اهل بيت عليهم السلام؛ تأليفات و تدريس (1)

اين كتاب، اولين مجموعه حديثي است كه امام علي عليه السلام با املاي رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را تأليف كرده و به «صحيفه علي» معروف گرديده است. امام صادق عليه السلام در توصيف اين مجموعه كه با هدف ارائه منشوري مدون براي ارتقاي جامعه اسلامي تأليف گريده، مي فرمايد:
پنجشنبه، 26 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهل بيت عليهم السلام؛ تأليفات و تدريس (1)

اهل بيت عليهم السلام؛ تأليفات و تدريس (1)
اهل بيت عليهم السلام؛ تأليفات و تدريس (1)


 

نويسنده: محمدرضا ايزد پور




 

الف) تأليفات
 

1. مصحف علي عليه السلام (صحيفه جامعه)
اين كتاب، اولين مجموعه حديثي است كه امام علي عليه السلام با املاي رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را تأليف كرده و به «صحيفه علي» معروف گرديده است. امام صادق عليه السلام در توصيف اين مجموعه كه با هدف ارائه منشوري مدون براي ارتقاي جامعه اسلامي تأليف گريده، مي فرمايد:
«آگاه باشد كه در نزد ما اهل بيت چيزي است كه ما را بي نياز از مراجعه به ديگران، و ديگران را نيازمند به مراجعه ما مي كند؛ در نزد ما صحيفه اي است كه طول آن هفتاد ذراع و به خط امام علي عليه السلام و املاي رسول الله صلي الله عليه و آله است. د رآن صحيفه هرحلال و حرامي تبيين گرديده است ...». (1)
در حديثي ديگر، محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام نقل مي كند:
«در نزد ما صحيفه اي از مجموعه تأليفات امام علي عليه السلام وجود دارد.. به درستي كه امام علي عليه السلام تمام دانش را به رشته تحرير درآورد؛ به گونه اي كه از هيچ نكته اي درآن فروگذار نكرده است.»(2)
امام علي عليه السلام كتاب مورد نظر را بنابر مضمون برخي احاديث، در نزد ام سلمه به امانت گذارد و پس از ايشان به امام حسن عليه السلام و سپس به امام حسين عليه السلام و ساير ائمه عليهم السلام سپرده شد. (3) بي گمان اين كتاب در هنگام نياز مورد استفاده اهل بيت قرار مي گرفته است. در حديثي، راوي مي گويد:
با حكم بن عيينه، يكي از فقهاي بزرگ معاصر امام باقر عليه السلام بودم. از ايشان سؤالي پرسيدم. در جلسه، درباره آن مسئله اختلاف ديدگاه پديد آمد. امام باقر عليه السلام به فرزندش فرمود: پسرم! برخيز و كتاب علي عليه السلام را بياور. امام كتاب را باز كرد و نگاهي به آن افكند و فرمود: «هذا خطّ علي و املاء رسول الله صلي الله عليه و آله» .(4)
امير مؤمنان عليه السلام نامه هاي مختلفي براي كارگزاران و خويشاوندان خود نگاشته است كه در زمره گران بهاترين ميراث اهل بيت است. به عنوان نمونه مي توان به نامه ايشان به مالك اشتر و نامه ديگر ايشان به فرزند ارجمندشان امام حسن مجتبي عليه السلام اشاره كرد. گفتني كه براي امام علي عليه السلام تأليفات متعددي را مي توان در لابه لاي كتب جستجو كرد، اما ما در اين نوشتار براي مراعات اختصار، از ارائه و بررسي تمام آثار ايشان و ساير اهل بيت خودداري ورزيده و فقط به ذكر برخي از نمونه ها اكتفا كرده ايم. (5)

