توصيههايي به آنها که ميخواهند خوب انتقادکنند و آنهايي که مجبورند انتقادهاي بد بشنوند
انتقاد هم مثل هر چيز ديگري، خوبش خوب است و بدش بد.
براي مثال زدن، چي دمدستتر و بيدردسرتر از فوتبال؟ پس مثالمان جور شد: همين سرمربي تيم ملي خودمان، يا همان سرمربي سابق، يا همان سرمربي اسبق، چه فرقي ميکند، اين صابون به تن همهشان خورده: انتقاد، خوراک شب و روز آنهاست؛ هم شب و روز ازشان انتقاد ميشود، هم آنها شب و روز از خجالت منتقدان درميآيند. آخرش هم هيچ ـ هيچ؛ آش همان آش است و کاسه همان کاسه. وارد جزييات ماجراهاي اخير نميشوم که آش مورد نظر را از اين که هست شورتر نکنم؛ وگرنه ميدانيد که اين رشته سر دراز دارد...
سوال اصلي در «موضوع ويژه» اين هفتهمان همين است که واقعا کجاي کارمان ميلنگد؟ چرا انتقادهايمان کار نميکند؟ چرا کم مانده است بعضيها جواب انتقاد را با مشت و لگد بدهند؟ واقعا نکند بعضيها معني انتقاد يادشان رفته باشد؟! به هر حال، کار از محکمکاري عيب نميکند: «1) جدا کردن دينار و درهم سره از ناسره 2) تميز خوب از بد 3) آشکار کردن محاسن و معايب سخن 4) تشخيص محاسن و معايب سخن... و بر نقد نيک و بد کلام منظوم که اغلب ارباب فضل در اصابت تميز آن قاصر باشند قادر گردد... فرهنگ معين، جلد چهارم، ذيل مدخل نقد»
اگر ميخواهيد انتقادتان خوب و سازنده باشد، 16 نکته زير را رعايت کنيد:
1 خودتان را خسته نکنيد
قبل از اينکه شروع کنيد به انتقاد کردن، اول مطمئن شويد که آنچه ميخواهيد مورد انتقاد قرار بدهيد، واقعا غلط بوده و مستحق انتقاد است. بعدش مطمئن شويد رفتار آن شخصي را که ميخواهيد مورد انتقاد قرار بدهيد، درست ارزيابي کردهايد. اگر طرف مقابل را خوب ميشناسيد و مطمئنايد که انتقادهايتان هيچ تاثيري روي او نخواهد داشت، از خير انتقاد بگذاريد و خودتان را خسته نکنيد. اگر مطمئنايد که طرف مقابل، توان تغيير دادن آن خصوصيتي را که مورد انتقاد شماست ندارد، باز هم معقول نيست از او انتقاد کنيد. براي انتقاد سازنده فقط يک دليل موجه داريم و بس: شما و طرف مقابل ميخواهيد به نتيجه بهتري دست پيدا کنيد و مطمئنايد که اين کار، شدني است. نکته در اين جاست که فرد مقابل بايد با انتقاد شما رفتار و عملکردش بهتر شود و واقعا پيشرفت کند.
2 بزنيد به هدف
دقيقا به هدف بزنيد و بگوييد که مشخصا کدام قسمت از رفتار يا گفتار طرف مقابلتان مورد انتقاد شماست و انتظارش را نداشتهايد. منظورتان را البته در لفافه هم مي توانيد بفهمانيد اما اگر اين کار را به دقت انجام ندهيد، ممکن است تمام تلاشتان به باد برود. در پايان انتقاد بايد مطمئن شويد که طرف مقابلتان دقيقا فهميده است دليل و انگيزه اصلي انتقاد شما از او چيست. اين نکته مهمي است.
3 تا ضرورت ندارد، نگوييد
اگر از يک نفر، زياد انتقاد کنيد، قصد و هدفي که در پشت انتقادتان داريد گم ميشود و تاثير حرفهايتان کم. اگر به طرف مقابلتان زمان کافي براي اصلاح رفتار و گفتارش ندهيد، باز هم احتمال رنجش او از شما زياد است. فقط وقتي لب به انتقاد باز کنيد که فکر ميکنيد ضرورت دارد. اگر در طرف مقابلتان رفتارهاي زيادي وجود دارد که مورد انتقاد شماست، بهتر است هر دفعهاي که ميخواهيد از او انتقاد کنيد، بيشتر از يک مورد را براي مطرح کردن انتخاب نکنيد.
