اي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت

اي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت شاعر : خاقاني نزديک آفتاب وفا مي‌فرستمت اي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت کس را خبر مکن که کجا مي‌فرستمت اين سر به مهر نامه بدان مهربان رسان هم سوي بارگاه صفا مي‌فرستمت تو پرتو صفائي از آن، بارگاه انس آنجا برغم باد صبا مي‌فرستمت باد صبا دروغ زن است و تو راست گوي کانجا چو پيک بسته قبا مي‌فرستمت زرين قبا زره زن از ابر سحرگهي نزد گره گشاي هوا مي‌فرستمت دست هوا به رشته‌ي جانم گره زده است ورنه بدين شتاب چرا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت
اي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت
اي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت

شاعر : خاقاني

نزديک آفتاب وفا مي‌فرستمتاي باد صبح بين که کجا مي‌فرستمت
کس را خبر مکن که کجا مي‌فرستمتاين سر به مهر نامه بدان مهربان رسان
هم سوي بارگاه صفا مي‌فرستمتتو پرتو صفائي از آن، بارگاه انس
آنجا برغم باد صبا مي‌فرستمتباد صبا دروغ زن است و تو راست گوي
کانجا چو پيک بسته قبا مي‌فرستمتزرين قبا زره زن از ابر سحرگهي
نزد گره گشاي هوا مي‌فرستمتدست هوا به رشته‌ي جانم گره زده است
ورنه بدين شتاب چرا مي‌فرستمت؟جان يک نفس درنگ ندارد گذشتني است
يک يک نگر که بهر دوا مي‌فرستمتاين دردها که بر دل خاقاني آمده است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.