2. مصحف فاطمه عليها سلام
 

از مجموعه هاي حديثي منسوب به دخت گران قدر نبي اكرم صلي الله عليه و آله، مصحف فاطمه يا كتاب فاطمه است كه در بردارنده احاديثي از آن حضرت است. (6)
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«وَ عِندنا وَالله مصحَف فاطِمَه ما فيهِ آيه مِن كتاب الله...؛ (7) به خداي متعال سوگند! مصحف فاطمه در نزد ماست. هيچ آيه اي از قرآن در آن وجود ندارد...».
و در حديثي ديگر، مي فرمايد: «در مصحف فاطمه از احكام حلال و حرام اثري نيست بلكه در آن، دانش آنچه در آينده اتفاق خواهد افتاد، وجود دارد». (8)

3. تأليفات ائمه عليهم السلام
 

از امام سجاد عليه السلام نيز آثار متعددي به شكل مكتوب بر جاي مانده است. معروف ترين آنها «صحيفه سجاديه» است كه در بردارنده مجموعه بزرگي از معارف و علوم آل محمد صلي الله عليه و آله است. «رساله حقوق» و «الجامع في الفقه» دو اثر از آثار گران سنگ آن امام عزيز است كه ابوحمزه ثمالي آنها را نقل كرده است. (9)
برخي از تأليفاتي كه به امام باقر و امام صادق عليهما السلام منسوب است، عبارت اند از:
1. تفسير القرآن. (10)
2. نسخه اي در احاديث. (11)
3. التوحيد. (12) اين كتاب كه به «توحيد مفضل» معروف است، به منظور تحكيم اصول بنيادين شيعه در باب توحيد، تدوين شده و در واقع املاي معارف توحيدي امام صادق عليه السلام به مفضل بن عمر است.
4. رساله اهوازيه. (13) كتابي است در قالب نامه كه امام صادق عليه السلام به فرماندار اهواز نوشته و مشتمل بر سلسله اي از دستورهاي اخلاقي است.
5. جعفريات. (14) كتابي است در بردارنده مباحثي از احكام ديني كه امام كاظم عليه السلام آن را از امام صادق عليه السلام روايت كرده است.
از امام كاظم و امام رضا عليه السلام نيز آثاري بر جاي مانده كه هر كدام در برگيرنده دنيايي از معارف اسلامي است. برخي از آنها عبارت اند از:
1. مسند امام موسي بن جعفر. (15) مشتمل بر احاديثي است كه آن امام بزرگوار از پدران گرامي خود از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل كرده است.
2. مسند الرضا. (16) مشتمل بر احاديثي است كه امام رضا عليه السلام از پدران خود نقل كرده است.
3. الرساله الذهبيه. (17) مشتمل بر احاديثي درباره مسائل طبي و بهداشتي است.
4. امالي الرضا. (18) در بردارنده مطالبي است كه امام رضا عليه السلام به دعبل خزائي املا كرده است.
برخي از مكتوباتي كه به امام هادي، امام عسكري و امام زمان عليهم السلام منسوب اند، عبارت اند از:
1. الامالي في تفسير القرآن. (19)
2.مسند الامام الهادي. (20) در برگيرنده احاديثي است كه برخي از شاگردان امام هادي عليه السلام از ايشان نقل كرده اند.
3. تفسير امام عسكري. (21)
4. توقيعات. مشتمل بر مجموعه اي از پرسش هاست كه امام عصر (عج) بدانها پاسخ داده و نواب اربعه ايشان آنها را منتشر ساخته اند. (22)
در خاتمه شايسته است بدانيم كه مجموع نامه هاي مهم اهل بيت عليهم السلام را كه مجموعه اي گران بها و در خور توجه است، مرحوم آيت الله احمدي ميانجي در مجلداتي به نام «مكاتيب الائمه» جمع آوري كرده است.

