اين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست

اين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست شاعر : سعدي وين آب زندگاني از آن حوض کوثرست اين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست وي مرغ آشنا مگرت نامه در پرست اي باد بوستان مگرت نافه در ميان يا کاروان صبح که گيتي منورست بوي بهشت مي‌گذرد يا نسيم دوست وين نامه در چه داشت که عنوان معطرست اين قاصد از کدام زمينست مشک بوي يا خود در آن زمين که تويي خاک عنبرست بر راه باد عود در آتش نهاده‌اند کاصحاب را دو ديده چو مسمار بر درست بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست
اين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست
اين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست

شاعر : سعدي

وين آب زندگاني از آن حوض کوثرستاين بوي روح پرور از آن خوي دلبرست
وي مرغ آشنا مگرت نامه در پرستاي باد بوستان مگرت نافه در ميان
يا کاروان صبح که گيتي منورستبوي بهشت مي‌گذرد يا نسيم دوست
وين نامه در چه داشت که عنوان معطرستاين قاصد از کدام زمينست مشک بوي
يا خود در آن زمين که تويي خاک عنبرستبر راه باد عود در آتش نهاده‌اند
کاصحاب را دو ديده چو مسمار بر درستبازآ و حلقه بر در رندان شوق زن
چون گوش روزه دار بر الله اکبرستبازآ که در فراق تو چشم اميدوار
روزي که بي تو مي‌گذرد روز محشرستداني که چون همي‌گذرانيم روزگار
هر روز عشق بيشتر و صبر کمترستگفتيم عشق را به صبوري دوا کنيم
ديدار در حجاب و معاني برابرستصورت ز چشم غايب و اخلاق در نظر
کوته کنيم که قصه ما کار دفترستدر نامه نيز چند بگنجد حديث عشق
سوزان و ميوه سخنش همچنان ترستهمچون درخت باديه سعدي به برق شوق
وز سوز غافلند که در جان مجمرستآري خوشست وقت حريفان به بوي عود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط