي خسرويان مسئول امور بازار مشترك ايران و ارمنستان در اتاق بازرگاني تبريز، ترجمه شده است.)
25ـ نگارنده (1382)، اساسنامه انجمن امداديه زنان ارمني آذربايجان. فصلنامه گنجينه اسناد، سال سيزدهم، شمارههاي پياپي 51 ـ 52، صص 96ـ 90.
26ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 00800045.
27ـ همان، پرونده شماره 005001605.
28ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، همان، پرونده شماره 20.
29ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 005000354.
30ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، همان، پرونده شماره 6.
31ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 008000222.
32ـ همان، پرونده شماره 005001029.
33ـ اداره كل ثبت اسناد و املاك آذربايجان شرقي، همان، پرونده شماره 12.
34ـ همان، پرونده شماره 17.
35ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 005001800.
36ـ همان، پرونده شماره 005002558.
37ـ همان، پرونده شماره 005001455.
منبع: www.dowran.ir
/ك