ب) تدريس
 

از اصلي ترين و حياتي ترين تكاپوهاي اهل بيت عليهم السلام رفع بحران هاي فكري پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله، تبيين و نشر معارف اسلامي در جامعه در قالب تشكيل حلقه هاي درسي و جلسات مناظره بود كه با بررسي زواياي تاريخ مي توان به خوبي به اين بعد پي برد. اگرچه براي همه آنان اين فرصت پديد نيامد، چه آنكه بخش هاي زيادي از عمرشان را در حبس و شكنجه سپري كردند، اما براي برخي ديگر اين مجال در حدّ معمول مهيا گرديد و آنان نيز از شرايط موجود به نحو احسن استفاده كردند كه در اينجا، به بررسي اجمالي اين موضوع مي پردازيم؛ اما از آنجا كه زمينه تشكيل حلقه درسي به طور عمده براي امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام فراهم شد، از ذكر ساير ائمه عليهم السلام خودداري مي كنيم.
بي گمان اين دو امام عزيز از موقعيت ممتازي در بين سني و شيعه برخوردارند و انديشمندان بسياري، توانمندي هاي چشمگيرعلمي آنان را ستوده اند. مورخ مشهور اهل سنت، شمس الدين ذهبي، در زمينه شخصيت امام باقر عليه السلام مي گويد:
«ابو جعفر، محمد بن علي، جامع علم، عمل، سيادت، شرف، وثاقت و متانت بود و شايستگي خلافت رسول خدا را داشت. او يكي از ائمه دوازده گانه مورد تكريم شيعه اماميه است و آنان قائل به عصمت وي هستند، و شناخت وي را به تمام معارف ديني باور دارند». (23)
محمد امين سويدي در كتاب سبائك الذهب مي نويسد:
«معارفي كه از سوي ابوجعفر الباقر درباره علوم دين و سنن و سيره ها و فنون ادب در ميان جامعه اسلامي پديدار گشت، از هيچ يك از فرزندان امام حسين عليه السلام آشكار نشد. مناقب وارزش هاي شخصيت وي بسيار است، كه كتابي چون سبائك الذهب مجال و گنجايش طرح همه آنها را ندارد». (24)
از كارهاي بزرگ و زمينه ساز اهل بيت عليهم السلام براي تشكيل حلقه هاي علمي و مناظرات، اين بود كه به توده هاي امت اسلامي يادآوري مي كردند كه به حريم نگاهبانان اصلي دين و معارف اسلامي توجه كنند تا مردم به سوي مركز ثقل تبيين آموزه هاي ديني، (اهل بيت عليه السلام) گرايش يابند. امام علي عليه السلام در اين زمينه مي فرمايد:
«... مردم در درياي فتنه ها و آشوب ها فرو رفته اند. بدعت ها را پيشه خود كرده و سنت هاي رسول خدا را به فراموشي سپرده اند. مؤمنان به انزوا كشيده شده و انسان هاي گمراه و دروغ گو به ميدان سخن پا نهاده اند! ما اهل بيت، نمودار دين و اصحاب پيامبر هستيم. ما خزانه دار اسرار الهي و درهاي دانشيم. هيچ كس را توان ورود به حريم دانش نيست، مگر آنكه از در آن وارد گردد. آنان كه از غير در وارد شوند، در واقع دزد به شمار مي آيند. در اهل بيت كرامت ها و ارزش هاي قرآن قابل انطباق است و آنان گنج هاي الهي هستند كه اگر سخن بگويند، صادق اند و اگر ساكت باشند، كسي نمي تواند بر آنان پيشي بگيرد ...».(25)

كرسي تدريس امام باقر و امام صادق عليه السلام
 

بي گمان بيش ترين زمينه در انتشار علوم الهي ومعارف اسلامي در زمان صادقين عليهما السلام پديدار شد. مجالس درس و حلقه هاي تدريس اين دو امام بزرگوار در دو ساختار عمومي و خصوصي، شكل مي پذيرفته است.

