بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت

بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت شاعر : خاقاني صد بار فغان کردم و يک‌بار نپذرفت بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت انگشت زنان رفتم و زنهار نپذرفت از دست غم هجر به زنهار وصالش گه تحفه ز جان ساختم و يار نپذرفت گه سينه ز غم سوختم و دوست نبخشود تا روز مرا در زد و ديدار نپذرفت بس شب که نوان بودم بر درگه وصلش بسيار حيل کردم و مسمار نپذرفت گفتم که به مسمار بدوزم در هجرش وز دامن من در به انبار نپذرفت بر دشمن من زر به خروار برافشاند هان اي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت
بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت
بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت

شاعر : خاقاني

صد بار فغان کردم و يک‌بار نپذرفتبس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت
انگشت زنان رفتم و زنهار نپذرفتاز دست غم هجر به زنهار وصالش
گه تحفه ز جان ساختم و يار نپذرفتگه سينه ز غم سوختم و دوست نبخشود
تا روز مرا در زد و ديدار نپذرفتبس شب که نوان بودم بر درگه وصلش
بسيار حيل کردم و مسمار نپذرفتگفتم که به مسمار بدوزم در هجرش
وز دامن من در به انبار نپذرفتبر دشمن من زر به خروار برافشاند
هان اي دل خاقاني پندار نپذرفتپذرفت مرا اول و رد کرد به آخر


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.