بر سرير نياز ميغلطم شاعر : خاقاني بر چراگاه ناز ميغلطم بر سرير نياز ميغلطم به سر خاک باز ميغلطم خوش خوش آيد مرا که پيش درت بر بساط نياز ميغلطم پيش زخم تو کعبتين کردار در کف حقه باز ميغلطم زير دست غم تو مهره صفت من در آن خون به ناز ميغلطم تو مرا ميکشي به خنجر لطف من به خونابه باز ميغلطم پس مرا خون دوباره ميريزي عابدان در نماز ميغلطم از پي سجدهي رخ تو چنان آهوان در طراز ميغلطم بر سر سنبل رخ تو چنانک با خروش و...