مفتي شرع کرم عاقلهي ملت جود
شاعر : انوري
آنکه از مادر احرار چنو کم زايد | | مفتي شرع کرم عاقلهي ملت جود | حکم فتوي بکند مشکل آن بگشايد | | فتوي بنده چو از روي کرم برخواند | به مراد دل خود مکرمتي فرمايد | | خواجهاي بندهي خود را نه به تکليف سوئال | هم در آن بيخبري عمر همي فرسايد | | مدتي بنده نيابد خبري زان انعام | که مراآنچه تو فرمودي ازو ميبايد | | چون خبر يافت هم از خواجه بپرسد کانکيست | بنده دم در کشد و هيچ بدان نفزايد | | خواجه گويد که فلانست برو زو بطلب | تا بدو بگرود و پس به ادا بگرايد | | چون دگر روز بپرسد که فلان خواجه کجاست | مشت کلپتره و بيهوده به هم درخايد | | مردکي بيند از اين بيهده گو چاکرکي | تا رسيدست برو دايه و زن ميگايد | | گويدش خواجهي ما رفت کنون ده روزست | عوض آن اگر از خواجه بخواهد شايد | | بنده چون از پس آن رفته نخواهد رفتن | که حوالت نپذيرد پس از آن تا نايد | | ور نشايد که عوض خواهد ازو آيدش آن | |