1. تدريس عمومي
 

كرسي درس صادقين عليهما السلام گاه به شكل فراگير و براي همه افراد، در يك مكان بزرگ برگزار مي شد. از موارد روشن آن، برقراري كرسي درس و ديدار عمومي در مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله است. در حديثي از محمد بن فضيل آمده كه ابوحمزه ثُمالي گفت:
در مسجد النبي نشسته بودم، مردي به من سلام كرد و پرسيد: تو كيستي؟ گفتم: مردي از كوفه. خواسته شما چيست؟ گفت: آيا ابوجعفر، محمد بن علي را مي شناسي؟ گفتم: آري، با ايشان چه كار داري؟ گفت: چهل مسئله براي پرسش از ايشان آماده كرده ام. در آنجا كه به من جواب بدهد، سخن حق آن را بگيرم و باطل آن را رها سازم. به او گفتم: شما حق را از باطل تشخيص مي دهيد؟! گفت: بلي. گفتم: اگر شما ملاك تشخيص حق از باطل را بلد هستيد، چرا سراغ امام باقر عليه السلام آمده ايد؟ گفت: شما مردم كوفه كم طاقتيد. هر گاه امام باقر را ديدي، مرا خبر كن. هنوز سخن او تمام نشده بود كه امام باقر عليه السلام وارد مسجد شد؛ در حالي كه عده اي از خراساني ها و ديگران گرداگرد ايشان حلقه زده بودند و درباره مناسك حج از حضرت سوال مي كردند.
وقتي امام به محل نشستن خود رسيد، آن مرد نيز خود را به امام رسانيد. من در جايي قرار گرفته بودم كه سخنان آن گروه و امام را مي شنيدم. وقتي گفت و گوي امام با آنها به پايان رسيد، رو به آن مرد كرد و فرمود: تو كيستي؟ مرد گفت: قتاده بن دعامه بصري هستم. امام فرمود: آيا فقيه بصره هستي؟ گفت: بلي. امام فرمود:
واي بر تو اي قتاده! خداوند بندگان شايسته اي را آفريده و آنان را حجت بر ديگران قرار داده است؛ آنان خوبان روي زمين، برپا دارندگان امور، و برگزيدگان دانش الهي هستند. خداي متعال آنان را قبل و بعد از آفرينش مخلوقات به عنوان سايه هاي سمت راست عرش (26) الهي برگزيد.
قتاده پس از يك سكوت طولاني گفت: به خدا سوگند! من تا به حال در برابر فقيهان بسيار و نيز در برابر ابن عباس، زانو زده ام، امام آن گونه كه اكنون دلم در برابر شما مضطرب گرديده، در برابر هيچ يك از آنان چنين نشده است. امام باقر عليه السلام به او گفت: تو مي داني كجا نشسته اي؟ تو در برابر خانداني هستي كه خداوند در مدح آنان فرمود:(فِي بُيوت اذِنَ اللهُ انْ تُرْفَعَ و يذْكَر فِيهَا اسْمُهُ يسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الآصَالِ رِجَالُ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَهٌ وَ لا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ اِقامِ الصَّلاه وَ اِيتَاءِ الزَّكاه يخَافُونَ يَوْمًاَ تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الابْصَارُ). (27) اما جايگاه تو كجاست؟ قتاده گفت: به خدا سوگند راست گفتي، من فداي شما شوم! آن بيوتي كه خداوند درآيه فوق فرمود، سنگ و گل نيست، بلكه شما هستيد. درادامه، قتاده سوالاتي را از محضر امام پرسيد و پاسخ آنها را از ايشان دريافت كرد. (28)

