اي از بنفشه ساخته گلبرگ را نقاب شاعر : انوري وز شب تپانچهها زده بر روي آفتاب اي از بنفشه ساخته گلبرگ را نقاب بر برگ لاله ريخته از قير ناب آب بر سيم ساده بيخته از مشک سودهگرد زلف تو بر رخ تو چو بر مي پر غراب خط تو بر خد تو چو بر شير پاي مور در آب ديده غرق و بر آتش جگر کباب دارم ز آب و آتش ياقوت و جزع تو جان در هزار بند و دل اندر هزار تاب در تاب و بند زلف دلاويز جان کشت گه آب چشم خانهي رازم کند خراب گه دست عشق جامهي صبرم کند قبا ...