گلست آن ياسمن يا ماه يا روي

گلست آن ياسمن يا ماه يا روي شاعر : سعدي شبست آن يا شبه يا مشک يا بوي گلست آن ياسمن يا ماه يا روي نمي‌دانم دلت سنگست يا روي لبت دانم که ياقوتست و تن سيم برويد چون تو سروي بر لب جوي نپندارم که در بستان فردوس فرو مي‌ماند از وصفت سخنگوي چه شيرين لب سخنگويي که عاجز که اي باد از کجا آوردي اين بوي به بويي الغياث از ما برآيد به آب باده عقل از من فروشوي الا اي ترک آتشروي ساقي چه بزم آرايي اي گلبرگ خودروي چه شهرآشوبي اي دلبند خودراي ببايد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گلست آن ياسمن يا ماه يا روي
گلست آن ياسمن يا ماه يا روي
گلست آن ياسمن يا ماه يا روي

شاعر : سعدي

شبست آن يا شبه يا مشک يا بويگلست آن ياسمن يا ماه يا روي
نمي‌دانم دلت سنگست يا رويلبت دانم که ياقوتست و تن سيم
برويد چون تو سروي بر لب جوينپندارم که در بستان فردوس
فرو مي‌ماند از وصفت سخنگويچه شيرين لب سخنگويي که عاجز
که اي باد از کجا آوردي اين بويبه بويي الغياث از ما برآيد
به آب باده عقل از من فروشويالا اي ترک آتشروي ساقي
چه بزم آرايي اي گلبرگ خودرويچه شهرآشوبي اي دلبند خودراي
ببايد بودنت سرگشته چون گويچو در ميدان عشق افتادي اي دل
تنا گر طالبي مي‌پرس و مي‌پويدلا گر عاشقي مي‌سوز و مي‌ساز
بر اين در سر بنه يا غير ما جويدر اين ره جان بده يا ترک ما گير
که تا چند احتمال يار بدخويبدانديشان ملامت مي‌کنندم
بگويد سعدي اي دشمن تو مي‌گوييمحالست اين که ترک دوست هرگز


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.