چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت

چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت شاعر : سعدي دريغا بوسه چندي بر زنخدان دلاويزت چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت سپر انداخت عقل از دست ناوک‌هاي خون ريزت خدنگ غمزه از هر سو نهان انداختن تا کي فغان از قهر لطف اندود و زهر شکرآميزت برآميزي و بگريزي و بنمايي و بربايي بر او شکرانه بودي گر بدادي ملک پرويزت لب شيرينت ار شيرين بديدي در سخن گفتن اگر نه روي شهرآشوب و چشم فتنه انگيزت جهان از فتنه و آشوب يک چندي برآسودي چو بيند دست در...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت
چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت
چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت

شاعر : سعدي

دريغا بوسه چندي بر زنخدان دلاويزتچه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه انگيزت
سپر انداخت عقل از دست ناوک‌هاي خون ريزتخدنگ غمزه از هر سو نهان انداختن تا کي
فغان از قهر لطف اندود و زهر شکرآميزتبرآميزي و بگريزي و بنمايي و بربايي
بر او شکرانه بودي گر بدادي ملک پرويزتلب شيرينت ار شيرين بديدي در سخن گفتن
اگر نه روي شهرآشوب و چشم فتنه انگيزتجهان از فتنه و آشوب يک چندي برآسودي
چو بيند دست در آغوش مستان سحرخيزتدگر رغبت کجا ماند کسي را سوي هشياري
که با مستان مجلس درنگيرد زهد و پرهيزتدمادم درکش اي سعدي شراب صرف و دم درکش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط