رخت تمناي دل بر در عشاق نه شاعر : خاقاني تخت شهنشاه عشق بر سر آفاق نه رخت تمناي دل بر در عشاق نه پاي که از سر کني در صف عشاق نه قفل که بر لب نهي از لب معشوق ساز زهر که سلطان دهد همبر ترياق نه زخم که جانان زند همسر مرهم شناس بر نمط عشق اگر پاي نهي طاق نه طاق پذير است عشق جفت نخواهد حريف صورت تو خوب نيست آينه بر طاق نه ديدهي تو راست نيست لاف يکي بين مزن هر دو جهان مردوار بر کف زراق نه عالم زراق را سغبه مشو چون شدي با عدم ار عاشقي دست...