گر صبر دل از تو هست و گر نيست شاعر : سعدي هم صبر که چاره دگر نيست گر صبر دل از تو هست و گر نيست زنهار مرو که ره به در نيست اي خواجه به کوي دلستانان انديشه عقل معتبر نيست دانند جهانيان که در عشق وز جانب او عزيزتر نيست گويند به جانبي دگر رو بر هيچ درخت از اين ثمر نيست گرد همه بوستان بگشتيم جانست و بهاي يک نظر نيست من درخور تو چه تحفه آرم آن کز همه عالمش خبر نيست داني که خبر ز عشق دارد انديشه جان و بيم سر نيست سعدي چو اميد وصل...