4 «هميشه» و «هرگز» را فراموش کنيد
از کلماتي مثل «هميشه» و «هرگز» براي توصيف رفتارهاي منفي ديگران استفاده نکنيد. مثلا نگوييد: «تو هميشه با صداي بلند ميخندي» يا «تو هيچوقت به حرف من دقت نميکني» و... اين کلمات، شخصيت آدمها را به لاک دفاعي فرو ميبرد و اين حس به آنها دست ميدهد که شما متمرکز شدهايد روي نقاط ضعفشان و چشمتان را به نقاط قوتشان بستهايد. «بعضي اوقات» و «معمولا» و امثالهم خيلي موثرترند از «هميشه» و «هرگز» و امثالهم.
5 شوخي را با انتقاد مخلوط نکنيد
اگر چه شايد بامزه به نظر برسد که به هنگام انتقاد کردن از اين و آن، حرفهايتان را با شوخي مخلوط کنيد اما بيشتر آدمها آن را اين طور تعبير ميکنند که داريد آنها را مسخره ميکنيد و در چنين شرايطي هم طبيعتا ديگر نميشود به انتقادتان بگوييد انتقاد سازنده.
6 از مقايسه کردن بپرهيزيد
اگر مزاياي رفتاري و گفتاري يک نفر ديگر را به رخ طرف مقابلتان بکشيد، معمولا تاثير انتقادتان معکوس ميشود. از هر گونه مقايسهاي که به تحقير فرد انتقاد شونده منجر ميشود، پرهيز کنيد. اين کار، سازندگي انتقادتان را مخدوش ميکند اما مقايسههايي که طرف مقابلتان در آنها دست بالا را خواهد داشت، مطلوباند و حسن نيت شما را به فرد انتقادشونده منتقل ميکنند.
7 توي جمع انتقاد نکنيد
انتقاد از يک نفر در ميان جمع، معمولا به ايجاد حس حقارت ـ و دست کم حس شرمندگي ـ در فردي منجر ميشود که از او انتقاد ميکنيد. چنين انتقادهايي در بيشتر مواقع موجب رنجش خاطر ميشوند و نتيجه مطلوبي در پي ندارند اما انتقادهايي که در خلوت انجام ميشوند، گوياي حسن نيت انتقاد کنندهاند و بار سازندگيشان بيشتر است.
8 به موقع بگوييد
شايد بهترين موقع براي انتقاد کردن، مدت کوتاهي پس از ارتکاب همان عملي باشد که ميخواهيد از آن انتقاد کنيد. البته تا آنجا که در توانتان هست بايد سعي کنيد زمينه را براي يک گفتگوي خصوصي در خلوت و بحث بيطرف با فرد انتقاد شونده فراهم کنيد.
9 مثبت شروع کنيد
هر آدمي دوست دارد که نقاط مثبتش ديده شود و مورد تحسين قرار بگيرد. به همين دليل، بهتر است پيش از شروع کردن به انتقاد و تذکر دادن نقاط ضعف، از يک يا چند نقطه قوت در فرد انتقاد شونده ياد کنيد و پس از اشاره به اين ويژگيهاي مثبت، بگوييد که در او يک نقطه ضعف هم ميبينيد که اگر بهبود پيدا کند نقاط مثبتش را پررنگتر خواهد کرد. در پايان انتقاد هم دوباره به خوبيهاي او اشارهاي کنيد تا حس مثبتاش، او را به تغيير و بازسازي آن نقطه ضعف، ترغيب کند.
10 ويران نکنيد، بسازيد
«من مطمئنم که تو خيلي بهتر از اينها ميتواني انجام وظيفه کني چون... من مطمئنم که ميتوانم توي اين قضيه روي تو حساب کنم چون. . .» گفتن چنين جملاتي باعث ميشود اعتماد به نفس طرف مقابلتان افزايش پيدا کند و حس کند که شما دلتان ميخواهد او از وضعيتي که دارد به وضعيت بهتري دست پيدا کند اما اگر لحن و کلماتي که براي انتقاد کردن انتخاب ميکنيد، نامناسب باشد طرف مقابلتان حس ميکند که شما ميخواهيد او را زمين بزنيد و به اين ترتيب، تاثير حرفها و انتقاداتتان به حداقل ميرسد.
11 عصباني نشويد
تا وقتي خودتان نخواهيد، هيچکس نميتواند شما را آنقدر عصباني کند که کنترلتان را از دست بدهيد. هميشه وقتي در برخورد با ديگران عصبانيت به خرج ميدهيد، پيشتر و بيشتر از آنکه به طرف مقابلتان آسيب بزنيد، به خودتان آسيب ميرسانيد. عصبانيت نميگذارد حرفهايتان منصفانه شنيده شود. وقتي انتقاد ميکنيد، اجازه ندهيد احساسات شخصيتان مزاحم تاثير حرفهايتان شود.
12 غيرمستقيم اشاره کنيد
به صراحت و مستقيما شروع به انتقاد و سرزنش نکنيد. سعي کنيد با طرح سوالاتي هدفدار، شخص را وادار کنيد تا مسير بحث را به همان سمتي که شما ميخواهيد بکشاند و آنوقت حرفتان را شروع کنيد. تواناييها و هوش و استعداد طرف مقابلتان را به خاطر کاري که اشتباه انجام داده و حالا مورد انتقاد شماست، يکباره زير سوال نبريد.
13 بگذاريد از خودش دفاع کند
با چند سوال هدفدار و غير مستقيم، سعي کنيد او را در وضعيتي قرار بدهيد که خودش همه حرفها را بزند. او با اين کار، ميتواند از خودش دفاع کند و لااقل آن مسالهاي را که مورد انتقاد شماست، از زاويه ديد خودش برايتان تعريف کند. به اين ترتيب، شايد در تصميم شما براي انتقاد کردن، تجديد نظري به وجود بيايد. وقتي شما و طرف مقابلتان با هم به نتيجه مشترکي برسيد، احتمال اينکه در پايان بحث بتوانيد به نتيجه دلخواهتان برسيد، بيشتر ميشود.
14 موضوع را روشن کنيد
تا آنجا که ممکن است، وضعيت مورد بحث را براي خودتان روشن کنيد. براي اينکه بتوانيد يک مساله را به خوبي حل کنيد، بايد شرايط را خوب درک کنيد. درباره زواياي مختلف موضوع مورد بحث، از خودتان سوال کنيد و سعي کنيد به آن سوالها جواب بدهيد. تا آنجا که برايتان مقدور است خودتان را در شرايط طرف مقابل قرار بدهيد و سعي کنيد موضوع را از چشم او ببينيد و شرايطش را درک کنيد. در ميان گفتارهاي انتقادآميزتان هم بهتر است هر از گاه به اين موضوع اشار کنيد که مثلا اگر من جاي تو بودم يا اگر من توي اين موقعيت قرار ميگرفتم... و بعدش هم نظر او را درباره پيشنهادتان جويا شويد.
15 اشتباهتان را قبول کنيد
وقتي در لابهلاي حرفهايتان به اشتباهات خودتان هم اشارهاي ميکنيد و آنها را ميپذيريد، طرف مقابلتان هم راحتتر ميتواند اشتباهات خودش را قبول کند.
اگر مقدور است بدون اينکه اسمي از شخص يا اشتباهش به ميان بياوريد (بهويژه در ميان جمع) مشکل را به صورت غيرمستقيم و به نحوي مطرح کنيد که فقط شما و طرف مقابلتان از موضوع سر در بياوريد، اين کار را انجام بدهيد. اين شيوه در خيلي از موارد جواب ميدهد.
16 گاهي تنبيه کنيد
اگر شما مدير يک مجموعه هستيد و يکي از زيردستانتان خطايي ميکند که بايد مورد انتقاد قرار بگيرد، يکي از بهترين راهها براي انتقاد از او و تنبيه کردنش اين است که اول، اشتباهش را به او تذکر بدهيد و بعد، از خود او بخواهيد که تنبيهي براي خودش در نظر بگيرد.
در بيشتر موارد، تنبيهي که آن شخص براي خودش در نظر ميگيرد بيشتر و سنگينتر از آن چيزي است که شما در ذهنتان براي او در نظر گرفته بوديد اما اگر آنچه او گفت، خيلي کمتر از آن چيزي بود که شما در ذهن داشتيد، تعارف را بگذاريد کنار: «متاسفانه اين تنبيه از آن تنبيهي که من براي شما در نظر گرفتهام خيلي سبکتر است. به نظر من عادلانهترين تنبيه براي اين کار شما اين است که...»
وقتي از شما بد انتقاد ميکنند
هيچ آدم عاقلي نبايد از انتقادهاي خوب و سازنده فرار کند اما همه انتقادها خوب نيستند. با انتقادهاي بد چه کار کنيم؟ به هر حال، همهمان هر از گاهي مجبوريم با چنين انتقادهايي هم مواجه شويم. اجازه ندهيد چنين انتقادهايي شما را به هم بريزد. در مواجهه با چنين انتقادهايي از توصيههاي زير غافل نشويد:
پاسخهايتان را کوتاه کنيد
فارغ از لحن و کلماتي که در انتقاد عليه شما به کار گرفته ميشود، يک بار سعي کنيد به حقايق حرف طرف مقابلتان بينديشيد و آن را ارزيابي کنيد. انصاف بدهيد. واقعا آيا هيچ رگهاي از حقيقت در آن حرفها پيدا نميشود؟ اگر انتقادها تا اين حد مغرضانه است و شما هم مجبوريد جوابي به آن انتقادها بدهيد، بهتر است به حداقل ممکن اکتفا کنيد: «ممنون... بسيار خوب... درباره آن فکر ميکنم... اطلاع چنداني در اين مورد ندارم... حالم چندان مساعد نيست...»
ابهامات ذهنيتان را رفع کنيد
به انتقادي که عليهتان مطرح ميشود، خوب گوش کنيد و دربارهاش فکر کنيد. آيا موضوع انتقاد را درست فهميدهايد؟ اگر پاسختان منفي است، حتما ابهامات ذهنيتان را رفع کنيد. مثلا اگر کسي به شما ميگويد که از اخلاقتان خوشش نميآيد، بپرسيد و بفهميد که دقيقا نسبت به کدام قسمت از رفتارتان معترض است. از طرف مقابلتان بخواهيد که در انتقادش صريح باشد تا شما حرفش را دقيقا درک کنيد و در اصلاح خودتان بکوشيد. تا وقتي حرفهاي انتقاد آميز را به درستي درک نکردهايد، درباره آن حرفها هيچ قضاوتي در ذهنتان نکنيد.
دنبال مثبت بگرديد
در طول مدتي که دارند از شما انتقاد ميکنند، آرام و خوشخو باشيد. اعصابتان را بيجهت به هم نريزيد. اگر يک انتقاد را «ويرانگر» ارزيابي کنيد، احتمالا سختتر ميتوانيد با آن کنار بياييد. اين طبيعي است. سعي کنيد هر چه ميگويند بر اين مبنا بگذاريد که ممکن است جنبههاي سازندهاي هم داشته باشد. در مقابل انتقادهاي ويرانگر هيچ لزومي ندارد که در لاک دفاعي فرو برويد. زمان کار خودش را ميکند. همه نابينا نيستند.
اشتباهاتتان را بپذيريد
اشتباهي را که مرتکب شدهايد، بپذيريد اما لزومي ندارد که احساس گناه کنيد. بابت اشتباهتان صادقانه عذرخواهي کنيد و بگوييد که حاضريد هر چه از دستتان برميآيد براي جبران اشتباه خودتان و بهتر شدن اوضاع انجام بدهيد و واقعا هم اين کار را بکنيد. عذرخواهيهاي نمايشي و عجيب و غريب فقط خودتان را شرمندهتر ميکند و طرف مقابلتان را ناراحت. يک اقرار مختصر زباني و جبران در عمل، خيلي بهتر است.
از لاک دفاعي خارج شويد
اگر هميشه در لاک دفاعي فرو برويد، از انتقادات سازنده هم بهرهاي نخواهيد برد. هيچوقت در شرايطي که از شما انتقاد ميشود، به شخص انتقادکننده پرخاش نکنيد. بگذاريد حرفش را بزند. يادتان باشد که حتي در مغرضانهترين انتقادها هم ممکن است رگههايي از حقيقت وجود داشته باشد و شايد در ميان چنين انتقاداتي هم وسيلهاي پيدا بشود که شما را به بهتر شدن، نزديکتر کند.
منبع:http://www.salamat.com