ديده‌ي جان بوعلي سينا

ديده‌ي جان بوعلي سينا شاعر : انوري بود از نور معرفت بينا ديده‌ي جان بوعلي سينا يافت از مشرق و لوشينا سايه‌ي آفتاب حکمت او به تجلي و شخص او سينا جان موسي صفات او روشن باز داني زمرد از مينا اي سفيه فقيه‌نام تو کي مسکنت روح قدس مسکينا در تک چاه جهل چون ماني مصطفي را به نور لوشينا انوري چون خداي راه نمود پاي بر فرق گنبد مينا برد قدرش به دولت فرقان چون تجلي به سينه‌ي سينا نور عرشش به عرش سايه فکند ني دل تنگ بوعلي سينا مسکن...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ديده‌ي جان بوعلي سينا
ديده‌ي جان بوعلي سينا
ديده‌ي جان بوعلي سينا

شاعر : انوري

بود از نور معرفت بيناديده‌ي جان بوعلي سينا
يافت از مشرق و لوشيناسايه‌ي آفتاب حکمت او
به تجلي و شخص او سيناجان موسي صفات او روشن
باز داني زمرد از مينااي سفيه فقيه‌نام تو کي
مسکنت روح قدس مسکينادر تک چاه جهل چون ماني
مصطفي را به نور لوشيناانوري چون خداي راه نمود
پاي بر فرق گنبد مينابرد قدرش به دولت فرقان
چون تجلي به سينه‌ي سينانور عرشش به عرش سايه فکند
ني دل تنگ بوعلي سينامسکن روح قدس شد دل او
بي‌دلا ابلها و بي‌دنياسخن از شرع دين احمد گو
گر نه‌اي تو به عقل نابيناچشم در شرع مصطفي بگشا


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.