چو کاري ز يارم همي برنيايد

چو کاري ز يارم همي برنيايد شاعر : انوري چو نوري به کارم همي درنيايد چو کاري ز يارم همي برنيايد چو بر من غم او همي سرنيايد چه باشد که من در غم او سرآيم همي هيچ شادي برابر نيايد وليکن همين غم به آخر که با اين ز صد شادي ديگر آن در نيايد مرا کز در دل درآيد غم او کش از من نيايد که باور نيايد به پيغامش از حال خود بازگويم اگر باورم آيد و گر نيايد جوابم فرستد کزين مي چه جويي که از تو جز اين کار ديگر نيايد ترا با غم خويشتن کار باشد ازين...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چو کاري ز يارم همي برنيايد
چو کاري ز يارم همي برنيايد
چو کاري ز يارم همي برنيايد

شاعر : انوري

چو نوري به کارم همي درنيايدچو کاري ز يارم همي برنيايد
چو بر من غم او همي سرنيايدچه باشد که من در غم او سرآيم
همي هيچ شادي برابر نيايدوليکن همين غم به آخر که با اين
ز صد شادي ديگر آن در نيايدمرا کز در دل درآيد غم او
کش از من نيايد که باور نيايدبه پيغامش از حال خود بازگويم
اگر باورم آيد و گر نيايدجوابم فرستد کزين مي چه جويي
که از تو جز اين کار ديگر نيايدترا با غم خويشتن کار باشد
ازين هيچ طوفان همي برنيايدتو اي انوري گر نباشي چه باشد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط