آخر نگهي به سوي ما کن

آخر نگهي به سوي ما کن شاعر : سعدي دردي به ارادتي دوا کن آخر نگهي به سوي ما کن آخر به غلط يکي وفا کن بسيار خلاف عهد کردي يک روز تو نيز ياد ما کن ما را تو به خاطري همه روز وين خوي معاندت رها کن اين قاعده خلاف بگذار بنشين و قباي بسته وا کن برخيز و در سراي دربند روزي دو به خدمت آشنا کن آن را که هلاک مي‌پسندي بازش به فراق مبتلا کن چون انس گرفت و مهر پيوست تن درده و چشم در قضا کن سعدي چو حريف ناگزيرست دشنام که مي‌دهد دعا کن ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آخر نگهي به سوي ما کن
آخر نگهي به سوي ما کن
آخر نگهي به سوي ما کن

شاعر : سعدي

دردي به ارادتي دوا کنآخر نگهي به سوي ما کن
آخر به غلط يکي وفا کنبسيار خلاف عهد کردي
يک روز تو نيز ياد ما کنما را تو به خاطري همه روز
وين خوي معاندت رها کناين قاعده خلاف بگذار
بنشين و قباي بسته وا کنبرخيز و در سراي دربند
روزي دو به خدمت آشنا کنآن را که هلاک مي‌پسندي
بازش به فراق مبتلا کنچون انس گرفت و مهر پيوست
تن درده و چشم در قضا کنسعدي چو حريف ناگزيرست
دشنام که مي‌دهد دعا کنشمشير که مي‌زند سپر باش
زيبا همه روز گو جفا کنزيبا نبود شکايت از دوست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط