عيب ياران و دوستان هنرست

عيب ياران و دوستان هنرست شاعر : سعدي سخن دشمنان نه معتبرست عيب ياران و دوستان هنرست اي برادر که نقش بر حجرست مهر مهر از درون ما نرود هر چه گويم از آن لطيفترست چه توان گفت در لطافت دوست نتوان گفت شمس يا قمرست آن که منظور ديده و دل ماست اي برادر که حال ما دگرست هر کسي گو به حال خود باشد چه نصيبت ز بلبل سحرست تو که در خواب بوده‌اي همه شب در حقيقت درخت بي‌ثمرست آدمي را که جان معني نيست يار ما غايبست و در نظرست ما پراکندگان مجموعيم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عيب ياران و دوستان هنرست
عيب ياران و دوستان هنرست
عيب ياران و دوستان هنرست

شاعر : سعدي

سخن دشمنان نه معتبرستعيب ياران و دوستان هنرست
اي برادر که نقش بر حجرستمهر مهر از درون ما نرود
هر چه گويم از آن لطيفترستچه توان گفت در لطافت دوست
نتوان گفت شمس يا قمرستآن که منظور ديده و دل ماست
اي برادر که حال ما دگرستهر کسي گو به حال خود باشد
چه نصيبت ز بلبل سحرستتو که در خواب بوده‌اي همه شب
در حقيقت درخت بي‌ثمرستآدمي را که جان معني نيست
يار ما غايبست و در نظرستما پراکندگان مجموعيم
برگ چشمان ما هميشه ترستبرگ تر خشک مي‌شود به زمان
شرم دارم که نيک مختصرستجان شيرين فداي صحبت يار
حد امکان ما همين قدرستاين قدر دون قدر اوست وليک
اي برادر که عشق پرده درستپرده بر خود نمي‌توان پوشيد
تا خبر يافتست بي‌خبرستسعدي از بارگاه قربت دوست
تا خداوندگار را چه سرستما سر اينک نهاده‌ايم به طوع


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط