من از اين جا به ملامت نروم شاعر : سعدي که من اين جا به اميدي گروم من از اين جا به ملامت نروم بيم آنست که ديوانه شوم گر به عقلم سخني ميگويند نتوانم که نصيحت شنوم گوش دل رفته به آواز سماع دو جهان بي تو نيرزد دو جوم همه گو باد ببر خرمن عمر کان چه خود کاشته باشم دروم دوستان عيب و ملامت مکنيد چه کنم گر به رکابش نروم من بيچاره گردن به کمند بيوفا يارم اگر ميغنوم سعديا گفت به خوابم بيني