کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست

کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست شاعر : سعدي يا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نيست کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست که حرامست بر آن کش نظري طاهر نيست نه حلالست که ديدار تو بيند هر کس کان چه من مي‌نگرم بر دگري ظاهر نيست همه کس را مگر اين ذوق نباشد که مرا شب وصل من و معشوق مرا آخر نيست هر شبي روزي و هر روز زوالي دارد سست مهرست که بر داغ جفا صابر نيست هر که با غمزه خوبان سر و کاري دارد گر بر اين دست کسي کشته شود نادر نيست هر که سرپنجه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست
کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست
کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست

شاعر : سعدي

يا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نيستکيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست
که حرامست بر آن کش نظري طاهر نيستنه حلالست که ديدار تو بيند هر کس
کان چه من مي‌نگرم بر دگري ظاهر نيستهمه کس را مگر اين ذوق نباشد که مرا
شب وصل من و معشوق مرا آخر نيستهر شبي روزي و هر روز زوالي دارد
سست مهرست که بر داغ جفا صابر نيستهر که با غمزه خوبان سر و کاري دارد
گر بر اين دست کسي کشته شود نادر نيستهر که سرپنجه مخضوب تو بيند گويد
يک سر موي ندانم که تو را ذاکر نيستسر موييم نظر کن که من اندر تن خويش
چاره صبرست وليکن چه کند قادر نيستهمه دانند که سودازده دلشده را
به زبان چند بگويم که دلم حاضر نيستگفته بودم غم دل با تو بگويم چندي
تو مپندار که مخذول تو را ناصر نيستگر من از چشم همه خلق بيفتم سهلست
همتي کان به تو مصروف بود قاصر نيستالتفات از همه عالم به تو دارد سعدي


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط