روي است بناميزد يا ماه تمام است آن

روي است بناميزد يا ماه تمام است آن شاعر : خاقاني زلف است تعالي الله يا تافته دام است آن روي است بناميزد يا ماه تمام است آن تا با کمر از پيشت گويند غلام است آن هر سال بدان آيد خورشيد به جوزا در در عشق تو رسوائي کاري است که عام است آن در عهد تو زيبائي چيزي است که خاص است اين چيزي که تو را بايد بر خلق حرام است آن جاني که تو را شايد بر خلق فرو نايد امروز يقينم شد کانديشه‌ي خام است آن گفتم که به صبر از تو هم پخته شود کارم آوخ که چه دام است اين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روي است بناميزد يا ماه تمام است آن
روي است بناميزد يا ماه تمام است آن
روي است بناميزد يا ماه تمام است آن

شاعر : خاقاني

زلف است تعالي الله يا تافته دام است آنروي است بناميزد يا ماه تمام است آن
تا با کمر از پيشت گويند غلام است آنهر سال بدان آيد خورشيد به جوزا در
در عشق تو رسوائي کاري است که عام است آندر عهد تو زيبائي چيزي است که خاص است اين
چيزي که تو را بايد بر خلق حرام است آنجاني که تو را شايد بر خلق فرو نايد
امروز يقينم شد کانديشه‌ي خام است آنگفتم که به صبر از تو هم پخته شود کارم
آوخ که چه دام است اين يارب چه مدام است آنمن بسته‌ي دام تو، سرمست مدام تو
با بيم رقيبانت هم اول شام است آنشب‌هاي فراقت را صبحي که پديد آيد
از جام دوم کم کن نيمي که تمام است آنيک جام نخست تو بربود مرا از من
اي ماه چه نون است اين يا نيز چه لام است آنبي‌لام سر زلفت نون است قد چاکر
صادقتر ازو عاشق بنماي کدام است آنگفتي که چو خاقاني عشاق بسي دارم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.