2. تدريس خصوصي
 

حلقه هاي تدريس اختصاصي اهل بيت عليهم السلام را پيروان آنان، به ويژه خواص از شيعيان، تشكيل مي دادند. اين گونه كرسي هاي تدريس در زمان صادقين عليهما السلام رواج بيشتر ي داشت. امام باقر عليه السلام در پايان دوران بني اميه و همزمان با حاكميت عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن عبدالملك و هشام بن عبدالملك (29) مي زيست و در مقايسه به ساير ائمه عليهم السلام از آزادي بيشتري در مقام عمل برخوردار بود؛ از اين رو، توفيق تشكيل جلسات تدريس خصوصي را بيش از ديگران پيدا كرد؛ به گونه اي كه فهرست شاگردان ايشان، بالغ بر 462 نفر بوده است. (30)
بيش از امام باقر عليه السلام اين توفيق بزرگ، نصيب فرزند بزرگوارش امام صادق عليه السلام گرديد؛ به نحوي كه آن حضرت در طول 34 سال امامت، چندين هزار شاگرد پرورش داد. (31) شيخ مفيد در اين باره مي گويد: «علوم بسياري از ايشان تبيين گرديد و آوازه وي در همه جا پيچيد». (32)
در حلقه هاي درسي امام صادق عليه السلام، علاوه بر فقيهان نامدار عصر، فلاسفه اي همانند واصل بن عطا (مؤسس مكتب معتزلي)، حسن بصري(مؤسس مكتب فلسفي بصره)، و ... حاضر بوده اند. (33)
تنوع گستره دانش آن حضرت به حدي بود كه رشته هاي مختلفي نظير: فقه، كلام، حديث، تفسير، افلاك و نجوم، پزشكي، رياضي، شيمي، فيزيك، جفر، تاريخ و جغرافيا، فلسفه و عرفان در كرسي نظريه پردازي ايشان به شكوفايي حقيقي رسيد. (34)
بافت مليتي شاگردان اين مكتب انسان ساز نيز متنوع بود. به عنوان نمونه، از ايران، بصره، كوفه، واسط، حجاز و از قبايل مختلفي مثل: بني اسد، بني ضبّه، قريش، بني حارث بن عبدالمطلب، بني حسن بن علي، مخارق، غني، طي، سليم، غطفان، غفار و آزاد، شاگردان زيادي در مكتب ايشان به مدارج عالي علمي دست يافتند. (35)

پي نوشت ها :
 

1. بصائر الدرجات، ص143و144.
2. همان.
3. همان، ص162.
4. رجال نجاشي، ص255.
5. ر.ك: تاريخ حديث، سيد رضا مؤدب.
6. آشنايي با علوم حديث، علي نصيري، ص59.
7. بصائر الدرجات، ص152.
8. الكافي، كتاب الحجه، ج1، ص240.
9. تدوين السنه الشريفه، ص150؛ اعيان الشيعه، ج1، ص211.
10. اعيان الشيعه، ج1، ص211.
11. تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام، ص285.
12. تدوين السنه الشريفه، ص165.
13. الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج2، ص109.
14. همان.
15. رجال نجاشي، ص109.
16. تدوين السنه الشريفه، ص177.
17. همان، ص178.
18. امالي، شيخ طوسي، ج1، ص370.
19. الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج4، ص283.
20. تاريخ حديث، ص74.
21. آشنايي با تفسير قرآن، رضا استادي، ص20.
22. رجال نجاشي، ص220.
23. سير اعلام النبلاء، ج4، ص401.
24. ر. ك: امام باقر و جلوه هاي امامت در افق دانش، ص56.
25. نهج البلاغه، خطبه153.
26. شايد مقصود امام از فراز اخير سخن، اين بود كه چون سايه به صاحب سايه، كمال وابستگي و تعلق را دارد، اهل بيت نيز به عنوان سايه سمت راست عرش، نماد حقيقي قدرت خداوند بر روي زمين هستند.
27. نور/36و37: «در خانه هايي كه خدا اجازه داد كه بزرگش بدارند و در آن نام او را برند و صبح و شام او را تقديس كنند. مرداني كه هيچ سودا و داد و ستدي، از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات سرگرم شان نسازد ...».
28. بحارالانوار، ج10، ص154و155.
29. الرشاد، شيخ مفيد، ص261.
30. امام باقر و جلوه هاي امامت در افق دانش، ص63.
31. همان، ص271؛ الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج1، ص67.
32. الرشاد، ص270.
33. مختصر تاريخ العرب، ص193.
34. الامام الصادق، محمدرضا مظفر، ص178-183.
35. المجالس السنيه، سيد محسن امين، ج2، ص347
 

منبع:فرهنگ کوثر 81



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط